بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 29 از 119 اولیناولین ... 1927282930313979 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 281 تا 290 از مجموع 1187

موضوع: کافه شعر<<

  1. #281
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دعـای آمـدنت بر زمـان دگر سـخت است
    توان چــیدن اشـکت در ایـــن گذر سخت است

    به اوج غـربت چشمت که میکنم نــظری
    زمنتـــظر شــدگانت، چنــین خبـــر سخت است

    دگر به دیده ی هر کس به منظری مـانی
    چــنان که روی تــو دیگر عـزیزتر سخت است

    دراین سکوت شبانه دلی برای تو نیست
    دلـی که با تــو نبـــاشد در او قمـر سخت است

    براین خـدای غم آلود خود که می نگرم
    به جز خــدا چه بـگویم به دیــده تَر سخت است

    صــدای پـای تو حـرف نگفتـــه ای دارد
    چرا که این غم هجرت به هر نظر سخت است

    به آسمـــان تو پـــرواز می کنم لیــــکن
    برای پر گشــودن ِمـرغِ ِ بُـریده پَر سخت است

    در این حوالی ظلمت، کِه مــرغ دل دارد
    که مــاجرای صــداقت، دراو بصـر سخت است

    برای چهره ی در هم کشیده ام خواندی
    ازاین غبارحجاب است چون سحر سخت است


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  2. #282
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    شب سردي است ، و من افسرده.
    راه دوري است ، و پايي خسته.
    تيرگي هست و چراغي مرده.

    مي كنم ، تنها، از جاده عبور:
    دور ماندند ز من آدم ها.
    سايه اي از سر ديوار گذشت ،
    غمي افزود مرا بر غم ها.

    فكر تاريكي و اين ويراني
    بي خبر آمد تا با دل من
    قصه ها ساز كند پنهاني.

    نيست رنگي كه بگويد با من
    اندكي صبر ، سحر نزديك است:
    هردم اين بانگ برآرم از دل :
    واي ، اين شب چقدر تاريك است!

    خنده اي كو كه به دل انگيزم؟
    قطره اي كو كه به دريا ريزم؟
    صخره اي كو كه بدان آويزم؟


    مثل اين است كه شب نمناك است.
    ديگران را هم غم هست به دل،
    غم من ، ليك، غمي غمناك است


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  3. #283
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اي نشسته درخيال من، فراموشم مكن

    با فراموشي و تنهايي، هم آغوشم مكن

    زندگاني مي كنم چون شعله با خود سوختن

    زنده ام با سوز و ساز خويش، خاموشم مكن

    مي تراود تا شراب بوسه از جام لبت

    از شراب تلخ تنهايي قدح نوشم مكن

    دودم و از شعله دارم دامني رنگين به بار

    اين شرر از من مگير از نو سياه پوشم مكن

    چون صبا در جستجو خود به هر سويم مكش

    همچو گيسوي سياهت خانه بر دوشم مكن

    اين دل درد آشنا را در شرار غم بسوز

    هر چه مي خواهي بكن اما فراموشم مكن


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  4. #284
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    یک شبی مجنون نمازش را شکست
    بی وضو در کوچه لیلا نشست

    عشق آن شب مست مستش کرده بود
    فارغ از جام الستش کرده بود

    سجده ای زد بر لب درگاه او
    پر زلیلا شد دل پر آه او

    گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
    بر صلیب عشق دارم کرده ای

    جام لیلا را به دستم داده ای
    وندر این بازی شکستم داده ای

    نشتر عشقش به جانم می زنی
    دردم از لیلاست آنم می زنی

    خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
    من که مجنونم تو مجنونم مکن

    مرد این بازیچه دیگر نیستم
    این تو و لیلای تو ... من نیستم

    گفت: ای دیوانه لیلایت منم
    در رگ پیدا و پنهانت منم

    سال ها با جور لیلا ساختی
    من کنارت بودم و نشناختی

    عشق لیلا در دلت انداختم
    صد قمار عشق یک جا باختم

    کردمت آوارهء صحرا نشد
    گفتم عاقل می شوی اما نشد

    سوختم در حسرت یک یا ربت
    غیر لیلا برنیامد از لبت

    روز و شب او را صدا کردی ولی
    دیدم امشب با منی گفتم بلی

    مطمئن بودم به من سرمیزنی
    در حریم خانه ام در میزنی

    حال این لیلا که خوارت کرده بود
    درس عشقش بیقرارت کرده بود

    مرد راهش باش تا شاهت کنم
    صد چو لیلا کشته در راهت کنم .


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  5. #285
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    عشق یعنی یک تبسم یک نگاه

    پاک کن از زندگی اندوه آه

    عشق یعنی آرزوی یک وصال

    آرزوی یک وصال بی زلال

    عشق یعنی فرصت تابندگی

    عشق یعنی راز و سفر زندگی

    عشق یعنی سوختن در یک قفس

    ساختن با شعله ها در هر قفس

    عشق یعنی زندگی از سر بگیر

    دردت از آلاله بر پر بگیر...


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  6. #286
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    از مرز خوابم می گذشتم،
    سایه ی تاریک یک نیلوفر
    روی همه ی این ویرانه فرو افتاده بود.
    کدامین باد بی پروا
    دانه ی این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟

    در پس درهای شیشه ای رویاها،
    در مرداب بی ته آیینه ها ،
    هر جا که من گوشه ای از خودم را مرده بودم
    یک نیلوفر روییده بود.
    گویی او لحظه لحظه در تهی من می ریخت
    و من در صدای شکفتن او
    لحظه لحظه خودم را می مردم.

    بام ایوان فرو می ریزد
    و ساقه ی نیلوفر برگرد همه ی ستون ها می پیچد.
    کدامین باد بی پروا
    دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟
    نیلوفر رویید ،
    ساقه اش از ته خواب شفافم سر کشید.
    من به رویا بودم ،
    سیلاب بیداری رسید.
    چشمانم را در ویرانه ی خوابم گشودم:
    نیلوفر به همه ی زندگی ام پیچیده بود.
    در رگ هایش ، من بودم که می دویدم.
    هستی اش در من ریشه داشت،
    همه ی من بود.
    کدامین باد بی پروا
    دانه ی این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  7. #287
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    امشب سکوت جنگل دل داد می کشد

    از لابه لای قافیه فریاد می کشد

    بی تیشه کوه کن شده با دل نوشته ها

    اینگونه جور تیشه ی فرهاد می کشد

    اخلاقیات حک شده بر پشت گوشها

    دیوارها -کشنده تر از مرگ موش ها

    با چشم های خیره مرا فحش می دهند

    سگ پرسه می زنند به دورم کلاغ ها

    در برگ ریز سرد - و تاریک باغ ها

    انگار بوی مُردِه ی ِ مَردی چشیده اند

    تاریک می کشند جهان بی چراغ ها

    با آرزوی مرگ جهان مست می شوند

    مسموم می کنند هوا را الاغ ها !

    این روزها دلم همه دردست پر گل است

    پیمودنش برای کسی سخت مشکل است

    از یک طرف کمین زد هر جا خبرنگار

    در انتظار سوژه ی بی عار روزگار

    تا مچ بگیردش ، سر فرصت و ناگهان

    فردا بخوانیش به بدی ، روزنامه وار:



    سیگار متصل پک کیفور می کشد

    از عشق پای منقل و وافور می کشد

    از درد های تازه تری حرف می زنم

    از زخمهای کهنه ی تری پوست می کنم

    جنجر به پشت شد جگر از تکه پاره ها

    تاریک می کشند جهان بی قواره ها

    انگشت را گوشه ی چشمت نمی کشم

    چون خواب رفته ای رگ خشمت نمی کشم

    یک مرد زیر بارش باران چروک شد

    با اشک و مشک ساز دلش کوک کوک شد

    یک مرد نان خشک برایش کباب بود

    درگیر زندگانی پر التهاب بود

    نامرد شد تمامی آن مرد بودنش

    اوضاع اقتصادی او هم خراب بود

    بی اسب رفت مرد و باران گناه شد

    درگیر نان خانه و لبریز آه شد

    او می رود و می بردش باد صبحگاه

    باران نه ایستاد و تنش خیس آب شد

    تقسیم می شود غم او بین گرگها

    در گرگ و میش خاطر آزاد صبحگاه


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  8. #288
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    زخم شد حنجره از بغـض پريشاني ها
    خسته مانديم ازاين سر به گريباني ها

    ريشه خشكيد و نشد كام درختان سيراب
    آب گنديد و نشـــــد سهم بياباني ها

    قحطي عاطفه از چشم همه مي ريزد
    آه سرد است كه مانده ز فــراواني ها

    عمــر طي شد به هواي نفسي باد بهار
    بسته شد پنجره در فصل غزلخواني ها

    لاله ها را كه به خـــاك ابديت داديم
    خود نشستيم به تاراج گلستانـــي ها

    هر كسي را سراين است كه سامان گيـرد
    كس ندارد غم اين بي سر و ساماني ها

    گر دهن باز كند زخـــــم دل آيينه
    شرممان باد از ايــن نوع مسلمانــي ها


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  9. #289
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دلی کنار پنجره نشسته زار می زند
    و خواب دیده ام شبی مرا کنار می زند

    غروب ها که می شود خیال چشمهای تو
    تو را دوباره در دل شکسته جار می زند

    یکی نگاه می کند یکی گناه می کند
    یکی سکوت می کند یکی هوار می زند

    و عشق درد مشترک میان ماست با همه
    کسی که شعر گفته یا کسی که تار می زند

    درست مثل بازی گذشته های شاعری
    که جای سنگ و گل به دوستش انار می زند

    خدا کند به وعده اش وفا کند که گفته بود
    شبی مرا به جرم عشق خویش دار می زند


    مريم حيدرزاده


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  10. #290
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    قصه ام ديگر زنگار گرفت:

    با نفس هاي شبم پيوندي است.

    پرتويي لغزد اگر بر لب او،

    گويدم دل: هوس لبخندي است.

    ***

    خيره چشمانش با من گويد:

    كو چراغي كه فروزد دل ما؟

    هر كه افسرد به جان، با من گفت:

    آتشي كو كه بسوزد دل ما؟

    ***

    خشت مي افتد از اين ديوار.

    رنج بيهوده نگهبانش برد.

    دست بايد نرود سوي كلنگ،

    سيل اگر آمد آسانش برد.

    ***

    باد نمناك زمان مي گذرد،

    رنگ مي ريزد از پيكر ما.

    خانه را نقش فساد است به سقف،

    سرنگون خواهد شد بر سرما.

    ***

    گاه مي لرزد باروي سكوت:

    غول ها سر به زمين مي سايند.

    پاي در پيش مبادا بنهيد،

    چشم ها در ره شب مي پايند!

    ***

    تكيه گاهم اگر امشب لرزيد،

    بايدم دست به ديوارگرفت.

    با نفس هاي شبم پيوندي است:

    قصه ام ديگر زنگار گرفت


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •