بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 3 از 4 اولیناولین 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 از مجموع 35

موضوع: ♥دفتر شعر زنده یاد حسین پناهی ♥

  1. #21
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    کاکل

    با تو
    بي تو
    همسفر سايه خويشم وبه سوي بي سوي تو مي آيم
    معلومي چون ريگ
    مجهولي چون راز
    معلوم دلي و مجهول چشم
    من رنگ پيراهن دخترم را به گلهاي ياد تو سپرده ام
    و كفشهاي زنم را در راه تو از ياد برده ام
    اي همه من
    كاكل زرتشت
    سايه بان مسيح
    به سردترين ها
    مرا به سردترين ها برسان

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  2. #22
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نه

    بر مي گردم

    با چشمانم

    كه تنها يادگار كودكي منند

    آيا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  3. #23
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    منظومه ها

    پس اين ها همه اسمش زندگي است
    دلتنگي ها دل خموشي ها ثانيه ها دقيقه ها
    حتي اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمي که برايت نوشته ام برسد
    ما زنده ايم چون بيداريم
    ما زنده ايم چون مي خوابيم
    و رستگار و سعادتمنديم
    زيرا هنوز بر گستره ويرانه هاي وجودمان پانشيني
    براي گنجشک عشق باقي گذاشته ايم
    خوشبختيم زيرا هنوز صبح هامان آذين ملکوتي بانگ خروس هاست
    سرو ها مبلغين بي منت سر سبزي اند
    و شقايق ها پيام آوران آيه هاي سرخ عطر و آتش
    برگچه هاي پياز ترانه هاي طراوتند
    و فکر من
    واقعا فکر کن که چه هولناک مي شد اگر از ميان آواها
    بانگ خروس رابر مي داشتند
    و همين طور ريگ ها
    و ماه
    و منظومه ها
    ما نيز بايد دوست بداريم ... آري بايد
    زيرا دوست داشتن خال با روح ماست

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  4. #24
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    شبی بارانی

    و رسالت من اين خواهد بود
    تا دو استکان چاي داغ را
    از ميان دويست جنگ خونين
    به سلامت بگذرانم
    تا در شبي باراني
    آن ها را
    با خداي خويش
    چشم در چشم هم نوش کنيم

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  5. #25
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تاسه

    در گهواره از گريه تاسه مي رود
    کودک کر و لالي که منم
    هراسان از حقايقي که چون باريکه اي از نور
    از سطح پهن پيشانيم مي گذرد
    خواهران و برادران
    نعمت اندوه و رنج را شکر گذار باشيد
    هميشه فاصله تان را با خوشبختي حفظ کنيد
    پنج يا شش ماه
    خوشبختي جز رضايت نيست
    به آشيانه با دست پر بر مي گردد پرستوي مادر
    گمشده در قنديل هاي ايوان خانه اي که سالهاست
    از ياد رفته است
    خوشا به حالتان که مي توانيد گريه کنيد بخنديد
    همين است
    براي زندگي بيهوده دنبال معناي ديگري نگرديد
    براي حفظ رضايت
    نعمت انتظار و تلاش را شکرگزار باشيد
    پرستوهاي مادر قادر به شکارش بچه هاشان نيستند

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  6. #26
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    برای آناهیتا

    وراي اين خانه كوچك كه معبد مقدس من است
    پلكاني است از نور كه به بام همه دنيا منتهي مي شود
    ما هر روز از فراز آخرين پله
    تك تك مردم روي زمين را به اسم صد مي كنيم
    و با صداي بلند به آن ها مي گوييم كه دوستتان داريم.
    وراي اين خانه كوچك كه به اندازه زندگي بزرگ است
    پنجره ايست كه رو به پنجره هاي همه دنيا باز مي شود
    ما هر روز از آن پنجره
    براي مردم دنيا سرود شاد زندگي مي خوانيم
    براي پاتريس سياه و خسته در مزارع نيشكر
    براي كاميليا در معدن
    براي كاترين و بچه هايش
    براي متاع كه كاسه آردي را از زن همسايه يكساله قرض ميگيرد
    براي عشق فقيرانه چوپانان بنگله
    وراي اين خانه، اين معبد،
    روزانه ايست كه به خانه خورشيد راه دارد
    ما خورشيد را خواهيم گفت
    تا همراه بهار
    براي كاميليا، براي كاترين، براي متاع،-
    براي عشق فقيرانه چوپانان بنگله طلوع كند.
    خانه كوچك من، خانه خورشيد و بهار است

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  7. #27
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    وهم

    کهکشانها کو زمینم؟
    زمین کو وطنم؟
    وطن کو خانه ام؟
    خانه کو مادرم؟
    مادر کو کبوترانه ام؟
    ...معنای این همه سکوت چیست؟
    من گم شده ام در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟!....
    کاش هرگزآن روز از درخت انجیر پائین نیامده بودم!!
    کاش!

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  8. #28
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    سکوت

    چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
    نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
    نه به حرفی دلی را آلوده
    تنها به شمعی قانعند
    واندکی سکوت......

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  9. #29
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    عقرب عاشق


    دم به کله میکوبد و
    شقیقه اش دو شقه میشود
    بی آنکه بداند
    حلقه آتش را خواب دیده است
    عقرب عاشق.....

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  10. #30
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چشمان من


    شب در چشمان من است
    به سیاهی چشمهایم نگاه کن
    روز در چشمان من است
    به سفیدی چشمهایم نگاه کن
    شب و روز در چشمان من است
    به چشمهای من نگاه کن
    چشم اگر فرو بندم
    جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •