چند مطلب جالب و خواندني از سراسر دنيا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[مهندس.كوچولو]

خنثی شدن توطئه بمب گذاری در مشهد

با هوشیاری عوامل انتظامی شهرستان مشهد یک توطئه تروریستی در مشهد خنثی شد.

به گزارش مهر این بمب که در سالروز سوم شعبان ولادت اباعبدالله الحسین (ع) عصر دیروز در محل داروخانه دکتر اخباری در حوالی عبد المطلب جنب درمانگاه بسیجیان کار گذاشته شده بود ، قبل از انفجار با هوشیاری امت حزب الله و حضور به موقع عوامل انتظامی خنثی گردید.

این در حالی است که مراسم تجلیل از پاسداران و ایثارگران این مرکز از ساعت 17 الی 20 در درمانگاه بسیجیان منعقد بود.

تاکنون هیچ گروه تروریستی مسئولیت این بمب گذاری را بر عهده نگرفته است.

[مهندس.كوچولو]

جزئیات بمب گذاری در بانک صادرات کرج

رئیس پلیس کرج جزئیات دقیق چگونگی بمب گذاری در بانک صادرات میدان شهدا این کلانشهر را اعلام کرد.

به گزارش مهر معاونت اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان تهران در نمابر ارسالی خود به کلیه رسانه ها آورده است: سرهنگ ناصر اصلانی اظهار داشت: صبح امروز فردی ناشناس طی تماس تلفنی به یکی از شعبات بانکهای دولتی در میدان شهدا کرج به مدیر این شعبه اعلام کرد که بمبی در آن مکان جا سازی شده است که در صورت عدم واریز پول به شماره حساب وی این بمب منفجر می شود.

وی افزود: با توجه به اینکه فرد ناشناس از باجه تلفن کارتی تماس گرفته بود و شماره ای از وی بر روی تلفن درج نشده بود، پس از چند دقیقه صحبت با مدیر بانک دستپاچه شد و بدون ارائه شماره حساب برای واریز پول و مقدار مورد تقاضا از ادامه تماس خودداری و تلفن را قطع کرد.

این مسئول خاطرنشان کرد: رئیس بانک صادرات شعبه میدان شهدا طی تماس با 110 مرکز فوریتهای پلیسی، ماموران پلیس را در جریان حادثه و بمب گذاری در بانک قرار داد که بلافاصله تیم ماموران چک و خنثی بمب فرماندهی انتظامی کرج به محل مورد نظر اعزام شدند و پس از قرار گرفتن در جریان حادثه، تمامی کارمندان و مشتریان بانک را به بیرون هدایت کردند.

اصلانی بیان داشت: پس از جستجو ماموران کیف سامسونتی را زیر صندلی مشتریان پیدا کردند که بعد از باز کردن آن، تنها یک دستگاه تایم سنج و خمیر بمب در آن بود.

فرمانده انتظامی کرج عنوان کرد: پس از انتقال و بررسی کلیه محتویات کیف به فرماندهی، مشخص شد که وسایل داخل کیف قابلیت انفجار نداشته است.

وی متذکر شد: فرد بمب گذار هنوز شناسایی نشده است

[مهندس.كوچولو]

اخبار حوادث : خبرداغ : انهدام شبکه بین المللی قاچاق زنان در دوبی

پلیس امارات متحده عربی، یک شبکه بین المللی قاچاق انسان را متلاشی و چند مجرم را بازداشت کرد. به گزارش ایسکانیوز یک زن فقیر اروپایی تبار که در «دوبی» از چنگ قاچاقچیان انسان گریخته بود، با سر و صورت خونین سراغ پلیس رفت و مخفیگاه آنان را لو داد.وی گفت؛ در اروپا با پیشنهاد وسوسه انگیزی برای کار در رستوران های «دوبی»
رو به رو شدم اما نمی دانستم با پای خودم به تله تبهکاران می افتم. وقتی قدم به خاک امارات گذاشتم، شمار زیادی از زنان و دختران را دیدم که مثل خودم در دام افتاده و در اختیار سران شبکه های فساد و فحشا قرار گرفته بودند. ماموران با دریافت این شکایت، عملیات ضربتی را در دستور کار خود قرار دادند و با محاصره پاتوق تبهکاران، شماری از آنان را دستگیر کردند. گروهی از زنان فریب خورده نیز نجات یافتند و جزئیات فعالیت های شبکه قاچاق را فاش کردند.

[مهندس.كوچولو]

سارق حرفه یی در نقش پستچی



یک پستچی قلابی که با سوءاستفاده از اعتماد مردی مسن وارد خانه او شده و پول هایش را ربوده بود از سوی پلیس تحت تعقیب قرار گرفت.
روز گذشته مردی مسن به دادسرای ناحیه شش تهران رفت و از سرقت پول هایش توسط یک پستچی قلابی خبر داد.
او که در این ماجرا یک میلیون تومان متضرر شده است به بازپرس مومن رئیس شعبه دوم دادسرا گفت؛ هفته گذشته یکی از دوستانم از شهرستان یک بسته پستی برایم فرستاد. چند روز گذشت و این بسته به دستم نرسید تا اینکه دو روز قبل بالاخره یک پستچی زنگ خانه را زد و گفت بسته یی را برایم آورده است. وقتی نزد او رفتم، گفت باید مبلغی بابت کارمزد بپردازم. من هم چون از یک سو پولی همراهم نبود و از طرفی پستچی جوان خسته به نظر می رسید او را به داخل خانه دعوت کردم. پستچی که به خاطر گرمی هوا تشنه بود از من آب خواست و من هم به آشپزخانه رفتم اما وقتی برگشتم او از خانه ام رفته بود. این ماجرا کمتر از یک دقیقه طول کشید و من فکر نمی کردم در این مدت اتفاق خاصی افتاده باشد ولی وقتی دیدم کیف دستی ام که روی میز بود درش باز است، حساس شدم و آن را کنترل کردم و دیدم یک میلیون تومان پولی که داخل آن بود مفقود شده است. با توجه به اینکه پیش از حضور پستچی در خانه پول ها سر جایش بود شک ندارم او آن مبلغ را ربوده است.
این مرد ادامه داد؛ دیروز بالاخره پس از چند روز بسته پستی که دوستم برایم فرستاده بود به دستم رسید و فهمیدم مردی که روز قبل تحت عنوان پستچی به خانه ام آمده بود مامور قلابی بوده و فقط قصد داشته از خانه ام سرقت کند.با ثبت این اظهارات، بازپرس پرونده تحقیقات خود را برای روشن شدن ماجرا آغاز کرد. همچنین از آنجا که احتمال دارد سارق پول های مرد مسن از افراد دیگری نیز با این شگرد دزدی کرده باشد ماجرا به پلیس آگاهی گزارش شد تا تحقیقات بیشتری در این باره انجام شود. بازپرس مومن ضمن اعلام این خبر گفت؛ متاسفانه یکی از شگردهای متداول تبهکاران استفاده از عناوین ماموران اداره های دولتی است. آنها با در نظر گرفتن این موضوع که مردم به ماموران اداره های دولتی اطمینان کامل دارند این ترفند را بهترین راه برای فریب دادن شهروندان و سرقت اموال شان می دانند. در این میان کوتاهی برخی شهروندان نیز زمینه را برای افراد شیاد مهیا می کند که امیدواریم این مساله نیز با ارائه آموزش های لازم حل شود.هم اکنون تحقیقات برای شناسایی و به دام انداختن پستچی قلابی ادامه دارد

[مهندس.كوچولو]

عملیات آزادی دو گروگان در ۴۸ ساعت
اخبار - اخبار حوادث

رئیس پلیس آگاهی استان سیستان و بلوچستان از انجام سه عملیات آزادی گروگان طی دو روز پایان هفته گذشته در شهرستان زاهدان خبر داد.
به گزارش ایسنا، سرهنگ محسن عطار گفت؛ ماموران پلیس آگاهی استان سیستان و بلوچستان موفق شدند با تلاش و کار شبانه روزی طی سه عملیات آزادی گروگان در شهرستان زاهدان سه آدم ربا را دستگیر و دو گروگان را آزاد کنند.رئیس پلیس آگاهی استان سیستان و بلوچستان در خصوص این گروگانگیری ها بیان کرد؛ آدم ربایان به دلیل اختلافات مالی دو جوان ۱۶ساله و ۲۰ساله را به گروگان گرفته بودند که با تحقیقات گسترده هر دو بدون پرداخت هیچ گونه وجهی آزاد شدند

[مهندس.كوچولو]

اخبار حوادث : دستگیری سارقان ۷۰ هزار دلاری

اعضای یک شبکه گسترده کیف قاپی که بعد از ربودن کیف مدیرعامل یک فدراسیون ورزشی تحت تعقیب قرار گرفته بودند بعد از دو سال بازداشت شدند.
عملیات پلیس برای شناسایی اعضای این گروه ۲۲ نفره خردادماه سال ۸۶ آغاز شد و سرانجام بعد از گذشت این مدت همه متهمان به دام افتادند و از نقش خود در باند سرقت پرده برداشتند.روز ۲۳ خردادماه سال ۸۶ مسوول امور مالی یک فدراسیون ورزشی برای تهیه ارز به منظور اعزام ورزشکاران به خارج از کشور به یک صرافی مراجعه کرد. او پس از خروج از مغازه طعمه سارقان شد و دو موتورسوار کیف دستی وی را که حاوی ۷۰ هزار دلار، پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان تراول چک، چهار دسته چک، یک پاسپورت، چهار دفترچه پس انداز ارزی و ریالی، کارت خودرو و تعدادی اسناد و مدارک دیگر بود، ربودند. مالباخته پس از این سرقت در پلیس آگاهی تهران شکایتی را تنظیم کرد اما نتوانست در چهره نگاری مردان موتورسوار به ماموران کمک کند.
او گفت دزدی چنان سریع اتفاق افتاد که نتوانست چهره سارقان را ببیند. نداشتن هیچ سرنخی از کیف قاپان شناسایی آنها را با مشکل مواجه کرد و با وجود دادیار هاشمیان رئیس شعبه اول دادیاری دادسرای ناحیه ۲۷، کارآگاهان نتوانستند تحقیقات را پیش ببرند تا اینکه چند روز بعد شاکی دوباره به پلیس آگاهی رفت و گفت سارقان اسناد و مدارکش را در خیابانی حوالی محل سرقت رها کرده اند و او آنها را پیدا کرده اما از پول ها خبری نیست.کارآگاهان که تنها راه نزدیک شدن به متهمان را ردیابی چک های مسروقه می دانستند از بانک ها استعلام گرفتند و متوجه شدند تعداد زیادی از تراول چک های غارت شده در بانک های مختلف نقد شده و آورنده آنها افراد گوناگون بوده اند. ردیابی تک تک این اشخاص فاش کرد هویت همگی آنان جعلی و آدرس های اعلام شده واهی است. به این ترتیب کار پلیس دشوارتر از پیش شد و این بار افسران مبارزه با کیف قاپی ترفند تازه یی را طرح ریزی کردند و با مرور فیلم های ضبط شده توسط دوربین مداربسته بانک ها تصویر تمامی نقدکنندگان چک ها را به دست آوردند. این کار اگرچه زمانبر بود و حصول نتیجه را تا سال ۸۷ به تعویق انداخت اما توانست مفیدترین راهکار برای افشای هویت سارقان باشد.
کارآگاهان پس از آنکه تصاویر موجود را با آلبوم عکس مجرمان سابقه دار تطبیق دادند موفق شدند یک نفر از آنها را که پسری ۱۸ساله به نام مجید بود، شناسایی کنند. این جوان به رغم سن کمش یک کیف قاپ حرفه یی و شناخته شده محسوب می شد که سه بار در سال های ۸۴، ۸۶ و ۸۷ به جرم کیف قاپی و سرقت لوازم خودرو دستگیر شده بود. کارآگاهان بعد از آنکه از نقش مجید در سرقت ۷۰ هزار دلاری مطمئن شدند به جست وجوی وی پرداختند و بالاخره در روز ۷ بهمن ماه سال گذشته توانستند او را در ایستگاه مترو شهدا بازداشت کنند.با دستگیری مجید کارآگاهان اولین مانع را برای انهدام باند بزرگ کیف قاپی پشت سر گذاشتند و از زبان او نام جوان ۲۴ساله یی به نام مهدی را شنیدند که از اعضای گروه بود. مهدی تا روز ۱۸ خردادماه آزادانه در شهر پرسه می زد اما در این روز هنگامی که برای انجام کاری به خیابان اتابک رفته بود خود را در دام پلیس دید. او نیز در بازجویی ها حرف های متهم اول را تکرار کرد و گفت؛ به روش های مختلف و با پرسه زدن جلوی بانک ها، صرافی ها و سایر اماکن تجاری اقدام به دزدی می کرده است.
او توضیح داد؛ ۷۰ هزار دلار مسروقه را به مبلغ ۱۲ میلیون تومان به سه مالخر فروخته و دو لپ تاپ و طلا و جواهراتی را که از چند دزدی دیگر به دست آورده است به مردی دیگر در جنوب تهران واگذار و پول کمی بابت آن دریافت کرده است. اظهارات مهدی به دستگیری مالباختگان انجامید و پس از آن کارآگاهان به عملیات گسترده خود ادامه دادند تا آنجا که به گفته سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران، ۲۲ عضو باند به دام افتادند. هر یک از این متهمان وظیفه یی را برعهده داشتند. چند تن از آنان دزدی ها را انجام می دادند، گروهی دیگر چک های مسروقه را نقد می کردند و عده یی نیز مسوول فروش یا نگهداری اموال مسروقه بودند. بازجویی از این تبهکاران برملا کرد آنها سرقت های متعددی را انجام داده اند و ارزش اموال غارت شده توسط آنها به ۳۰۰ میلیون تومان می رسد. متهمان اعتراف کردند با بخشی از پول به چنگ آورده، چندین دستگاه خودرو خریده اند. بنا بر این گزارش در حال حاضر سارقان در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد

[مهندس.كوچولو]

اخبار حوادث : سفر بدون اجازه، انگیزه جنایت خانوادگی

مرد شیرازی که به فرزندکشی در دوئل خانوادگی متهم است در نخستین بازجویی ادعای عجیبی را مطرح کرد. رسیدگی به این پرونده از بامداد چهارشنبه گذشته به دنبال تیراندازی در یکی از خانه های «رکن آباد» شیراز آغاز شد. در جریان این درگیری دو پسر و عروس خانواده به پدر شلیک و مرد میانسال نیز به سوی آنها تیراندازی کرده و یکی از فرزندان خود را کشته بود.
مرد ۵۶ساله که ابتدا توان صحبت کردن نداشت دیروز بعد از بهبودی نسبی گفت؛ چند روز پیش پسرم و عروسم بدون اجازه من به اصفهان سفر کردند و من به شدت عصبانی شدم. وقتی از مسافرت برگشتند سراغ شان رفتم و گفتم چرا از من اجازه نگرفته اند که توجهی نکردند. من هم در اوج خشم، سلاح به دست گرفتم و به این ترتیب درگیری شروع شد. این پرونده در شعبه ۱۷ دادسرای امور جنایی شیراز تحت رسیدگی است و کارآگاهان به بررسی ادعای پدر جنایتکار ادامه می دهند

[مهندس.كوچولو]

اخبار حوادث : قاتل اسیدپاش قصاص می شود


پسر جوانی که با پاشیدن اسید به دختر مورد علاقه اش باعث مرگ او شده بود، از سوی هیات قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد. این پسر که رضا نام دارد زمانی که متوجه شد دختر مورد علاقه اش سارا دیگر نمی خواهد به ارتباطش با او ادامه دهد با اسید به وی حمله کرد و او را به قتل رساند. رضا بعد از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد و گفت؛ من قصد نداشتم سارا را بکشم. فقط می خواستم او را بترسانم. من به او علاقه زیادی داشتم اما مدتی بود سارا دیگر به من اهمیتی نمی داد و خودش را از من مخفی می کرد.
وی ادامه داد؛ روز حادثه به اتفاق دوستم به سمت خانه سارا رفتیم. من مقداری اسید تهیه کرده بودم. منتظر او شدیم تا بیاید. سپس به سمتش رفتم و ظرف اسید را جلوی پایش به زمین کوبیدم. او یکدفعه گفت سوختم و بعد من و دوستم فرار کردیم. البته دوستم نمی دانست من قصد دارم به سمت سارا اسید بپاشم. خودم هم فقط می خواستم او را بترسانم اما سارا کشته شد.
با تشکیل جلسه محاکمه برای رضا و همدستش هیات قضات شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران از دو متهم خواستند از خود دفاع کنند. رضا یک بار دیگر گفته هایش را تکرار کرد و مدعی شد قصد قتل نداشته است. همدستش نیز ادعا کرد از نیت رضا بی خبر بوده است. با این حال با توجه به اینکه کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند علت قطعی مرگ سارا تنفس گاز اسید بوده، رضا با درخواست اولیای دم سارا به قصاص و همدستش به جرم معاونت به پنج سال حبس محکوم شد

[مهندس.كوچولو]

اخبار حوادث : مجازات دو زن شوهرکش

دیوان عالی کشور مجازات دو زن را که در اقدامی جداگانه همسران خود را به قتل رسانده بودند، تایید کرد.
یکی از این زنان زهره نام دارد. او سال گذشته به جرم قتل همسرش محاکمه و به پرداخت دیه محکوم شد. زهره متهم است دو سال پیش همسرش را با ضربه چاقو حین درگیری به قتل رسانده است. او بعد از بازداشت مدعی شد شوهرش می خواست او را بکشد که حین درگیری چاقو به خودش اصابت کرد.
این متهم در جلسه محاکمه یی که در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد در دفاع از خود گفت؛ اتهام قتل عمد را قبول ندارم. من شوهرم را نکشتم البته ما همیشه باهم درگیری داشتیم. علیرضا خیلی مرا کتک می زد.
دو روز قبل از حادثه من و علیرضا باز با هم دعوا کردیم. او مرا به اتاق برد و کتکم زد. آنقدر مرا زیر مشت و لگد خود گرفت که مجبور شدم برای دفاع از خودم چاقوی میوه خوری را که روی میز بود بردارم و جلوی خودم بگیرم. چاقو با بدنش تماس پیدا کرد و شکم علیرضا خون آلود شد. البته زخم خیلی سطحی بود حتی به بخیه هم نرسید و من خودم آن را پانسمان کردم. وی ادامه داد؛ ما با هم صحبت نمی کردیم. روز حادثه من داشتم تلفنی با مادرشوهرم در مورد اختلافم با علیرضا حرف می زدم که شوهرم این صحبت ها را شنید و عصبانی شد و به من اعتراض کرد که چرا موضوع را به مادرش می گویم. بلافاصله گوشی را قطع کردم. علیرضا فریاد زد و من بی تفاوت به سمت آشپزخانه رفتم تا غذا را آماده کنم. علیرضا به طرفم آمد و در حالی که نزدیک اجاق گاز بودم مرا هل داد و سرم را به دیوار کوبید. وقتی برگشت من هم او را هل دادم. علیرضا صندلی آشپزخانه را برداشت و به کمرم کوبید بعد چاقویی برداشت و به طرفم گرفت. خیلی ترسیده بودم.
فریاد زدم و از علیرضا خواهش کردم مرا نزند. او نوک چاقو را برگرداند و با دسته آن پشت سر هم به سرم ضربه می زد. دردم گرفته بود. دنبال راهی بودم که از دست او فرار کنم. من هم چند ضربه مشت به وی زدم و بعد فرار کردم. علیرضا چاقو را همان جا به زمین انداخت و دنبال من دوید. همان طور که لابه لای مبل ها می دویدم شوهرم چاقوی دوم را از روی اوپن آشپزخانه برداشت و به طرفم آمد. مرا هل داد و روی یکی از مبل ها افتادم. نمی دانم چه شد که علیرضا پایش به دسته مبل گیر کرد و روی من افتاد. بالش مبل را روی خودم گرفتم که ضربه یی به من وارد نشود. زهره در حالی که به شدت گریه می کرد، ادامه داد؛ من دست و پا می زدم تا از خودم دفاع کنم. مطمئن بودم علیرضا می خواهد مرا با چاقو بزند. حتی جای چند ضربه یی را که به بالش برخورد کرده بود به پلیس نشان دادم. در آن لحظات علیرضا چاقو را برگرداند که با دسته اش به سرم بزند. زمانی که من دست و پا می زدم یکدفعه او فریاد کشید. بعد بلند شد و در حالی که خون لباسش را گرفته بود بیرون رفت و در حیاط به زمین افتاد.
زهره بعد از محاکمه و به رغم اینکه اولیای دم برای وی تقاضای قصاص کرده بودند از سوی هیات قضات در قتل عمد مجرم شناخته نشد و هیات قضات او را به اتهام قتل غیرعمد به پرداخت دیه یک مرد مسلمان محکوم کردند.
با ابلاغ این حکم به اولیای دم، مادرشوهر زهره به رای اعتراض کرد اما دیوان عالی کشور با بررسی پرونده اعتراض را وارد ندانست.
در دومین پرونده، حکم ۱۵ سال حبس زنی به نام زهرا که با همدستی سه مرد شوهرش را به قتل رسانده بود از سوی دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت.
این زن متهم است بعد از برقراری رابطه با مردی به نام حسین شوهرش را به قتلگاه فرستاده و حسین به اتفاق دو برادر دیگر او را کشته اند. هرچند هیچ کدام از متهمان اتهام خود را نپذیرفتند اما هیات قضات آنها را مجرم شناختند. مطابق آنچه در کیفرخواست این چهار متهم آمد بود آنها با نقشه قبلی ایرج را به قتلگاه کشانده و او را کشته و سپس جسدش را آتش زده اند.
متهم ردیف اول این پرونده در جلسه محاکمه گفت؛ ماجرا از این قرار بود که من میوه فروشی دوره گرد در منطقه مسعودیه بودم و چون در همسایگی خانه زهرا زندگی می کردم او را می شناختم. بعد از چندین بار صحبت با او آشنا شدم و زهرا چند بار به خانه من آمد. مهدی- یکی دیگر از متهمان- هم خدمتی من بود و او هم به منزل ما رفت و آمد داشت و به واسطه من با خواهر مقتول آشنا شد و با وی رابطه برقرار کرد. ما چندین بار به اتفاق هم به فرحزاد رفتیم اما بعد از آن دیگر حاضر نشدم به رابطه ام با زهرا ادامه دهم، چون او شوهر داشت. هرچند زهرا به من گفته بود همسرش خیلی او را اذیت می کند و کتکش می زند، من تصمیم داشتم این رابطه را پایان دهم اما ارتباط مان ادامه پیدا کرد .یک روز زهرا با من تماس گرفت و در حالی که گریه می کرد، گفت شوهرش کراک کشیده و در حالی که دوستانش در خانه بودند وی را به شدت کتک زده است. این زن به من گفت می خواهد شوهرش را تحویل پلیس دهد و از این طریق او را تنبیه کند. برای انجام این کار از من کمک خواست ولی من کسی را نمی شناختم.
همان روز وقتی مهدی و برادرش احسان ماجرا را فهمیدند، گفتند فردی را می شناسند که می تواند کاری کند ایرج توسط پلیس دستگیر شود. آنها با چند نفر از دوستان شان صحبت کردند، اما هیچ کس حاضر به همکاری نشد. بعد از این ماجرا یک روز با من تماس گرفتند و خواستند ۴۰ هزار تومان پول برایشان ببرم. من هم این کار را کردم. مهدی و احسان به اندازه ۴۰ هزار تومان کراک خریداری کردند تا در جیب ایرج بگذارند و تحویل پلیس دهند. متهم در ادامه گفت؛ روز حادثه حدود ساعت ۷ بعدازظهر به پیشنهاد مهدی و احسان مقابل خانه ایرج رفتیم. قرار شد زهرا به بهانه یی شوهرش را به خارج از خانه بفرستد و مهدی و احسان کاری کنند که وی دستگیر شود. آن روز مهدی، ایرج را سوار خودرواش کرد و او را به قتل رساند و جسدش را آتش زد. من اصلاً در جریان نبودم. بعد از پایان جلسه محاکمه حسین به قصاص، زهرا به ۱۵ سال حبس و مهدی و احسان نیز به حبس محکوم شدند. این حکم نیز دیروز از سوی دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت.

