بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 3 از 7 اولیناولین 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 از مجموع 65

موضوع: به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

  1. #21
    mohamadasas آواتار ها
    • 828

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل تحصیل
    gorgan
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اگر از ظلمت ره می ترسی
    چلچراغ نگهم را به تو خواهم بخشید
    روشنائیهای تنم را كه نشان سحرند
    به تو خواهم بخشید
    اگر از دوری ره می ترسی، دستهایم را كه پلی بر روی زمان می بندند
    به تو خواهم بخشید
    اگر از تنگی چشم دگران اگر از حرف كسان می ترسی
    من جدا از دگران به تو خواهم پیوست،
    خویشتن را در تو گم خواهم كرد
    و اگر
    ترس تو از خویشتن است
    من تو را در رگ و هستی خویش و در همه ی ذرات وجودم
    _ كه پر از خواهش توست _
    محو و گم خواهم كرد
    من وفا و تمامی دل عاشق خود را بی بهانه به تو خواهم بخشید
    تا تو از من باشی
    تو بیا
    تو بیا كه اگر آمدنت دیر شود
    و اگر امدنت قصه ی پوچی باشد
    من تو را ای همه خوبی!
    تا دم مرگ نخواهم بخشید

  2. #22
    MAHBOOBEH آواتار ها
    • 1,272

    عنوان کاربری
    مدير باز نشسته بخش گفتگوي آزاد و متفرقه
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    قاصدك غم دارم
    غم آوارگي و در به دري
    غم تنهايي و خونين جگري

    قاصدك واي به من،همه از خويش مرا ميرانند
    همه ديوانه و ديوانه ترم ميخوانند

    مادر من غم هاست
    مهد و گهواره ماتم هاست
    قاصدك دريابم!روحم عصيان زده و درياييست
    آسمان نگهم بارانيست

    قاصدك غم دارم
    غم به اندازه سنگيني عالم دارم

    قاصدك غم دارم
    غم من صحراهاست
    افق تيره او ناپيداست
    قاصدك ديگر از اين پس منم و تنهايي
    و به تنهايي خود در هوس عيسايي
    و به عيسايي خود منتظر معجزه اي غوغايي

    قاصدك حال گريزش دارم
    ميگريزم به جهاني كه در آن پستي نيست
    پستي و مستي و بد مستي نيست
    ميگريزم به جهاني كه مرا ناپيداست
    شايد آن نيز فقط يك روياست
    در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...
    که داشتنش
    جبران تمام نداشتنهاست

  3. #23
    mohamadasas آواتار ها
    • 828

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل تحصیل
    gorgan
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دل ميرود زدستم صاحبدلان خدا را
    دردا كه راز پنهان خواهد شد اشكارا

  4. #24
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
    وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
    امروز چنان مستم از باده ی دوشینه
    تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد
    تا هست ز نیک و بد در کیسه ی من نقدی
    در کوی جوانمردان عیار نخواهم شد
    آن رفت که می رفتم در صومعه هر باری
    جز بر در میخانه این بار نخواهم شد
    از توبه قرّابی بیزار شدم ، لیکن
    از رندی و قلاشی بیزار نخواهم شد
    از دوست به هر خشمی آزرده نخواهم گشت
    وز یار به هر زخمی افکار نخواهم شد
    چون یار من او باشد بی یار نخواهم ماند
    چون غمخورم او باشد غمخوار نخواهم شد
    تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهم
    تا غمخورم او باشد غمخوار نخواهم شد
    چون ساخته ی دردم در حلقه نیارامم
    چون سوخته ی عشقم در نار نخواهم شد
    تا هست عراقی را در درگه او باری
    بر درگه این و آن بسیار نخواهم شد

  5. #25
    MAHBOOBEH آواتار ها
    • 1,272

    عنوان کاربری
    مدير باز نشسته بخش گفتگوي آزاد و متفرقه
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    گوهر خود را به بازار دگر
    بردم و جستم خريدار دگر
    ماندم اندر شهر خود تنها و زار
    شهر ديگر جستم و يار دگر
    واي بر اين گوهر كزين بازار هم
    رفت بايد سوي بازار دگر
    در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...
    که داشتنش
    جبران تمام نداشتنهاست

  6. #26
    mohamadasas آواتار ها
    • 828

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل تحصیل
    gorgan
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    جو عاشق ميشدم گفتم ربودم گوهر مقصود را
    ندانستم كه اين دريا چه موج خون فشان دارد

  7. #27
    MAHBOOBEH آواتار ها
    • 1,272

    عنوان کاربری
    مدير باز نشسته بخش گفتگوي آزاد و متفرقه
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تا با غم عشق تو مرا كار افتاد
    بيچاره دلم در غم بسيار افتاد
    بسيار فتاده بود هم در ره عشق
    اما نه چنين زار كه اين بار افتاد
    سوداي تو را بهانه اي كم باشد
    مدهوش تو را ترانه اي بس باشد
    در كشتن ما چه ميزني تيغ جفا
    ما را سر تازيانه اي بس باشد
    در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...
    که داشتنش
    جبران تمام نداشتنهاست

  8. #28
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بیا به نیک و بد روزگار خنـــده زنیم
    به نقش بندی ناپایدار خنـــده زنیم

    کنون که ما همه بازیچگان تقدیریم
    بیا به نیک و بد روزگار خنـــده زنیم

  9. #29
    MAHBOOBEH آواتار ها
    • 1,272

    عنوان کاربری
    مدير باز نشسته بخش گفتگوي آزاد و متفرقه
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تو بهاري
    نه،بهاران از توست

    از تو ميگيرد وام
    هر بهار اين همه زيبايي را
    در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...
    که داشتنش
    جبران تمام نداشتنهاست

  10. #30
    mohamadasas آواتار ها
    • 828

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل تحصیل
    gorgan
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    حاليا معجزه ي باران را باور كن
    وسخاوت را در چشم چمنزارببين
    و محبت را در روح نسيم
    كه دراين كوچه ي تنگ
    با همين دست تهي
    روز ميلاد اقاقيها را جشن ميگيرد!
    خاك جان يافته است
    تو چرا سنگ شدي؟
    باز كن پنجره را
    وبهاران را باور كن.

صفحه 3 از 7 اولیناولین 12345 ... آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •