پسران و دختران در اوایل نوجوانی بالغ می‌شوند و هر یک از مراحل ثابت و غیرقابل کنترل بلوغ را پشت سر می‌گذارند. بلوغ عاطفی، هیجانی، اخلاقی و اقتصادی از مسایل مهم دوران نوجوانی است که استقلال، رشد فکری و فلسفه زندگی را نیز با خود همراه می‌کنند تا نوجوان از خامی کودکی به پختگی جوانی برسد.


بلوغ یکی از مهم‌ترین مراحل زندگی انسان است. این مرحله زمان تغییر سریع رشد و نمو و تغییرات اجتماعی است. سن رسیدن به بلوغ متفاوت است. بلوغ می‌تواند در هر زمانی بین 10 تا 19 سالگی اتفاق بیفتد. ولی به طور معمول سن بلوغ در دختران حدود 11 سالگی و پسران 13 سالگی است. در دوران بلوغ تغییرات جسمی در نوجوان پدید می‌آید که اگر از آنها اطلاع و آگاهی نداشته باشد چه بسا این مساله در مراحل بعدی زندگی آثار سوء و زیانباری برجای بگذارد. از طرفی تغییرات روحی و روانی نیز در دوران بلوغ پیش می‌آید از جمله تمایل به گوشه‌گیری، احساس دلتنگی و خستگی، ناسازگاری،‌ مخالفت‌های اجتماعی، تشدید احساسات و عواطف، فقدان اعتماد به نفس و یا شرم و حیای بیش از حد. درک صحیح از تغییرات جسمی و روحی دوران بلوغ از آن نظر حایز اهمیت است که جامعه، مدرسه و خانواده آمادگی لازم را برای برخورد با شرایط حساس و ویژه نوجوانان در این مرحله داشته باشند.



در این میان نقش خانواده که اولین و مهم‌ترین منبع اطلاع رسانی به فرزندان است بسیار حساس و پیچیده است. خانواده باید تغییرات مختلف نوجوان را در دوران بلوغ شناخته و اطلاعات کامل و صحیح در این زمینه‌ها را به فرزند خود بدهد. در غیر این صورت او به دیگران پناه برده و چه بسا اطلاعات کسب شده از طریق دیگران او را به انحراف بکشاند. خوب است در این قسمت با تغییرات دوران بلوغ آشنا شویم.


تغییرات جسمی
تغییرات جسمی از مهم‌ترین تغییرات در دوران بلوغ است. این تغییرات ناگهانی ممکن است برای نوجوان بسیار ناراحت کننده و هراس‌انگیز باشد بنابراین والدین باید قبل از شروع بلوغ، آگاهی‌های لازم را به نوجوان داده و به او اطمینان دهند که این موارد طبیعی است و در تمام افراد اتفاق می‌افتد. همچنین به نوجوان اطمینان داده شود که این ناهماهنگی‌ها در رشد وی موقتی است و در اواخر دوره نوجوانی از بین خواهد رفت. والدین باید ارتباط خود را با فرزندان تقویت کنند و شرایطی را ایجاد نمایند که نوجوان تمام سووالات خود را درباره مسایل جنسی به راحتی از آنها بپرسد.


تغییرات ذهنی
والدین سعی کنند به نوجوان فرصت بحث و تبادل نظر و تصمیم‌گیری دهند و با نوجوان خود مشورت کنند. همچنین با توجه به سن و توانایی‌هایش حوزه احتیاجات او را افزایش دهند. نوجوان باید مطمئن شود که والدینش او را باور دارند و هرگز طرز فکر و عقاید او را مسخره نکرده و تحقیر نمی‌کنند بنابراین والدین در صورت برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با فرزندان خود، محیط امنی برای طرح سوالات به وسیله فرزندان ایجاد می‌کنند.


