بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 23 از 61 اولیناولین ... 13212223242533 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 از مجموع 610

موضوع: معرفي ترين ها ..........همه نوع رکورد شکنی

  1. #221
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چه موقع اولين هواپيما، پرواز كرد؟
    افسانه هاي قديمي نقل مي كنند كه بشر هميشه سعي مي كرده، به نحوي عمل پرواز را انجام دهد. براي مثال، «ايكاروس» و «دائه دالوس» از جمله كساني بودند كه سعي كردند با بال هائي كه از پر و موم ساخته بودند پرواز كنند. ولي اين آزمايش مدت صدها سال، مرگ بسياري را كه خواستند دوباره آزمايش را امتحان كنند، فراهم آورد. يعني وقتي بال هاي شكننده ساخته شده را با دست بر پشتشان مي بستند و از ارتفاعات بلندي خود را پرتاب مي كردند موجب مرگشان مي شد. بدين ترتيب كم كم بشر متوجه اين نكته شد كه انسان هرگز نمي تواند با تقليد از طرز پرواز پرندگان، در هوا به پرواز درآيد.

    بنابراين يك وسيله جديدي بايد اختراع يا درست مي شد و تا آنجائي كه مي دانيم «راجر بيكن» اولين كسي بود كه پيشنهاد كرد: «ممكن است با ساختن موتوري كه يك نفر هدايت آن را بر عهده داشته باشد، به اين آرزوي ديرينه جامه عمل بپوشاند يعني عمل پرواز در هوا را انجام دهد.»!!

    در قرن هفدهم، توجه بشر به پروازهاي «سبك تر از هوا» معطوف گرديد. بنابراين اولين پرواز با بالون هائي كه از هواي گرم و هيدروژن پر مي شدند انجام گرفت. گر چه يكي از معايب بزرگ بالون اين بود كه ساكنين بالون كاملاً در اختيار و دستخوش تغييرات هوا بودند و دائماً به وسيله باد اين طرف و آن طرف برده مي شدند. به اين ترتيب، بشر هنوز براي رسيدن به يك پرواز واقعي راه زيادي در پيش داشت.

    اولين ماشين پرواز، سنگين تر از هوا، يك هواپيماي بي موتوري ساده بود كه در سال 1804 ساخته شد. ظرفيتش، 154 اينچ مربع بود كه روي يك ميله نصب شده بود و داراي دُمي هم در عقب بود. در سال 1848، «جان استرينگ فلو»، اولين كسي بود كه هواپيماي يك باله را که به وسيله نيروي بخار به حركت در مي آمد، ساخت. طول اين هواپيما سي پا بود. پس از اين كه آزاد مي شد، به تدريج بالا مي رفت و با يك وسيله ساده اي هم كه روي آن نصب كرده بودند مي توانستند صعود آن را متوقف كرده و فرود ايند.

    روسها ادعا مي كنند كه يك نفر روسي به نام الكساندر موژائيسكي، در سال 1882 اولين كسي بوده كه با يك هواپيماي بخاري، پرواز كرده است. در 1896 دكتر «ساموئل پيريونت لنگلي» توانست يك پرواز موفقيت آميز انجام دهد. بدين معني كه توانست 3250 پا با سرعت 25 ميل در ساعت پرواز كند. بال هواپيماي او، 16 پا طول داشت.

    در 17 دسامبر 1903، «اوريل رايت» شروع به ساختن يك موتور براي هواپيماي خود كرد يعني با قدرت خود هواپيما را به هوا برد. البته اين يك پرواز با استاندارد امروزي نبود و فقط 120 پا با سرعت 31 ميل در هر ساعت، ارتفاع مي گرفت. ولي همين هم كافي بود كه آوريل و برادرش ويلبر را مصمم سازد كه براي اولين بار هواپيمائي ساخته و پرواز دهند و پرواز آن به وسيله نيروي بخار نباشد، بلكه با قدرت خود هواپيما، به پرواز در آيد.

    بالاخره معروفست كه يك نفر به نام « پرستون واتسون» پرواز موفقيت آميزي را در سال 1902 با يك هواپيماي دو باله اي كه موتور در آن كار گذاشته بودند، انجام داد. ولي اين ادعا تا به حال رسماً تأييد نگرديده است.

  2. #222
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اولين كتاب كي نوشته شد؟
    هزاران هزار سال طول كشيد تا بشر به مرحله اي رسيد كه توانست آن چيزي را بسازد كه شباهت جزئي به چيزي كه امروزه به اسم كتاب مي شناسيم، داشته باشد.

    بنابراين وقتي مي خواهيم تاريخچه اولين كتاب را در دنيا بررسي كنيم. بايد متوجه باشيم كه احتمالاً اين كتاب نبايد شباهتي به آن چيزي كه امروزه كتاب ناميده مي شود، داشته باشد و خيلي با آن فرق داشته است. در حقيقت كتابهاي اوليه دنيا تا آنجائي كه ما مي دانيم واقعاً كتاب هائي به مفهوم جديد اين كلمه نبوده اند. چند هزار سال پيش بابلي ها و آشوري ها لوحه هاي گچي درست مي كردند كه بر روي آنها هر موضوع يا واقعه اي را كه ميل داشتند نوشه و ثبت و نگاهداري مي كردند.

    آنها با كمك نوعي ابزار نوك تيز، نوشته هايشان را كه به خط ميخي بوده، روي اين لوحه هاي گچي، وقتي كه هنوز مرطوب بود رسم مي كردند. سپس براي اين كه اين يادداشت ها يعني لوحه هاي گچي دوام و عمر بيشتري داشته و دائمي تر باشند آنها را در كوره گذاشته و مي پختند. بعضي اوقات اين موضوع يا واقعه اي كه مي خواستند يادداشت كنند خيلي طولاني بوده و بنابراين لوحه هاي گچي بيشتري مي برد. بدين ترتيب درست مثل يك كتاب داراي صفحات زيادي بود. در اين صورت شايد مي شد مثلاً واژه «كتاب» را به آنها اطلاق كرد!

    مردم مصر باستان در اين مورد، يك قدم فراتر گذاشته و كاغذ خام و خشن ساختند كه از جنس يك نوع ني به نام «پاپيروس» بود. اين صفحات مسطح كه با دست ساخته مي شدند رنگ زرد پريده اي داشتند و به وسيله باريكه هاي درازي به يك ديگر وصل بودند كه به دور يك استوانه چوبي يا استخواني پيچ مي خوردند.

    مصري ها با استفاده از آب آغشته به دوده كه مثلاً در حكم مركب بود، شعر و داستان و يا وقايعي را با انواع خطوط تصويري روي اين صفحات پاپيروس مي نوشتند و يا مي كشيدند. از آنجائي كه جا به جا كردن اين استوانه ها كار راحتي نبود، بنابراين عمل نوشتن، بعضي اوقات روي صفحات جدا از هم انجام مي گرفت.

    بعضي ديگر از مردم قديم مثل يوناني ها و رومي ها، كتابهائي مي ساختند كه به دور استوانه مي پيچيدند.

  3. #223
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چه کسي اولين بار نقاشي كرد؟
    بسياري از نقاشان امروزي در نقاشي هايشان كوششي براي نيشان دادن دنياي اطرافشان به كار نمي برند. اما از زماني كه بشر شروع به نقاشي تصاوير كرد اين درست همان كاري بود كه مي خواست انجام دهد. همان چيزي را كه چشم مي ديد، نقاشي مي كرد.
    بنابراين در غارها، جائي كه بشر اوليه، در هزاران سال پيش مي زيست، نقاشي هائي پيدا شده است كه تصاويري را از حيوانات به طور خيلي زنده نمايش مي دهد.

    اين نقاشي ها به وسيله بشر عهد حجر قديم قاره اروپا انجام شده است. هزاران سال بعد، نقاشي هنوز هم نمايش دهنده زندگي بود. مصري ها عقيده داشتند كه بعد از مرگ، زندگي ديگري نيز وجود دارد. بنابراين روي ديواره هاي قبورشان، تصاويري از هر چيزي كه در زندگي روزمره شان مي گذشت مي كشيدند:
    اشكال زنان، مردان، كودكان و حيوانات و يا قايق ها و از اين قبيل چيزها.

    بيشتر هنرمندان، در هر عصري، احتمالاً به غير از چيني ها، يوناني ها بوده اند كه در حدود 500 سال پيش از ميلاد در اوج افتخار بودند. هدف آنها در مجسمه سازي نوعي تقليد از زندگي بوده است. البته در شكل كامل يا مطلوب آن. ظهور مسيحيت، كه از خاور نزديك سرچشمه گرفته، تغيير و تحولي شگرف در هنر نقاشي پديد آورد و طبيعت گرائي هنر قديم، جاي خود را به شيوه هاي شرقي داد، با طرح هائي يكنواخت و «سمبوليزم».

    در قرون وسطي، كه بين سال هاي 500 تا 1500 به طول انجاميد، هنر نقاشي آبرنگ روي گچ كه «فرسكو» ناميده مي شد و كتاب هاي خطي با آرايش و تزئين، تكامل بيشتري يافت. «فرسكو» عبارتست از نقاشي با قلم مو روي گچ تازه و مرطوب، به طوري كه وقتي گچ خشك شد، اين نقاشي دائمي جزئي از ديوار محسوب مي شود. در اين دوره تصوير كشي كتاب هاي خطي، يا كتاب هاي ديگر، به وسيله راهبان انجام مي گرفت. اين هنرمندان، استادانه ادبيات يا نقاشي هائي مي آفريدند كه حاوي تصاوير تمام صفحه اي بود.

  4. #224
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اولين ماشين چاپ را چه کسي ساخت؟
    اولين بار عمل چاپ در كشور چين و يا ژاپن در قرن پانزدهم انجام گرفت. در آن زمان ها و حتي صدها سال بعد از آن، كتاب آنقدر كمياب و درست كردن آن به قدري سخت و مشكل بود كه كمتر كسي براي خواندن و ياد گرفتن به كتاب دسترسي داشت.

    چاپچي هاي اوليه كليه نوشته ها و تصاوير را روي قالب هاي چوبي حك كرده و آنها را توي مركب زده و بعد روي منگنه ها مي گذاشتند. بعداً كلمات به تصاوير اضافه مي شدند.

    شيوه تازه اي لازم بود تا كار كندن روي چوب را، كه با دست انجام مي گرفت و بسيار هم طولاني بود، كوتاهتر و آسانتر كند. ولي قريب به هزار سال گذشت تا واقعاً يك تغيير و تحول اساسي در روش نوشتن كلمات ايجاد شد. خيلي ها در اين راه كوشيدند ولي بالاخره مردي بنام گوتنبرگ كه يك آلماني الاصل بود و در مينز مي زيست، يكي از كساني بود كه در اين باره موفق شده و اين مشكل را حل كرد. گوتنبرگ دانست كه بايد از حروف چاپي فلزي منقول استفاده كرد و با اين روش بود كه اولين كتاب خود را به نام «انجيل گوتنبرگ» بين سال هاي 1453 و 1456 چاپ كرد.

    ماشين گوتنبرگ، از حروف جداگانه اي تشكيل شده بود، و جابجا كردن و چيدن آنها بسيار آسان بود. يعني مي توانستند آنها را به صورت كلمه، سطر يا صفحه بچينند و هر موقع كه صفحه تمام مي شد، مي توانستند آن حروف را مجدداً براي چيدن صفحه ديگر به كار برند.

    البته امروزه هم به اين روش عمل مي شود، و با وجود اين، خيلي از مخترعين بعدي، توانسته اند تغييرات زيادي در اين روش بدهند كه نيتجه كار آنها باعث سرعت زياد در فن چاپ گرديده است.

  5. #225
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اولين عكس را چه کسي بوجود آورد؟
    تمايل بشر براي گرفتن عكس به صدها سال پيش برمي گردد. از قرن يازدهم تا شانزدهم اسبابي وجود داشت كه «كامرا آبسكيورا» نام داشت و پيشرو اختراع دوربين عكاسي بود. اين دستگاه يك تصوير تخيلي و مبهم بر روي كاغذ مي گذاشت كه مي بايستي با دست پر رنگ شود تا به صورت يك تصوير صحيح از مناظر طبيعي در آيد.

    در سال 1802، دو مرد با اسامي « وجگوود» و «همفري» قدمي مهم در اين زمينه به جلو برداشتند. آنها براي چاپ از كاغذهاي آغشته به نيترات نقره يا كلوريد نقره استفاده مي كردند و تصوير و نقاشي را روي شيشه چاپ مي كردند. ولي اِشكال كار در اين بود كه نمي شد كه با اين طريق، تصاوير پايدار تهيه كرد.

    در سال 1816 «جوزف نيپس» يك دوربين عكاسي ساخت كه با آن مي توانست تصوير نگانتيو يا منفي بگيرد. در سال 1835 هم «ويليام تالبوت» تصاوير پوزتيو يا مثبت از تصاوير نگاتيو گرفت و اولين كسي بود كه توانست با استفاده از هنر عكاسي، تصاوير بزرگتر خلق كند و بالاخره اولين كسي بود كه توانست يك كتاب از عكس هاي عكاسي منتشر كند. ( در سال 1844)

    بعد از آن، هنر عكاسي و ماشين عكاسي پي در پي تكامل و پيشرفت حاصل كرده و دوربين عكاسي معروف «كداك» در سال 1888 به بازار عرضه شد.

