حمایت از فرد داغدیده:
مرگ یک عزیز یکی از سخت ترین تجربه های زندگی است. فرد داغدیده با بسیاری از احساسات شدید و فرساینده مثل افسردگی ، خشم و احساس گناه دست به گریبان است . این افراد اغلب احساس می کنند که در سوگ خود تنها هستند. داشتن یک تکیه گاه می تواند به آنها کمک کند که از این مرحله عبور کنند.

اصلا به این فکر نکنید که برای راحت گذاشتن ، او را تنها بگذارید. در این زمان بیشتر از هر وقت حمایت شما مورد نیاز است. ممکن است که دقیقا ندانید چه بگویید یا چه کار انجام دهید. نیازی نیست که پاسخ بدهید یا نصیحت کنید . مهم ترین کاری که می توانید برای فرد داغدیده انجام دهید، حضور شماست. حضور آرامش دهنده و حمایت کننده شما به آنها کمک خواهد کرد که با درد مقابله کنند و بهبود یافتن را آغاز کنند.



درک فرایند سوگ
:


هرچه که بیشتر در مورد سوگ و چگونگی هدایت آن بدانید ، بهتر می توانید برای کمک به دوست یا عضو خانواده داغدیده خود تجهیز شوید:


1) درست و غلطی برای سوگ وجود ندارد.

سوگ همیشه در مراحل قابل پیش بینی و منظم رخ نمی دهد و ممکن است با فراز و فرود های غیرقابل پیش بینی به فرد شوک عاطفی وارد کند. هر کس به شکل متفاوتی سوگواری می کند. بنابراین از این اجتناب کنید که به فرد داغدیده بگویید " باید" اینگونه احساس کنند.

2) سوگ ممکن است رفتارها و هیجانات شدیدی را درگیر کند.
احساسات گناه ، خشم، ناامیدی و ترس عمومیت دارند. یک فرد داغدیده ممکن است به بهشت فکر کند، درباره مرگ دچار وسواس شود، یا با دیگر عزیزانش درگیر شود یا برای ساعت های طولانی گریه کند. این فرد نیاز دارد که اطمینان پیدا کند آنچه احساس می کند طبیعی است. سعی کنید از قضاوت یا شخصی کردن واکنش های آنها اجتناب کنید.

3) زمان مشخصی برای سوگ وجود ندارد.
برای بسیاری افراد بهبود پس از سوگ 18 تا 24 ماه طول می کشد اما برای دیگران ممکن است این فرایند طولانی تر یا کوتاه تر باشد. به فرد داغدیده فشار نیاورید به گونه ای که احساس کند فرایند بهبود او بسیار طولانی شده است. این احساس واقعا می تواند فرایند بهبود را به تعویق بیندازد.



آنچه که می توانید به یک فرد داغدیده بگویید:

معمولا این کار دشواری است که سعی کنید به فرد داغدیده احساس بهتری بدهید. بسیاری از افراد نمی دانند چه بگویند یا چه کار کنند. در ادامه چند راهکار پیشنهاد می شود:
1) شرایط را تصدیق کنید. برای مثال : " من شنیده ام که ........ تو فوت کرده است." ای طور می گویید تا او احساس کند که شما با آغوش باز آماده شنیدن حرف ها و احساسات او هستید.
2) نگرانی خود را ابراز کنید. برای مثال : " من خیلی متاسف شدم که شنیدم این مسئله برای شما اتفاق افتاده است."
3) صداقت داشته باشید و احساسات خود را پنهان نکنید. برای مثال : " من نمی دانم چه بگویم، اما می خواهم بدانی که هوایت را دارم."
4) پیشنهاد حمایت بدهید. برای مثال:" بهم بگو چه کار می تونم انجام بدهم"
5) بپرسید که او چه احساسی دارد و فکر نکنید که کاملا از احساسات او باخبر هستید.



کمک به فرد داغدیده


1)گوش دادن با همدلی و مهربانی:


اکثر افرا نگرانند که به فرد داغدیده چه بگویند اما دانستن چگونه گوش دادن بسیار مهم تر است. در اغلب موارد صحبت از مرگ کاری دشوار است . در حالیکه یک فرد داغدیده نیاز به این دارد که احساس کند فقدان او تصدیق و درک شده است ، صحبت از آن وحشتناک نیست و عزیز از دست رفته او فراموش نخواهد شد. در حالیکه شما نباید هرگز فرد را به صحبت کردن مجبور کنید، مهم است که فرد داغدیده بداند برای صحبت درباره سوگ آزاد است.
خودتان به طور داوطلبانه درباره عزیز از دست رفته صحبت کنید و اگر سخنی از او به میان می آید از پرداختن به آن ابایی نداشته باشید. هر گاه که به نظرتان مناسب است سوالاتی بپرسید که فرد داغدیده را دعوت به سخن گفتن آزادانه درباره احساساتش کند.

- تمام احساسات را تصدیق کنید و بپذیرید.
اجازه دهید فرد داغدیده بداند که گریه کردن در برابر شما، عصبانی شدن یا شکستن بغضش اشکالی ندارد. سعی نکنید برای او دلیل بیاورید که او باید و نباید به شکل خاصی احساس کند. لازم است که فرد داغدیده بدون ترس از قضاوت، بحث یا انتقاد در ابراز احساساتش آزاد است.

- پذیرای سکوت باشید.
اگر فرد داغدیده دوست ندارد صحبت کند به او فشار نیاورید. شما می توانید با حضور ساکت خود به او احساس راحتی و حمایت بدهید. اگر نمی توانید چیزی بگویید فقط داشتن تماس چشمی ، فشردن صمیمانه دست یا آغوش حمایت کننده بسیار مفید خواهد بود.

- اجازه دهید فرد داغدیده درباره عزیز از دست رفته اش سخن بگوید.
افراد داغدیده ممکن است نیاز داشته باشند که با جزئیات کامل و در دفعات متعدد داستان را تعریف کنند. صبور باشید. تکرار داستان راهی برای پردازش و پذیرش مرگ است. با هر بار تعریف ، درد کاهش می یابد.

جملاتی که نباید بگویید.
-" می دانم که چگونه احساس می کنی" هیچ کس نمی داند که دیگری چه احساسی دارد. به جای آن از دوستان بخواهید احساسش را برایتان بگوید.

-" به چیزهایی نگاه کن که باید شاکر آنها باشی" او می داند که چیزهایی برای شکرگزاری دارد اما در حال حاضر آنها مهم نیستند.

-" او الان در یک جای بهتر است" فرد داغدیده ممکن است به این موضوع اعتقاد داشته باشد یا اعتقاد نداشته باشد.

-" دیگر گذشته است ، الان زمانی است که باید زندگی ات را آغاز کنی" گاهی فرد داغدیده برای شروع زندگی مقاوم است . زیرا او شروع را معادل با فراموش کردن عزیز از دست رفته می داند.

- عبارات " تو باید" را به کار نبرید. این عبارات بسیار مستقیم هستند . به جای آن بگویید : " تو فکر می کنی که ...." یا تو ممکن است ...."



2) کمک های عملی پیشنهاد دهید.


برای بسیاری از اشخاص داغدیده سخت است که درخواست کمک کنند. آنها ممکن است از اینکه مورد توجه هستند یا ممکن است خسته کننده و افسرده باشند احساس گناه می کنند. شما می توانید این موضوع را با پیشنهاد های خاص آسان تر کنید. مثلا بگویید " من بعد از ظهر به فروشگاه می روم، چیزی می خواهی برایت بخرم؟" این کار به فرد داغدیده کمک می کند که بدون نیاز به درخواست از شما ، از حضورتان برخوردار باشد. شما می توانید با این جمله او را دعوت کنید: " می توانم بدانم که چه کاری می توانم انجام بدهم؟ " این جمله کمک می کند که فرد داغدیده برای درخواست کمک احساس راحتی بکند. زیرا خود فرد داغدیده ممکن است انرژی و انگیزه کافی برای درخواست کمک را نداشته باشد.



در ادامه چند روش عملی برای کمک به فرد داغدیده پیشنهاد می شود:
1) خرید از سوپر مارکت یا میوه فروشی
2) تهیه غذا یا سالاد
3) مرتب کردن منزل
4) ماندن در خانه او برای تماس تلفنی و دعوت مهمانان
5) کمک در امور مالی و پرداخت قبوض
6) کمک در تمیز کردن خانه
7)مراقبت از فرزندان یا بردن آنها به مدرسه
8) رساندن او به جایی که می خواهد برود
9)بردن او به یک جلسه گروه حمایتی
10) همراه شدن با او در یک پیاده روی




3) مشاهده علائم هشداردهنده


احساساتی مثل افسردگی، گیجی، عدم ارتباط با دیگران یا احساس دیوانه شدن معمولا در افراد داغدیده رایج است. اما اگر این نشانه ها به مرور زمان در فرد داغدیده بدتر شود، ممکن است نشانه ای از بروز یک مشکل جدی تر مثل افسردگی باشد. در صورت مشاهده هر یک از نشانه های زیر بیشتر از دو هفته پس از مرگ ، فرد داغدیده را تشویق به دریافت کمک حرفه ای بکنید:
- عملکرد ناقص در زندگی روزمره
- تمرکز زیاد روی مرگ
-بدخلقی ، خشم یا احساس گناه
- بی توجهی به بهداشت فردی
- مصرف الکل یا مواد
-ناتوانی برای لذت از زندگی
- توهم
- دوری از دیگران
- احساس مداوم ناامیدی
-صحبت از مردن یا خودکشی


شاید گفتن این موضوع به فرد داغدیده مشکل باشد. به جای این که به او بگویید چه کار باید بکند، احساسات خود را به او بگویید: " من خیلی ناراحتم که نمی توانی بخوابی. شاید نیاز به کمک داشته باشی."




ravvan.com
نویسنده / مترجم سایت روان: ملیندا اسمیت/ فاطمه پوران