به نام خدا
حتما تا كنون درباره فناوري نانو و كاربردهاي آن شنيدهايد. بنابراين پس از يك مقدمه نسبتاً كوتاه به جايگاه رياضيات در اين علم ميپردازيم
لازم به ذكر است كه به غير از چند جمله ساير مطالب اين پست از سايت کد:
www.irannano.org
گرفته شدهاند.
نقش رياضيات در فناوري نانو
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دانش رياضيات به عنوان خط مقدم جبهه علم مطرح است. ويژگي بديهي رياضيات در علوم نانو «محاسبات علمي» است.
مدلهاي رياضي، ستونهاي راهگشا به سوي بنياد علم و تئوريهاي پيش بين هستند. مدلها، رابطهايي بنيادين در پروسههاي علمي هستند.
يک مدل رياضي بر پايه فرمولاسيون معادلات و نامعادلات اصول بنيادين استوار است و مدل درگير با درک کامل پيچيدگيهاي مسأله نظير، جرم، اندازة حرکت و توازن انرژي است. در هر سيستم فيزيکي واقعي تقريب اجازه داده ميشود، تا مدل را در يک قالب قابل حل عرضه کنند. اکنون ميتوان مدل را يا به صورت «تحليلي» و يا بصورت «عددي» حل کرد. در اين حالت مدلسازي رياضي يک پروسه پيچيده است،زيرا ميبايستي دقت و کارآيي را همزمان نشان دهد.
الگوريتمهاي اصلي در حوزههاي رياضيات کاربردي و محاسباتي، علوم کامپيوتر، فيزيک آماري، نقش مرکزي و ميانبرساز را در حوزه نانو بر عهده خواهند داشت.
در اينجا برخي از اثرات رياضيات را در فناوري نانو ميبينيم :
- روشهاي انتگرال گيري سريع و چند قطبي سريع: اساسي و الزامي به منظور طراحي کدهاي مدار (White, Aluru, Senturia) و انتگرال گيري به روش Ewala در کد نويسي در حوزههاي شيمي کوانتوم و شيمي مولکولي (Darden 1999)
- روشهاي« تجزيه حوزه»، مورد استفاده در شبيهسازي گسترش فيلم تا رسيدن به وضوح نانوئي لايههاي پيشرو مولکولي با مکانيک سيالات پيوسته در مقياسهاي ماکروسکوپيک (Hadjiconstantinou)
- تسريع روشهاي شبيه سازي ديناميک مولکولي (Voter 1997)
- روشهاي بهبود مشبندي تطبيق پذير: کليد روشهاي شبيه پيوسته که ترکيب کنندة مقياسهاي ماکروئي، مزوئي، اتمي ومدلهاي مکانيک کوانتوم از طريق يک ابزار محاسباتي است (Tadmor, Philips, Ortiz)
- روشهاي پيگردي فصل مشترک: نظير روش نشاندن مرحلهاي Sethian, Osher که در کدهاي قلم زني و رسوبگيري جهت طراحي شبه رساناها مؤثرند (Adalsteinsson, Sethian) و نيز در کدگذاري به منظور رشد هم بافت ها (Caflisch)
- روشهاي حداقل کردن انرژي هم بسته با روشهاي بهينه سازي غير خطي (الماني کليدي براي کد کردن پروتيئنها) (Pierce& Giles)
- روشهاي کنترل (مؤثر در مدلسازي رشد لايه نازکها (Caflisch))
- روشهاي چند شبکهبندي که امروزه در محاسبات ساختار الکتروني و سيالات ماکرومولکولي چند مقياسي بکار گرفته شده است.
- روشهاي ساختار الکتروني پيشرفته ، به منظور هدايت پژوهشها به سمت ابر مولکولها (Lee & Head – Gordon)