    بيشتر مراحل فني عكاسي با اين كيفيت كه نيترات نقره در مقابل نور واكنش نشان مي دهد بستگي دارد، و اين همان چيزي بود كه در قرن هفدهم به وسيله كيميا گراني كه در پي ايجاد طلا از فلزات معمولي بودند كشف شد.

  6. #226
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اولين دستگاه ضبط صدا چطور ساخته شد؟
    اولين دستگاه ضبط صدا به وسيله «توماس اديسون» در سال 1877 ساخته شد. اولين دستگاه اديسون، شامل يك سيلندر «استوانه» بود كه با يك دسته مي چرخيد. اين دستگاه يك شيپور و يك سوزني بينوك يا «استيلوس» هم داشت و در انتهاي باريك تر شيپور هم در يك دريچه متحرك قرار داشت.

    امواج صوتي كه از انتهاي گشادتر شيپور وارد آن مي شدند باعث حركت اين دريچه در يك جهت يا در جهت ديگر مي شدند. با اين دريچه ها سوزن ضميمه شده بود كه در اثر امواج صوتي به بالا و پايين حركت مي كرد.

    سليندر، از يك لايه ورق قلع پوشيده بود و سوزن هم درست مقابل اين ورقه قلع تعبيه شده بود و داندانه هائي همانطور كه دسته چرخيده مي شد، شيپور و سوزن ضميمه با آن را آهسته در امتداد سيلندر حركت مي داد. با اين ترتيب ضمن آن كه سوزن دفعات بيشماري دور ورقه گردش مي كرد، روي آن خط و شياره هائي مي انداخت.

    وقتي كسي در اين شيپور آواز مي خواند يا حرف مي زد سوزن بالا و پايين مي رفت. وقتي سوزن پائين مي رفت شيارهاي عميق تر، روي ورقه قلع مي گذاشت و وقتي بالا مي رفت بالعكس اين خط ها سطحي تر و كم عمق تر مي شدند.

    اين تغيير عمق شيارها الگوي امواج صوتي بود كه از صداي آن شخص گوينده يا خواننده بر مي خاست.

    براي گوش دادن صداي ضبط شده در دستگاه، سوزن و شيپور را به ابتداي شيارها بر مي گرداندند. بعد، همانطور كه سوزن اين خط هاي موجي را تعقيب مي كرد، باعث مي شد كه آن دريچه متحرك در شيپور با همان الگو، شروع به ارتعاش كند. اين هم به نوبه خود باعث حركت هوا در شيپور به عقب و جلو و بالاخره همين كيفيت صدائي شبيه صداي اصلي ضبط شده توليد كرده و بيرون مي فرستاد.

  7. #227
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    آكوردئون را چه كسي اختراع كرد؟
    آكوردئون يك آلت موسيقي است كه بر اصل دمه آهنگري و دميدن هوا، ساخته شده است. صدا در اثر عبور با فشار هوا از زباله هاي فلزي كه روي دستگاه تعبيه شده اند به وجود مي آيد. رد پاي پيشرفت و تكامل اين وسيله موسيقي، شايد به سال هاي خيلي دوري باز مي گردد.

    زباله هاي فلزي كه قسمتي از اين آلت موسيقي را تشكيل مي دهند. براي اولين مرتبه به وسيله چيني هاي قديم براي يك دستگاه موسيقي كه به چنگ معروف است، به كار برده شدند. بعداً در قرن شانزدهم فكر تعبيه قفسه هاي چوبي به آلتي كه بر اساس دم آهنگري ساخته مي شد به وجود آمده و به اين ترتيب آكوردئون اوليه پيدايش يافت.

    بديهي است كه در اثر باز و بسته شدن دمه كه موجب جريان هوا مي شود، زباله هاي فلزي به ارتعاش در مي ايند. به كليدها يا دكمه هاي زبانه ها فشار آورده مي شود و در نيتجه لرزش و نوسان، زبانه ها انواع آهنگ ها را در آكوردئون، به وجود مي آوردند.

    صفحه دكمه اين آلت موسيقي، شبيه همان چيزي است كه در پيانو هم به كار رفته است و اختراعي است كه به قرن بيستم مربوط مي شود. اولين آلت موسيقي كه مي توان آن را جد آكوردئون فعلي دانست به وسيله شخصي اتريشي بنام داميان در سال 1829 درست شد و به ثبت رسيد.

    آن طور كه معلوم است آكوردئون تا سال 1910 فقط در كشورهاي اروپائي شهرت داشت و سپس با آمريكائي ها معروف گرديد. اين آلت موسيقي از آن تاريخ تا كنون به طرق زيادي تكامل يافته است و در سال 1937 براي اولين بار در يك اركستر سمفونيك مورد استفاده قرار گرفت.

    پيانو آكوردئون داراي 120 كليد باس در يك طرف بوده و 41 دكمه سه تايي روي صفحه اي – از نوع پيانو – قرار دارد. برخلاف، ديگر وسايل موسيقي كه بر اثر كوشش يك يا چند نفره به وجود آمده اند، طبل از ابتداي زندگي بشر اوليه وجود داشته است. انواع مختلف طبل به وسيله انسان هاي اوليه مورد استفاده قرار گرفته اند كه رد پاي تاريخچه بعضي از انواع آنها حتي به زمان پيدايش كره زمين مي رسد.

    احتمالاً اولين بار از طبل به عنوان وسيله اي كه اهالي يك قبيله به هم خبر بدهند يا همديگر را صدا بزنند استفاده شده است؛ يا اين كه طبل زدن نوعي دادن علامت جنگ بوده است. تا اين كه در همان زمان ها اين وسيله كم كم به صورت يك وسيله موسيقي درآمد. چون انسان هاي وحشي در مبارزه با ارواح شيطاني آنرا به كار مي بردند و طبل زدن براي آنها يك مفهوم مذهبي داشت. بنابراين در مراسم آنها شامل رقص و پايكوبي هم بوده و طبل يك وسيله پر اهميت به شمار مي رفته است. انسان هاي اوليه طبل هائي را كه با اَشكال مختلف ساخته شده بود به كار مي بردند. مثلاً طبلي را كه از يك تنه تو خالي درخت درست شده بود و پوست حيوانات را روي آن كشيده بودند، به كار مي بردند. يا طبل هاي خيزران كه از قسمت هاي خالي ني درست مي شد و با چوب آن را مي زدند. حتي بعضي ها هم بدن خود را محكم به زمين مي كوفته اند، تا صدائي شبيه صداي طبل برخيزد!

    استفاده از طبل در ميان مردم مصر باستان خيلي مرسوم بوده است.

    طبل مصري عبارت از طبل كوچكي بود كه با دست حمل مي شد، عبري ها هم طبلي را به كار مي برده اند كه قسمي از طنبور بود كه گاهي با دست، زده مي شد و گاهي با چوب. چيني ها و ژاپني ها هم از زمانه قديم، صاحب اين آلت موسيقي بوده اند.

    سرخپوستان آمريكائي از طبل نه تنها براي فرستادن پيام يا در رقص و پايكوبي استفاده مي كردند بلكه آن را براي پيش بيني هوا به كار مي بردند؛ زيرا عقيده داشتند هر وقت بخواهد باران ببارد آن پوستي كه روي طبل كشيده شده است سفت خواهد شد. بنابراين اين علامتي بود براي باراني بودن هوا!

  8. #228
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مبداء و سرچشمه بازی های كودكانه از كجاست؟
    امروزه، بازي «قائم باشك» هنوز خيلي بين بچه ها محبوب و متداول است. چون بازي تفريحي و سرگرم كننده اي است. اما اصل و مبدأ اين بازي به زمان هاي خيلي خيلي دور بر مي گردد كه در آن زمان ها، اين بازي معني ديگري براي مردم داشته است.

    در حقيقت، در عهد قديم، اين بازي بيشتر به وسيله ي بزرگترها بازي مي شده است. در بعضي از نقاط اروپايي، عادتي متداول بود كه بر حسب اين عادت و رسم، در فصل بهار مردم براي يافتن پرندگان و گل هاي بخصوصي كه همراه با آغاز فصل ظاهر مي شدند، به جنگل ها و نواحي اطراف شهرها مي رفتند.

    سپس اين نشانه ها را همراه خود به دهكده مي آوردند، تا هر كس ببيند كه بهار واقعاً رسيده است. جستجو براي پيدا كردن اين نشانه هاي فرا رسيدن بهار، كه در جنگل ها مخيفانه خودنمايي مي كردند، در حقيقت آغازي براي به وجود آمدن بازي قائم باشك بود. بنابراين امروزه با وجود گذشت زماني طولاني، هنوز در بعضي از كشورها موقع اين بازي ، كسي كه پنهان مي شود صداي پرندگان را تقليد مي كند.

    نكته جالب توجه، خصوصاً در مورد تمام بازي هاي كودكان اين است كه هر كدام از اين بازي ها در ابتدا ي امر، به صورت يك بازي شروع نشده است، بلكه مثلاً يا به عنوان چيزي كه در تاريخ اتفاق افتاده يا يك افسانه اي كه بين مردم شايع شده و بالاخره بعضي از اين بازي ها بعضي اوقات هم، با يك واقعه شيرين يا يك تراژدي غم انگيز و تلخ شروع شده است.

    بازي «پل لندن فرو مي ريزد» كه بين بيشتر بچه هاي اروپائي متداول است، در ابتدا خيلي جدي شروع شده است. البته بايد بدانيد كه اين بازي اصلاً ربطي به شهر لندن ندارد! و اصل آن به زمان هائي بر مي گردد كه مردم معتقد بودند كه بعد از مرگ از روي پلي خواهند گذاشت. بعضي ها از روي يك پل طلائي كه به بهشت ختم مي شود، بعضي ها هم از روي پلي كهنه و لرزان كه شيطان آن طرفش ايستاده است. اين بازي امروزه در بيشتر دنيا بازي مي شود كه البته در هر كشور، اسم مخصوصي دارد.

    شما ممكن است كه فكر كنيد كه اسكي ورزش جديدي است. ولي بايد بدانيد كه اسكي يكي از قديمي ترين طرق مسافرت بود كه بشر شناخت. خود كلمه «اسكي» از كلمه ايسلندي scidth مي آيد كه معني «كفش برف» را مي دهد.

    بعضي از تاريخ نويسان عقيده دارند كه حتي مبدأ و پيدايش اسكي به عهد حجر باز مي گردد و حجاري هائي پيدا شده كه بشر را در حال اسكي کردن نشان مي دهند.

    اولين چوب هاي اسكي تا آنجا كه به خاطر مي آيد ، چارچوب خميده اي داشته كه از استخوان حيوانات درست مي شده و آن را با تسمه چرمي بپا نگاه مي داشتند. در اين مورد تصويري موجود است كه روي سنگ حجاري شده و مربوط به نهصد سال قبل است كه يك اسكي كننده را نشان مي دهد.

    اسكي به عنوان يك ورزش، براي نخستين بار در نروژ شروع شد. در حقيقت، شهر «مورگدال» در اين كشور، به عنوان «مهد ورزش اسكي» شهرت دارد، زيرا اين منطقه براي زمان هاي درازي منطقه بسيار برف گيري بوده است.

    در زمستان موقعي كه اهاي بومي، براي شكار يا مسافرت به كوه ها مي روند يا براي خريد يا ديد و بازديد به دهكده يا بازار مي روند، مجبورند كه براي راه رفتن از چوپ اسكي استفاده كنند.

    بالاخره اگر فكر مي كنيد كه مسابقات اسكي يك پديده جديد است، بايد بدانيد كه در نروژ حدود سال 1767 مسابقاتي بين حريفان زبردست، ترتيب داده مي شده است. تعريف دوئل، به مفهوم امروزي آن، عبارت است از مواجهه دو جانبه بين دو نفر در مواقعي كه پاي اعاده حيثيت در بين باشد، كه هر كدام از اين دو نفر، اسلحه گرم همراه داشته و مجبور به رعايت مقررات خاصي هستند. پس با اين تعريف، بعضي از مبارزات معروف تن به تن، واقعاً يك دوئل محسوب نمي شده اند.

    براي مثال، نبرد تن به تن معروف هكتور و آشيل كه هر كدام مي خواسته ديگري را شكست دهد، يك دوئل نبوده است.

    دليل اين موضوع آن است كه در زمانهاي قديم، يك نوع دوئل بود كه به اسم «دوئل شرعي» ناميده مي شده كه يك نوع مبارزه قانوني بود، بدين معني كه وقتي جنگي در شرف وقوع بود، يك نماينده از قبيله دشمن مأمور مي شد كه با قهرمان طرف ديگر مبارزه و دوئل كند. طرف غالب و برنده در اين دوئل نشان هاي براي پيروزي قبيله مربوط در نظر گرفته مي شد. يعني قبيله مزبور، استحقاق پيروزي در اين جنگ را داشت.

    ولي در آن موقع، اين نوع دوئل كم كم منسوخ شده و دوئل شرافتي پديد آمد. اين نوع دوئل ها، در حدود قرن شانزدهم، متداول بود. رسم دوئل كردن بين سالهاي 1601 و 1609 آنقدر شايع شد كه بيشتر از 2000 نجيب زاده فرانسوي، در دوئل جان خود را از دست دادند. در اين موقع كليسا و بعضي از مقامات رسمي شديداً به اين رسم معترض شده و در سال 1602، پادشاه فرانسه فرماني صادر كرد كه به موجب اين فرمان، هر كس كه رقيبي را به دوئل دعوت كرده و يا دعوت دوئل، محكوم به مرگ خواهد شد. اين سختگيري براي جلوگيري از دوئل همچنان پا برجا بود، تا اين كه در سال 1609 اين فرمان كمي تعديل گرديد و قرار شد كه هر كس بخواهد دوئل كند بايد از پادشاه كسب اجازه نمايد. رسم دوئل در انگلستان هم خيلي محبوبيت پيدا كرد ولي در آنجا هم به علت اعتراضاتي، اين رسم غير قانوني اعلام شد. در آلمان هم دوئل بين دانشجويان، قسمتي از زندگي جدي دانشجويان آلماني را حتي تا سالهاي اخير هم، تشكيل مي داد. يعني حتي اين افتخاري بزرگ براي هر دانشجوئي بود كه در دوئلي شركت مي كرد. بازي باورق، به زماني خيلي دور در تاريخ، باز مي گردد. ولي هيچ به درستي نمي داند كه اين بازي، اولين بار در كجا و چه وقت انجام شده است. بسياري از متخصصين عقيده دارند كه اين بازي احتمالاً از آسيا به جاهاي ديگر دنيا برده شده است.

    روايت شده است كه هم هندوهاي قديم و هم مسلمانان به عنوان يك سرگمي، باروقهائي كه شكل آنها گرد بوده است، ورق باز مي كرده اند اما سابقه اي از اين موضوع در دست نيست. و سابقه اي که داريم مربوط به قرن چهارده به بعد است. چيني ها ادعا مي كنند كه حتي در سال 1120 هم در چين ورق بازي وجود داشته است كه در زمان حكومت يكي از امپراطوري هاي چيني كه «سيون – هو» نام داشته است، براي سرگرمي امپراطور و درباريان اختراع شده بود.

    هر چه به پايان قرن چهارده مي رسيم، بازي با ورق در فرانسه محبوبيت بيشتري پيدا مي كند، به طوري كه اين محبوبيت به جائي رسيده و آنقدر زياد شد كه دولت ناچار شد فرماني صادر كند كه به موجب آن، مردمي كه كار مي كردند، ديگر حق نداشتند در روزهاي كار، ورق بازي كنند. ورق هاي بازي معمولاً به شكل مربع مستطيل يا مربع بوده و بعضي اوقات هم دايرده شكل بوده است.

    جعبه هاي اوليه، حاوي 86 كارت بوده است و يك نوع ورق هم بوده كه شماره نداشته و به اسم فو معروف بوده كه از قول انليس به معني احمق مي آيد. همان ورقي كه امروزه آن را «ژوكر» مي ناميم. در قرن پانزدهم، كه هنر گراورسازي در اروپا معرفي شد، قبل از آن چون ورق هاي بازي تماماً با دست نقاشي شده و نوشته مي شدند، بدين جهت قيمت آنها خيلي گران بود و جزو چيزهاي لوکس محسوب مي شد، بنابراين فقط ثروتمندان مي توانستند صاحب ورق بازي باشند. اما با روي كار آمدن گراورسازي، قيمت ورق بازي خيلي ارزان شد و براي اولين بار طبقه فقير هم توانست، به ورق بازي دست يافته و از بازي ورق لذت ببرد. در قرن شانزدهم در فرانسه، چهار نوع خالي كه امروزه براي ما آشناست، دل، پيك، خشت و خاچ براي اولين بار به كار رفت.

  9. #229
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ورزش كشتي گيري چقدر قدمت دارد؟
    كشتي يكي از اولين ورزش هائي بود كه بشر شناخت. بيشتر از صدها منظره از مسابقات كشتي، روي ديوارهاي قبور مصر باستان حجاري شده است و تمام آنها نمايشگر زير و بم هاي اين ورزش باستاني است كه امروزه ما با آنها آشنا هستيم. بنابراين ورزش كشتي حتي در پنج هزارا سال قبل هم يك ورزش خيلي پيشرفته بوده است. كشتي بعنوان يك ورزش علمي و نظم يافته از مصر يا آسيا به يونان برده شده است. اما در يك افسانه يوناني آمده است كه ورزش نخستين بار به وسيله «توس» فهرمان اختراع شده است.

    كشتي يكي از شاخه هاي مهم بازي هاي قهرماني در يونان قديم بوده است. كشتي گيران يوناني روغن مخصوصي را به بدنشان مي ماليدند و سپس روي روغن را خوب ريگ مالي مي كردند تا به اصطلاح موضع خوبي در موقع كشتي داشته باشند.

    قهرمان كشتي عهده قديم، شخصي به نام «ميلوكروتن» بوده كه حدود 32 پيروزي در بازي هاي ملي و شش پيروزي هم در بازي هاي المپيك به دست آورده بود.

    در ژاپن، كه ورزش كشتي يكي از معمول ترين ورزش ها ميان مردم محسوب مي شود، اولين ركورد مسابقه كشتي مربوط به 32 سال قبل از ميلاد بوده است. ژاپني ها نوع خاصي از وززش كشتي دارند كه به نام «سامو» ناميده مي شود كه در اين نوع كشتي، وزن، خيلي اهميت دارد. بعضي از قهرمانان «سامو» حتي بيشتر از 300 پوند وزن دارند و طبعاً خيلي هم قوي هستند، اما با وجود اين سنگيني وزن، خيلي فرز و چالاك هستند.

    در بريتانيا، حتي در زمان هاي خيلي قديم هم به اين ورزش خيلي توجه شده و به مقدار قابل ملاحظه اي توسعه داده شده است. بد نيست بدانيد كه «هنري هشتم» پادشاه انگليس، خيلي به اين ورزش علاقه داشته و خود يكي از كشتي گيران خوب به شمار مي آمد.

  10. #230
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اولين باغ وحش را چه کسی به وجود آورد؟
    باغ وحش عبارت است از محلي كه انواع حيوانات زنده در آنجا نگهداري شده و به معرض نمايش گذارده مي شوند.

    چرا اصلاً حيوانات وحشي را در باغ وحش نگاه مي داريم؟ بزرگترين دليل اين موضوع اين است كه بيشتر مردم، به حيوانات خيلي علاقه و توجه دارند. دليل ديگرش اين است كه بسياري از علما با مطالعه در زندگي حيوانات مي توانند خيلي چيزهاي با ارزش و جالبي فرا گيرند.

    اولين باغ وحش دنيا تا آنجا كه مي دانيم، در زماني خيلي قديم يعني تقريباً حدود 1150 قبل از ميلاد مسيح، به وسيله يكي از امپراطوري هاي چين به وجود آمد؛ كه در اين باغ وحش انواع مختلف گوزن، پرنده و ماهي نگاهداري مي شد.

    با وجود اين كه، اين باغ چيزي شبيه همين باغ وحش هاي امروزي ما بود، در ضمن داراي يك دروازه بزرگ بود كه راه ورودي آن به شمار مي رفت. درِ اين باغ وحش، احتمالاً بر روي مردم عادي باز نبوده است؛ يعني براي استفاده عموم نبوده و اختصاصاً فقط براي سرگرمي خود امپراطور و درباريان درست شده بود.

    براي اين كه، در آن زمانها، گردآوري و نگاهداري اين حيوانات براي باغ وحش، خيلي خرج بر مي داشت، بنابراين باغ وحش ها در دوران باستاني، متعلق به پادشاهان اشخاص خيلي ثروتمند بوده است و بسياري از آنها صاحب مجموعه هائي از پرندگان، ماهي ها و انواع ديگر حيوانات كمياب و نادر بوده اند.

    اولين باغ وحش عمومي دنيا، در سال 1793 در پاريس به وجود آمد كه درحقيقت يك باغ نباتات بود. اين باغ وحش علاوه بر حيوانات، شامل يك موزه و يك باغ گياه شناسي هم بود.

    بزرگترين باغ وحش بعدي دنيا در سال 1829 در «ريجنت پارك» لندن به وجود آمد. بعداً نوبت «باغ وحش برلين» مي رسد كه در سال 1844 ايجاد شد كه يكي از زيباترين و جالب ترين باغ وحش هاي دنيا در نوع خودش مي باشد.

    ساير باغ وحش هاي ديدني هم در انگلستان ايجاد شده اند. به طور مثال در باغ وحش «ويپسنبد» و در «بلفوردشاير» انواع حيوانات از گوشه و كنار دنيا، آزادانه در محوطه بزرگ باغ وحش مشغول زندگي و گردش و راه رفتن هستند و فقط با تنها موانعي كه روبرو مي شوند، حصارهاي ايمني است كه در اطراف محل زندگيشان ساخته شده است.

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •