سلام خورشید
هر انچه هست و هر انچه بود. هر انچه ديروزمان را ساخت و به فردا فردايي بخشيد. امروز خواهد مرد. من مي ترسم . من از خاطره شدن بيم دارم. از گم شدن در قلب ثانيه ها. مرا به دست لحظه ها مسپار. که نمي خواهم امروز واقعيت باشم و فردا خاطره. نمي خواهم در زير قديمي ترين کتاب . در زير لايه اي از خاک فراموش شوم. ترسم را ببين و به آن احترام بگذار. مرا خاطره مساز. بگذار در لحظه لحظه ي زندگيت به وقوع بپيوندم.
بگذار در طلوع هر سلام خورشيد چشمانت جاري باشم . که تو براي من بالاترين بهتريني.