علاوه بر اينگونه مواقع که هفت روز جشن يا سه روز مهمانی ،درايران برپا می شد ، جشنها ی ديگری ، غير از نوروز و سده و مهرگان نيز درايران مرسوم بود که بنام جشنهای مذهبی ، گاهنبار خوانده میشد .
واژه جشن ، از یزش و يزشن آمده است . و يزش بهمان معنی عبارت و پرستش است که امروز به کار میرود ، از همين ريشه است که ( يسن ) و ( يشت ) پديد آمده و واژه مرکب ( مزديسن ) يعنی پرستنده مزدا ( خدای
دانا ) .
جشنهای گاهنبار ، عبارت از شش جشن بود که علت برگزاری آنهم ، جشنهائی بمناسبت تغييرات طبيعی فصلهای سال بود ه است .
اما در اواخر ، هر يک از پديده های جهان مثل آسمان و زمين و ... را در يکی از اين روز ها تصور کرده اند. . و به نظر ميرسد که چنين گمانی مربوط به زمان اخير بوده است . ( يعنی ميتوان اينطور برداشت کرد که اگر زمان آفرينش که در حال حاضر 4 ميليارد سال تخمین زده شده است را 365 روز در نظر بگيريم ، مراحل شش گانه آفرينش در شش روز پايانی اتفاق افتاده است .
و نه زمان خود زرتشت ، زيرا که در گفتار هائی که راجع به آفرينش و پديد آمدن خرد و نيرو و توانائی در قالب آفربنش کيومرث آمده ، فلسفه آفرينش در نزد ايرانيان بسيار بسيار عميق تر از آنست که فی المثل گمان بريم ، آسمان در روز دی بمهر ارديبهشت ماه ( 15 ارديبهشت ) بوجود آمده است ،....و اينها مسلما از تغييرا تی است مع در طول زمان در فلسفه زرتشت پديد آمده و اما :
1- گاها نبا ر اول – ميديو زرم :ميا ن بهار سه ماهه ،چهل و پنجمين روز سال خورشيدی ( دی بمهر ارديبهشت ماه ،ارديبهشت ماه )
2- گاهنبار دوم – ميديو شهم : ميان تابستان هفت ماهه ، يکصد و پنجمين روز سال خورشيدی ( دی بمهر تير ماه – 15 تير
ماه)
3- گاهنبا ر سوم : پيتی شهم :پايان تابستان سه ماهه ، يکصد و هشتادو پنجمين روز سال
( انارا م روز شهریور – 30 شهريور )
4-گاهنبار چهارم – ايا سرم : پايان تابستا ن هفت ماه ، دويست و دهمين روز سال ( انارام روز مهر ماه – 30 مهر )
5 – گاهنبار پنجم – ميديارم : ميان زمستا ن پنج ماهه ، دويست و نودمين روز سال روز دیماه – 20 دی .
زمانی برگزار ميگردد که هنگام آرامش و استراحت دامدارا ن آفريده شدن جانوران بر روی زمین است .
6 – گاهنبار ششم – همس پت ميديم : پايان زمستان پنج ماهه ، سيصد و شصت و پنجمين روز سال – روز وهشتو اشت .
بگفته روانشاد پور داوود ... ( نظر به معنی لفظی کلمات ، گهنبار ها ، اساسا جشن هائی بو د برای اوقات مختلف سال ،
ميديو زرم –بمعنی ميان بهار و اين جشنی است در نيمه بهار هنگامی که زمين سبز و خرم است .ميديو شهم – يعنی ميا ن تابستان و در اين گاهان بار آب آفريده شده است . پيتی شهم گاه يعنی – دانه آور و از آن ،و قتی اراده شده که گندم رسيده و خرمن بدست می آيد . و درباور زرتشتيان هنگام آفريده شدن زمين از سوی خداوند است .
اياسرم – يعنی بر گشت و از آن ، هنگامی اراده شده که چوپان با گله پيش آمد . زمستان از چرا گاه تابستانی به خانه بر
می گردد.
ميديا ريم يعنی – ميان سال ، همس پت ميدیم برابر شدن روز و شب را معنی ميدهد . در باور زرتشتيان هنگام آفرينش انسان است . اين جشن اخير که به فروهر ها اختصاص دارد در هنگامی است که ( فروهر) های درگذشتگان از برای سرکشی باز ماندگان خود فرود می آیند .
در قسمت جشنهای ساليانه کردان ، جشنها ئی را می بينيد که ياد آور اين گاهنبا رها است . فی المثل جشنی به نام ( سو دانه
گيا دروان ) در بين کردان بر پا می شود که مصادف با 21 فروردين است و در آن گياهان مزارع را به کمک يکديگر درو می کنند .
و اين نظير
ميديو زرم است . يا اينکه جشن ( سورانه خرمن جو ) شبیه است به گاهنبار پيتی شهم
بخصوص ( جيش نه هوار غان ) که جشن برگشتن گوسفندان از ييلاق به خانه است که درست در مهر ماه انجام می گيرد و مطابق است با گا هنبار ايا سرم .
منابع :
زروان – فريدون ميبدی
گاه شماری و جشن های ايران باستان - هاشم رضی