-
معجزه ویتامین ث در حفظ سلامتی
بيشتر مردم به محض شنيدن نام ويتامين ث به ياد درمان سرماخوردگى مى افتند در حالى كه مصرف اين ويتامين ارزشمند تأثير بسزايى در حفاظت از بدن در برابر نقص هاى سيستم دفاعى، مشكلات قلبى ـ عروقى، بيمارى هاى دوران جنينى و باردارى، مشكلات بينايى، سرطان، سكته مغزى و حتى چروك پوست دارد.ويتامين ث بسيار بيشتر از ساير ويتامين ها توجه پزشكان و مردم عادى را به خود جلب كرده است و البته اين ميزان توجه بى علت نيست. هر چه محققان بيشتر خواص اين ويتامين را مطالعه مى كنند، بيشتر به نقش مهم آن در حفظ سلامتى پى مى برند. البته مقدار پيشنهادى پزشكان براى مصرف ويتامين ث بيشتر از حدى است كه يك انسان عادى از طريق رژيم غذايى روزانه اش دريافت مى كند.
* ميزان مصرف ويتامين ث
مصرف ۵۰۰ ميلى گرم ويتامين ث در روز بسيار مناسب است. براى تأمين اين ميزان بايد روزانه به مقدار كافى ميوه و سبزيجات بخوريد. بسيارى از مردم به علت آن كه نمى توانند اين ميزان را از طريق رژيم غذايى تأمين كنند به مصرف قرص هاى مكمل غذايى اين ويتامين روى مى آورند. هر چند مصرف اين قرص ها هيچ تأثير منفى روى بدن ندارند (به جز برخى از آنها كه به علت خاصيت اسيدى، معده را ناراحت مى كنند) اما پزشكان توصيه مى كنند كه اين ميزان از طريق مصرف كافى ميوه ها و سبزيجات تأمين شود، زيرا در اين صورت بدن ساير ويتامين ها و مواد معدنى را كه براى حفظ سلامتى مفيد هستند دريافت مى كند.
ميزان ويتامين ث در برخى از ميوه ها و سبزيجات عبارتند از:
ـ يك پيمانه طالبى: ۵۹ ميلى گرم، يك پيمانه آب پرتقال: ۹۷ ميلى گرم، يك پيمانه كلم بروكلى پخته شده: ۷۴ ميلى گرم، يك دوم پيمانه كلم قرمز: ۴۰ ميلى گرم، يك دوم پيمانه فلفل سبز: ۶۰ ميلى گرم، يك دوم پيمانه فلفل قرمز: ۹۵ ميلى گرم، يك عدد كيوى متوسط: ۷۰ ميلى گرم، يك پيمانه آب گوجه فرنگى: ۴۵ ميلى گرم.
* فوايد مصرف ويتامين ث
براساس تحقيقات ويتامين ث مى تواند در حوزه هاى زير تأثير زيادى در سلامت افراد داشته باشد.
استرس: تحقيقات نشان داده است كه مصرف ويتامين ث براى افرادى كه سيستم ايمنى بدن آنها به علت استرس و فشار روانى زياد، ضعيف شده است، اثر مثبتى دارد. ويتامين ث ماده غذايى است كه نسبت به تغييرات بدن در شرايط پراسترس بسيار حساس است. از آن جايى كه ويتامين ث در بدن افراد سيگارى و چاق بشدت تحليل مى رود، مى توان گفت ميزان اين ويتامين در خون يكى از شاخصه هاى سلامت كلى افراد است.
سرماخوردگى: برخلاف تصور عموم، ويتامين ث يك درمان براى سرماخوردگى هاى معمولى نيست اما مصرف آن در هنگام سرماخوردگى موجب مى شود اين بيمارى پيشرفت نكند و به موارد پيچيده تر مانند ذات الريه و عفونت هاى ريوى تبديل نشود.
سكته مغزى: پزشكان اخيراً دريافته اند افرادى كه ميزان ويتامين ث خون بالايى دارند ۴۲ درصد كمتر از افرادى كه اين ويتامين را به اندازه كافى مصرف نمى كنند، در معرض خطر سكته مغزى قرار دارند. علت اين امر هنوز به طور كامل مشخص نشده است. ميزان ويتامين ث موجود در خون افرادى كه ميوه و سبزيجات زيادى را در رژيم غذايى روزانه خود گنجانده اند، بسيار بالا است. اين افراد به علت تغذيه مناسب، انواع ويتامين ها، فيبر و موادمعدنى را به اندازه كافى دريافت مى كنند و در نتيجه از سلامت بيشترى برخوردار هستند.
پيرى پوست: ويتامين ث هم بر سلول هاى درون و هم بر سلول هاى بيرون بدن تأثير مى گذارد. براى بررسى رابطه بين تغذيه و پيرى پوست، تحقيقاتى بر روى ۴ هزار و ۲۵ زن ۴۰ تا ۷۴ ساله انجام شده و نتايج آن نشان داده است هرچه ميزان ويتامين ث مصرفى در افراد بيشتر باشد، احتمال ابتلا به خشكى پوست و چين و چروك صورت كمتر خواهد بود.همچنين ويتامين ث در كاهش التهابات و كاهش خطر ابتلا به سرطان و بيمارى هاى قلبى ـ عروقى نقش مؤثرى دارد.
اثرات ويتامين ث در بدن:
وجود ويتامين ث يا اسيد اسكوربيك، براى رشد، توسعه و ترميم همه بافت هاى بدن ضرورى است. همچنين اين ويتامين در بسيارى از فعاليت هاى بدن از جمله جذب آهن، سيستم دفاعى بدن، ترميم زخم ها و حفظ و نگهدارى از غضروف، استخوان ها و دندان ها نقش مهمى دارد.ويتامين ث يك آنتى اكسيدان است و مى تواند بدن را در برابر آسيب هاى ناشى از مولكول هاى مضرى به نام راديكال هاى آزاد (مانند مولكول هاى مواد شيميايى سمى و دود سيگار و غيره) حفظ كند. راديكال هاى آزاد مى توانند موجب بروز امراضى چون سرطان، بيمارى هاى قلبى و درد مفاصل شوند.اگر اين ويتامين را همراه با آهن مصرف كنيد، موجب جذب بهتر آهن مى شود.در موارد حاد كمبود ويتامين ث موجب بروز بيمارى اسكوربوت مى شود كه نشانه هاى آن شامل ضعف،
كم خونى، كبودى، خونريزى زياد در زخم هاى كوچك و شل شدن لثه ها هستند.
-
ALS از مرگ عصبها تا ناتواني حركتي
جام جم : حتما تا به حال نام استفان ويليام هاوكينگ را شنيدهايد. او از بزرگترين فيزيكدانان نظري معاصر است كه در 8 ژانويه سال 1942 در آكسفورد انگلستان متولد شد. در ژانويه سال 1963 استفان به دليل احساس ناراحتي در عضلات دست و پا به بيمارستان مراجعه كرد. پس از انجام آزمايشهاي متعددي كه روي او انجام شد، پزشكان متوجه شدند او به بيماري بسيار نادر و درمانناپذيري مبتلا شده است.
اين بيماري كه به نام ALS شناخته شده است، بخشي از مغز، نخاع و سيستم عصبي فرد را مورد حمله قرار داده و بتدريج اعصاب حركتي بدن را از بين ميبرد و با تضعيف ماهيچهها بتدريج فرد به فلج عمومي مبتلا ميشود. به طوري كه توانايي هرگونه حركتي از شخص سلب خواهد شد. معمولا مبتلايان به اين بيماري مدت زمان زيادي زنده نميمانند. اگر چه اين مدت براي استفان هاوكينگ بين 2 تا 3 سال پيشبيني شده بود، اما او عليرغم همه مشكلات و ناراحتيها همچنان به زندگي خود ادامه ميدهد و براي فرا رسيدن مرگ لحظهشماري نميكند.
بيماري ALS يا آميوترونيك لاترال اسكروز نوعي بيماري سيستم عصبي است كه سبب مرگ عصبهاي حركتي و در نتيجه از دست رفتن تدريجي عملكرد عضلات ميشود. بيماران مبتلا به اين بيماري معمولا دچار ناتوانيهاي حركتي شده و 3 تا 5 سال پس از ابتلا به اين بيماري جان خود را از دست ميدهند. اگر چه 20 درصد اين بيماران تا 5 سال و 10 درصد آنها تا 10 سال زنده خواهند ماند. در اين بيماري دستگاه عصبي مركزي و عضلات بويژه عضلات دست، پا، ساعد، سر و گردن به شدت صدمه ميبينند. پرش و ضعف عضلات از شايعترين علائم ابتلا به اين بيماري است كه معمولا از دستها شروع شده و به بازوها و پاها گسترش مييابند. پس از گسترش بيماري در بخشهاي مختلف بدن عضلاتي كه در تنفس و بلع نقش دارند نيز صدمه ديده و دچار ضعف ميشوند. همچنين كاهش ناگهاني وزن بدن، عدم توانايي در صحبت كردن و حملات ناگهاني خنده و گريه نيز از ديگر عوارض و نشانههاي اين بيماري هستند. بررسيهاي انجام شده توسط محققان و پزشكان نشان ميدهد كه معمولا اين گروه از بيماران در تواناييهاي ذهني خود با مشكلي مواجه نخواهند شد. اگر چه تحقيقات بسيار زيادي براي آگاهي از علت اصلي ابتلا به اين بيماري انجام شده، اما تاكنون علت دقيق ابتلا به ALS شناخته نشده است. ناتواني حركتي در اين افراد سبب ايجاد زخمهايي ناشي از فشارهاي طولاني مدت روي نقاط خاصي از بدن ميشود. ابتلا به ذاتالريه در اثر مشكلات موجود در بلع اين افراد و همچنين تجمع ترشحات در مسيرهاي هوايي از ديگر عوارض جانبي احتمالي در افراد مبتلا به ALS است. اين در حالي است كه تحليل قواي جسماني فرد ميتواند جنبههاي مختلف زندگي او مانند كار، روابط اجتماعي و... را تحت تاثير پيامدهاي نامطلوب خود قرار دهد.
ژنتيك ،عامل اصلي ظهور بيماري
تخريب سلولهاي عصبي مسوول حركت عضلات به سلولهاي عصبي كه در سراسر بدن از مغز و نخاع به ماهيچهها مرتبط ميشوند، آسيب ميرساند. با مرگ اعصاب حركتي مغز ديگر قادر نخواهد بود حركت عضلات را تحت كنترل خود قرار دهد و بنابراين در مراحل پاياني گسترش بيماري فرد دچار ناتواني حركتي كامل خواهد شد. اين بيماري نخستين بار در سال 1869 توسط يك روانشناس باليني اهل فرانسه تشخيص داده شد و مورد بررسي قرار گرفت. اين بيماري يك بيماري ناشناخته است. اگر چه پيش از اين تصور ميشد بيماري ALS بندرت در ميان افراد ديده ميشود، اما بررسيهاي آماري انجام شده حاكي از آن است كه سالانه حدود 5 هزار بيمار مبتلا به ALS در امريكا تشخيص داده ميشوند و در مجموع در ايالات متحده امريكا 30 هزار و در انگليس 5 هزار بيمار مبتلا شناسايي شدهاند. اين بيماري معمولا در محدوده سني بين 40 تا 70 سال گزارش شده است؛ اگر چه مواردي از ابتلا به اين بيماري در سنين كمتر و بيشتر نيز ديده شده است. محققان در بررسيهاي انجام شده به چندين ايده عملي محدود براي مبارزه با اختلالات ناشي از اين بيماري دست يافته بودهاند، اما در سالهاي اخير با آگاهي از چگونگي مرگ و تحليل اعصاب حركتي در اين گروه از بيماران، پيشرفتهاي بسيار زيادي به دستآمده است. به نظر ميرسد در آيندهاي نه چندان دور محققان ميتوانند به روشهاي درماني موثري براي جلوگيري از پيشرفت بيماري يا كند ساختن روند توسعه بيماري در افراد بيمار دست يابند.
