بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 61 از 62 اولیناولین ... 115159606162 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 601 تا 610 از مجموع 620

موضوع: مجموعه مقالات و موضوعات كاربري روانشناسي

  1. #601
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چرا ذهن ما كامپيوتر نيست


    به نظر مي‌رسد كه اين برداشت انقلابي و غيرمتعارف كه "رابطه ذهن با مغز مانند رابطه نرم‌افزار كامپيوتر با سخت‌افزار آن است" اكنون در تفكر اغلب افرادي كه درباره ماهيت خودآگاهي صاحب‌نظرند، رسوخ كرده است.
    در استدلال عليه اين بي‌خردي متعارف، نه تنها بايد نشان داد كه ذهن كامپيوتر نيست، بلكه همچنين بايد توضيح داد كه چرا چنين ايده اي تانيمه راه به نظر معقول و قابل قبول مي آمد. بنابراين،استدلال عليه"«نظريه كامپيوتري ذهن" بايد شامل توضيحي درباره سبب شناسي و تداوم اين پندار باطل باشد.

    مدعاي من داراي چهار محور است:

    اولين محور اين ادعاي معمولي است كه كامپيوترها خودآگاه نيستند.

    دومين ادعا به همان اندازه معمولي اين است كه خودآگاهي محاسباتي (computational) نيست.

    سومين مدعا تأكيد مي‌كند كه ذهن خودآگاه است؛ بنابراين اگر خودآگاهي، محاسباتي نباشد، ذهن هم همين گونه است. (بسياري از افراد وانمود مي‌كنند كه معتقدند ذهن خودآگاه نيست يا چيزي شبيه اين).

    نهايتاً من زباني را بررسي خواهم كرد كه افرادي كه به نظريه كامپيوتري معتقدند، بوسیله آن خود را مي‌فريبند.

    كامپيوترها خودآگاه نيستند

    افراد بسيار معدودي، حتي طرفداران "نظريه كامپيوتري ذهن"، معتقدند كه در حال حاضر كامپيوترها خودآگاه هستند، به اين معنا كه به خود و دنياي اطرافشان آگاهي دارند يا توانايي خوشحال يا نوميد شدن در آنها وجود دارد.

    ابركامپيوترهايي مانند supercray ها به همان اندازه "زومبي"[۱]وارند كه ماشين‌هاي حساب جيبي. معدود افرادي كه خودآگاهي را به كامپيوترهاي موجود نسبت مي دهند، خود را در بالاي شيبي لغزنده مي يابند كه در پايينش حماقتي قرار دارد كه "ديويد چالمرز"، با صداقتی شایسته‌توجه، در كتاب بسيار تحسين‌ شده‌اش "«ذهن خودآگاه" (the conscions mind) خود را در حال حمایت‌کردن از آن یافت.

    اگر ما خودآگاهي را به مصنوعات منسوب كنيم، بر اين اساس كه آنها "اطلاعات را پردازش مي كنند"، مجبور خواهيم شد به موجوديت هاي ديگر نيز- حتي صخره ها و الكترون- خودآگاهي اعطا كنيم؛ چرا كه آنها نيز به معناي خاصِ متوسعی كه (به طور مشروع) به وسيله دانشمندان كامپيوتر و (به طور غيرمشروع) به وسيله فيلسوفان اعصاب به كار مي رود،"اطلاعات را پردازش مي كنند".

    انكاروجود خودآگاهي در كامپيوترهاي فعلی بسيار رایج است، اما منكران مدعي اند كه ما "به زودي" يا "نهايتاً" به كامپيوترهايي دست خواهيم يافت كه خودآگاه باشند. با اين
    حال آنها نمي توانند دقيقاً معين كنند اين كامپيوترهاي آينده بايد چه خصوصيات اضافي داشته باشند.

    حرف هاي زيادي در اين باره زده مي شود: كامپيوترهاي خودآگاه "پيچيده تر" خواهد بود يا ساختار متفاوتي خواهند داشت؛ ساختاري موازي بر اساس به اصطلاح شبكه هاي عصبي (neural networks).

    من به دنبال تعريفي از "پيچيدگي" هستم كه باعث شود خودآگاهي در آن موجود مصنوعي كه آن را پردازش مي كند، اجتناب ناپذير يا حتي محتمل‌تر به نظر برسد.

    در حال حاضر شاهدي در دست نيست كه كامپيوترهاي کاملا "موازي" (paralld) نسبت به
    كامپيوترهاي «سريالي» (serial) خود آگاه تر، حساس تر به رنج يا لذت يا به تجربه qulia باشند.

    افکار شهودی هدايت كننده كساني كه به تصور كامپيوترهاي خودآگاهِ آينده مي پردازند، اغلب به طرز خنده آوري ساده لوحانه است؛ مثلاً اين برداشت كه حلقه هاي پسخوراند،
    (Feedback loops)، ورود مجدد (re-entry) و… مدارهاي آگاهي از خويشتن را پديدار خواهند كرد.

    زيرك ترين مصنوعات با ظريف ترين مكانيسم هاي پسخوراند و "«نظارت بر خود"
    (self-monitoring) از زيركي‌شان، خويشتن‌بودگي‌شان يا تحت نظارت گرفتن آن ناآگاهند.

    چشمگيرترين شاهد بر اين كه تعداد بسيار اندكي از افراد واقعاً باور دارند كه كامپيوترها روزي خودآگاه خواهند شد،طريقه‌اي است كه براساس آن فاصله تا هدف با پيشرفت قدرت
    محاسباتي كامپيوتر كاهش مي يابد. در حال حاضر كامپيوترها يك ميليون بار قدرتمندتر از زمان آلن تورينگ هستند؛ زماني كه او آزمون مشهورش را براي هوش ماشيني پيشنهاد كرد و هنوز توانايي كامپيوترها براي فكر كردن واقعي تأييد نشده بود.

    تورينگ استدلال مي كرد كه اين پرسش كه "آيا يك ماشين مي‌تواند فكر كند يا نه" بايد با اين پرسش جايگزين شود: "آيا كامپيوتر دیجیتالی وجود دارد كه بتواند كاملاً نقش انسان را
    تقليد كند؟"اگر كامپيوتري بتواند فردي را فريب دهد و به اين اعتقاد سوق دهد كه اين ماشين، موجودي انساني است، به اندازه كافي هوشمند است.

    هنوز به اين تعريف رفتارگرايانه از مدافتاده از توانایی تفكر استناد مي شود؛ اگرچه بسياري از بازي‌هاي كامپيوتري مي توانند به راحتي از پَسِ آزمون تورينگ برآيند، بدون اين كه كسي براي آنها قدرت تفكر خودآگاه قائل شود؛ مثلاً خود من بدون داشتن اطلاعات اضافي مشكل بتوانم تعيين كنم كه آيا تفسير بسيار كسالت بار موجود در بازي xbox sports FIFA ۲۰۰۴ واقعي نيست؛ يعني ثبت ملال آور واكنش هاي يك شخص، واقعي نيست، با اين حال من براي اين بازي كامپيوتري، و تلويزيوني كه بازي به آن متصل است، خودآگاهي قائل نيستم.

    خودآگاهي، محاسباتي نيست

    شگفت آور است که كساني كه از نظريه كامپيوتري طرفداري مي‌كنند، به ندرت درباره آن چه واقعاً در يك كامپيوتر جريان دارد به مي انديشند: عبور جريان هاي الكتريكي ضعيف از ميان شمار گستردهاي از مدارهاي ميكروسكوپي.

    اين حوادث تنها هنگامي به عنوان "پردازش اطلاعات"، "كاركردن با نمادها"،"كنترل رفتاري" و… شمرده مي شوند كه كامپيوتر، به عنوان ابزار كمكي براي حمايت و گسترش توانايي هاي انسان‌هاي خودآگاه به كار رود. آنها به خودي خود پردازنده اطلاعات
    نيستند، همان طور كه يك چوب زير بغل به خودي خود راه نمي‌رود.

    آزمايش فكري مشهور «اتاق چيني» جان سرل[۲] (John Searl) نشان داد كه حوادث در كامپيوتر با پردازش واقعي يا درك هم‌ارز نيستند؛ آنها تنها هنگامي به انجام دهنده اين اعمال
    بدل مي‌شوند كه به يك كاربر خودآگاه خدمت كنند.

    متأسفانه سيرل، استدلالي درست را به مقصودي غلط به كار برد. او مي‌خواست "نظريه كامپيوتري" را با آن چه مي توان "نظريه زيست‌شناختي ذهن" ناميد جايگزين كند. درهرحال او به طور موفقي نشان داد كه ذهن را نمي توان بر مبناي يك منطق انتزاعي، كه
    اتفاقاً در مغز به تحقق پيوسته است اما در بسياري موارد ديگر نیز مي توانست محقق شود، درك كرد.

    راجر پنروز [۳] (Roger Penrose) در كتاب «ذهن تازه امپراتور» (The Emperor's New Mind)در اين باره به نكته دقيق تري اشاره كرده است. او استدلال كرده كه اغلب فعاليتهاي خودآگاه "غير محاسباتي" (non-computational) هستند.

    متأسفانه او استدلالش را با پيشنهاد وجود پيوندي بين خودآگاهي و آن به اصطلاح "جام مقدس" فيزيك، يعني گرانش كوانتومي -كه آن هم غير محاسباتي است - و سقوط كوانتومي همراه می‌کند كه فرض می‌کند در ريزلوله هاي درون سلو‌ل‌ هاي عصبي رخ می‌دهد.

    هر دو نويسنده بيش از حد به نظريه كامپيوتری تن در مي‌دهند، به طوري كه پيش فرض هاي بسياري به چالش كشيده نمي‌شوند و مواضع مثبت آنها به سرعت به سادگي مي‌گرايد.

    بهتر است به خود يادآوري كنيم چه وقايع معدودي در كامپيوترها رخ مي‌دهد؛حتي اگر اين موضوع را ناديده بگيريم كه كاربراني خودآگاه لازمند تا پيش‌آمدهايشان را به "پردازش اطلاعات"، "دستكاري نمادها" و… بدل كنند.

    كاركرد‌گرايان، كه اغلبشان به نظريه كامپيوتري وفادارند، ذهن را صرفاً مجموعهاي از ايستگاه - راه هاي علّي (way-stations) بين تجربه و رفتار مي دانند. كامپيوترها عمدتاً محاسبه مي‌كنند؛ مثلاً آنها ۲ را به ۲ اضافه مي‌كنند و عدد ۴ را به دست مي‌آورند. اگر خودآگاهي
    از توده عظيمي از چنين محاسباتي ساخته شده بود، كدام جنبه از این محاسبه، خودآگاهي بود: درون‌ داد، برونْ‌داد، فرآيند اضافه‌شدن نشانه يا چيزي ديگر؟

    خوانندگان ممكن است از مثال من - يك محاسبه منفرد كوتاه - احساس ناراحتي كنند، اما دليلي وجود ندارد كه محاسبه اي طويل بايد خودآگا‌ه‌تر از محاسبه‌اي كوتاه باشد؛ يا انبوهي از محاسبات خودآگاه‌تر از يك محاسبه به خودي خود باشند.

    همين اعتراضات را می‌توان بر كساني نظير پاتريشيا چرچلند[۴] (Patricia Churchland) هم روا دانست. او تأكيد مي كند كه خودآگاهي، آن قدر كه یک پردازنده سريع منطقي يا پردازنده عمليات رياضي نظير انتقال محور به محور است، پردازنده سريع اعداد نيست.

    lدعاي پاتريشيا چرچلند است كه حالات ذهني را مي توان بدون ملاحظه قرار دادن سوبستراي فيزيكی آنها (سلول‌هاي عصبي) لحاظ كرد و در عوض به كاركردهاي سطح بالاتر
    مانند عقايد، اميال و عواطف پرداخت،

    اینکه "ذهن نوعي ماشين منطقي است كه براساس جملات عمل مي كند." (نگاه كنيد به۱۹۸۸ Neurophilosophy)، پرسش‌هاي بسياري به ميان مي آورد، جدا از اين كه مشكل نسبت دادن "منطق" و "جملات" به تكانه‌هاي الكتريكي كامپيوترهاي مجزا به جاي مي ماند. (تنها تفكري جادويي مي‌تواند مارا قادر سازد تا باور كنيم كه "منطق" و "جملات" مي‌توانند به صورتي تحقق نيافته در يك انسان خودآگاه و توسط او وجود داشته باشند).

    جملات و منطق كاملاً انتزاعي هستند و نمي توان آنها را با محتواهاي خودآگاهي مانند احساس گرما متناظر دانست.

    همين امر در مورد محاسبات هم صادق است. با اين وجود در يكي از ملاحظات كلاسيك درباره نظريه كامپيوتري (كامپيوتر و ذهن، ۱۹۸۳ The Computer and The mind)، فيليپ جانسون ليرد (Philip Johnson Laird) استدلال كرده است كه تجربه حسی در واقع با انجام دادن جمع‌ها هم ارز است: "بينايي تقريباً مانند يافتن مقادير x در معادلاتي مانند x+y=۵ است".

    اين اظهارنظر احمقانه اما دست كم صادقانه است. اين برداشت كه چيزي آن قدر پايه‌اي مانند بينايي، از چيزي ساخته مي‌شود كه نسبتاً پيچيده به نظر می‌ رسد، يكي از خصلت‌هاي پايدار نظريه كامپيوتري است؛ اين خصلت به معناي معكوس كردن سلسله مراتبي است كه ما در آن، qualia(تجربه حقيقي چيزها) و احساسات مبهم مقوله‌بندي‌نشده را در پايين آن و عمليات هوشمندانه‌تر، مانند محاسبه را، در رأس آن قرار مي دهيم.

    نه نظريه كامپيوتري مي‌تواند پاسخ گوي جهان‌شموليِ آگاهيِ معمولي باشد (يعني گشودگي ما به حوزه نامحدود وقايع)، و نه اين نظريه مي‌تواند يكپارچگي لحظه به لحظه حوزه خودآگاهي را - كه توسط آينده و گذشته‌هاي گسترش يافته فراگرفته مي شود،اما اجزاء بي‌شمار آن مجزا بودن خود را حفظ مي كنند- مدل‌سازي كند.

    هرتلاشي براي توضيح اين "يكپارچگي" (integration) - ادغام شدن بدون درهم فرورفتن - تا به حال شكست خورده است.

    به نظر مي رسد تلاش براي توضيح ذهن براساس محاسبه، كمتر از همه احتمال موفقيت داشت باشند. آدم نمي تواند ميليون‌ها جمع ۴=۲+۲ تا رسيدن به يك كليت يكپارچه شده انجام دهد،در حالي كه در همان سطح، آنها را جدا از هم نگه مي دارد: شما نمي‌توانيد دوش آبتان را همزمان هم به صورت قطرات جداگانه و هم به ‌صورت يك استخر داشته باشيد.

    شما مي توانيد چنين وانمود كنيد كه قادريد اين كار را با تصور كردن ديدگاه‌هاي متعدد درون كامپيوتر (يا سيستم عصبي) انجام دهيد؛ اما اگر اين ديدگاه‌ها خود از فعاليتي برخاسته از درون كامپيوتر ساخته شده باشند، ديگر در موقعيتي نيستند كه چيزي را ببینند.

    ديدن جداگانه كليت و اجزاء شخصي كه هيچ. انبوهي از تكانه هاي عصبي هرچند نظم
    يافته توسط اتصال دهي زيست‌شناختي باشند حتی نمي توانند تعداد زيادي جمع كردن (يا هر فعاليت محاسباتي يا نيمه محاسباتي ديگر) را انجام دهند كه به خودش چيزي بيشتر از جمع كردن اضافه كرده باشد.

    چنين جمع كردني به ديدگاهي خارجي نياز دارد؛ مانند آنچه که توده‌اي از نقاط جداگانه را به يك تصوير بدل مي‌كند و چنين ديدگاهي وجود خودآگاهي را از قبل پيش فرض مي‌گيرد.

    حاشيه‌اي‌كردن ذهن خودآگاه

    از نظر برخي افراد استدلال هاي قبلي من در اين باره كه كامپيوترها خودآكاه نيستند يا نمي توانند باشند، به نظريه كامپيوتري ذهن بي‌ارتباط است؛ زيرا خودآگاهي يكي از كم اهميت‌ترين جنبه‌هاي ذهن است.

    بسياري استدلال لشلي (Lashley) را مطرح مي‌كنند كه در مقاله مشهورش در سال ۱۹۵۶با نام «سازماندهي مخ و رفتار» (Cerebral Organization and Behaviour) مطرح شده است: "اصلاً هيچ فعاليت ذهني، خودآگاه نيست"

    در واقع همان طور كه او توضيح داده است : "تجربه شاهدي را درباره وسايلي كه آن را سازماندهي مي‌کنند، در اختيار نمي‌گذارد». يقيناً اين سخنی تعجب‌برانگیز نیست: اگر من از همان اول مجبور باشم درباره چگونگي ظهور كلمات در ذهنم و چگونگي سازماندهي آن كلمات براي تشكيل جمله تأمل كنم، نمي‌توانم به خودم فكر كنم.

    زيربناي هر فعاليت خودآگاهانه را مكانيسم هاي ناخودآگاه تشكيل مي‌دهد، اما اين امر به معناي آن نيست كه فعاليت خودآگاه، همان مكانيسم هاي ناخودآگاه است.

    تأكيد بر ذهن به مثابه مكانيسم، بسياري از فيلسوفان را قادر كرده است كه بر پيوندهاي علّي بين درونْ‌ داده‌ها و برون‌ داده ها متمركز شوند و محتواهاي خودآگاهِ تداخل كننده را به حاشيه برانند.

    كاركرد‌گرايان، كه اغلبشان به نظريه كامپيوتري وفادارند، ذهن را صرفاً مجموعه اي از ايستگاه- راه هاي علّي (way-stations) بين تجربه و رفتار مي دانند. اين كار از زماني كه چالمرز اشاره كرد كه ذهن خودآگاه هم خصلت هاي علي(يا روان شناختي) و هم خصلت هاي پديداري (يا سوبژكتيو) دارد، مشكل تر شده است.

    با اين حال كاركرد گراياني[۵] مانند دنت (Dennet) و استيچ (Stich) تأكيد بر qualia (تجربه حقيقي چيزها) و باورهاي حكمي مانند عقايد و حتي حس خويشتن را صرفاً به عنوان بازمانده هايي از شيوه پيش‌علمي تفكر به تمسخر گرفته اند.

    زبان ميتولوژي اعصاب (نوروميتولوژي) معمولاً به اين عقيده گرايش دارند كه به كامپيوترها يك
    توانايي ثابت در انجام‌دادن كارهايي نسبت داده شود كه در واقع توسط انسان‌ها يا به كمك آنها انجام مي شود.

    ما از كامپيوترهايي كه "محاسبات انجام مي دهند"، "موشك ها را هدايت مي كنند" و "پيام ها را كشف مي كند"، سخن مي‌گوييم،

    باوجود آن كه اغلب كارهاي مفيد ممكن است در غياب انسان خودآگاه ادامه پيدا كنند، اما حوادث الكترونيكي تنها هنگامي مفيد يا در واقع معني دار شمرده مي‌شوند كه انسان
    ها به صحنه بازگردند.

    سخن مشابهي در بحث درباره فعاليت مغز هم صادق است: به اعصاب نيز انجام دادن محاسبات و كشف پيام‌ها نسبت داده مي‌شود. در واقع بيشتر در علوم اعصاب با كاربرد كلمات وام‌گرفته شده از گفتار كامپيوتريِ انسان‌‌نما، صفاتي از انسان‌ها به مصنوعاتي مانند كامپيوتر نسبت داده مي‌شوند؛ سپس اين صفات به مغز يا ذهن منسوب مي‌شوند؛
    اين کار توصيف كامپيوتر‌ی‌شده آن را توجيه كنند. استفاده از اصطلاح "اطلاعات" در توصيف فعاليت‌هاي كامپيوترها، مغزها و ذهن‌ها نقشي محوري در حمايت از نظريه كامپيوتري ایفا كرده است.

    بسياري از متخصصان علوم اعصاب آنچه به عنوان "اطلاعات" (مثلاً نور به عنوان "اطلاعات بينايي") دستگاه عصبي را بمباران مي‌كند و آنچه در دستگاه عصبي به عنوان "پردازش اطلاعات" رخ مي‌دهد توصيف مي‌كنند. از آن جا كه "پردازش اطلاعات" كاري مانند عمل ذهن به نظر مي رسد، پس گذر از سدّ ذهن - مغز به راحتي انجام مي‌گيرد.

    درواقع، آنچه ما با آن روبه‌روييم، نمايشي پيچيده از دو معناي كاملاً متفاوت از كلمه "اطلاعات" است:

    معناي فني كه مهندسان اطلاعات از آن استفاده مي كنند و ربطي به معنا، دلالت يا خودآگاهي ندارد.

    معناي دوم معناي معمولي است و به چيزي اشاره مي كند كه بين يك انسان و انسان ديگر تبادل مي‌شود (با يا بدون واسطه مصنوعات) و كاملاً با معني، دلالت و خودآگاهي مرتبط است.

    براي فراموش كردن اين تفاوت است كه آنها مستقيماً به همان سردرگمی كه چالمرز گرفتار آن شده است،دچار می شوند. حتي اگر كامپيوترها پردازش اطلاعات (به معناي معمول) را انجام می‌ دادند، اين امر آنها را به مدل هاي رضايت بخشي از "خودآگاهانه در اين جا بودن" بدل نمي كرد.

    حمام آفتاب گرفتن به معناي غوطه ور كردن همه بدن درون اطلاعات حرارتي نيست؛ و دندان درد داشتن هم صرفاً اطلاع‌يافتن از چيزي مربوط به دندان نيست.

    قابل باور شدن نظريه ذهن، به عنوان يك "پردازشگر اطلاعات"، به گسترش دادن مفهوم اطلاعات و محدودکردن ديدگاه تجربه خودآگاه بستگي دارد.

    جمع بندي

    خلاصه استدلال من بر ضد نظريه كامپيوتري ذهن به اين ترتيب است:

    اول اين كه كامپيوترها خودآگاه نيستند. اين حقيقت كه معيارهاي ورود به مقوله موجودات خودآگاه، همچنان كه كامپيوترها "پيچيده‌تر" مي شوند، سخت‌تر مي‌شود، نشان مي‌دهد كه در آينده نزديك غير محتمل است كه آنها به موجوداتي خودآگاه بدل شوند.دوم آن كه ذهن خودآگاه -به معناي بدیهی اين كلمه- محاسباتي نيست. سوم آن كه اعتقاد به نظريه كامپيوتري بر اساس انكار "خود" (Self)، محوريت خودآگاهي در ذهن را باطل می‌کند. چهارم اين كه اندك باورپذيريِ اين نظريه به استفاده مخاطره‌آميز از اصطلاحاتي بستگي دارد كه ميان كامپيوترها، افراد و بخش هاي مختلف ذهن رد و بدل مي شود.

    پي‌نوشت هاي مترجم



    ۱. ديويد چالمرز، فيلسوف ذهن مشهور، بين "مسائل آسان" خودآگاهي (مثلاً يافتن همبسته هاي نورونيِ حس) و "مسائل سخت" آن كه مي توان آن را اين گونه بيان كرد: "چرا اصلاً آگاهي از اطلاعات حسي وجود دارد؟" تمايز قايل مي شود.

    يكي از نكات كليدي استدلال او تمايز بين تكانه هاي عصبي به وجود آورنده اطلاعات حسي و تجربه آنها است (كه در فلسفه ذهن با نام qualia خوانده مي شود). چالمرز بر غير قابل
    تقليل بودن تجربه آگاهي به فرآيندهاي فيزيكي صرف (يا فيزيكاليسم) تأكيد دارد. او در استدلالش، كه در كتاب "ذهن خودآگاه" بيان مي شود، از مفهوم "زومبي" (آدم ماشيني، گول) فلسفي استفاده مي كند. گول، شخصي فرضي است كه در همه جنبه ها مشابه انسان واقعي است اما فاقد qualia است.

    ۲. آزمايش فكري مشهوري كه جان سرل، فيلسوف آمريكايي، در استدلالش عليه هوش مصنوعي و توانايي تفكر يك كامپيوتر ارائه مي كند، چنين است: خودتان را در اتاقي فرض كنيد با دو پنجره و يك كتاب بزرگ دستورالعمل ها. از ميان يك پنجره قطعات كاغذي با نشانه هايي بر روي آنها وارد مي شود. شما دستورات را دنبال مي كنيد و قطعات كاغذ را با قطعات كاغذ ديگري كه از پنجره ديگر بيرون مي فرستيد تطبيق مي دهيد.

    سرل مي گويد اين حالت مشابه ترتيبات درون يك كامپيوتر است. شما صرفاً در پاسخ به درونْ داد، براساس قواعدي معين،برونْ دادي توليد مي كنيد. اما فرض كنيد كه "درونْ داد"
    اتاق واقعاً شامل پرسش‌هايي به زبان چيني باشد و "برون‌داد" متشكل از پاسخ‌ها.

    شما چيني نمي دانيد؛ با اين حال همان كاري را كه انجام مي دهيد يك كامپيوتر انجام مي دهد. بنابراين هيچ چيزي نمي تواند زبان چيني را صرفاً با عمل كردن بر نمادها براساس قواعدي "«صوري" درك كند. همان طور كه سرل مي گويد: "نحو براي معنا شناسي كافي نيست".

    ۳. راجر پنروز، فيزيك- رياضيدان و فيلسوف انگليسي، در كتاب هايي مانند «ذهن تازه امپراتور» استدلال مي كند كه قوانين شناخته شده فيزيك يك سيستم كامل را تشكيل نمي دهند، و اين كه هوش مصنوعي حقيقي ناممكن است.

    او در اين كتاب بحث‌برانگيز، ادعا مي‌كند كه انسان ها مي توانند كارهايي فراسوي قدرت صوري سيستم هاي منطقي (مثلاً پي بردن به حقيقت اظهارات غيرقابل اثبات) انجام دهند.

    ۴. پاتريشيا چرچلند، فيلسوف ذهن و فيلسوف اعصاب، به طور خاص به مكتب فكري حذف‌گرايي (eliminatism) يا ماترياليسم حذف‌گرايانه وابسته است، كه معتقد است مفاهيم معمول روان‌شناسي، مانند عقيده و ميل، با هيچ فعاليت مغزي منسجم يا قابل تعريفي همبستگي ندارند و بنابراين آنها را بايد از رده مفاهيم علمي كنار گذاشت.

    ۵. كاركرد‌گرايي (functionalism): نظريه اي فلسفي براي پاسخ دادن به مسئله رابطه ذهن- جسم است كه به علت اعتراضات عليه نظريه هويت و رفتارگرايي منطقي به وجود آمده است.

    ريموند تاليس، استاد پزشكي سالمندان(Geriatric Medicine) در دانشگاه منچستر است. او كتاب هاي متعددي در موضوعات مختلف از جمله داستان، شعر، فلسفه و نقد ادبي و فرهنگي نوشته است.
    ازجمله آثار او در موضوع مربوط به اين مقاله مي‌توان به اين‌ها اشاره كرد:
    ۱. جانور آشكار: دفاع از خودآگاهي انسان.
    ۲. بر لبه يقين.
    ۳. چرا ذهن ما كامپيوتر نيست؟
    ۴. حيوان آگاه: بررسي فلسفي آگاهي و صدق.
    ۵. سوگندنامه هاي بقراطي: پزشكي و ناخرسندي هاي آن.

    --------------------------------------------------------------------------------

    ترجمه علي ملائكه

    --------------------------------------------------------------------------------
    منبع: سايت آينده نگر




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  2. #602
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اضطراب - خوره روح



    نزديک به يک چهارم ما دچار درجاتي از اضطراب و اختلالات اضطرابي هستيم! و بقيه نيز بيش از حد مورد قبول از نگراني، دلهره و هيجانات رنج مي بريم. اضطراب، به صورت موذيانه و ناپيدا با بيقراري و زيرکي خاصي، به مرور تمام گوشه هاي ذهن را اشغال مي کند و آرام آرام به پيش مي تازد و مثل خوره همه جاي وجود فرد را درگير مي کند. اضطراب از شيوع بسيار بالايي برخوردار است و فقط در ايالات متحده بيش از 65 ميليون نفر را درگير کرده است! بسياري از ما درطول زندگي خود به درجاتي از اضطراب دچار شده يا مي شويم.

    اضطراب نشانه چيست؟

    وجود اضطراب در حد اعتدال آميز آن، پاسخي سازش يافته تلقي مي شود که موضع گيري متفاوت انسان ها در برابر حوادث طبيعي و غيرطبيعي را به دنبال دارد; اضطراب است که ما را وامي دارد تا براي معاينه کلي به پزشک مراجعه کنيم، کتاب هايي را که از کتابخانه به امانت گرفته ايم، بازگردانيم، اگر وعده ملاقاتي با کسي گذاشته ايم، به موقع در سرقرار حاضر شويم، در يک جاده لغزنده با احتياط رانندگي کنيم و… بنابراين وجود اندکي اضطراب مي تواند به عنوان يکي از مولفه هاي شخصيت و در واقع بخشي از زندگي انسان، تاثير مثبتي بر فرآيند زندگي و تحول آن داشته باشد; زيرا اين فرصت را براي افراد فراهم مي آورد تا مکانيزم هاي سازشي خود را در صورت مواجه شدن با منابع اضطراب زا، گسترش دهند. اما اگر اين دلشوره شديد شود و احساس کنيد گرفتار ترسي شده ايد که آرامش را از شما گرفته است، اين اضطراب مشکل آفرين مي شود.

    درمان اضطراب

    مي توان اين ترس شديد را به دلشوره معمولي تبديل کرد. انواع روان درماني، شيوه هاي عملي و درمان هاي دارويي براي کنترل اضطراب وجود دارد.
    - ورزش کنيد: با کمي پياده روي اضطراب را از خود دور کنيد. يک برنامه ورزش روزانه لااقل به مدت نيم ساعت به شما کمک زيادي خواهد کرد.
    - چاي و قهوه نخوريد: خوردن کافيين در هنگام اضطراب مانند ريختن آب به آسياب آن است.
    - الکل ننوشيد: گرچه الکل در آغاز آرام کننده به نظر مي آيد، اما روز بعد احساس اضطراب بيشتري مي کنيد، چون اثر تحريکي ترک الکل برروي مغز وجود دارد.
    - به آرامي نفس بکشيد: نفس نفس يا تنفس شديد نخستين حدس براي علت اضطراب است و مي تواند احساس گيجي، اضطراب و افسردگي را در شما ايجاد کند. اشکال اصلي در تنفس سريع نيست، بلکه در تنفس با قسمت بالاي سينه به جاي ديافراگم است. تنفس عميق تر مي تواند شما را آرام کند. براي اين کار، دراز کشيده و يک دست خود را برروي سينه و دست ديگر را برروي شکم بگذاريد. اکنون با بيني طوري نفس بکشيد که فقط دست روي شکم بالا و پايين رود. با انجام دادن اين تمرين مي توانيد در هنگام شروع اضطراب تنفس خود را کنترل کنيد. با تمرکز برروي تنفس عملا مي توانيد بر اضطراب غلبه کنيد.

    - زمان غصه براي خود بسازيد: يک علت شايع اضطراب اين است که مي گذاريد تمام روز غصه و نگراني داشته باشيد. به جاي آن، هر روز نيم ساعت را بنشينيد و فقط غصه بخوريد. وقتي در طول روز نگراني به سراغتان مي آيد، به خود بگوييد: بعدا و در زمان نگراني غصه آن را خواهم خورد.
    کارهاي فوري در لحظات اضطراب
    - به بالا نگاه کنيد: تحقيقات نشان داده اند که احساسات با سر به زير انداختن شديد مي شوندپس به سقف اتاق نگاه کنيد.
    - به آرامي نفس بکشيد: تنفس خود را آرام کنيد، هوا را کاملا بيرون دهيد و در ذهن خود کلمه اي آرام بخش را با هر بازدم تکرار کنيد، مثل «آرام… آرام… آرام.»
    - شانه ها را پايين بيندازيد: بالا گرفتن شانه ها تنش را زياد مي کند. شانه ها را شل کنيد تا تنش کم شود.
    - آهسته فکر کنيد: وقتي افکار مضطرب کننده به سرعت مي آيند، شما آهسته و با جملات کامل فکر کنيد.
    - صداي خود را تغيير دهيد: آهسته کردن گفتار و پايين آوردن صدا به شماآرامش مي بخشد و خود و ديگران را تحت کنترل درمي آورد.
    - حرکت کنيد: وقتي احساس مي کنيد که اضطراب شروع مي شود، چند لحظه در جا بدويد يا بالا و پايين بپريد.
    - حالت صورت را تغيير دهيد: با بازکردن اخم ها و بالا کشيدن گوشه هاي دهان مي توانيد مغز را گول زده و آن را آرام کنيد.
    - از ديد ديگري به خود نگاه کنيد: خود را مضطرب و عصبي از نگاه فرد ديگري و از گوشه ديگر اتاق مجسم کنيد.

    وقتي اضطراب دست بر نمي دارد

    - داروي ضد اضطراب استفاده کنيد: اگر هر کاري مي کنيد و از دست اضطراب خلاص نمي شويد، از پزشکتان داروي ضد اضطراب درخواست کنيد يا از او بخواهيد شما را به يک روان پزشک معرفي کند.
    - روان درماني را امتحان کنيد: ممکن است پزشک معالج شما را به يک متخصص بيماري هاي رواني معرفي کند که مي تواند شما را در تغيير افکاري که باعث شروع اضطراب مي شوند کمک کند. روان درماني چيزي عجيب، معجزه گر، يا ترسناک نيست و فقط روش ها و تمرين هايي به شما آموزش داده مي شود تا در شناخت و مقابله با آنچه که ناراحتتان مي کند کمکتان کند.
    - از دارو استفاده کنيد: پزشک ممکن است دارويي براي استفاده کوتاه مدت يا گاه گاه تجويز کند. داروهاي موثر شامل بنزوديازپين ها، ضدافسردگي هاي سه حلقه اي و مهارکننده هاي مونوآمين اکسيد از (MAOI) است. محدوديت هاي غذايي مهمي در استفاده از داروهاي MAOI وجود دارد، پس حتما از پزشک خود فهرست غذاهاي ممنوع را بپرسيد.
    نکته مهم: فراموش نکنيد استفاده از دارو بدون مجوز پزشک اکيدا ممنوع مي باشد. حتما با پزشک خود درمورد داروها صحبت کنيد.

    حمله وحشت زدگي

    حمله وحشت زدگي از کنترل خارج شدن اضطراب است. بعضي افراد مستعد دوره هاي کوتاه ترس يا ناراحتي شديد هستند. علائم آن ممکن است کوتاهي تنفس، سرگيجه يا از حال رفتن، لرزيدن، تپش يا تندي ضربان قلب، عرق کردن، احساس خفگي، دل به هم خوردگي، احساس کرختي يا سوزش، برافروختگي يا لرز، درد يا ناراحتي در قفسه سينه و ترس از مردن يا ديوانه شدن باشد. حملات وحشت زدگي ناراحتي اي است که بايد با پزشک در ميان بگذاريد. با اين حال، کارهايي نيز هست که خود نيز مي توانيد براي رفع آن انجام دهيد.

    1) به خود بقبولانيد که اين حمله گذرا است، معمولا ظرف پنج تا ده دقيقه.
    2) به خاطر بياوريد که هرگز کسي از حمله وحشت زدگي نمرده و ديوانه نشده است. به خود بگوييد: «اين نيز مي گذرد.»
    3) بر احساستان غلبه کنيد و به خود بگوييد: «فقط يک احساس است.» بگذاريد تنفس سخت را تجربه کنيد و به آرامي نفس بکشيد. اين طور اکسيژن کافي دريافت مي کنيد.
    4) هر يک يا دو دقيقه ميزان اضطراب خود را بر حسب درجه بندي از يک تا ده حدس بزنيد. با اين کار، متوجه خواهيد شد که گرچه سطح آن بالا و پايين مي رود، ولي به تدريج کاهش پيدا مي کند.
    5) ده تنفس آهسته، عميق و ديافراگمي انجام دهيد. ميزان اضطراب را باز حدس بزنيد.
    6) برروي اجسام اطراف خود تمرکز کنيد. در ذهن خود اتاق، لباس هايتان، صداها و بوها را تضعيف کنيد. توجه خود را از درون بدن به بيرون آن جلب کنيد.

    اين مراحل را تا از بين رفتن حمله وحشت زدگي تکرار کنيد.

    تست اضطراب

    در تست زير تعيين کنيد در همين لحظه چه احساسي داريد؟!


    1) به خود مطمئن هستم
    الف) بسيار زياد ب) زياد ج) تا حد متوسط د) کمي ه) هرگز

    2) مي توانم بر افکار خود تمرکز کنم
    الف) بسيار زياد ب) زياد ج) تا حد متوسط د) کمي ه) هرگز

    3) آرام هستم
    الف) بسيار آرام ب) تا حدود زيادي آرام ج) تا حد متوسط د) کمي

    آرام ه) هرگز
    4) عصبي هستم
    الف) هرگز ب) بسيار کم ج) تا حد متوسط د) خيلي ه) هميشه

    5) ناراحت هستم
    الف) هرگز ب) بسيار کم ج) تا حد متوسط د) خيلي ه) هميشه

    6) بدنم همواره مرطوب است
    الف) هرگز ب) بسيار کم ج) تا حد متوسط د) خيلي ه) هميشه

    7) نفسم منظم است
    الف) هرگز ب) بسيار کم ج) تا حد متوسط د) خيلي ه) هميشه

    8) احساس تنش در معده دارم
    الف) هرگز ب) بسيار کم ج) تا حد متوسط د) خيلي ه) هميشه



    حالا امتيازها را بر اساس رتبه بندي زير با هم جمع کرده و هر امتيازي که آورديد در زير بخوانيد.

    الف)1 امتياز ب) 2 امتياز ج) 3 امتياز د) 4 امتياز ه) 5 امتياز
    امتياز بين 32 تا 50: شما به اضطراب شديد مبتلا هستيد، به طور حتم بايد به روانشناس مراجعه کنيد.
    امتياز بين 24 تا 32: اضطراب شما کمي بيش از حد طبيعي است که با توجه به شدت کم اختلال، مي توانيد با استفاده از کتاب هاي اضطراب آن را برطرف کنيد.
    امتياز کمتر از 24 : اين گروه از امتيازها نشان دهنده اين است که شما فردي طبيعي هستيد که اختلال اضطرابي و مشکل عمده اي ندارد.

    منبع : لينکستان




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  3. #603
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    طولانی هست ولی توصیه می کنم سر فرصت بخونید :

    عشق یا شهوت ...
    تعبیر عاشقانه افراد



    آیا تا کنون هیچ شی را عاشقانه نگریسته ای ؟

    شاید بگویی آری ، چرا که نمی دانی که نگریستن عاشقانه به یک شی یعنی چه . شاید با شهوت به اشیا نگاه کرده ای ، این چیز دیگری است . کاملا فرق دارد ، درست نقطه مقابل آن است . نخست ... سعی کن تفاوت را درک کنی .

    چهره ای زیبا ، بدنی زیبا ، تو به آن نگاه می کنی و احساس می کنی که عاشقانه به آن می نگری ولی چرا به آن نگاه می کنی ؟ آیا مایلی از آن چیزی به دست آوری ؟ آن عشق نیست و شهوت است . آیا می خواهی از آن بهره بکشی ؟ آن گاه شهوت است و عشق نیست . آن هنگام در واقع ، تو فکر می کنی که چگونه از آن استفاده ببری ، چگونه آن را تصاحب کنی ، چگونه از آن بدن وسیله ای بسازی برای خوشوقتی خودت .

    شهوت یعنی : چگونه از چیزی برای خوشوقتی خودت استفاده کنی و عشق یعنی ، خوشوقتی تو ابدا مطرح نیست . در واقع ، شهوت یعنی چگونه چیزی به دست آوری و عشق یعنی چگونه چیزی ببخشی . این دو درست نقطه مقابل هم هستند .

    اگر چهره ای زیبا ببینی و به آن عشق احساس کنی ، احساس بی درنگ تو در آگاهی ات این خواهد بود که چگونه می توانی این چهره را خشنود کنی ، چگونه این مرد یا این زن را خوشحال کنی . در این جا خودت اهمیتی نداری .

    در عشق دیگری مهم است اما در شهوت مهم تو هستی . در شهوت تو فکر می کنی دیگری را وسیله خوشحالی خودت قرار دهی ، در عشق فکر می کنی که خودت چگونه وسیله شوی .

    عشق تسلیم است و شهوت یک تهاجم .

    تو حتی در شهوت نیز از عشق سخن می گویی . پس فریب نخور !!!!!!!!! به درون بنگر ، آن گاه به این ادراک خواهی رسید که در زندگی حتی یک بار نیز به کسی یا چیزی عاشقانه نگاه نکرده ای .

    دومین تفاوتی که باید درک شود این است ... اگر عاشقانه به چیزی مادی یا بی جان نگاه کنی ، آن شی به یک شخص تبدیل می شود . اگر به آن عاشقانه نگاه کنی ، آن گاه عشق تو کلیدی می شود تا هر چیزی را به شخص تبدیل سازد . اگر به یک درخت عاشقانه بنگری ، درخت یک شخص می گردد .

    هر گاه عاشقانه به چیزی نگاه کنی ، آن چیز یک شخص می شود و برعکس . هر گاه با چشمانی شهوانی به شخصی نگاه کنی ، آن شخص به یک شی تبدیل می شود . برای همین است که چشمان شهوانی دافعه دارند . چرا که هیچ کس نمی خواهد شی شود . وقتی به همسرت با چشمان شهوانی می نگری او احساس ازردگی می کند . در واقع تو چه می کنی ؟ تو یک شخص را ، یک شخص زنده را به وسیله ای بی جان تغییر می دهی . تو می پنداری که چگونه استفاده کنی و آن شخص کشته می شود .

    چشمان شهوانی دافعه دارند و زشت هستند .

    وقتی با عشق به کسی نگاه کنی ، او والا می گردد . یگانه می گردد . ناگهان او یک شخص می شود . یک شخص را نمی توان با دیگری جایگزین کرد ولی یک اشیا را می توان جایگزین کرد . یک شی قابل جایگزینی است ولی یک شخص جایگزینی ندارد . او یکتا و یگانه است .

    عشق همه چیز را یگانه می کند . به همین سبب تو بدون عشق ، هرگز احساس نمی کنی که شخص هستی . تا زمانی که کسی عمیقا دوستت ندارد ، هرگز احساس نخواهی کرد که موجودی یگانه هستی و به راحتی می توان تو را تغییر داد و جایگزین کرد .

    در رابطه شهوانی ، همه چیز شی هست و این غیر انسانی ترین کارهایی است که انسان می تواند انجام دهد : تبدیل شخصی به شی .

    وقتی عاشقانه می نگری ، خودت را فراموش کن . خودت را کاملا فراموش کن . برای امتحان یه یک گل نگاه کن و خودت را به تمامی از یاد ببر . بگذار گل باشد و خودت کاملا غایب باشی . گل را احساس کن ، آن گاه عشقی عمیق از آگاهی تو به سمت گل روانه می گردد . تو به وجد می آیی و آن گل ، یک شخص می گردد .

    به موضوع دیگری نپرداز . با یک گل سرخ یا با چهره معشوقت باقی بمان . تنها با قلبت بمان . با این احساس که چه کنم تا معشوق شادتر و معشوق تر باشد ؟ و وقتی چنین باشد ، تو غایب خواهی بود ، هرگز به خودت توجه نخواهی کرد .

    وقتی به خودت توجه نداری ، خالی می گردی ، فضایی درونت آفریده می شود . وقتی ذهنت کاملا به دیگری متوجه می گردد ، آن گاه درونت خلا ایجاد می شود .

    با معشوق ، انسان به تمامی ناتوان می گردد ، این را به یاد بسپار . هر گاه عاشق کسی باشی ، احساس عجز کامل می کنی . درد عشق همین است : فرد نمی تواند احساس کند که چه بکند . او مایل است همه کار بکند ، می خواهد تمامی کائنات را به معشوق ببخشد ، ولی چه می تواند بکند ؟

    تو تهی هستی و به همین سبب عشق به یک مراقبه عمیف تبدیل می گردد . در حقیقت ، اگر کسی را دوست داشته باشی ، به هیچ مراقبه دیگری نیازی نیست ولی چون در واقع کسی عاشق نیست ، به 112 تکنیک نیاز دارد و حتی شاید این ها هم کافی نباشد . خود عشق بزرگ ترین تکنیک است ولی عشق مشکل است و حتی ناممکن .

    عشق یعنی خود را آگاهی رها کردن و در همان مکان ، جایی که نفس تو وجود داشته ، دیگری را جای دادن . جایگزینی خودت با دیگری یعنی عشق . گویی که اینک تو نیستی و فقط دیگری هست .

    سارتر می گوید که دیگری جهنم است و حق با اوست . او درست می گوید زیرا که دیگری فقط برای تو جهنم می آفریند ولی همچنین او اشتباه می کند ، زیرا اگر دیگری بتواند جهنم باشد ، می تواند بهشت هم باشد ، کافی است با عشق نگاه کنیم . هر زن و شوهر برای یکدیگر جهنم می سازند زیرا هر یک می کوشد تا دیگری را تصاحب کند . غافل از اینکه تنها تصاحب اشیا ممکن است ، نه تصاحب اشخاص !

    اگر عاشق باشی ، حتی نگاه خیره بسیار زیباست ، زیرا خیره شدن تو ، او را یک شی نمی سازد . آن گاه می توانی مستقیم به چشمان او نگاه کنی . آن گاه می توانی عمیقا وارد چشمان دیگری شوی . تو او را به یک شی تبدیل نمی کنی ، بلکه نگاه تو از راه عشق ، از او یک شخص می سازد . برای همین است که تنها نگاه خیره عاشقان زیباست و گرنه خیره نگریستن زشت است .

    هرگاه شخصی را به یک شی تبدیل کنی ، عملی غیراخلاقی مرتکب شده ای ولی اگر سرشار از عشق باشی ، در آن لحظه سرشار از عشق ، این پدیده ، این برکت با هر موضوعی روی خواهد داد و تو زندگی می بخشی .

    هنگامی که معشوق به تصاحب در آید ، عشق رفته است . آن گاه معشوق تنها یک شی خواهد بود . می توانی از او استفاده کنی ، ولی برکات هرگز برنمی گردند ، زیرا آن برکات فقط زمانی می آمدند که او یک انسان بود ، دیگری آفریده شده بود ، شخص را در دیگری آفریده بودی و دیگری نیز ، شخص را در تو آفریده بود . هیچ کدام شی نبودید . هر دو ذهنیت هایی بودید که با هم تلاقی کرده بودند دو انسان که ملاقات کرده اند ، نه یک انسان و یک شی .

    اگر بدانی که تو نیستی و آگاهی ات با عشقی عمیق به سوی دیگری حرکت کرده باشد به درختان ، به آسمان ، به ستارگان ، به هر کس ، وقتی که تمام آگاهی ات تو را ترک گفته و به سوی دیگری رفته باشد در آن غیبت نفس ، برکات نازل می شوند .




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  4. #604
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چگونه خاطره های بد را از یاد ببریم
    در تحقیقی که در دانشگاه کلـورادو انـجام گـرفت، مشخص شـد که افراد میتوانند توانایی سرکوب خاطرات احسـاسی را در خـود ایجاد کنند. ایـن تحقـیق فـعالیـت مـغز را در افراد تحـت آزمـایش کـه برای سرکوب خاطرات مربوط بـه تصـاویر منـفی تعلیم دیده بودند، مـی سنجـید و دو مکـانیـزم را در قسـمت جلـو مـغز نشـان داد. ایـن تحقـیـق مـی تـوانـد بـه متخصصین بـالینـی کـمک کنـد روش هـای درمانی جدیدی برای آنها که قادر به سرکوب

    خاطرات ناراحت کننده خود نیستند و با بیماری های اختلالات استرس، ترس مفرط، افسردگی، اضطراب، و سندرم وسواس در ارتباط است، ابداع کنند.

    محقق این تحقیق می گوید، "ما در این تحقیق نشان می دهیم که افراد می توانند با تمرین برخی خاطرات خود را در یک زمان خاص سرکوب کنند. ما تصور می کنیم به مکانیزم های عصبی آن دست یافته ایم و امیدواریم که این یافته های جدید و تحقیقات آتی، به رویکردهای درمانی-دارویی جدیدی در درمان انواع مختلفی از اختلالات احساسی ختم شود."

    "طی مرحله تمرینی این تحقیق، از شرکت کننده ها خواسته شد 40 جفت مختلف تصویر را به ذهن بسپارند که هر جفت از یک صورت انسانی و یک تصویر اخلال گر مثل یک تصادف اتومبیل، یک سرباز زخمی، یک صحنه قتل وحشیانه، یا صندلی الکتریکی ساخته شده بود."

    بعد از به خاطر سپاری هر جفت، از شرکت کننده ها خواسته می شد به طریقی خاص به عکسها نگاه کنند و از آنها mri گرفته می شد. او می گوید، "فقط تصاویر صورت های انسانی به آنها نشان داده می شد و این خودشان بودند که می توانستند تصمیم بگیرند به تصویر اخلال گر فکر کنند یا نکنند."

    "اسکن های مغزی گرفته شده طی این تحقیق نشان دهنده هماهنگی سرکوب حافظه ای بود که در قشر جلویی مغز ایجاد می شود. تیم تحقیق کشف کرده است که دو قسمت خاص از قشر جلویی مغز، هیپوکامپ و آمیگدالا، که در یادآوری های تصویری رمزگذازی حافظه و بازیابی، و بازده احساسی دخیل هستند، در کنار هم برای سرکوبی خاطرات کار می کنند. این نتایج نشان میدهد که سرکوبی خاطرات، حداقل در افراد غیر-روانپزشکی، تحت کنترل بخش جلویی مغز، اتفاق می افتد." این تحقیق نشان داده است که شرکت کننده ها روی خاطرات احساسی خود خوب تسلط داشته اند. و با بستن یک قسمت خاص از آن خاطرات، کاملاً می توانستند پروسه بازیابی برخی خاطرات خاص را متوقف کنند. محققان تصور می کنند که سرکوب کردن خاطرات می تواند یک ویژگی کاملاً مثبت باشد.

    خاطرنشان می کنند که، "مشخص نیست که یک خاطره احساسی بسیار آسیب زا مثل یک تصاوف شدید، تا چه حد خود را در مغز انسان نشان می دهد. مواردی هم وجود دارد که ممکن است فرد برای سرکوب کردن یک خاطره خاص، نیاز به هزاران بار تمرین دارد."

    "بحث خاطرات سرکوفته که روانشناس معروف دکتر سیگموند فروید نیز روی آن کار کرده است، بحثی بسیار جدال انگیز است. امروزه بحث زیادی در این مورد وجود دارد که آیا می توان خاطرات سرکوفته را برای خاطرات خنثی شده استفاده کنیم یا نه."

    "تصور می کنم که مهمترین مسئله دراین زمینه این است که افراد مکانیزم های عصبی مشخصی دارند که به دانشمندان این امکان را می دهد رویکردهای درمانی-دارویی جدیدی برای آندسته از افرادیکه از احتلالات احساسی رنج می برند، کشف کنند."




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  5. #605
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بحران خودکشی
    آیا تاکنون با پیشامدهای ناکام کننده‌ای در زندگی مواجه شده‌اید، طوری که دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاکنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دوره‌ای از زندگی خود به مرگ فکر کرده‌اند، ولی تعداد بسیار کمی از آنها واقعا به خودکشی عمل می‌کنند. بحران خودکشی تجربه‌ای مغشوش کننده ، دردناک و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودکشی ، تعیین عوامل ایجاد کننده بحران ، فهم احساسات شخص خودکشی کننده و مواجهه با افکار خودکشی‌گرا ، مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.




    چه چیزی به بحران خودکشی منجر می‌شود؟
    یک بحران خودکشی معمولا توسط یک تجربه آسیب زا و یا مجموعه‌ای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال می‌کنند، ایجاد می‌شود. این تجارب شامل یک فقدان اساسی ، ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی دراز مدت می‌باشند. زمانی که نظام مقابله‌ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد، افسردگی و یأس ناشی از آن می‌تواند شخص را به افکار خودکشی ، آسیب‌پذیر نماید.


    احساسات شخص خودکشی کننده
    عموما شخص در معرض خودکشی ، به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی کناره‌گیری می‌کند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می‌نماید. نیروی لازم برای عملکردهای روزانه کاهش می‌یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می‌شوند. خواب، خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می‌گردند. شخص ممکن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند، در خواب مشکل داشته باشد، کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم ، آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می‌گیرد.


    شیوه‌های مواجهه با افکار خودکشی
    در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودکشی ذکر شده است. نکته کلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت ، برقرار کردن رابطه با یک شخص و مشارکت در یافتن راههای جایگزین جهت توجیه زندگی (زنده ماندن) است.

    * ترسها ، ناکامی‌ها و نگرانی‌های خود را با والدین ، دوست ، همسر ، استاد ، مشاور یا یک روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه‌حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه‌حلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان آغازکننده فرایندی است که از طریق آن نیرو ، امید و احساس ارزشمندی مجددا ایجاد شده و به کشف راه‌حل‌های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می‌گردد. اگر افکار خودکشی پیش از چند روز طول کشید، کمک حرفه‌ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

    * آنچه را که موجب ناراحتی شما می‌شود، بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این ، چگونگی رویارویی‌تان با مشکلات را معین کنید. با مشخص کردن آنچه جهت مقابله با یک موضوع خاص انجام می‌دهید، دریچه ذهن خود را برای راه‌حل‌های دیگر باز می‌گذارید.

    * افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص ، تقصیرها و بدبیاری‌های زندگی خود تعمق و تفکر نمائید، خود پنداری و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید کرد. تمرکز بر اسنادها ، توانایی‌ها و مشارکت‌های شخصی مثبت ، نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی‌هایتان ایجاد خواهد کرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.

    * کسانی را که در صورت کشتن خودتان ، زندگی آنها آسیب خواهد دید، مشخص کنید. تعیین اینکه آیا کسی در زندگی خود به شما نیازمند است، کاری سخت است. بهرحال ، ما همه در شبکه‌های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد که رابطه‌ای معنی‌دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید که شما به حساب می‌آیید و برای دیگران مهم هستید، ارزشمندید و استحقاق این را دارید که چیزها را بهتر سازید. زندگی در دوره‌هایی از زمان سخت می‌گردد، همه فراز و نشیب دارند. یک بخش از خوبی زندگی در این است که شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود. اگر شما از افسردگی ، ناامیدی و افکار خودکشی در رنج هستید، مطمئن باشید که مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار کمک‌کننده خواهد بود.

    پیشگیری از خودکشی!؟ چرا مردم خودکشی می‌کنند؟
    خصوصیت مشترک مابین افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، داشتن این باور است که خودکشی تنها راه‌حل غلبه بر احساسات غیرقابل‌تحمل است. کشش خودکشی دراین است که نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه می‌دهد. درتراژدی خودکشی ، آشفتگی و مشکلات عاطفی به حدی شدید می‌گردند که فرد را دریافتن راه‌های مختلف حل مشکل خود ناتوان می‌سازند. درحالی که راه‌حل‌های دیگری نیز وجود دارند..

    همه ما درطول زندگی احساس تنهایی ،افسردگی ، بی‌کسی و ناامیدی را تجربه می‌کنیم. مرگ یکی از اعضای خانواده و شکست در برقراری ارتباط از جمله مواردی هستند که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بی‌ارزشی را در ما بوجود می‌آورند. ورشکستگی‌های اقتصادی نیز از جمله مشکلات عمده‌ای هستند که بعضی از ما در طول زندگی کم و بیش با آن مواجه می‌گردیم. از آنجایی که ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد می‌باشد، هرکدام از ما در شرایط مختلف پاسخ‌های متفاوتی می‌دهیم.

    در تشخیص این که آیا واقعا فردی قصد خودکشی دارد، لازم است این موقعیت بحرانی، از دید فرد مورد ارزیابی قرارگیرد، چرا که ممکن است موضوعی که از دید شما از اهمیت کمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد، و یا واقعه‌ای که شما برای آن اهمیتی قائل نمی‌شوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت کننده و مهم تلقی گردد. بدون توجه به ماهیت بحران ، اگر کسی احساس می‌کند که دیگر تحمل مشکلات را ندارد خطر اقدام به خودکشی ، به عنوان راه‌حل جذاب برای وی وجود دارد.


    علائم خطر
    حداقل 70 درصد کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند، قبل از اقدام ، به گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند. آگاهی از این نشانه‌ها و حاد بودن مشکلات فرد می تواند در پیشگیری از چنین تراژدی‌هایی کمک‌کننده باشد. اگر شما فردی را می‌شناسید که در برقراری یک ارتباط هدفمند و یا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شکست در امتحان دچار مشکل می‌باشد، لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآیید.

    بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون ، دلم می‌خواهد خودم را بکشم ، یا ، نمی‌دانم چه مدت دیگر می‌توانم این فشارها و مشکلات را تحمل کنم ،یا اینکه ، من قرص‌هایم را برای روزی نگهداشته‌ام که کارها واقعا بدتر گردد ، یا ، اخیرا طوری رانندگی می‌کنم گوئی واقعا برایم اهمیت ندارد چه اتفاقی برایم پیش بیاید. دیگران را مستقیما از برنامه خود کشی خود مطلع می‌گردانند. بطور کلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ، تنهایی و ناامیدی شدید ، می‌تواند بیانگر افکار منجر به خودکشی در فرد باشد. گوش دادن به صحبتهای فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست، حائز اهمیت بسیاری است. چرا که معمولا این گونه صحبتها تلاش ناامیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران می‌باشد.

    بیشتر اوقات دررفتار بیرونی افرادی که به فکر خودکشی می‌افتند تغییراتی دیده می‌شود آنها ممکن است با بخشیدن اموال قیمتی خود و مرتب کردن کارهایشان خود را برای مرگ آماده کنند. آنها همچنین ممکن است از اطرافیان خود کناره‌گیری نموده الگوی خواب و خوراک خود را تغییر دهند و یا علاقه‌شان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات گذشته‌اشان از دست بدهند. چنین تغییرات ناگهانی و شدید می‌تواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد. چرا که با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی می‌بیند که بزودی مشکلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت .


    باورهای غلط و حقایقی راجع به خودکشی
    باور غلط: فرد باید دیوانه باشد که حتی فکر خودکشی به سرش بزند.
    حقیقت: بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود در مورد خودکشی فکر کرده‌اند. بسیاری از افرادی که خودکشی می‌کنند و یا اقدام به خود کشی کرده اند، در زندگی خود افراد عاقلی بوده‌اند.


    باور غلط: افرادی که یک بار اقدام به خودکشی میکنند دیگر سراغ آن نمی‌روند.
    حقیقت: اغلب مواقع عکس قضیه درست است . کسانی که اقدام‌های قبلی خودکشی داشته‌اند، بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند. برای بعضی از این افراد ، خودکشی دردفعات دوم و سوم آسانتر می‌باشد.


    باور غلط: کسانی که قصد جدی خودکشی دارند هیچ کاری را نمی‌توان برای آنها انجام داد.
    حقیقت: بیشتر بحرانها ی منجر به خودکشی ،محدود به زمان بوده و براساس افکار مبهم صورت گرفته‌اند. کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند به نحوی قصد فرار از مشکلات را دارند .درحالی که آنها می‌باید مستقیما با مشکلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای دیگری را بیابند .راه حلهایی که با کمک افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فکر کنند.


    باور غلط: صحبت راجع به خودکشی می تواند ایده خودکشی را در فرد بوجود آورد.
    حقیقت: بحران و آشفتگی‌های هیجانی ناشی از آن ، فکر راجع به خود کشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است. علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودکشی ، این اجازه را به فرد می‌دهد فشار یا ناراحتی صحبت دربارة مشکلات خود را تجربه نماید که این امر می‌تواند منجر به کاهش اضطراب در وی گردد. این گونه صحبتها همچنین باعث می‌شود فردی که قصد خودکشی دارد کمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته و احتمالا برای وی تسکین دهنده نیز باشد.


    چگونه می‌توان به فردی که قصد خودکشی دارد کمک نمود.
    اغلب خودکشی‌ها را می‌توان با اقدام‌های بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پیشگیری نمود. اگر فردی راکه قصد خودکشی دارد می‌شناسید، لازم است اقدامات زیر را انجام دهید:

    * خونسرد باشید. دربیشتر موارد عجله‌ای در کار نیست. بنشینید و واقعا به صحبت‌های فرد گوش فرا دهید و ضمن درک ، حمایت‌های عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمائید.

    * بطور مستقیم راجع به خودکشی بحث نمائید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هر نوع کمکی هستند. از صحبت یا سوال مستقیم راجع به خودکشی ، ترس و وحشتی بخود راه ندهید.

    * فرد را به استفاده از روش‌های حل مسئله و اقدامات مثبت تشویق و ترغیب نمایید. بخاطر داشته باشید فردی که در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد، نمی‌تواند منطقی و دقیق فکر کند. اورا از هر گونه اقدام جدی و تصمیمات غیر قابل برگشت در موقعیت بحران باز دارید و راجع به تغییرات مثبتی که امید به زندگی را در وی افزایش می‌دهد بحث و گفتگو نمائید.

    * از دیگر افراد کمک بگیرید. علیرغم اینکه شما قصد کمک را دارید، سعی نکنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید. درجستجوی افرادی که بتوانند در زمینه‌های تخصصی به شما کمک کنند برآیید، حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او به شما شود. اجازه دهید فرد مشکل‌دار بفهمد که شما برای وی اهمیت قائلید و نسبت به او چنان علاقمندید که قصد گرفتن کمک از دیگران جهت رفع مشکلات وی را دارید.

    اطلاعات ارائه شده را می توان چنین خلاصه نمود که
    بحران منجر به خودکشی موقتی است. غیر قابل تحمل‌ترین دردها و ناراحتی‌ها نیز می‌توانند تحمل گردند. کمک همیشه در دسترس شماست. افراد باهوشی بوده‌اند که در موقعیت بحران ، انتظار بیش از حدی از خود داشته و موقتا دچار آشفتگی و پریشانی احوال شده‌اند.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  6. #606
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تکنیک های هفت گانه: ارتقای خلاقیت





    راهکارهای خلاقانه


    شکی نیست که همه افراد موفق پس از پشت سر گذاشتن دوره های سخت و طاقت فرسای زندگی توانایی عملی کردن اهداف خود را بدست آورده اند. هر گونه شکست، سختی، و مشکل می تواند به منزله سرآغاز ایجاد ابداعات و اختراعات شگرفی به شمار رود. باید توجه داشت که "نیاز" سرچشمه هر گونه نوآوری و اکتشاف است. اگر احساس می کنید در زندگی خود به بن بست رسیده اید باید بدانید که در مکان مناسبی برای افزایش خلاقیت خود قرار دارید، پس دست بکار شوید و از تنگاهای موجود به نفع خود بهره برداری کنید.


    1- خشم خود را در آغوش بگیرید.


    در مقالات و نشریه های مختلف به وفور می خوانیم که شاد بودن یکی از ارکان زندگی افراد موفق است. اما چگونه می توان خشم را مهار کرد و به واسطه آن به آرامس دست پیدا کرد؟ باید سعی کنید که حتی در بدترین شرایط هم خونسردی خود را حفظ کنید. از امروز تصمیم بگیرید که در برابر مشکلات از خود عکس العملی کاملاً متفاوت نشان دهید. این کار عملی نخواهد شد مگر با کمک گرفتن از نیروی بالقوه خلاقیت.


    2- اجازه دهید ذهنتان آزادانه پرسه بزند.


    در حقیقت شما به هر چه که فکر کنید ناخودآگاه آنرا به زندگی خود دعوت کرده اید. قدرت تخیل خود را تقویت کنید، به افکار مثبت دامن بزنید، و خوبی ها را در کائنات منعکس سازید. با استفاده از خلاقیت بهترین امکانات و شرایط ممکن را برای خود به تصویر بکشید.


    3- نواختن یک ساز را یاد بگیرید.


    تحقیقات علمی اثبات کرده اند که گوش دادن به موسیقی سبب التیام آلام و کاهش استرس می شود. کارشناسان اخیراً به این نتیجه رسیده اند که موسیقی فعالیت اعصاب مغزی را افزایش داده و در نتیجه میزان خلاقیت و نوآوری افراد را بالا می برد. هنگامیکه فرد خودش شخصاً سازی را می نوازد، آرامش او افزون شده و ذهنش با فراخ بال بیشتری به تفکر واداشته می شود.


    4- دنیای اطرافتان را آبی کنید.


    در مورد روانشناسی رنگ ها چه اطلاعاتی دارید؟ رنگ آبی تداعی گر آسمان و دریاست که هر دو مظهر آرامش، برکت، و وجود نیروی برتر هستند. از این گذشته روانشناسان معتقدند که قرار گرفتن در محیط آبی و مشاهده مکرر این رنگ سبب افزایش و ارتقای خلاقیت افراد می شود.


    5- با افراد خلاق ارتباط برقرار کنید.


    ایده های بی نظیر در خفا عملی نمی شوند. سعی کنید با افراد خلاق و فعال ارتباط برقرار کنید تا بتوانید از آنها ایده گرفته و استراتژی هایی را برای عملی ساختن افکار ناب خود پیدا کنید.


    6- سفر کنید


    سپری کردن مدت زمانی به دور از خانه سبب بالا رفتن حس کنجکاوی و به منزله آن خلاقیت می شود. در سفر ذهن به آرامش می رسد و آمادگی فعالیت مجدد را پیدا می کند.


    7- سرزندگی و شادی را به زندگی خود راه دهید.


    بیشتر افراد هنگامیکه در شرایط دشوار زندگی قرار می گیرند، حالت هایشان بیش از اندازه جدی می شود، اما تحقیقات گویای این مطلب هستند که سرزندگی، تفریح، و قدری بازیگوشی مسیر خلاقیت شما را باز کرده و راه حل های بی نظیری را در پیش رویتان قرار می دهد.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  7. #607
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چند توصيه به والدين


    - نقش پدرى يا مادرى خود را به خوبى ايفا كنيد. نقش ها متقابل باشند و پررنگى يكى بر ديگرى غلبه نداشته باشد.
    - شيوه پرورش و تربيت قاطعانه داشته باشيد.
    - سعى كنيد هميشه آرامش را در خانه فراهم سازيد.
    - مشاور خوبى براى كودكتان باشيد.
    - هنگام خطا از كودكتان او را مورد سرزنش قرار نداده و تنبيه نكنيد بلكه به او بفهمانيد كه كارش اشتباه بوده.
    - بسيارى از مسائلى كه كودك در آن كنجكاوى مى كند به سؤالاتش پاسخ درست و منطقى بدهيد.
    - تفريحات و سرگرمى هاى كودكتان را افزايش داده و اجازه دهيد با دوستان سالم رفت و آمد كنند چون اين دوستان در آينده مى توانند دوست دوره نوجوانى شان شوند.
    - شاد و سرزنده باشيد. حتى اگر فاصله سنى زيادى با فرزندتان داريد نگذاريد اين فاصله شما را از هم دور كند.
    - بپذيريد كه دوران عوض شده و حالا بايد خود را براى پذيرش برخى مسائل آماده كنيد.

    وقتى كه شما به عنوان والدين توانستيد خود را بشناسيد و نيروهاى درونى خود را بسازيد قادر خواهيد بود والدين خوب و مشاورى دلسوز براى كودك امروز و نوجوان فردايتان باشيد.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  8. #608
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نقش والدين پيش از بلوغ


    امروزه مهمترين و بهترين و سالم ترين واحدى كه در جامعه ما وجود دارد «خانواده» است. عنصرى كه در صورت صحت و سلامت كامل مى تواند افراد متخصص، سالم و مفيد به جامعه عرضه كند. بنابراين بسيارى از ريشه هاى كودكى، نوجوانى، جوانى، بزرگسالى و پيرى در خانواده قرار دارد و براى اينكه هر دوره رشدى به خوبى سپرى شود بايد آنها ريشه و پايه خوبى داشته باشند. نوجوان براى اينكه بداند كيست، در اين جهان چه مى كند ، و آينده و شغل او چه خواهد بود و ... شروع به كاوش و جست وجو در محيط خود مى كند.
    او براى رسيدن به هويت سازمان يافته و جواب سؤال هايش به گذشته رجوع كرده و در ابتدا به دنبال هويت خود در سال هاى نوباوگى و كودكى مى گردد بنابراين وقتى كه پدر و مادرى تصميم به بدنيا آوردن فرزندى در اين جهان مى گيرند بايد به تمامى شرايط زندگى شان توجه كنند كه آيا پس از اين مدت زندگى، آنها از بودن باهم احساس رضايت مى كنند آيا آنها به آن ملاك و معيارها و نقشه هايى كه قبل از ازدواجشان كشيده بودند، رسيده اند يا حداقل براى آن تلاش كرده اند و يا اينكه آيا آنها در سال هاى بعد نيز مى توانند در كنار هم خوب و خوش زندگى كنند يا خير اگر آنان در دادن پاسخ به اين سؤال ها و سؤال هاى مشابه آن ناتوان بودند و تا حدودى مطمئن باشند كه حتى پس از پاى گذاشتن يك بچه در زندگى شان باز هم كانون خانواده آنها ناپايدار است و منجر به طلاق آنها مى شود بايد از به دنيا آوردن فرزند خوددارى كنند.
    زيرا بسيارى از تحقيقات نشان داده نوجوانان و يا حتى بزرگسالانى كه نمى توانند به خود انسجام ببخشند و يا حتى مضطرب و ناموفق اند كسانى هستند كه در كودكى كانون خانوادگى شان از هم پاشيده است و يا خانواده اى نامنسجم داشتند.
    بدين ترتيب خانواده وقتى در موقعيت مطلوبى قرار داشته باشد و والدين به لحاظ عاطفى و خلقيات در حد مناسبى باشند مى توانند نسلى موفق و منسجم تربيت كنند بويژه آنكه در تربيت فرزندان خود شيوه قاطعانه داشته باشند. اين شيوه نه مانند پدر و مادر هاى سهل گير است كه آزادى فراوان به فرزندانشان مى دهند و نه مانند پدر و مادرهاى مستبد است كه حتى اجازه نفس كشيدن به فرزندانشان را نمى دهند. در اين شيوه (قاطعانه) پدر و مادر نقش مشاورى را براى فرزندشان بازى مى كنند كه دليل محدوديت ها و كنترل ها و ندادن آزادى ها را به آنها با جديت و به شكلى منطقى توضيح مى دهند و البته در موقعيت هاى مناسب تا حدودى به آنان آزادى مى دهند.
    اگر والدين از همان ابتداى كودكى با فرزندشان به خوبى و با مهر و محبت رفتار كنند و نيز اين محبت را به آنان ياد بدهند آنها علاوه بر اينكه در دوران كودكى كمترين مشكلات و چالش ها خواهند داشت بحران هويت نوجوانى شان را نيز با موفقيت پشت سر مى گذارند.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  9. #609
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    پايان كودكى، تمرين بزرگسالى


    نوجوانى دوره انتقال از كودكى به بزرگسالى است و از آنجايى كه با تغييرات جسمى و هورمونى فراوانى همراه است منجر به دگرگونى برخى رفتارها و خلقيات در نوجوانان مى شود و از سوى ديگر اين رفتارها با مقابله والدين روبه رو شده و بدين ترتيب نوجوان را براى رسيدن به بعضى اهداف و ارزش ها و هويتى كه به دنبال آن هستند، برمى انگيزد.
    حال مى خواهيم با شما از دورانى حرف بزنيم كه به اصطلاح پيش از بلوغ است. در اين دوران والدين و ساير افرادى كه با نوجوان در ارتباط هستند بايد برخى ضوابط را رعايت كنند تا وقتى كودك به سن بلوغ رسيد و خود را در دنياى ناشناخته بلوغ ديد ، دچار نگرانى ها و تشويش ها و به اصطلاح اريكسون، دانشمند بزرگ روانشناسى ، دچار سردرگمى هويت و تشويش هويت نشود.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  10. #610
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    جایی که در اتوبوس می‌نشینید هم نشانه شخصیت شماست!

    روان‌شناسان حدس می‌زنند این‌که افراد کجای اتوبوس را برای نشستن انتخاب می‌کنند، نشانه ویژگی‌های شخصیتی آنان است.

    دکتر تام فاوست معتقد است، افراد پیشرو - آینده نگر بیشتر به نشستن روی صندلی‌های جلوی طبقه بالای اتوبوس علاقه‌مند هستند. افراد مستقل - آزاد اندیش صندلی‌های قسمت میانی را انتخاب می‌کنند و ذهن‌های سرکش به سرعت به سمت انتهای اتوبوس می‌روند.

    او پس از مشاهده رفتار‌‌های افراد مختلف در سفر یک‌ساعته بین بولتون و منچستر به وسیله اتوبوس‌های دو‌طبقه به این نتایج دست یافته است.

    شاید نتایج تحقیق او نشان بدهد، شرکت‌هایی که برای استخدام نیروی انسانی کارا به تست‌های روانشناسی متوسل می‌شوند، فقط منابع و وقتشان را هدر داده‌اند.

    دکتر فاوست می‌گوید: «‌ تمام چیزی که آنها نیاز دارند، توجه به حمل و نقل عمومی است.»

    او که مدرس کلاس‌های استقامت روحی است؛ و در آموزش ورزشکاران برای حضور در رقابت‌های المپیک نیز همکاری داشته، اضافه می‌کند: « شاید اینکه یک فعالیت عادی روزمره مثل سوار شدن به اتوبوس و انتخاب یک صندلی برای نشستن، بتواند چهره شخصیتی افراد را به وضوح نشان بدهد، برای عامه مردم کمی عجیب به نظر برسد؛ ولی در واقع از افراد بسته به محلی که برای نشستن انتخاب می‌کنند، می‌توان الگو‌های رفتاری کاملا مشخصی را انتظار داشت.»

    مسافران اتوبوس‌های دو‌ طبقه ‌شهری از دیدگاه دکتر فاوست به هفت گروه مختلف تقسیم می‌شوند.

    بین کسانی که از پله‌ها بالا می‌روند، افراد آینده‌نگر - پیشرو، قسمت جلوی اتوبوس می‌نشینند؛ انتهای اتوبوس را افرادی با تیپ شخصیتی سرکش برای دور ماندن از انظار انتخاب می‌کنند؛ آزاد‌ اندیش ها - ذهن‌های مستقل هم که اغلب جوان تا میانسال هستند و بیشتر به خواندن روزنامه یا شنیدن آهنگ های مورد علاقه شان مشغولند، قسمت‌های میانی اتوبوس را برای نشستن ترجیح می‌دهند.

    طبقه پایین اتوبوس را در قسمت جلو افرادی با روابط اجتماعی خوب انتخاب می‌کنند، البته نه به خوبی کسانی که در قسمت میانی نشسته‌اند و از استعداد خاصی در برقراری ارتباطات اجتماعی برخوردارند؛ صندلی‌های قسمت انتهایی نیز توسط افراد ریسک‌پذیری اشغال می‌شوند که می‌خواهند با نشستن روی صندلی‌های بلندتر، احساس قدرت و اهمیت بیشتری بکنند.

    گروه آخر به انتخاب اهمیتی نمی‌دهند، آنها می‌توانند با همه قسمت‌ها و صندلی‌ها خودشان را سازگار کنند و می‌شود آنها را دم‌دمی‌ مزاج نامید.

    دکتر فاوست روی انتخاب‌های این افراد در اتوبوس‌های ساده درون شهری مطالعه‌ای نکرده است. او می‌گوید : « این یک تحقیق مشاهده‌ای است. ما حرکات دست و صورت افراد، اشارات آنها و برخوردشان با دیگران را مورد بررسی قرار دادیم تا ببینیم اجتماعی و معاشرتی هستند، گوشه‌گیر محسوب می‌شوند یا رفتار‌های ضد اجتماعی بروز می‌دهند.»

    سالهاست که اتوبوس‌ها به عنوان ابزاری برای مطالعات اجتماعی در نظر گرفته شده‌اند و فقط وسیله حمل و نقل به شمار نمی‌آیند.

    والتر بگهوت، روزنامه نگار و ویراستار ارشد روزنامه اکونومیست در قرن نوزدهم یکی از این افراد است، او با عبارت « مردی با سر طاس که عقب اتوبوس‌های خیابان کلافام نشسته » ساکنان عادی لندن را توصیف کرده است.

    این عبارت بعد‌ها در دعاوی حقوقی برای فرد موجه باهوشی که خطایی را مرتکب شده بود به کار می رفت تا او را همانند فردی هیپنوتیزم شده، ناچار نشان دهد.

    اما اتوبوس‌های دوطبقه هنوز هم محبوب هستند، آنقدر که ابراز دلتنگی برای آنها در مبارزات انتخاباتی و تعهد به بازگرداندن‌شان به شکل مدرن توسط بوریس جانسون، رسیدن به مقام شهردار لندن را برای او ساده‌تر کرد.

    تلگراف، 4 ژانویه 2009 - ترجمه: محبوبه عمیدی




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •