رقص خدايان در آسمان
مردم روزگاران پيش از تاريخ همان سان كه خودشان درروي زمين به پايكوبي و دست افشاني بر ميخاستند چنين مي پنداشتند كه خدايشان نيز در آسمان يا در زير زمين ،برقص برميخيزند.
برخي از مردمان روزگار باستان چنين باور داشتند كه اصولا رقصيدن از كارهاي خدايان است و اين آدمي است كه به تقليد از آنان، درروي زمين ،جنبشها و جيت وخيز هاي آنان را تكرار ميكند و اين پندار را سر پرچم يا سنجاق مفرغي ديگري از لرستان كه زمانش به سده هفتم پيش از ميلاد مي رسد، و در مجموعه ج.ل . وينتروپ نگاهداري مي شود،براي ما بازگويي مي كند( پيكره شماره 43)
دراين سر پرچم مفرغي مشبك ،تنديس سه خدايا رب النوع شاخدار نشان داده شده كه خداي ميانين كه پابگاهش از دو تاي ديگر والاترست پا بروي قرص خورشيد و دوتاي ديگر پا بر پشت دو شير غران نهاده،دست بر دست هم مشغول رقصند، تو گويي، بكاربرندگان اين سر پرچم، از اين راه خواستهاند چرخش و گردش خورشيد را در آسمان از خرايان به خاوران( از شرق به غرب) همچون رقصي موزون و سنجيده بيان كرده، نمايش بدهند،بهرسان اين سر پرچم نيز از ديدگاه نمايش جنبههاي خدايي و مذهبي رقص، در ميان مردم ايران زميني ،شايان توجعه و بررسي است.
اينست نمونههايي از رقص در ايران پيش از تاريخ كه نويسنده با بررسيهاي فراوان از روي آثار گوناگوني كه در ين سرزمني پهناور بدست آمده است، گردآورده و درباره آنها به پژوهش پرداخته است، ليك از اين تاريخ تا دوره شاهنشاهي مادها و هخامنشيان،با اينكه بي گمانيم رقص درميان مردم ايران رواج داشته است، افسوس ،نمونه و اثري كه روشنگر اين داستان باشد،بدست نيامده يا نويسنده آنرا نديده است و با اين همه نمونههاي اندك، از ذديده روشن ساختن پيشينه و چگونگي رقص در ايران، بسيار گرانبها و پر ارج است و اميد هست كه در كاوشهاي آينده، نمونهها و نگارهها و تنديسههايي بدست آيد كه بررسي اين رشته از هنر ايرانرا بر پژوهندگان و خواستاران اين زمينه آسان گرداند وتاريخ آنرا روشن تر و كاملتر سازد