بدلم می خواهد از دنیا بگویم
تمام انچه هست در دل بگویم
درون این قفس تنهای تنها
نشینم از غم دنیا بگویم
به شطرنج سرا پا مکر دنیا
حدیثی از بد این مات گویم
بدلم می خواهد از دنیا بگویم
تمام انچه هست در دل بگویم
درون این قفس تنهای تنها
نشینم از غم دنیا بگویم
به شطرنج سرا پا مکر دنیا
حدیثی از بد این مات گویم
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
چو عشق آمد از عقل دیگر مگوی که در دست چوگان اسیرست گوی
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
خدا وصیت منو گوش بده نامه مو بخون شاید دیگه من نباشم مواضب عشقم بمون میسپارمش بهت میرم تمام تار و پودمو یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو خدا یه وقت کسی نیاد بدزده قلب ساده شو کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایه شو بهش بگه دوستش داره خیلی بده زمونمون خدا سپردمش بهت مواضب عشقم بمون
فردا قراره منو تو از همدیگه جدا بشیم فردا قراره همدم گریه ی بی صدا بشیم، تو کوچه های بی کسی نیستی و پرسه میزنم، آی آدمها نگاه کنین غریب شهرتون منم، یادش بخیر منو تو و یه قلب پاک و بی غرور،حالا چی شد عوض شدی دلت کجاست سنگ صبور، من تو رو عاشق میکنم هر جور شده حتی به زور، کی میخواد فردا تورو از من بگیره؟ کاش خونه ام ویرونه شه آتیش بگیره، ما باید فردا رو از دنیا بگیریم ما اگه از هم جدا بشیم میمیریم، ما باید قدر این روزهارو بدونیم وای اگه فردا بیاد تنها میمونیم.
خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی خیلی دوستش دارم.راستی یادم نره بهت بگم عزیزترین من اونه خدا مهم نیست اما اون نذاری تنها بمونه. بمیرم واسه حق حقش گریه چقدر بهش میاد وقتی که حرصش میگیره میگه از من بدش میاد،اما وقتی آروم میشه میبینه من بغضم گرفت همین دیونه بازیهاش از اول چشمم رو گرفت
حالا که دیگه مجبوریم از همدیگه وداع کنیم بیا به یاد اون روزها همدیگرو دعا کنیم یه وقتی دید دعا گرفت خدا نذاشت جدا بشیم ای وای داره فردا میاد باید دست به دعا بشیم با قلب پاکت از خدا بخواه منو صبرم بده هنوز نرفتی از پیشم دوریت داره زجرم میده ، کی میخواد فردا تورو از من بگیره؟ کاش خونه ام ویرونه شه آتیش بگیره، عزیزم یادت نره دنیا دو روزه، نمیخوام فردا دلت واسم بسوزه، ای خدا حتی اگه دوستم نداره تو میتونی نذاری تنهام بذاره.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
تنهایی تمومه وجودمه
منو تنها بزارین
این تمومه بود و نبودمه
منو تنها بزارین
دارم مثل یه قصه میشم
غمگینترینه قصه هاست
دردام همیشه بی صداس
یه مرد بی ستاره
كه دلخوشی نداره
راهیم راهیه جایی كه پر از زمزمه باشه
اونجا خوشبختی یه دنیا
قد سهمه همه باشه
من اگر طلسم نبودم
واسه تو یه اسم نبودم
پای حرفات مینشستم
دل به پیغومت میبستم
توی تنگنای نفسهام
زخم دردی ریشه داره
كه تو حق حق غریبی
منو راهت نمیزاره
تنهایی تمومه وجودمه منو تنها بزارین...
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحه ذهن کبوتر آبي است
خواب گل مهتابي است
اي نهايت در تو، ابديت در تو
اي هميشه با من، تا هميشه بودن
باز کن چشمت را تا که گل باز شود
قصه زندگي آغاز شود
تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود
تا دلم باز شود، تا دلم باز شود
دلم اينجا تنگ است، دلم اينجا سرد است
فصلها بي معني، آسمان بي رنگ است
سرد سرد است اينجا، باز کن پنجره را
باز کن چشمت را، گرم کن جان مرا
اي هميشه آبي اي هميشه دريا
اي تمام خورشيد اي هميشه گرما
سرد سرد است اينجا باز کن پنجره را
اي هميشه روشن، بازکن چشم به من
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
مهربان باش
که در ایین این پنجره ی سبز قشنگ
مهربان است کسی با من و تو
چه قشنگ است نگاهی که به مهر
بگشایی به همه
به طبیعت
به زمین
به ستاره به قناری قفس
به هر آن چیز و هر آن کس
که خدا ساخت
مهربان باش
مهربان باش با کویر دل من...
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
هر شب در رؤیای من
قدم می نهی !
بیدار که می شوم ...
چشم من از تو خالیست !
و نگاهم ... درد می گیرد ازین بیداری
تنها ... اگر در رؤیای من می پائی
بگذار تا ابد بخوابم !
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
ابرها ...
همه می دانند حسّ باران را
رودها ...
همه می دانند سمت دریا را
ماهیها ...
همه می دانند طعم آب را
گلها ...
همه می دانند بوی رویش را
نفسها ...
همه می دانند جنس باد را
چشمها ...
همه میدانند لمس خواب را
پرستوها ...
همه می دانند راه هجرت را
همه می دانند !!!
همه می دانند !!!
تو نیز آیا ...
قلب مرا ...
می دانی ؟!!
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
اگر سكوت اين گستره ي بي ستاره مجالي دهد
مي خواهم بگويم ...
دوستت دارم...
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
شبی که چشم تو را رنگ و آب داد خدا
مرا میانِ دو مصرع عذاب داد خدا
چگونه میشود از چشمهای تو نسرود
چگونه بر شبِ چشمِ تو خواب داد خدا
چه اشتباهِ قشنگی است عاشقِ تو شدن
که با تو پرسشِ من را جواب داد خدا
چه زود پیر شدم پیش از آنکه برگردی
به لحظه لحظهِ عمرم شتاب داد خدا
به شاخههایِ درخت دلم طنابی بست
مرا سوارِ غزل کرد و تاب داد خدا
و مَست سویِ لبش برد و سر کشید ترا
شبی که چشم تو را رنگ و آب داد خدا...
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )