بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 7 از 7 اولیناولین ... 567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 از مجموع 70

موضوع: مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

  1. #61
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مار در محراب

    برای من که در بندم
    چه اندوه آوری ای تن
    فراز وحشت داری
    فرود خنجری ای تن
    غم آزادگی دارم
    به تن دلبستگی تا کی ؟
    به من بخشیده دلتنگی
    شکستن های پی در پی
    در این غوغای مردم کش
    در این شهر به خون خفتن
    خوشا در چنگ شب مردن
    ولی از مرگ شب گفتن
    چرا تن زنده و عاشق
    کنار مرگ فرسودن
    چرا دلتنگ آزادی
    گرفتار قفس بودن
    قفس بشکن که بیزارم
    از آب و دانه در زندان
    خوشا پرواز ما حتی
    به باغ خشک بی باران
    در آوار شب و دشنه
    چکد از قلب من خوناب
    که می بینم من عاشق
    چه ماری خفته در محراب
    خوشا از بند تن رستن
    پی آزادی انسان
    نمی ترسم من از ایثار
    که اینک سر ، که اینک جان
    اگر پیرم ، اگر برنا
    اگر برنای دل پیرم
    به راه خیل جان بر کف
    که می میرند ، می میرم
    اگر سر خورده از خویشم
    من مغرور دشمن شاد
    برای فتح شهر خون
    تو را کم دارم ای فریاد

  2. #62
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بگو به ایران

    وطن پرنده ی پر در خون
    وطن شکفته گل در خون
    وطن فلات شهید و شمع
    وطن پا تا به سر خون
    وطن ترانه ی زندانی
    وطن قصیده ی ویرانی
    ستاره ها اعدامیان ظلمت
    به خاک اگر چه می ریزند
    سحر دوباره بر می خیزند
    بخوان که دوباره بخواند
    این عشیره ی زندانی
    گل سرود شکستن را
    بگو که به خون بسراید
    این قبیله ی قربانی
    حرف آخر رستن را
    با دژخیمان اگر شکنجه
    اگر بند است و شلاق و خنجر
    اگر مسلسل و انگشتر
    با ما تبار فدایی
    با ما غرور رهایی
    به نام آهن و گندم
    اینک ترانه ی آزادی
    اینک سرودن مردن
    امروز ما ، امروز فریاد
    فردای ما ، روز بزرگ میعاد
    بگو که دوباره می خوانم
    با تمامی یارانم
    گل سرود شکستن را
    بگو ، بگو که به خون می سرایم
    دوباره با دل و جانم
    حرف آخر رستن را
    بگو به ایران
    بگو به ایران

  3. #63
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    جنگل جاری

    در این حریم شبانه ی ستم گرفته
    در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته
    رفیق روزان روشن رهایی من
    ستاره ها را صدا بزن ، دلم گرفته
    قامت یاران
    از تبرداران
    اگر شکسته
    جنگل جاری
    رو به بیداری
    به گل نشسته
    رو به بیداری
    جنگل جاری
    جوانه بسته
    ستاره سوسو نمی زند اگر چه بر من
    رفیق روزان بی کسی ای سر به دامن
    در این سکوت سترون سنگر به سنگر
    چراغ خورشید واره ی چشم تو روشن

  4. #64
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    خانه سرخ است

    خانه سرخ و کوچه سرخ است و خیابان سرخ است
    باری از خون ، پهنه ی برزن و میدان سرخ است
    ده به ده ، پرچم خشم است که بر می خیزد
    مزرعه زرد و چپر سبز و بیابان سرخ است
    تا گل خونی فریاد در این باغستان
    ساقه از ضربه ی شلاق زمستان سرخ است
    وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران
    تا در این دشت ، غرور کینه داران سرخ است
    روسیاه است اگر این شب مردم کش بد
    تا دم صبح وطن ، سینه ی یاران سرخ است
    با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
    ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است

  5. #65
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    باغ برهنه

    با توام ، با تو که دستت
    دست دنیا ساز رنجه
    با توام با تو که بغضت
    معنی آواز رنجه
    اگه یخ باد ستمگر
    پی قتل عام برگه
    اگه این باغ برهنه
    باغ تاراج تگرگه
    اگه بی پناهی گل
    رنگ بی پناهی ماست
    دستتو بذار تو دستم وقت پیوند درختاست
    رو تن سخت درختا
    بنویس و دوباره بنویس
    که شکست یک شقایق
    مرگ باغ ، مرگ بهار نیست

  6. #66
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    خاک خسته

    نعره کن ای سرزمین جان سپردن
    نعره کن
    نعره کن ای خاک خسته ، خاک مردن
    نعره کن
    شب هق هق
    شب پرپر زدن چلچله هاست
    از غزل گریه پرم
    خانه ی هم غصه کجاست ؟
    این همه جوخه ، این همه دار
    این همه مرگ
    این همه عاشق خفته در خون
    این همه زندان ، این همه درد
    این همه اشک
    نعره هایت کو خاک گلگون ؟
    خاک گل مردگی و قحطی و آفت زدگی
    وطن تعزیه در مرگ و مصیبت زدگی
    شب یاران ، شب زندان
    شب ویرانی ما
    شب اعدام رفیقان گل و نور و صدا

  7. #67
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    رازقی

    برای ضیافت عشق
    اگه شب ، شب غزل نیست
    اگه نور ، اینه به اینه
    اگه گل ، بغل بغل نیست
    برای گلدون دستات
    یه سبد رازقی دارم
    بهترین قلبو تو دنیا
    برای عاشقی دارم
    از تو تا ویروونی من
    از تو تا مرز شکستن
    فاصله ، وا کردن در
    فاجعه ، صدای بستن
    ترسم از بی رحمی شب نیست
    ترسم از دلتنگی فرداست
    ترسم از شب مرگی آواز
    ترسم از تدفین قمری هاست
    سهمی از رجعت انسان
    سهمی از خداشدن باش
    سهمی از معجزه ی عشق
    سهمی از معراج من باش

  8. #68
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    با من از ایران بگو

    یاور از ره رسیده با من از ایران بگو
    از فلات غوطه در خون بسیاران بگو
    باد شبگرد سخن چین ، پشت گوش پرده هاست
    تا جهان آگه شود ، بی پرده از یاران بگو
    شب سیاهی می زند بر خانه های سوکوار
    از چراغ روشن اشک سیه پوشان بگو
    پرسه ی یأس است در آواز این پیتارگان
    از زمین ، از زندگی ، از عشق ، از ایمان بگو
    سوختم ، آتش گرفتم از رفیق نارفیق
    از غریبه ، آشنا ، یاران هم پیمان بگو
    ضجه ی نام آواران زخمی به خاموشی نزد
    از خروش نعره ی انبوه گمنامان بگو
    قصه های قهرمانان قهر ویرانگر نداشت
    از غم و خشم جهان ساز تهی دستان بگو
    با زمستانی که می تازد به قتل عام باغ
    از گل خشمی که می روید در این گلدان بگو

  9. #69
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مرا به خانه ام ببر

    شب آشیان شبزده
    چکاوک شکسته پر
    رسیده ام به ناکجا
    مرا به خانه ام ببر
    کسی به یاد عشق نیست
    کسی به فکر ما شدن
    از آن تبار خود شکن
    تو مانده ای و بغض من
    از این چراغ مردگی
    از این بر آب سوختن
    از این پرنده کشتن و
    از این قفس فروختن
    چگونه گریه سر کنم
    که یار غمگسار نیست
    مرا به خانه ام ببر
    که شهر ، شهر یار نیست
    مرا به خانه ام ببر
    ستاره دلنواز نیست
    سکوت نعره می زند
    که شب ، ترانه ساز نیست
    مرا به خانه ام ببر
    که عشق در میانه نیست
    مرا به خانه ام ببر
    اگر چه خانه ، خانه نیست

  10. #70
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    آواز های سرزمین صبوری

    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از حیاط های ازدحام و
    انزوا
    از حیاط های کودکان هدر
    و زنان پا به زا
    استواران لغوه
    کبوتربازان زمینگیر
    و پیرزنان لاجورد و گرد آجر
    از حیاط های رخت و رخت و رخت
    از حیاط های حوض های غسل و وضو
    از حیاط های زن پدر و نشانده
    هوو ، پدر خوانده
    از حیاط های قرض و قسط و مساعده
    روضه ، نذر ، دخیل
    از حیاط های رادوی ، تپاز
    راشد
    و مهوش
    از حیاط های گلپا و یاحقی
    از حیاط های اسمیرنوف
    شلاق
    نعره های پدر
    و هق هق مادر
    از حیاط های امید های مبهم و رؤیا
    بر دوش خسته کشیدم
    ترانه هایم را و
    عاشقانه گذر کردم
    از کوچه های پرسه پس لیس
    از کوچه های چولی
    کولی و سک سک
    از کوچه های نسق
    حیدر حیدری
    و قرق
    از کوچه های هیئت ، کتل ، زنجیر
    از کوچه های تاج ، پرسپولیس
    بهمنش و قلیچ
    از کوچه های نگاه های خواستار
    و سلام خای سرخ آبی
    از کوچه های دیدار های پنهان
    سایه های مشکوک
    نفس بریدگی
    از کوچه های مشیری ، فروغ
    از کوچه های خاطرات مکتوب
    و بلوغ
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از شهر های انتقال
    مهاجرت
    تبعید
    از شهرهای گنبد
    باغ ملی
    بازار
    از شهرهای هل ، گلاب ، فرش چای
    از شهرهای دوچرخه ، ترن ، هواپیما
    قاطر
    از شهرهای پاسبان ، دژبان، ژاندارم
    از شهرهای پایگاه ، پادگان ، پاسگاه
    از شهرهای زرد زخم ، صرع
    خوره
    از شهرهای فقر ، مرگ
    و نفرین مادران
    از شهرهای ژنرال ها
    حکومت نظامی
    و انتخابات
    از شهرهای رود ، کوه ، دشت
    از شهرهای هدایت ، جلال ، ساعدی ، صمد
    از شهرهای وداع های معطر
    و اشک
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از خیابان های پلکارد
    و گاردن پارتی
    ساندویچ ، آبجو ، زر
    از خیابان های بخت آزمایی
    فال ، تصنیف
    از خیابان های کیهان ، اطلاعات
    از خیابان های قصیر ، گاو ، و مغول ها
    از خیابان های منفردزاده ، داریوش
    وثوقی ، گوگوش
    از خیابان های مشاعره ، جدول ، صف
    از خیابان های تعزیه ، غزل ، سرود
    از خیابان های راهپیمانیی
    اعلامیه
    قطعنامه
    قیام
    از خیابان های مجاهد ، چریک ، پیش مرگ
    از خیابان های طویل بی برگشت
    و بغض
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از اتاق های آخرین تردید ، اولین بوسه
    از اتاق های رنگی پوستر
    پله ، تختی، کلی
    و تیم ملی فوتبال
    از اتاق های نقشه ، مینیاتور
    و خط نستعلیق
    از اتاق های جنگ شکر ، پاشنه آهنین ، مادر
    از اتاق های بحث ، انشعاب ، انگ
    از اتاق های مصدق ، مائو
    استالین ، و علی
    از اتاق های ختفا ، گریم
    لو رفتن
    از اتا های تفتیش ، دستبند ، بی سیم
    از اتاق های کابل ، قپان ، بازجو
    و تردید
    از اتاق های سرد تو در تو
    و هق هق
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردن
    از سلول های ترس های بسیار و امید های اندک
    از سلول های خود آموز و دیکشنری
    از سلول های یقلاوی
    سه سیگار روزانه
    و شبان مقطع کابوس
    از سلول های دغدغه ، دوار ، درد
    از سلول های زخم ، عفونت ، ورم
    از سلول های شمارش آجر ، قدم ، میله
    از سلول های حیاط ، هواخوری ، رمز
    و حسرت یک آغوش
    از سلول های چه گوارا
    شریعتی و خوجه
    از سلول های فریب دادن زندانبان
    فریب دادن خویش
    از سلول های فراموش کردن
    به خاطر آوردن
    از سلول های اشک های یاغی
    و غضب های رام
    و امید
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از سال های ناست ، خضاب ، ادکلن و فرخزاد
    از سال های کنکوذ ، کار و اجباری
    از سال های بن بست ، جمعه ، کمکم کن ، شب
    از سالهای شاملو ، اخوان ، نیما
    از سالهای سارتر ، فلینی ، برشت ، جشن هنر
    از سالهای اعتصاب ، گاز اشک آور ، دود ، لاستیک
    از سالهای نعش ، اوین ، چیتگر
    از سالهای پویان ، رضایی ، خسرو و کرامت
    از سالهای جهل ، توطئه ، فریب
    از سال های قتل عام انقلاب
    از سالهای سایه روشن سیال
    و شک
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه
    گذر کردن
    تا با دهان کوچک تو بخوانم
    آواز سرزمین صبورم را
    در جشن زاد روز کودک اینده
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم

صفحه 7 از 7 اولیناولین ... 567

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •