طبیعت غنچه باران شد چه خوش نقش ونگاری ها
به پایان آمد آخر تلخی چشم انتظاری ها
شکوفه در شکوفه غنچه غنچه پرده در پرده
صفای شاخساران بین و راز پرده داری ها
به تالار بهار آمد عروس ناز سوسن ها
غزل خوانان گل بین و شب شعر قناری ها
شکوفا شد درفش لاله های سرخ عباسی
ستیغ کوهساران زد نشان سر بداری ها
صفوف لشکر گل بین به میدان گاه دشتستان
و در جام شقایق گل شراب افتخاری ها
تماشا کن تماشائی ترین فرش چمن زاران
درفش افتخار لاله های سبزه زاری ها
فضای باغ پر شد ز عطر بکر سوسن ها
بلوز اطلس گل بین و ناز جو کناری ها
به بازار هنر بین نقش خوش الوان زنبق ها
نمایشگاه گلشن را چه زیبا شاهکاری ها
نگر در بارگاه مخملین تخت چمن زاران
جلوس حضرت تاج الملوک و شهریاری ها
جمال گل چه خوش افتاده در آئینه این آب
چه نوشین چشمه و چتر گل و آئینه داری ها
سرود آبشار افتاده در ژرفای کوهستان
و در آئینه ی چشمه ، جمال گلعذاری ها
و رقص شوخ پروانه در آغوش تر مریم
و بازار گل و بوسه ، و شهد و کامگاری ها
و عریان ساق نسرین در میان بستر نرگس
و در بعد نگاه شیطنت گون خماری ها
و بالین چمن در بوس بوس جفت بلدرچین
و خلوت گاه شبدر ها ، قرار و بیقراری ها
هجوم ارتش زنبور به اردوگاه دشتستان
لب شیرین مریم ها و اوج خوشگواری ها
و چشم شوخ نرگس ها به سیمین ساق سوسن ها
و خونین اشک سوری ها و داغ شرمساری ها
و زخم خار گلبن ، در گلوی نازک بلبل
نشان خالص عشق است واوج جان نثاری ها
به هر سو بنگری بابونه است و پونه و ریحان
سراسر باغ تزئین شد به عطر نوبهاری ها
میان خرمن گل ، نفس در سینه سرشار است
به عطر روح بخش پونه های چشمه ساری ها
دلت «حمید» چو مشعل های سرخ لاله زاران است
و باغ شعر تو گل های سرخ یادگاری ها