[مهندس.كوچولو]

اخبار حوادث : همسرکشی در دفتر ازدواج و طلاق

جنایت در دفتر ازدواج و طلاق تنها پرونده یی نبود که دیروز کارآگاهان جنایی را از محل کار خود بیرون کشاند. آنها مجبور شدند در کنار رسیدگی به این پرونده تلاش خود را برای رازگشایی از قتل یک زوج سالخورده آغاز کنند و برای دستگیری دو قاتل فراری نیز دست به کار شوند.
ساعت ۱۲ ظهر روز شنبه گزارشی تلفنی، افسران ویژه قتل تهران را به تکاپو انداخت. آنها باخبر شدند در یک دفتر ازدواج و طلاق در حوالی میدان جامی جنایتی رخ داده و زنی ۲۲ساله به نام اکرم جان باخته است. کارآگاهان و محمدحسین شهریاری بازپرس جنایی وقتی به محل حادثه رسیدند، فهمیدند اکرم در دفترخانه با ضربه چاقوی شوهر۳۰ ساله اش مجروح و بعد از انتقال به بیمارستان تسلیم مرگ شده است. بازداشت همسر مقتول ۲۲ ساله برای پلیس کار دشواری نبود و ماموران توانستند در همان ساعات اولیه کریم را دستگیر کنند.
این مرد در حضور پدرزن خود و کارکنان محضرخانه مرتکب جنایت شده بود و هیچ راهی برای شانه خالی کردن از زیر بار اتهام نداشت، برای همین به جای طفره رفتن ترجیح داد سطرهای برگه بازجویی را سریع تر پر کند. او در اعترافاتش نوشت؛ من و اکرم هفت سال پیش با هم ازدواج کردیم و چهار سال قبل صاحب پسری شدیم. دو سال قبل من با پسرم به افغانستان رفتم و اکرم در ایران ماند. حدود یک ماه قبل وقتی به کشور برگشتم متوجه شدم همسرم به من خیانت کرده است به همین دلیل در دادگاه خانواده پرونده یی تشکیل دادم تا از اکرم جدا شوم. در این مدت کشمکش های بین ما ادامه داشت تا اینکه ظهر امروز- روز شنبه- برای ثبت طلاق به دفترخانه رفتیم. در آنجا بین من و پدرزنم مشاجره یی درگرفت و زمانی که اکرم پای خودش را وسط کشید عصبی شدم و با چاقو ضربه یی به او زدم که منجر به مرگ وی شد.
بازجویی از مرد ۳۰ساله تا دیروقت ادامه پیدا کرد و کارآگاهان تازه او را روانه بازداشتگاه کرده و دنبال فرصتی برای استراحت بودند که گزارش جدیدی به آنان داده شد. عقربه های ساعت روی ۱۱ ایستاده بود که افسرنگهبان کلانتری عباس آباد از همکاران خود خواست به یک آپارتمان در حوزه استحفاظی او بروند و درباره یک جنایت مرموز به تفحص بپردازند. قربانیان این جنایت زوج ۸۵ و ۷۵ساله یی به نام های ناصر و شوکت بودند که در خانه خود توسط قاتل یا قاتلان به کام مرگ فرورفته بودند. کارآگاهان وقتی آپارتمان آنها را بازرسی کردند مطمئن شدند این قتل با انگیزه سرقت به وقوع پیوسته است چراکه به هم ریختگی اسباب و اثاثیه منزل گواه تلاش جانی یا جانیان برای یافتن اشیای ارزشمند دو قربانی بود. مفقود شدن مقداری طلا و مبلغی پول نقد نیز نشان می داد عامل یا عاملان جنایت به هدف خود دست یافته اند.
در همان حال که متخصص کشیک پزشکی قانونی فرم مخصوص بازرسی جنازه ها را تکمیل و یادداشت می کرد این زوج با ضربات چاقو از پا درآمده اند، افسران تحقیق در قالب دو گروه به پرس و جو از فرزندان و همسایگان مقتولان پرداختند. اولاد ناصر و شوکت گفتند از ساعت ۱۱ صبح جمعه از پدر و مادرشان بی خبر بودند اما اهالی ساختمان شهادت دادند این زن و شوهر را تا ساعت ۱۹ شنبه یعنی حدود چهار ساعت پیش از کشف اجساد دیده اند. این گفته ها به جز تعیین محدوده زمان وقوع قتل کمک دیگری به پلیس نکرد و جنازه ها در حالی در کاور سورمه یی رنگ پزشکی قانونی جای گرفت که سرنخ زیادی از قربانگاه به دست نیامده بود. تحقیقات کارآگاهان برای رازگشایی از این جنایت هنوز هم ادامه دارد و بازپرس شهریاری مسوول رسیدگی به پرونده معتقد است متهم یا متهمان از پیش شوکت و ناصر را می شناختند و مطمئن بودند آنها در خانه پول و طلا نگه می دارند، برای همین وارد آنجا شدند و چون می ترسیدند بعدها توسط زوج سالخورده شناسایی و به پلیس معرفی شوند، آن دو را به قتل رساندند.
● دستگیری قاتلان فراری
روز شنبه برای افسران ویژه قتل از زاویه یی دیگر روز موفقیت هم محسوب می شد. آنها البته توانستند متهمی را بازداشت کنند که از شش سال پیش توانسته بود خودش را از دید آنان پنهان کند. بهار سال ۸۲ پیکر بی جان مردی ۳۰ ساله به نام مهدی در خانه مجردی اش در جنوب غرب تهران پیدا شد. این مرد هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود و تمام شواهد نشان می داد قتل توسط همخانه ۳۳ساله او به نام محمد انجام شده است.
همسایه های این دو جوان حرف زیادی برای گفتن نداشتند و فقط تاکید کردند از رفت و آمد مردان و زنان غریبه به این خانه مجردی به تنگ آمده بودند.اگرچه از همان لحظات اولیه وقوع قتل محمد تحت تعقیب قرار گرفت، اما متهم توانست همه رد پاهایش را از بین ببرد و تلاش بهروز هنرمند بازپرس پرونده و کارآگاهان را بی نتیجه بگذارد. اما اخیراً اخباری به گوش می رسید که نشان می داد خانواده مرد فراری در شمال کشور زندگی می کنند. به این ترتیب بعد از گذشت شش سال، تحقیقات بار دیگر از سرگرفته شد و بالاخره محمد روز شنبه بازداشت شد. او اتهام قتل هم خانه یی خود را قبول کرد و گفت بر سر رفت و آمد دوستانش به خانه مجردی با مهدی درگیر شد و او را کشت.در پی اعترافات این مرد وی راهی بازداشتگاه شد تا باقی روزهای عمرش را در کنار عامل جنایت در دفتر ازدواج و طلاق بگذراند.
قاتل فراری دیگری که نخستین روز هفته جاری بازداشت شد، متهم اصلی نزاع بر سر نصب تابلوی تبلیغاتی است. این جنایت ساعت ۱۰ شامگاه ۲۱ تیرماه در جریان یک نزاع دسته جمعی در خانی آباد نو به وقوع پیوست.
صاحب یک مغازه قصد داشت تابلوی تبلیغاتی حراج نصب کند که با کاسب همسایه خود درگیر شد و این دعوا خیلی زود وسعت گرفت به گونه یی که ۴۱ نفر در آن مداخله کردند و ماموران کلانتری ۱۵۲ فقط با شلیک تیر هوایی و گاز اشک آور توانستند به غائله پایان دهند. بعد از خاتمه دعوا پیکر نیمه جان جوان ۲۵ساله به بیمارستان بهارلو منتقل شد و ۳۹ شرکت کننده نزاع بازداشت شدند. پس از مرگ جوان مجروح تک تک متهمان توسط حسین اصغرزاده بازپرس ویژه قتل تحت بازجویی قرار گرفتند و همگی پسری ۲۹ ساله به نام قهرمان را به عنوان قاتل معرفی کردند. قهرمان در میان بازداشت شدگان نبود و توانسته بود از مهلکه بگریزد برای همین تحقیقات وسیعی آغاز شد تا وی به دادسرا تحویل داده شود. این تلاش ها شامگاه شنبه با پیدا شدن محل اختفای وی به ثمر نشست و متهم هنگامی که مشغول استراحت بود، دستگیر شد. بازجویی از قهرمان به زودی آغاز خواهد شد.