تغییرات هیجانی (احساسی و عاطفی)
در دوران بلوغ به علت تغییرات جسمانی و تغییرات در سطح هورمون‌ها، احساسات و هیجانات فرد نیز دستخوش تحولات زیادی می‌شود. درواقع نوجوان با احساساتی مواجه می‌شود که هیچ تجربه‌ای درگذشته از آنها نداشته است. نوجوان بسیار حساس و زودرنج می‌شود، توجه زیادی به سر و وضع خود پیدا می‌کند. به جنس مخالف تمایل پیدا کرده و حتی گاهی عاشق می‌شود. در این مواقع والدین باید از قبل، راجع به این تغییرات به نوجوان خود آگاهی دهند. همچنین تا جایی که ممکن است با فرزندان خود مدارا کرده و سعی کنند که هیجانات و خشم فرزندان خود را کنترل نمایند.


تغییرات اجتماعی
شاید بهترین و مفیدترین و در عین حال مشکل‌سازترین تغییر دوران بلوغ، تغییرات رفتارهای اجتماعی باشد. در این سن نوجوان به تدریج از خانواده فاصله می‌گیرد و نیاز به استقلال در او شکل می‌گیرد. همین امر مقدمات تشکیل خانواده و پذیرش مسوولیت در جامعه را پی‌ریزی خواهد کرد. از طرفی به علت این تغییرات هیجانی ممکن است نوجوان رفتارهای سرکشی و لجبازی را از خود نشان دهد.

به هر حال این تغییرات واقعی هستند و والدین باید بتوانند برای بهتر سپری کردن دوران بلوغ فرزندان خود، ارتباط مناسبی با آنها برقرار کنند. درواقع والدین باید به نوجوان خوب گوش فرا دهند. سرگرمی‌های مناسب برای آنان فراهم کنند، سعی کنند دوستان و در صورت امکان خانواده آنها را بشناسند. به نیاز نوجوان برای تنهایی احترام بگذارند و در عین حال از کتاب‌هایی که می‌خوانند، فیلم‌‌هایی که می‌بینند و آنچه در اینترنت بر آنها می‌گذرد، اطلاع داشته باشند. والدین باید به نوجوان خود ابراز علاقه کنند و به احساسات او احترام بگذارند و هرگز او را تحقیر نکنند.

در انتها والدین باید بدانند که اگر خانه و مدرسه را برای نوجوان خود به صورت محیط امن و دوست داشتنی درآورند وی هرگز به سمت انحرافات و محیط‌های ناامن کشیده نخواهد شد. اما بلوغ انواع و اقسامی دارد که به آن می‌پردازیم.


1 بلوغ عاطفی
برخی افراد گر چه از نظر جسمی بالغ می‌شوند اما از نظر عاطفی هرگز به بلوغ نمی‌رسند. علل ترس و خشم در سنین گوناگون متفاوت است. در اوایل کودکی خشم کودک ناشی از مسایل جزیی و روزمره است و مسایل اجتماعی علت عصبانیت‌های دوران نوجوانی است. کودکان به طور معمول از مار و سگ و تاریکی، ارتفاعات و صداهای عجیب می‌ترسند اما گاهی این ترس تا سنین نوجوانی و حتی بزرگسالی همراه آنان است.

نشانه بلوغ عاطفی یک نوجوان این است که به تدریج رفتارها و واکنش‌های خام و کودکانه را کنار بگذارد، از حقیقت نگریزد و حتی در موقعیت‌های گوناگون به جای واکنش‌های هیجانی و کودکانه، واکنش‌های منطقی و عاقلانه در پیش گیرد.
مسایلی را که نوجوان با آنها درگیر است به سه دسته تقسیم می‌شوند:

.ابتدای نوجوانی: مشکلات خانوادگی، مدرسه، تجربه کم، مسایل اقتصادی، بهداشت، سلامت جسم و روان و رشد شخصیت

.اواسط نوجوانی: مدرسه، معلمان، مسایل خانوادگی، مذهب، اوقات فراغت، تفریح، انتخاب شغل، پوشش و مسایل مادی

.اواخر نوجوانی: شکست در جنبه‌های گوناگون زندگی، جریحه‌دار کردن احساسات دیگران و تاثیرگذاری بر آنان، خودشناسی، مذهب، رفتارهای والدین، تعهدات خانوادگی، توجه به معایب ظاهری و جسمی طی این دوران نوجوان دچار تغییرات عاطفی و هیجانی می‌شود. ترسویی و کم‌رویی که مختص اوایل نوجوانی و پیش از آن است پس از 13 تا 14 سالگی کاهش می‌یابد، روحیه جنگ‌طلبی کم می‌شود اما بدخلقی، گستاخی و پرخاشگری افزایش می‌یابد.


2 بلوغ اجتماعی
دختران و پسران نوجوان به اهمیت روابط اجتماعی آگاه‌اند و حساسیت آنان به این امر موجب می‌شود تا خود را با علایق و دیدگاه‌های افراد گروه تطبیق دهند. از این رو گروه‌های کوچک و بزرگ تشکیل می‌دهند. نوجوانان نسبت به موقعیت خود در گروه توجه خاصی دارند. نسبت به اعضای گروه وفادار و در برابر انتقاد دیگران نسبت به آنان حساس‌اند. کسب مهارت‌های اجتماعی، برقراری ارتباط، شناخت و ارزیابی دیگران و احساس وفاداری نسبت به اعضای گروه از جمله فواید عضویت در گروه است.


3 بلوغ اقتصادی
انتخاب شغل، کسب آموزش و مهارت‌های لازم در زمینه کار مورد نظر و سازگاری با شرایط و محیط کار از مسایل اواخر دوران نوجوانی و اوایل جوانی است. نوجوان با ورود به بازار کار با مسایل جدیدی روبه‌رو می‌شود.

برخی نوجوانان و جوانان که از کار تنفر دارند، مرتب کارشان را عوض می‌کنند، علاقه‌ای به انجام وظایف خود ندارند یا از میزان حقوق، ساعات یا شرایط کار ناراضی‌اند، برخی دیگر کار ثابت و دایمی را نوعی تحمیل محسوب می‌کنند و پاره‌ای دیگر از کارهای خسته و کسل‌کننده دست می‌کشند. ناسازگاری نوجوانان و جوانان با محیط کار بنابر یک یا چند دلیل است:


1- انتخاب کاری فراتر از تحمل و توان

2- انتخاب کار نامتناسب با شخصیت

3- آرمان‌گرایی نسبت به برخی مشاغل

4- انجام کاری که مستلزم استعداد و مهارت خاصی است که نوجوان یا جوان از‌ آن بی‌بهره است.

5- پذیرش اجباری شغلی که متناسب با رشته تحصیلی نوجوان یا جوان نیست.

6- انجام کاری که در حد معلومات و دانش نوجوان نیست.

7- انتخاب شغلی براساس اهداف و آرزوهای والدین

8- فقدان انگیزه و هدف مشخص برای کار کردن


در دوران تحصیل، دبیران، والدین و مشاوران باید اطلاعات لازم و کافی را در اختیار نوجوان قرار دهند تا او علاوه بر کسب مهارت و دانش کافی، با انگیزه و هدف مشخص و واقع‌گرا جذب بازار کار شود.


4 بلوغ فکری
سفر، ورزش، تماشای برنامه‌های تلویزیون و سینما، نقاشی، نگارش داستان، شعر، مطالعه و ... از جمله مسایل مورد علاقه پسران و دختران نوجوان است.برخی علایق بسیاری از نوجوانان اساس و پایه زندگی آینده و حتی کار آنان را تشکیل می‌دهد. در عین حال علایق نوجوان متغیر و ظرفیت ذهنی او رو به رشد است. با رشد و بلوغ فکری در اوایل 15 تا 16 سالگی او به استقلال فکری می‌رسد و برای هر ادعایی به دنبال دلیل و توضیح کافی است.