معمولا عامل اين بيماري به صورت اتفاقي شخصي را مورد حمله قرار ميدهد. اگر چه 5 تا 10 درصد افراد نيز به طور ارثي به بيماري ALS مبتلا ميشوند اگر چه علائم اوليه اين بيماري در ميان افراد مختلف متفاوت است، اما اغلب اين بيماران در مراحل اوليه ابتلا به بيماري با عدم ناتواني در كنترل اشياء، خستگي در دستها و پاها، اختلال در صحبت كردن و گرفتگي عضلات مواجه ميشوند. ضعف و ناتواني ناشي از اين بيماري، راه رفتن و استفاده از دستها براي انجام فعاليتهاي روزانه مانند شستن دست و صورت و لباس پوشيدن را غيرممكن ميسازد. با گسترش ناتواني حركتي و ضعف ماهيچهها و عضلات در بدن فرد ، بيمار در بلع، جويدن و تنفس نيز با مشكل مواجه ميشود. وقتي عضلات تنفسيمورد حمله قرار ميگيرند فرد براي ادامه زندگي خود به ناچار بايد از دستگاههاي تنفس مصنوعي استفاده كند. از آنجايي كه اين بيماري تنها به اعصاب حركتي آسيب ميرساند، بنابراين هيچ اختلالي در بينايي، لامسه، شنوايي، چشايي و بويايي فرد به وجود نخواهد آمد و جالب اين كه اعصاب حركتي موثر در حركت چشمها و مثانه براي مدتهاي طولاني ازحمله عامل بيماري مصون خواهند ماند. اما فكر ميكنيد چه عاملي در ابتلا به اين بيماري وحشتناك تاثيرگذار باشد؟ محققان براي بررسي منشاء ايجاد اين بيماري تئوريهاي مختلفي مانند عوامل عفوني، اختلال در سيستم ايمني بدن، علل وراثتي، مواد سمي، عدم تعادل مواد شيميايي در بدن و همچنين سوءتغذيه را مورد مطالعه قرار دادهاند. اگرچه محققان تاكنون به عامل ايجادكننده اين بيماري در بيماران مختلف پي نبردهاند، اما در سال 1993 با شناسايي عامل ژنتيكي موثر در انتقال بيماري ALS براساس عوامل وراثتي توسط گروهي از متخصصان علوم ژنتيك و روانپزشكان باليني يك قدم به شناسايي عامل ايجاد بيماري نزديكتر شدند. اين عامل ژنتيكي در به رمز درآوردن آنزيمي كه از سلولها در برابر آسيبهاي ايجاد شده توسط راديكالهاي آزاد محافظت ميكند، نقش دارد.
فناوريهاي نوين به كمك بيماران ميآيند
محققان براساس تجزيه و تحليل اطلاعات ژنتيكي به دست آمده از افرادي كه به بيماري ALS و پاركينسون مبتلا بودهاند به نتايج ارزشمندي درباره اين بيماريها دست يافتهاند و اميدوارند با استفاده از انگشتنگاري از DNA، بتوانند اختلالات مغزي در افراد را پيشبيني كنند. آنها براي دستيابي به اين اطلاعات با مطالعه روي راههاي انتقالي اعصاب در بدن و همچنين حفظ و ترميم محيط مغزي در تمام دوره زندگي يك شخص، تغييرات ژنتيكي را كه نشان دهنده در معرض خطر بودن افراد در برابر پيشروي بيماريهاي سيستم عصبي است، مشخص كردهاند. همچنين دانشمندان ژاپني دستگاهي ساختهاند كه با اندازهگيري جريان خون در مغز، برقراري ارتباط با مبتلايان به فلج عضلاني پيشرفته را امكانپذير ميسازد. همان طور كه گفته شد بيماران مبتلا به ALS ميتوانند به طور طبيعي فكر كنند و به همين علت در اين فناوري از تنها كاري كه بيمار قادر به كنترل آن بوده است يعني جريان خون در مغز استفاده شده است. اين دستگاه كه روي پيشاني فرد بيمار نصب ميشود، براي اندازهگيري جريان خون پرتوهايي در محدوده طول موج امواج مادون قرمز منتشر ميكند. اگر پاسخ بيمار به سوالي مثبت باشد ميتواند با محاسبه يا خواندن آوازي در ذهن، مغز را فعال كند. اين فعاليت ذهني سبب افزايش جريان خون در قسمت جلوي پيشاني در مغز ميشود. اما اگر پاسخ بيمار به سوال مطرح شده منفي باشد، جريان خون در مغز او تغييري نخواهد كرد. بنابراين اين دستگاه با اندازهگيري افزايش جريان ميتواند با دقت 80 درصد و در مدت زمان 36 ثانيه از موافقت يا عدم موافقت فرد بيمار با سوال مطرح شده، مطلع شود.
تشخيص بيماري با استفاده از فناوري نانو
بررسي يك نوع امضا يا اثر انگشت مولكولي مشترك با استفاده از فناوري نانو، تشخيص بيماري ALS را در دو حالت ارثي و غيرارثي امكانپذير ميسازد. بررسيهاي انجام شده توسط محققان نشان ميدهد كه يك نوع پپتيد يافت شده در يك ژن موجود در مايع نخاعي در ميان همه بيماران مشترك است. در اين مقادير كم و جزيي، روشهاي تجزيه شيميايي متداول و معمول نميتوانند مورد استفاده قرار گيرند و به همين دليل براي انجام مراحل بعدي تحقيقات از فناوري نانو استفاده شد. با توجه به مقادير بسيار كم ماده مورد تجزيه در برخي نمونهها، با كمك فناوري نانو و استفاده از نانواسپريها ميتوان آنچه را تحت عنوان اثر انگشت جرمي پپتيد ناميده شده است، مشخص كرد. با تجزيه و شكستن اين جزء ناشناخته به قطعات كوچك پپتيدي ميتوان اثر انگشت آن را به دست آورد. محققان با استفاده از اين روش دريافتهاند اين اجزاي منحصربهفرد متصل به هم حاوي يك نوع ماده پروتئيني است كه قبلا تصور ميشد تنها در شيوه وراثتي انتقال بيماري در مايع نخاعي وجود دارد، اما بررسيها وجود اين ماده در مايع نخاعي افرادي كه براساس شيوههاي غيروراثتي به اين بيماري مبتلا شدهاند را نيز به اثبات رسانده است.
تفسير امواج مغزي در رايانه
اگر چه محققان به دنبال روشي موثر براي درمان اين بيماري هستند، اما لازم است تا رسيدن به نتايج قطعي در اين زمينه با استفاده از فناوريهاي جديد بتوانيم از يك رابط دريافت كننده امواج مغزي براي برقراري ارتباط با اين گروه از بيماران استفاده كنيم. براين اساس محققان قصد دارند فناوري جديدي را طراحي كنند كه ميتواند علائم مغزي بيماران مبتلا به ناتواني حركتي را دريافت كند و برقراري ارتباط، كار با رايانه و در برخي موارد استفاده از ابزارهاي الكترونيكي را براي فرد بيمار امكانپذير ميسازد. در بعضي از انواع اين دستگاهها كه رابط ميان فرد بيمار و رايانه هستند، الكترودها در داخل سر قرار گرفته و خروجي مجموعهاي از نورونهاي مركز كنترل حركتي مغز را دريافت ميكنند. اين دستگاه از صفحه كليدي از امواج مغزي تشكيل شده است كه وقتي فرد به موضوع خاصي توجه ميكند، علائم مغزي به وجود آمده را به دام مياندازد. در اين سيستم در نمايشگري كه مقابل فرد بيمار قرار گرفته است، 72 حرف، عدد، علائم گفتاري و كليدهاي كنترل كننده در 17 رديف و ستون بسرعت و به ترتيب بهنمايش درميآيد. فرد بيمار در ميان آنها علامت يا كار مورد نظر را انتخاب كرده و با هر بار به نمايش درآمدن اين علامت، امواجي با ويژگيهاي مشخص از مغز بيمار دريافت ميشود كه رايانه پس از پردازش زمان و ويژگيهاي امواج دريافت شده ميتواند خواسته مورد نظر فرد بيمار را انجام دهد. تاكنون تنها 5 نفر از افراد مبتلا به اين بيماري از اين فناوري براي نوشتن و صحبت كردن با ديگران استفاده كردهاند و جالب است بدانيد كه استفان ويليام هاوكينگ يكي از اين افراد است كه از اين فناوري براي انجام تحقيقات آزمايشگاهي خود استفاده كرده و به نتايج ارزشمندي درباره موضوعات مختلف دست يافته است.روشهاي درماني موثر اگر چه پيش از اين تصور ميشد بيماري ALS غير قابل درمان است، اما بتازگي محققان به يافتههاي جديدي دست يافتهاند كه ميتواند نقش مهمي در كاهش توسعه و پيشرفت بيماري در بدن داشته باشد.
بررسي يك نوع امضا يا اثر انگشت مولكولي مشترك با استفاده از فناوري نانو، تشخيص بيماري ALS را در دو حالت ارثي و غيرارثي امكانپذير ميسازد. بررسيهاي انجام شده توسط محققان نشان ميدهد كه نوعي پپتيد در مايع نخاعيهمه بيماران مبتلا وجود دارد
آنها هم اكنون در تلاش هستند با انجام آزمايشهاي باليني تاثير اين روشهاي درماني در بيماران مبتلا به ALS را مورد بررسي قرار دهند. آنها اميدوارند با استفاده از نتايج اين تحقيقات بتوانند به روشي براي درمان ديگر بيماريهاي سيستم عصبي مانند پاركينسون، آلزايمر و زوال عقل دست يابند.
برخي از پروتئينها مانند عوامل رشد به آساني جذب بافت عصبي ميشوند و بهنظر ميرسد ميتوانند از اعصاب حركتي بدن نيز محافظت كنند. از آنجا كه نميتوان مولكولهاي بزرگ را بهآساني از طريق جريان خوني به سيستم عصبي بدن منتقل كرد، براي استفاده از اين مولكولها در فرآيندهاي درماني بايد آنها را بهطور مستقيم به عضلات تزريق كرد. علاوه بر اين برخي از مولكولهاي كوچك نيز نقش مهمي در تحريك سيستم عصبي بدن دارند كه ميتوان آنها را براحتي به رگهاي خوني منتهي به مغز منتقل كرد.
استفاده از سلولهاي بنيادي نيز روش ديگري است كه مانع از پيشرفت بيماري خواهد شد. سلولهاي بنيادي همانند پمپهاي زيستي عمل كرده و عوامل حياتي موثر در رشد را به سلولهاي عصبي آسيب ديده انتقال ميدهند.
آزمايشهاي انجام شده در افراد مبتلا به اين بيماري نشان ميدهد كه سلولهاي بنيادي ميتوانند بهطور دقيق خود را به محل سلولهاي عصبي آسيب ديده انتقال دهند. همچنين ايجاد رشتههاي RNA مصنوعي نيز ميتواند نقش موثري در توقف توليد پروتئينهاي سمي داشته باشد. اين نوع RNA خود را به RNA پيك
كه انتقال اطلاعات ژنتيكي را بهعهده دارد متصل كرده و از ساخت پروتئينهايي كه به سلولهاي عصبي آسيب ميرساند جلوگيري ميكند. گروهي ديگر از محققان نيز در تلاش براي دستيابي به روش درماني موثر براي اين بيماري دريافتهاند كه انجام فعاليتهاي ورزشي مانع از گسترش بيماريهاي اعصاب حركتي بدن خواهد شد. در موشهاي تحت بررسي آزمايشهاي انجام شده، حركت روي چرخهاي گردان مانع از روند پيشرفت سريع بيماري شده است. براين اساس درمانهاي تركيبي ميتواند تاثير درمان انتخاب شده در بهبود وضعيت بيمار را به نحو چشمگيري تحت تاثير خود قرار دهد. اگر چه بهترين روش اين است كه در مراحل اوليه بيماري از توسعه بيماري جلوگيري كنيم. دستيابي به اين هدف نيز بيش از اينكه تحت تاثير عوامل ژنتيكي باشد مستلزم دستيابي به راهكارهايي براي ايجاد تغييرات مناسب در زندگي افراد است كه با انجام تمرينات ورزشي و انتخاب برنامه غذايي مناسب ميتوان به اصلاح شيوه زندگي بيماران و ايجاد شرايط مناسب براي زندگي آنها اميدوار بود.
انحطاط و تخريبعصبهاي حركتي
شايد مكانيسم جديد و ناشناختهاي در انحطاط و تخريب عصبهاي حركتي نقش داشته باشد. انشعاب اصلي آكسونهاي عصب حركتي كه به طرف سلولهاي بدن امتداد مييابد، بسيار بلند هستند و در افراد بلندقد طول آن به بيش از يك متر افزايش خواهد يافت. در انتهاي اين مسير، آكسون به چند قسمت تقسيم شده و هر يك از آنها مسووليت انتقال پيام عصبي به يك ماهيچه را به عهده ميگيرند. در گذشته تصور ميشد عصب حركتي و بخشهاي مختلف آن به طور همزمان دچار اختلال ميشوند. اين در حالي است كه امروزه محققان دريافتهاند هر يك از اجزاي عصب حركتي به طور جداگانه و از طريق مكانيسم متفاوتي از وضعيت طبيعي فرد خارج ميشوند.
بنابراين با توجه به شواهد موجود ميتوان گفت در افراد مبتلا به بيماري ALS نخستين نشانههاي انحطاط سلولهاي عصبي در محل تماس دو عصب يا سيناپسها و آكسون ديده ميشود. بر اين اساس محققان در تلاش هستند دارويي براي درمان اين بيماري تهيه كنند كه بيش از اين كه از سلولهاي بدن محافظت كند، از آكسونهاي انتقالدهنده پيامهاي عصبي حركت به عضلات بدن در برابر فرآيندهايي كه منجر به تخريب و از دست دادن آن ميشود محافظت كند. بعضي از نورونهاي حركتي در مقايسه با نورونهاي حركتي ديگر آسيبپذير هستند.
دستيابي به راهكاري درماني براي اين بيماري مستلزم تهيه نقشهاي از چگونگي انتقال ضربانهاي عصبي از نورونهاي حركتي به ماهيچههاست. بههمين دليل محققان با استفاده از روشهاي مهندسي ژنتيك و نشانگرهاي فلورسنت در آكسون برخي از نورونهاي عصبي موشها سير تخريب سلولهاي عصبي را مورد بررسي قرار دادهاند تا با استفاده از نتايج بهدست آمده از آن بتوانند به يافتههاي جديدي در درمان بيماريهاي عصبي و بويژه بيماري AlS دست يابند.
-
با دیابت خداحافظی کنید
امروزه كمتر كسي است كه از بيماري ديابت و تبعات آن اطلاع نداشته و يا با يك فرد ديابتي برخورد نكرده باشد. اما براستي بهترين راه براي پيشگيري از ابتلا به اين بيماري چيست؟
دانشمندان بتازگي در تحقيقات خود دريافتند يك رژيم غذايي مناسب همراه با برنامه ورزشي مرتب ميتواند بيماري ديابت را تا 14 سال به تاخير بيندازد. درواقع يك گروه از دانشمندان چيني با تحقيق روي 577 فرد بزرگسال كه به طور تصادفي از 33 كلينيك در چين انتخاب شده و داراي قند خون بالا بودند، به اين نتيجه رسيدند.
اين افراد كه در معرض خطر ابتلا به ديابت بودند، به 4 گروه تقسيم شدند؛ براي گروه اول يك رژيم غذايي خاص، گروه دوم تمرينات ورزشي ويژه، گروه سوم تركيبي از تمرينات ورزشي و رژيم غذايي در نظر گرفته شد و در گروه چهارم نيز هيچكدام از اين روشها اعمال نشد. اين مطالعه از سال 1986 آغاز شد و تا سال 1992 ادامه يافت. نتيجه اين مطالعه نشان داد تغيير رويه زندگي با رژيم غذايي سالم و انجام تمرينات ورزشي سبك و مناسب در اين دوره 6 ساله، ميزان شيوع ديابت را تا 51 درصد كاهش ميدهد.
خطر بيماري ديابت وقتي بيشتر خود را نشان ميدهد كه به تحقيقات كشور فنلاند هم دقت كنيم. مطالعات دانشمندان اين كشور نشان داد در 25 سال گذشته تعداد كودكان مبتلا به ديابت نوع يك به بيش از 2 برابر رسيده است و به نظر ميرسد اگر روند زندگي بشر بدون تغيير بماند، اين بيماري سير صعودي خود را طي خواهد كرد.
ژنتيك، نوع زندگي و اضافهوزن از عوامل اصلي دخيل در بروز بيماري ديابت هستند.پيش از اين نيز تحقيقات نشان داده بود در صورت تشخيص بموقع ديابت نوع 2 و درمان با انسولين، بسياري از سلولهاي مسوول توليد انسولين ميتوانند بازدهي خود را به دست آورند و قند خون بدن تنظيم شود.
-
تكان دادن نوزادان براي بند آوردن گريه به مغز او آسيب ميرساند
دانشمندان اسپانيايي ميگويند:
سندرم تكان دادن نوزاد براي بند آوردن گريه او آسيبهاي مغزي بدون علائم جسماني را موجب ميشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، براساس پژوهشهاي انجام شده در دانشگاه گرانادا، هنگامي كه والدين و يا پرستاران با گريههاي بيوقفه نوزاد مواجه ميشوند، بيدرنگ شروع به تكان دادن او ميكنند. اين كار اگرچه نوزاد را آرام ميكند، اما به مغز وي آسيب ميرساند.
در ادامه اين پژوهش آمده است:
هرچند ميزان اين آسيب بستگي به مقدار تناوب، شدت و مدت زمان تكانها دارد، اما اين سندرم عوارض جزئي ديگري از قبيل كج خلقي، بيحالي، تشنج، تهوع و بياشتهايي را به دنبال دارد كه بايد به همه اينها به آسيبهاي چشمي و شكستگيهاي استخوان نيز اشاره كرد.
دانشمندان خاطرنشان ميكنند كه بيشتر قربانيان سندرم تكان دادن، نوزادان كمتر از 2 سال هستند و آسيبهاي ناشي از اين كار در نوزادان زودرس، داراي وزن كم، ضعيف و دوقلوها شدت بيشتري دارد.
ميزان تكان دادن نوزادان توسط پدران 44 درصد، مادران 20 درصد و در پرستاران 18 درصد است.
-
ساخت اولین مغز مصنوعی
پروژه جاه طلبانه تحقیقاتی جدیدی در استنفورد آمریکا در دست انجام است که طی آن گروهی از دانشمندان مدل مصنوعی قشر مخ را خواهند ساخت.
علمی و بهداشتی
این مغز انسانی ساخت دست، می تواند به دانشمندان در درک چگونگی تکامل یافته ترین بخش از مغز که در عین حال پیچیده ترین محاسبات را نیز انجام می دهد، منجر شود.
به عقیده دانشمندان موفقیت نهایی در این پروژه بی سابقه به آنها این امکان را می دهد تا به درک زبان، تشخیص صورت ها و حتی برنامه ریزی روزمره بپردازند. این فرآیند همچنین می تواند به طراحی و ساخت نورونهای مصنوعی منجر شود.
روندی داگلاس از اساتید برجسته انستیتو Neuroinformatics در زوریخ سوئیس گفت: مغز انسان به شیوه های عجیب و البته منحصربفرد کارهای تکنیکی فوق العاده ای انجام می دهد و حتی می تواند مسائلی را حل کند که هنوز پیچیده ترین ماشین آلات دست ساز انسانی قادر به حل آنها نیستند.
به گفته این دانشمند، یکی از راه های کلیدی رسیدن به درک درست از این بافت منحصربفرد، طراحی و ساخت سخت افزار شبیه سازی شده آن است.
اکنون کابنا بوهان از مهندسان عصب شناسی در دانشگاه استنفورد در حال طراحی پیچیده ترین پروژه مربوط به تحقیقاتی نورونی است که برای بررسی اطلاعات مختلف به کار می رود و طی آن مدل سیلیکنی از قشر مخ ساخته خواهد شد.
بر اساس گزارش تکنولوژی ریویو، در این پروژه بی سابقه مدل سیلیکنی قشر مخ با استفاده از یک مدار و 16 تراشه که هریک شامل نورون های سیلیکنی 256 آرایه ای هستند طراحی و ساخته می شود.
-
اغما چیست؟
اغما یا کما معمولاً به عنوان حالتی از ناهشیاری درازمدت تعریف می شود که با فقدان آگاهی از محیط و بیدارنبودن همراه است.
کلمه "کما" (Coma) از کلمه یونانی مشتق شده است که به معنای "خواب عمیق" است. اما اغما با خواب متفاوت است، چرا که نمی توان فرد در حال اغما را با تکان دادن بیدار کرد.
اغما همیشه وضعیتی غیرطبیعی است که علل گوناگونی دارد، از نوشیدن مفرط الکل گرفته تا سکته مغزی وسیع یا ضربه مغزی شدید.
فرد در حال اغما بسیار آسیب پذیر است و معمولاً به عنوان موردی از فوریت پزشکی محسوب میشود که اصول ABC کمک های اولیه یعنی بررسی مجرای هوایی، تنفس و گردش خون باید در مورد آن انجام شود. فوریترین علت مردن در حال اغما بستهشدن مجاری تنفسی است.
اغما ندرتاً برای بیش از دو تا چهار هفته ادامه پیدا میکند. اینکه بیمار بهبودی کامل پیدا کند یا نههٔ بستگی به علت اغما دارد، اما ممکن است مشکلات مداوم جسمی، ذهنی و روانی در بیمار باقی بماند که نیاز به بازتوانی ویژه داشته باشد.
اغمای طولانی گاهی می تواند به "حالت نباتی مداوم یا دائمی"(PVS) منجر شود که در واقع ایجاد آن نتیجه اقداماتی است که در پزشکی مدرن انجام میشود. زیرا افراد دچار آسیب شدید مغزی از طریق کمکهای تکنولوژیک مانند دستگاه های تهویه مکانیکی که کارهایی را که مغز نمی تواند انجام دهد به عهده می گیرند، زنده میمانند.
حالتهای دیگر مربوط به اختلال هشیاری شامل "حالت هشیاری حداقل" و "نشانگان محبوس در خود" است که در آنها بیماران درجات متفاوتی از توانایی شناختی دارند، اما دچار ناتوانی در ارتباط برقرار کردن و کاهش میزان پاسخ به افراد و محیط هستند.
سی تی اسکن و MRI از فرد دچار PVS تحلیل رفتگی (آتروفی) مناطق عالی قشر مغز مربوط به ادراک، تفکر و آگاهی را نشان می دهد. اسکن های PET که فقدان برداشت گلوکز یا قند را در این نواحی مغز نشان می دهند، ناهشیاری عمیق را ثابت می کنند. بنابراین افراد در PVS ممکن است گاه به گاه آه بکشند، اخم کنند، سر و صدا کنند و دست و پاهایشان را تکان دهند، اما این اطوارها معنای معمول شان را ندارند.
البته ممکن است ساقه مغز به طور کامل یا نسبی سالم باشد (این بخش مغز در مقابل کمبود اکسیژن نسبت به سایر بخش های مغز مقاوم تر است). از آنجایی که ساقه مغز حاوی مراکزی است که چرخه های خواب و بیداری و تنفس را کنترل می کنند، فرد مبتلا به PVS ممکن است چشم هایش را باز و بسته کند و حتی به خودی خود و بدون کمک نفس بکشد.
● پنج علت شایع اغما
۱) دیابت:
اغمای دیابتی به علت بالا و پایین رفتن شدید قند خون رخ میدهد، و امروزه به یمن وسایل اندازه گیری خانگی قند خون که به بیماران امکان می دهد مرتباً قند خون شان را تحت نظارت داشته باشند، کمتر رخ می دهد.
۲) تومورهای مغز:
رشد تومورهای درون مغز اغلب به افزایش فشار داخل جمجمه ای می انجامد، زیرا «فضایی» درون جمجمه برای آن وجود ندارد. اگر این افزایش تخفیف نیابد، ممکن است باعث از دست رفتن هشیاری و اغما شود.
۳) صدمات ناشی از ضربه مغز:
اغما آشکارترین علامت صدمه ناشی از ضربات مغزی است. ضربه سر در نتیجه سانحه جادهای، آسیب های ورزشی یا حملات رشته های عصبی در مرکز مغز را پاره می کند و به از دست دادن هشیاری می انجامد
.
۴) مسمومیت:
هروئین، الکل و مونوکسیدکربن سه سمی هستند که می توانند به خاطر مهارکردن مراکز هشیاری در مغز باعث اغما شوند. افرادی که پس از مدتی ترک هروئین دوباره استعمال آن را شروع می کنند مستعد رفتن به اغما هستند.
۵) سکته مغزی:
خونریزی زیر عنکبوتیهای نوعی از سکته مغزی است که با پاره شدن عروق خونی ضعیف شده درون مغز مشخص میشود. این عارضه باعث خواب آلودگی و اغما میشود و میزان بالایی از مرگ و میر دارد.
● اصطلاحشناسی اغما
▪ ناهوشیاری: ناشی از تغییراتی در مغز است و به کاهش یا فقدان پاسخ به تحریکات بیرونی می انجامد.
▪ آگاهی: دریافت و پاسخ دادن به تحریکات نه لزوماً درک کردن.
▪ حالت نباتی مداوم یا دائمی (PVS)؛ کارکردهای "عالی" مغز تخریب شده اند، اما کارکردهای پایه ای ممکن است حفظ شده باشند. در صورتی که چشم اندازی از بهبودی وجود نداشته باشد، این حالت دائمی است.
▪ نشانگان محبوس در خود: فلج کامل به جز احتمالاً توانایی پلک زدن.
▪ حالت هوشیاری حداقل: ممکن است بیمار آگاهی داشته باشد. برای تعیین اینکه واکنش های بیمار تصادفی یا هدفدار است، باید ارزیابی به عمل آید.
▪ مرگ ساقه مغز: از دست رفتن کارکرد ساقه مغز به معنای اینکه مغز و بدن مردهاند، حتی با وجود اینکه گردش خون و تنفس را هنوز به وسیله ماشین ها میتوان حفظ کرد. این حالت را نباید با "وضعیت نباتی مداوم" اشتباه کرد.
-
10 عامل مهم تخریب مغز
1- نخوردن صبحانه
اشخاصی که صبحانه نمی خورند، قند خونشان پایین می آید. باید بدانید که تنها منبع غذایی مغز، قند خون است. در نتیجه کاهش قند خون ، باعث تخریب و اختلال در عملکرد مغز می شود.
2- بیش از حد غذا خوردن
در افرادی که بیش از مقدار مورد نیاز بدنشان، غذا مصرف می کنند، خون رسانی به مغز مشکل می شود و به همین جهت، قدرت فکری آنها پایین می آید.
3- کشیدن سیگار
اشخاص سیگاری باید بدانند که سیگار کشیدن باعث جمع شدن و کوچک شدن مغز می شود و این عامل باعث به وجود آمدن بیماری آلزایمر(فراموشی) می گردد.
4- مصرف کردن بیش از حد مواد شیرین
وجود قند اضافی در بدن، باعث توقف جذب پروتئین و سوء تغذیه ناشی از آن و در نتیجه انحطاط مغز می شود.
5- آلودگی هوا
مغز بیشترین مصرف کننده اکسیژن در بدن می باشد. ورود هوای آلوده به بدن موجب کاهش اکسیژن بدن می شود و به همین علت توانایی مغز پایین می آید.
6- کمبود خواب
خوابیدن باعث استراحت مغز می گردد. اگر کمبود خواب به مدت طولانی ادامه یابد، موجب تسریع مرگ سلول های مغزی می گردد.
7- پوشاندن سر هنگام خواب
افرادی که با روسری یا کلاه می خوابند و یا به طور کلی سر خود را هنگام خواب می پوشانند، باید توجه داشته باشند که با این کار، دی اکسید کربن در بدن زیاد می شود و به نوبه آن اکسیژن در بدن کاهش می یابد و این خود باعث ناتوانی در عملکرد مغز می شود.
8- کار کردن در بیماری
کار کردن زیاد یا درس خواندن در هنگام بیماری، ممکن است موجب کاهش کارآیی مغز و آسیب آن گردد.
9- تفکر کم
فکر کردن باعث به جریان انداختن خون در مغز می گردد. کسانی که تمرکز و تفکر را کنار می گذارند، موجب کوچک شدن مغز خود می شوند.
10- به ندرت صحبت کردن
بحث کردن و صحبت های عقلانی با افراد دیگر، باعث افزایش کارآیی مغز می گردد.
-
تشخيص زودهنگام تومورهاي سرطان با ابزاري در ابعاد دانه برنج
دانشمندان موفق به ساخت وسيله به اندازه يك دانه برنج شدهاند كه براي ارزيابي و كنترل تومورهاي سرطاني كاربرد دارد.
به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با ابداع اين وسيله ديگر نيازي به بيوسپيهاي سوزني دردناك نخواهد بود.
به گفته پزشكان اين وسيله بسيار كوچك پس از ورود به بدن ميتواند به محل مورد نظر در منطقه رشد تومور برود و حتي ميتواند تاثيرات شيمي درماني را افزايش دهد.
محققان دانشگاه MIT نمونه اوليه اين دستگاه بسيار كوچك براي كنترل سرطان را طراحي كردهاند.
در درون اين وسيله دانه برنجي ، ذرات بسيار ريزي وجود دارند، كه ميتوانند با مولكولهاي مرتبط با سرطان در محل پيوند بخورند و برآمدگيهايي را تشكيل دهند كه با يك ابزار تصويربرداري غير تهاجمي مانند MRI قابل شناسايي هستند.
مايكل كليما، استاد علوم و مهندسي مواد در دانشگاه MIT و مدير اين پژوهش، وسيله جديد را طراحي كردهاند.
اين وسيله فعلا روي موشهاي آزمايشگاهي بررسي شده و به نظر ميرسد كه حساسيت بسيار بالايي دارد.
با استفاده از اين وسيله دانشمندان توانستند سرطان را در موشها تشخيص دهند.
مزيت اين دستگاه به بيوپسيهاي رايج اين است كه ميتواند دائما اطلاعات مربوط به تومور را به دست آورده و در اختيار پزشكان قرار دهد.
محققان اميدوارند در آينده از اين دانه برنج كاوشگر نه تنها براي تشخيص، بلكه همچنين در پروسه درمان بهره بگيرند
-
تايج تحقيقات نشان ميدهد:نمک، افسردگي را درمان ميکند
نتايج تحقيقات حاكيست؛ مصرف نمک كافي در درمان افسردگي نقش موثري دارد.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه آذربايجان شرقي، محققان دانشگاه يووا طبق تحقيقاتي که انجام دادهاند، دريافتهاند: نمک به طور طبيعي خلق را بهبود ميبخشد و مصرف مقدار متناسب آن ميتواند براي بهبود روحيه مفيد باشد؛ چرا که مواد موجود در نمک ميتواند به عنوان يک ماده طبيعي ضد افسردگي عمل کند.
از آنجايي که داروهاي ضد افسردگي موجود داراي عوارض نسبتا بالايي هستند، بنابراين با گنجاندن نمک ميتوان به بيماران افسرده با عوارض کمتر کمک کرد.
البته لازم به ذكر است؛ مصرف زياد نمک، باعث افزايش فشار خون شده و بسيار خطرناک است. پس تنها با اضافه کردن اندکي نمک به مواد غذايي روزانه و كنترل مرتب فشار خون مي توان افسردگي را درمان کرد. همچنين يد موجود در نمک بيماريهاي تيروئيد را کاهش مي دهد.
-
فوايد خنده براي سلامتي:
-تقويت روابط اجتماعي.
3-اجتناب از درگيري و برخورد.
4-ايجاد صميميت.
5-خنده گوياي پذيرش و تعاملات مثبت است.
6-خنده بيانگر و اثبات كننده عضوي از يك گروه بودن است.
مطالب جالب در مورد خنده:
1-افراد 30 برابر بيشتر در حضور جمع مي خندند تا در تنهايي و بطور انفرادي.
2-خنده قابل سرايت است.
3-صداي خنده متشكل از آواهايي است كه در هر 210 ميلي ثانيه تكرار ميشوند.
4-انسان ها بسته به اينكه در حضور چه فرد و يا افرادي هستند بطور متفاوتي ميخندند.
5-مردها هنگامي كه در كنار يكديگر ميباشند، با خنديدن دوستي و رفاقت خود را ابراز كرده و روحيه رقابت جويانه ميان خود را تعديل ميبخشند.
6-حداكثر فركانس صوتي كه مردها قادرند با خنده توليد كنند 1200 هرتز است، اما زنان قادرند فركانسي تا 2000 هرتز توليد كنند.
7-خنده همواره پس از مكث در پايان جملات و عبارات خنده دار روي ميدهد.
8-كودكان 300 بار در روز و بزرگسالان بطور متوسط 17 بار در روز مي خندند.
9- 80 درصد خنده ها در پاسخ به جوك و لطيفه نميباشد. اغلب خنده ها در هنگام خداحافظي و يا خوشامد گويي و سلام كردن روي ميدهند.
10-زنان 126 درصد بيشتر از مردان ميخندند.
11-صداي خنده زنان آهنگين تر از صداي خنده مردان است.
12-شمپانزه ها و موشهاي صحرايي نيز ميتوانند بخندند (اما نه مثل انسان ها).
فوايد خنده براي سلامتي:
1-خنده يك مكانيسم دفاعي و كنار آمدن با استرس، تحقير، خجالتزدگي و درد است.
2-خنده باعث افزايش سطح انرژي بدن ميگردد.
3-خنده باعث كاهش استرس و تنش رواني ميگردد.
4-خنده باعث كاهش درد ميگردد.
5-خنده باعث افزايش روحيه فرد و احساس خوب نسبت به خود داشتن ميگردد.
6-خنده باعث بهبود كاركرد مغز ميگردد. خنده باعث تحريك هر دو نيمكره مغز گرديده و در عملكرد آنها تعادل ايجاد ميكند.
7- خنده باعث ماساژ دادن ارگان هاي شكمي و بهبود كاركرد آنها، تقويت عضلاتي كه ارگانهاي شكمي را در جاي خود نگه ميدارند، و افزايش و بهبود عمل جذب و هضم ميگردد.
8-خنده باعث تقويت يادگيري و تمركز ميگردد.
9-خنده باعث كاهش تنش عضلاني ميگردد.
10-خنده يك تمدد اعصاب و تكنيك تن آرامي رايگان و آسان است.
11-هنگام خنده فشار خون و سرعت ضربان قلب شما افزايش مي يابد. اما بلافاصله پس از اتمام خنده فشار خون كاهش مي يابد(كمتر از حد طبيعي)
12-خنده باعث تغيير رفتار ما ميشود. پس از خنده ما بيشتر صحبت كرده وتماس چشمي و فيزيكي بيشتر برقرار ميكنيم.
13-خنده باعث كاهش سطح هورمونهاي استرس ميگردد. اين هورمونها كه در هنگام تجربه استرس و خشم ترشح ميگردند باعث سركوب سيستم ايمني بدن، افزايش پلاكت هاي خون و افزايش فشار خون ميگردند.
14-خنده باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد. خنده سلولهاي t وb و گاما اينترفرون را افزايش ميدهد.
15-خنده ممكن است به سرفه و سكسكه بيانجامد كه باعث پاك شدن مجاري تنفسي از مخاط اضافي ميگردد.
16-خنده باعث افزايش ايمنوگلوبين a ميگردد كه از مجاري تنفسي در برابر ارگانيزمهاي بيماريزا دفاع ميكند.
17-خنديدن يك نوع فعاليت بدني هوازي ميباشد.100بار خنديدن معادل 15 دقيقه فعاليت با دوچرخه ثابت ميباشد. خنده باعث كاهش فشار خون، افزايش جريان خون در بدن و افزايش اكسيژن رساني در بدن ميگردد.
18-خنده باعث ورزش ديافراگم وعضلات شكم، تنفسي، صورت، پا و كمر ميگردد.
19-خنده باعث تخليه انرژي و احساسات منفي و مخرب ميگردد.
20-خنده با افزايش اكيسژن رساني باعث تسريع بهبود زخم ها ميگردد.
21-خنده كوتاهترين مسير ميان دو فرد است.
پس بخنديد!
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن