بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 از مجموع 4

موضوع: شما یادتون نمیاد

  1. #1
    Invisible2 آواتار ها
    • 4,111
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    راه های ارتباطی

    Graduated شما یادتون نمیاد

    شما یادتون نمیاد، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز


    شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ

    شما یادتون نمیاد، ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد

    شما یادتون نمیاد، تو فیلم ساز دهنی مرده با دوچرخه تو کوچه ها دور میزدو میخوند: دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه

    شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم

    شما یادتون نمیاد، زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون



    شما یادتون نمیاد، دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟

    شما یادتون نمیاد، که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو



    شما یادتون نمیاد، پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد

    شما یادتون نمیاد، گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن


    شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن



    شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم

    شما یادتون نمیاد، چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد ۴ تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش



    شما یادتون نمیاد تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم
    هرچه آید به سرم باز بگویم گذرد
    وای از این عمر که با میگذرد، میگذرد


  2. #2
    Invisible2 آواتار ها
    • 4,111
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    شما یادتون نمیاد، اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم، رو در مینوشتن: آمدیم منزل، تشریف نداشتید


    شما یادتون نمیاد، تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردی



    شما یادتون نمیاد، خانم خامنه ای (مجری برنامه کودک شبکه یک) رو با اون صورت صاف و صدای شمرده شمرده اش



    شما یادتون نمیاد: تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم، همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست، بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه



    شما یادتون نمیاد، قدیما تلویزیون که کنترل نداشت، یکی مجبور بود پایین تلویزیون بخوابه با پاش کانالها رو عوض کنه



    شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم.. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم



    شما یادتون نمیاد: از جلو نظااااااااااااااااام


    شما یادتون نمیاد اون موقع ها وقتی مدادمونو که میتراشیدیم همش مواظب بودیم که این آشغال تراشش نشکنه همینجوری هی پیچ بخوره

    شما یادتون نمیاد تو دبستان وقتی مشقامونو ننوشته بودیم معلم که میومد بالا سرمون الکی تو کیفمونو می گشتیم میگفتیم خانوم دفترمونو جا گذاشتیم

    شما یادتون نمیاد، برگه های امتحانی بزرگی که سر برگشون آبی رنگ بود و بالای صفحه یه “برگه امتحان” گنده نوشته بودن


    شما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه


    شما یادتون نمیاد ابتدایی که بودیم، وایمیستادیم تو صف… بعد ناظممون میومد میگفت یه جوری بگید مرگ بر امریکا؛ تا صداتون برسه امریکا…..!!! ما هم ابلــــــــــــــــــــــ ـــــه، فکر می کردیم امریکا کوچه بغلیه ، ازتهِ جیــــــــــــــگر داد میزدیم

    چه شیطونی هایی می کردیم یادش به خیر یاد کودکی……. و همه بچه های اون موقع…. یاد اون روزا بخیر
    هرچه آید به سرم باز بگویم گذرد
    وای از این عمر که با میگذرد، میگذرد


  3. #3
    Invisible2 آواتار ها
    • 4,111
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    شما یادتون نمیاد، تیتراژ شروع برنامه کودک: اون بچه هه که دستشو میذاشت

    پشتش و ناراحت بود و هی راه میرفت، یه دفعه پرده کنار میرفت و مینوشت

    برنامه کودک و نوجوان با آهنگ وگ وگ وَگ، وگ وگ وَگ، وگ وگ وگ وگ، وگ… !

    شما یادتون نمیاد تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد

    مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم

    شما یادتون نمیاد شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت

    ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !

    شما یادتون نمیاد هرکی بهمون فحش میداد کف دستمونو نشونش میدادیم میگفتیم آیینه آیینه


    شما یادتون نمیاد ساعت ۹٫۳۰ هر شب با این لالایی از رادیو میخوابیدیم

    گنجیشک لالا مهتاب لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا…لالالالایی لالا

    ..لالایی لالالالایی لالا ..لالایی..گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت

    خوابیده بیشه…جنگل لالا برکه لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا

    شما یادتون نمیاد زمستون اون وقتا تمام عشقمون

    این بود که رادیو بگه مدرسه ها به خاطر برف تعطیله !


    شما یادتون نمیاد کوچولو ها کوچولوها دستاتون بدیم به ما بریم به شهر قصه ها

    شما یادتون نمیاد . گنجشگکه اشی مشی …. میفتی تو اب خیس میشی

    ….کی میپزه اشپز باشی ….. کی میخوره حاکـــــــــــم باشــــــــی

    به یاد هنرمندی که تنها خوند تنها زد و در تنهایی مرد . . .

    شما یادتون نمیاد مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما

    بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سر کلاساتون

    شما یادتون نمیاد آلوچه و تمره هندی ، بستنی آلاسکا, همشون هم غیر بهداشتی !

    شما یادتون نمیاد تقلید کار میمونه…میمون جزو حیوونه !

    این جمله حرص درار ترین جمله بود تو اون زمان !


    شما یادتون نمیاد خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شد !

    شما یادتون نمیاد کلی با ذوق و شوق تلویزیون تماشا می کردیم

    یهو یه تصویر گل و بلبل میومد: ادامه برنامه تا چند دقیقه دیگر !

    هرچه آید به سرم باز بگویم گذرد
    وای از این عمر که با میگذرد، میگذرد


  4. #4
    Invisible2 آواتار ها
    • 4,111
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    شما یادتون نمیاد کارت صد آفرین می دادن خر کیف می شدیم

    هزار آفرین که می دادن خوده خر می شدیم !


    شما یادتون نمیاد اما وقتی بچه بودیم گلبرگ گلها رو روی

    ناخنمون می چسبوندیم بعد می گفتیم لاک زدیم!

    شما یادتون نمیاد کارنامه هامونو میبردیم شهر بازی که بهمون بلیط بدن

    شما یادتون نمیاد پسرا شیرن مثه شمشیرن…دخترا موشن مثه خرگوشن !

    شما یادتون نمیاد بستنی میهن رو که میگفت مامان جون بستنیش خوشمزه تره !

    شما یادتون نمیاد پستونک پلاستیکی مّد شده بود مینداختیم گردنمون !

    شما یادتون نمیاد این بازیو

    پی پی پینوکیو پدر ژپتو، گُ گُ گُربه نره روباه مکار !

    شما یادتون نمیاد هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک خراب کاری می کرد !

    شما یادتون نمیاد… سیاهی کیستی ؟منم پار۳۰ کولا
    شما یادتون نمیاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمه !

    شما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام

    بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه !
    شما یادتون نمیاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمه !

    شما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام

    بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه !

    شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم،

    بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم

    مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم !

    شما یادتون نمیاد ، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه

    میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم !

    شما یادتون نمیاد، یک مدت مد شده بود دخترا از اون چکمه لاستیکی صورتیا

    می پوشیدن که دورش پشمالوهای سفید داره !

    شما یادتون نمیاد که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو !

    شما یادتون نمیاد، دوست داشتیم مبصر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم !

    شما یادتون نمیاد، عیدا میرفتیم خرید عید، میگفتن کدوم کفشو میخوای

    چه ذوقی میکردیم که قراره کفشمونو انتخاب کنیم:)))) کفش تق تقی هم فقط واسه عیدا بود !

    هرچه آید به سرم باز بگویم گذرد
    وای از این عمر که با میگذرد، میگذرد


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •