بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 21 از 61 اولیناولین ... 11192021222331 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 201 تا 210 از مجموع 610

موضوع: معرفي ترين ها ..........همه نوع رکورد شکنی

  1. #201
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    عاشقانه ترین داستانهای جهان ...

    1. رومئو و ژولیت

    تا به امروز شاید این داستان مشهورترین دلداده‌ها باشد. این زوج مترادفی برای عشق هستند. رومئو و ژولیت یک داستان حزن انگیز نوشته ویلیام شکسپیر است. داستان عاشقانه آنها بسیار غم انگیز است. داستان این دو جوان که از دو خانواده مخالف هم هستند، به این گونه است که در نگاه اول عاشق شده و عشق آنها به ازدواج انجامیده سپس دو عاشق واقعی گشته و زندگیشان را به خاطر عشقشان به خطر انداختند. بی شک گرفتن زندگی خود به خاطر همسر یکی از نشانه‌های عشق واقعی است. در نهایت مرگ نابهنگام آنها خانواده‌هایشان را به هم پیوند داد.






    2. کلوپاترا و مارک آنتونی

    داستان عاشقانه آنتونی و کلوپاترا یکی از به یاد ماندنی‌ترین و عاشقانه ترین داستانهاست که در همه زمانها نقل می‌شود. داستان این دو شخصیت تاریخی بعدها توسط ویلیام شکسپیر به نمایش درآمد و هنوز هم در همه جای دنیا نمایش داده می‌شود. رابطه آنتونی و کلوپاترا نمونه واقعی عشق است. آنها در نگاه اول عاشق گشتند. رابطه بین این دو جوان مقتدر، کشور مصر را در یک موقعیت قدرتمندی قرار داد. اما عشق آنها رومی‌هایی که از قدرتمند شدن مصری‌ها نگران بودند را عصبانی می‌کرد. با وجود تهدیدهایی که وجود داشت، آنتونی و کلوپاترا ازدواج کردند. می‌گویند که در زمان جنگ علیه رومی‌ها آنتونی خبر دروغین مرگ کلوپاترا را دریافت کرد و با شمشیر خودش را کشت. زمانی که کلوپاترا از مرگ آنتونی آگاه شد، وحشت زده شد و خودکشی کرد. عشق بزرگ به قربانی بزرگی هم نیازمند است.





    به نقل از ایلیاد اثر هومر، داستان هلن و جنگ تروآ یک افسانه حماسی یونانی و ترکیبی از واقعیت و افسانه است. هلن به عنوان زیباترین زن در عرصه ادبیات در نظر گرفته شده است. او با منلوس، شاه اسپارت ازدواج کرد. پاریس پسر پریام شاه تروا عاشق هلن شد و او را ربود. یونانی‌ها ارتش عظیمی ‌به رهبری برادر منلوس، اگاممنون، فراهم کردند تا هلن را بازگردانند. هلن به سلامت به اسپارت بازگشت که ادامه زندگی خود را در شادمانی با منلوس زندگی کند.



    3. ناپلئون و ژوزفین
    ازدواج این دو یک ازدواج مصلحتی بود که ناپلئون در سن 26 سالگی به ژوزفین علاقه‌مند شد و با او ازدواج کرد. ژوزفین بانویی برجسته و ثروتمندترین زن به حساب می‌آمد. هرچه زمان می‌گذشت عشق ناپلئون به ژوزفین همچنین ژوزفین به ناپلئون بیشتر می‌شد اما این باعث کم شدن احترام متقابل آنها و همچنین کم شدن علاقه شدید آنها به هم نمی‌شد و به مرور زمان کهنه نمی‌شد. درحقیقت عشق آنها یک عشق حقیقی بود. آنها سرانجام در عشقشان شکست خوردند زیرا ناپلئون یه یک وارثی نیاز داشت درحالیکه ژوزفین از داشتن این نعمت محروم بود. آنها با ناراحتی از هم جدا شدند و هر دوی آنها عشق و علاقه شان را تا ابد در دلهایشان پنهان کردند.




    4. اسکارلت اوهارا و رِت باتلر

    بربادرفته نشاندهنده یکی از آثار جاویدان ادبی است. اثر معروف مارگارت میچل، عشق و نفرت بین اسکارلت و رت باتلر را شرح می‌دهد. تنظیم وقت چیزی بود که اسکارلت و رت باتلر هیچگاه در آن با همدیگر هماهنگ نبودند. در سراسر این داستان حماسی، این زوج هیچگاه احساسات واقعیشان را به طور دائمی ‌تجربه نکردند و این حاصل بروز جنگ در پیرامونشان بود. اسکارلت که دختر بی قید و آزادی بود نمی‌توانست بین خواستگاران خود یکی را انتخاب کند. تا جایی که سرانجام تصمیم به ادامه زندگی با رت باتلر شد. درحالیکه ذات دمدمی ‌اسکارلت از قبل بینشان فاصله انداخته بود. امید به طور غیرمستقیم و همیشگی در قهرمان داستان ما ظاهر شد. بنابراین رمان با این جمله اسکارلت «فردا روز دیگری است» پایان می‌یابد.



    5. جین ایر و رچستر

    در داستان معروف شارلوت برونته، شخصیتهای تنها و بی دوست، علاجی برای تنهایی خود یافتند. جین، دختر یتیمی ‌که به عنوان مربی وارد خانه ادوارد رچستر، مردی ثروتمند، می‌شود. این زوج غیرقابل تصور به هم نزدیک و نزدیک تر شدند تا زمانی که رچستر قلب لطیف و مهربانی را خارج از قلب خشن خود یافت. رچستر علاقه شدید خود را به خاطر تعدد زوجین آشکار نمی‌کرد اما در سالگرد ازدواجشان جین متوجه ازدواج سابق رچستر شد. جین با قلبی شکسته از آنجا دور شد اما بعد از یک آتش سوزی مهیب به عمارت ویران شده رچستر بازگشت. جین، رچستر را نابینا یافت در حالیکه زن، خود را کشته بود. عشق پیروز شد و دو عاشق دوباره به هم پیوستند و در خوشی و سعادت زندگی کردند.




    6. ملکه ویکتوریا و آلبرت

    این داستان عاشقانه درمورد خانواده سلطنتی انگلیسی است که 40 سال در مرگ همسرش به سوگ نشست. ویکتوریا دختری با نشاط، خوش رو و شیفته نقاشی بود. او در سال 1873 بعد از مرگ عموی خود ویلیام ششم بر تخت سلطنت انگلیس جلوس کرد. در سال 1840 او با اولین پسرعموی خود پرنس آلبرت، ازدواج کرد. در ابتدا پرنس آلبرت در بعضی محافل، ناآشنا به نظر می‌رسید چون او آلمانی بود. او می‌خواست که خانواده اش را به خاطر پشتکارش،صداقت و فداکاری بیش از حدش شگفت زده کند. این زوج دارای نه فرزند شدند. ویکتوریا فرزندانش را بسیار دوست داشت. او به توصیه‌های آنها در مملکت داری به ویژه سیاست اعتماد می‌کرد. زمانی که آلبرت در 1816 فوت کرد، ویکتوریا آسیب شدیدی دید. او به مدت 3 سال در محافل عمومی‌ظاهر نشد. گوشه نشینی او باعث انتقاد عموم به او شد. کوششهای بسیار در زندگی ویکتوریا شد. اما تحت نفوذ نخست وزیر بنیامین در اسرائیل، ویکتوریا زندگی عمومی‌ خود را از سر گرفت و مجلسی در 1866 افتتاح شد. اما ویکتوریا هرگز سوگ همسرش را پایان نمی‌داد و تا سال 1901 تا پایان زندگی خود سیاه به تن کرد. در طی سلطنتش که طولانی ترین سلطنت در تاریخ انگلیس بود بریتانیا یک قدرت جهانی شد (خورشید هرگز غروب نمی‌کند).


    7. لیلی و مجنون

    شاعر برجسته ایران، نظامی‌گنجوی، شهرت خود را مدیون شعر عاشقانه اش لیلی و مجنون که از یک افسانه عربی الهام گرفته، می‌باشد. لیلی و مجنون یک تراژدی درمورد عشق نافرجام است. این داستان برای قرنها نقل و بازگو شده است و در نسخ خطی و حتی روی سرامیکها نگاشته شده است. عشق لیلی و قیس به دوران مدرسه شان برمی‌گردد. عشق آنها کاملاً قابل مشاهده بود اما آنها از آشکارشدن عشقشان جلوگیری می‌کردند. قیس به دلیل تهیدستی خود را به بیابانی تبعید کرد تا میان حیوانات زندگی کند. او از خوردن غفلت می‌کرد و بسیار لاغر شده بود. به دلیل همین رفتارهای عجیب و غریب او، به وی لقب دیوانه دادند. او با عربهای بادیه نشین دوستی می‌کرد. آنها به قیس قول داده بودند لیلی را طی ستیز و زد و خوردی نزد او بیاورند. در طی این زد و خورد قبلیه لیلی شکست خورد اما پدر لیلی به دلیل رفتارهای مجنون وار قیس با ازدواج آنها مخالفت کرد و بالاخره لیلی با شخص دیگری ازدواج کرد. پس از مرگ همسر لیلی، بادیه نشین‌ها جلسه ای بین لیلی و مجنون ترتیب دادند اما آنها هیچ وقت کاملاً با هم آشتی نکردند. فقط بعد از مرگشان هر دو کنار هم دفن شدند.





    8. شاه جهان و ممتاز محل
    در سال 1612 دختری جوان، به نام ارجمند بانو، با فرمانروای امپراتور مغول، شاه جهان ازدواج کرد. ارجمند بانو یا ممتاز محل 14 فرزند به دنیا آورد و همسر مورد علاقه شاه جهان شد. بعد از مرگ ممتاز محل در 1629 امپراتور بسیار غمگین شد و تصمیم گرفت مقبره ای برای او بسازد. او بیست هزار کارگر و ده هزار فیل را استخدام کرد و نزدیک به 20 سال طول کشید تا مقبره تاج محل کامل شد. شاه جهان هرگز قادر نبود تا سنگ سیاه مقبره را که طراحی کرده بود کامل کند. او توسط پسرش عزل شد و در قلعه قرمز آگرا زندانی شد و ساعتهای تنهایی خود را به تماشای رودخانه جاونا در مقبره ممتاز محل می‌گذراند. او سرانجام در کنار معشوقش در تاج محل به خاک سپرده شد.




  2. #202
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض



    10 ميليون نفر تماشاگر
    آيا مي‌دانيد؟
    10 ميليون نفر تماشاگر
    آيا مي‌دانيد رقابت‌هاي توردو فرانس در هر دوره‌اش حدود 10 ميليون تماشاگر دارد؟
    رقابت‌هاي دوچرخه‌سواري توردو فرانس در چند مرحله و چند هفته در مسيري حدود 3500 كيلومتر برگزار مي‌شود.

    در طول مسير، بويژه در خيابان‌هاي شهرهايي كه تور از آن عبور مي‌كند، مردم زيادي تجمع مي‌كنند و به تشويق دوچرخه‌سواران مي‌پردازند.

    مسوولان برگزاري تور، در پايان رقابت‌هاي سال 2008 اعلام كردند كه بيش از 10 ميليون نفر در مسير تور تماشاگر رقابت دوچرخه‌سواران بودند.

    آيا مي‌دانيد مسابقات توردوفرانس بيش از يك قرن قدمت دارد؟

    اولين دوره‌اش مسابقات سال 1903 در فرانسه برگزار شد و مبتكر آن ، ورزشي ‌نويسي 26 ساله به نام «ژئو لوفور» بود.
    «او آنري دسگرانژ» (Henry Dergrange) سردبير روزنامه «اوتو» درباره راه‌اندازي توردوفرانس بحث و گفتگو كردند و پس از چند ماه در 19 ژانويه 1903، خبر راه‌اندازي توردو فرانس را منتشر كردند.

    آيا مي‌دانيد در اولين دوره توردوفرانس فقط 15 دورچرخه‌سوار به خط پايان رسيدند؟

    براي شركت در اين رقابت‌ها 60 دوچرخه‌سوار كه همگي غيرحرفه‌اي و البته چندتايي نيز ماجراجو بودند ، ثبت‌نام كردند اما 45 نفر از آنها تا پايان آخرين مرحله، كنار كشيدند.

    ابتدا قرار بود مسابقات در 5 هفته برگزار شود اما بنا بر تصميم رئيس مسابقات كه همان سردبير روزنامه اوتو بود ، دوچرخه‌سواران فقط 19 روز ركاب زدند.

    موئر آيش‌گربن از فرانسه، اولين فاتح تودروفرانس بود. جالب است بدانيد آخرين بار در سال 1985 يك فرانسوي قهرمان اين رويداد شد. او برنارهينو نام داشت.

    آيا مي‌دانيد لنس آرمسترنگ با 7 عنوان قهرماني، پر افتخارترين دوچرخه‌سوار توردوفرانس است؟

    از سال 1999 تا 2006 او 7 دوره متوالي فاتح‌ تور شده است.

    فرانسوي‌ها تا به حال 36 بار در توردوفرانس قهرمان شده‌اند. بلژيكي‌ها 19 بار و آمريكايي‌ها 11 بار به عنوان قهرماني رسيده‌ايد.

    آمريكايي‌ها، تنها فاتحان غيراروپايي توردوفرانس هستند. به غير از قهرماني آنها، قهرماني 82 دوره ديگر در انحصار اروپايي‌هاست.

  3. #203
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بزرگترین حفره های جهان
    چوکی کاماتا در شیلی - ۸۵۰ متر عمق
    این حفره یک معدن روباز فلز مس می باشد که در واقع بیشترین استخراج مس از اینجا صورت می گیرد ولی در عین حال بزرگترین معدن مس دنیا نیست.



    اوداچنایا در یاکوتیای روسیه - ۶۰۰ متر عمق

    این گودال یک معدن الماس است که در جمهوری یاکوتیای روسیه قرار دارد. این معدن در سال ۱۹۹۵ کشف شد و صاحبان این معدن قصد توقف استحصال از این معدن را در سال ۲۰۱۰ دارند.


    گودال طبیعی در گوآتمالا - عمق ۹۱ متر

    این گودال در پی بارش شدید باران و رانش زمین در گوآتمالا بوجود آمد که متاسفانه ۱۲ خانه به زیر زمین رفت، ۲ نفر کشته و هزاران نفر بی خانمان شدند.


    معدن دیاویک در کانادا - (پهنا = باند فرودگاه)
    این حفره که یک معدن بزرگ المس است، در سال ۲۰۰۳ شروع به استحصال کرده و در هر سال تقریبا ۱۶۰۰ کیلوگرم الماس ار آن استخراج می گردد. بزرگی این حفره چنان است که برای فرود یک هواپیمای بویینگ ۷۳۷ فضا دارد.



    معدن میرنی در سیبری - عمق ۵۲۵ متر
    این حفره نیز یک معدن الماس می باشد که قطر آن حدود ۱۲۰۰ متر است. این معدن اولین و یکی از بزرگترین معادن الماس در شمال کره زمین می باشد. هم اکنون این معدن تخلیه شده است. جالب اینجاست که مدت زمان رسیدن به نقطه پایینی آن توسط اتومبیلهای معدن، ۲ ساعت بوده است.




    حفره بزرگ آبی در بلیز - عمق ۱۲۲ متر
    این حفره در واقع گودال طبیعی بزرگی است که حدود ۳۰۴ متر عرض دارد. این حفره تشکیل شده از سنگ آهک است که در اواخر عصر یخبندان بوجود آمده.



    دره بینگهام در ایالت یوتا در آمریکا - عمق ۱۲۰۰ متر
    این گودال بزرگ یک معدن مس است که دارای ۴ کیلومتر عرض است. این بزرگترین کاوش انجام شده تاکنون به دست بشر است.



    حفره سد مونتی سلو در کالیفرنیا
    این حفره در جلو سد مونتی سلو در ناپای کالیفرنیا قرار دارد. حرکت بزرگ چرخشی آن باعث خروج ۱۴۷۵۲ مترمکعب آب در هرثانیه از آن می شود.



    معدن الماس کیمبرلی در آفریقای جنوبی
    این گودال نیز بعنوان بزرگترین حفره بشرساز! شناخته می شود. از سال ۱۸۶۶ تا ۱۹۱۴، حدود ۵۰۰۰۰ حفار معدن قریب به ۲۷۲۲ کیلوگرم الماس از این معدن استخراج کردند. جالب اینجاست که فقط با بیل و کلنگ و ابزاری نظیر اینها این مقدار را خارج کرده اند! (میراث زمین نیز نامیده می شود)



    دهانه گازی دروازه در ترکمنستان
    این حفره یک دهانه بزرگ آتشفشان گازی است که در سال ۱۹۷۱ کشف شد. این حفره همیشه در حال سوختن گارهای سمی خروجی است که همین امر موجب عدم نفوذ این گازها به جو می گردد و سوختن ان تا زمانی که گاز کاملا تمام شود ادامه خواهد داشت.

  4. #204
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    معروفترين كلاهبرداران تاريخ
    هميشه دانشمندان يا هنرمندان نبوده‌اند كه با انجام كارهايي كه قبلاً كسي آن را انجام نداده و يا با خلق اثري كه مشابه آن وجود نداشته، به تاريخ پيوسته باشند. كلاهبرداران هم در تاريخ جايي براي خود دارند:

    - ويكتور لوستيگ victor lustig
    سلطان كلاهبرداران تاريخ، مردي كه برج ايفل را فروخت، مسلط به پنج زبان زنده‌ دنيا، صاحب 45 اسم مستعار با سابقه بيش از 50 بار بازداشت آن هم فقط در كشور آمريكا، مردي كه مي‌توانست زيرك‌ترين قربانيانش را نيز گول بزند، در سال 1890 در بوهميا (كشور كنوني چك) در يك خانواده متوسط به دنيا آمد و در سال 1920 به آمريكا رفت. سالي كه بازار سهام به شدت رشد مي‌كرد و به نظر مي‌رسيد كه همه روز‌به‌روز پولدار‌تر مي‌شوند و لوستيگ آنجا بود كه از اين موضوع و حماقت ذاتي آمريكايي‌ها سود برد.
    در سال 1925 و پس از انجام چندين فقره كلاهبرداري بي‌عيب ونقص و پرسود، ويكتور به فرانسه و شهر پاريس رفت و در آنجا شاهكار خود را اجرا كرد. فروختن برج ايفل!
    ايده اين كلاهبرداري بعد از خواندن يك مقاله كوچك در روزنامه به ذهن ويكتور رسيد. در اين مقاله آمده بود كه برج ايفل نياز به تعمير اساسي دارد و هزينه اين كار براي دولت كمرشكن خواهد بود.
    دينگ! زنگي در سر ويكتور صدا كرد و بلافاصله دست به كار شد. ابتدا اسناد و مداركي تهيه كرد كه در آنها خود را به عنوان معاون رياست وزارت پست و تلگراف وقت جا زد و در نامه‌هايي با سربرگ‌هاي جعلي، شش تاجر آهن معروف را به جلسه‌اي دولتي و محرمانه در هتل كرئون(creon) كه محلي شناخته شده براي قرار‌هاي ديپلماتيك و مهم بود، دعوت كرد.
    شش تاجر سر وقت در سوئيت مجلل ويكتور حاضر بودند. ويكتور براي آنها توضيح داد كه دولت در شرايط بد مالي قرارگرفته است و تأمين هزينه‌هاي نگه‌داري برج ايفل عملاً از توان دولت خارج است. بنابراين او از طرف دولت مأموريت دارد كه در عين تألم و تأسف، برج ايفل را به فروش برساند و بهترين مشتريان به نظر دولت تجار امين و درستكار فرانسوي هستند و از ميان اين تجار شش نفر دعوت شده به جلسه مطمئن‌ترين افرادند. ويكتور تأكيد كرد به دليل احتمال مخالفت عمومي، اين مسئله تا زمان قطعي شدن معامله مخفي نگه داشته خواهد شد.
    فروش برج ايفل در آن سال‌ها زياد هم دور از ذهن نبود. اين برج در سال 1889 و براي نمايشگاه بين‌المللي پاريس طراحي و ساخته شده بود و قرار بر اين نبود كه به صورت دائمي باشد. در سال 1909 برج به‌خاطر اين‌كه با ساختمان‌هاي ديگر شهر همچون كليساهاي دوره گوتيك و طاق نصرت هماهنگي نداشت، به محل ديگري منتقل شده بود و آن زمان وضعيت مناسبي نداشت. چهار روز بعد خريداران پيشنهاد خود را به مأمور دولت ارائه كردند. ويكتور به دنبال بالاترين رقم نبود، ‌او از قبل قرباني خود را انتخاب كرده بود؛ مردي كه نامش در كنار ويكتور در تاريخ جاودانه شد! آندره پويسون (Andre poisson). در بين آن شش نفر، آندره كم‌سابقه‌ترين بود و اميدوار بود كه با برنده شدن در اين مناقصه، يك‌شبه ره صدساله را طي كند و كلاهبردار باهوش به خوبي متوجه اين موضوع شده بود. ويكتور به آندره اطلاع داد كه در مناقصه برنده شده است و اسناد جهت امضا و تحويل برج در هتل آماده امضاست. اما همان‌طور كه تاجر عزيز مي‌داند، زندگي مخارج بالايي دارد و او يك كارمند ساده بيش نيست و در اين معامله پرسود با اعمال نفوذ خود توانسته است ايشان را برنده كند و... آندره به خوبي منظور ويكتور را فهميد! پس از پرداخت رشوه، اسناد معامله امضا شد و آندره پويسون پس از پرداخت وجه معامله، صاحب برج ايفل شد! فرداي آن روز وقتي آندره و كارگرانش به جرم تخريب برج ايفل توسط پليس بازداشت شدند، ويكتور لوتينگ كيلومترها از پاريس دور شده بود. در حالي كه در يك جيبش پول فروش برج بود و در جيب ديگرش رشوه!

    2-هان ون ميگه‌رن (Han Van Meegeren)
    نقاش و كپي‌كننده آثار هنري، باهوش‌ترين و زبردست‌ترين جاعل تابلوهاي نقاشي، مردي كه سر نازي‌هاي آلماني كلاه گذاشت، مردي كه اگر كلاهبردار نمي‌شد، بي‌شك يكي از مهم‌ترين نقاشان قرن بيستم بود، در سال 1889 در هلند به دنيا آمد. از كودكي عاشق رنگ‌ها بود و در جواني با تأثير از نقاشي‌هاي دوره طلايي هلند، تابلوهاي زيادي خلق كرد. اما منتقدان، آثار او را بي‌روح و تقليدي و تكراري ناميدند و ميگه‌رن سرخورده از اين برخورد و براي اثبات توانايي‌هايش به منتقدان تصميم گرفت كه آثار بزرگان دوره طلايي همچون فرانس هالس (Frans Hals) و ورميه را كپي كند. ميگه‌رن با پشتكار زياد فرمول رنگ‌هاي قديمي و نحوه ساخت بوم‌هاي آن زمان را پيدا كرد. او كار را شروع كرد و آن‌قدر ماهرانه اين كار را انجام داد كه تيزبين‌ترين كارشناسان نيز از تشخيص بدلي بودن آثار ناتوان بودند و ميگه‌رن با اطمينان كامل، در نقش يك دلال، تابلوهايش را به‌عنوان آثار كشف‌شده دوره طلايي به مجموعه‌داران و گالري‌ها ‌فروخت. در همين دوران بود كه اروپا درگير جنگ جهاني دوم شد.
    يكي از مشتريان پر و پا قرص او، مارشال گورينگ از سران درجه اول حزب نازي آلمان بود كه علاقه فراواني به آثار نقاشان هلندي داشت و تعداد زيادي از كارهاي ميگه‌رن را به مجموعه خود اضافه كرد. اما زمانه بازي ديگري را در سر داشت. آلمان‌ها در جنگ شكست خوردند و ميگه‌رن به جرم فروش ميراث فرهنگي هلند به نازي‌ها بازداشت و در دادگاه متهم به خيانت به وطن شد كه مجازاتش اعدام بود. ميگه‌رن در دادگاه واقعيت را ابراز كرد، اما هيچ‌كس حرف‌هايش را باور نكرد. تابلوهاي جعلي در دادگاه توسط كارشناسان مورد بازبيني قرار گرفت و همگي بر اصل بودن آنها صحه گذاشتند. هيچ‌كس باور نمي‌كرد كسي بتواند با چنين دقت و ظرافتي اين آثار را جعل كند. ميگه‌رن از دادگاه درخواست كرد كه وسايل مورد نيازش را در اختيارش بگذارند تا در حضور همه يكي از آثار دوره طلايي جعل كند!
    ميگه‌رن از اتهام خيانت تبرئه شد، اما به جرم جعل آثار هنري به زندان محكوم شد و چند سال بعد درگذشت. ميگه‌رن به‌عنوان يك كلاهبردار در كار خود موفق بود، اما مشتري اصلي او گورينگ از او زيرك‌تر بود. اسكناس‌هايي كه گورينگ در ازاي تابلوها به ميگه‌رن مي‌داد همگي تقلبي بودند!

    3- فرانك ويليام آباگ‌نيل (Frank William Abagnale)‌
    صاحب كلكسيوني از انواع كلاهبرداري‌ها، قاضي، خلبان، جراح و استاد دانشگاه! و كسي كه زندگي‌اش دستمايه ساخت فيلم «اگه مي‌توني منو بگير» شد، در سال 1948 در آمريكا به دنيا آمد. وقتي او 14 ساله بود، پدر و مادرش از يكديگر جدا شدند و اين ضربه روحي بزرگي براي فرانك بود. دو سال بعد از خانه فرار كرد و به نيويورك رفت و در آنجا بود كه فهميد براي امرار معاش چاره‌اي به‌جز كلاهبرداري ندارد. پس از مدت كوتاهي او به يكي از حرفه‌اي‌ترين جاعلان چك بدل شد و چنان در كار خود مهارت پيدا كرد كه هيچ بانكي قادر به تشخيص جعلي بودن چك‌هاي او نبود. فرانك براي آن‌كه بتواند بدون پرداخت پول بليت با هواپيما سفر كند، ‌با جعل كارت‌هاي شناسايي و مدرك خلباني، ‌خود را به عنوان خلبان خط هوايي پان‌امريكن جا زد و از امتياز خلبان‌ها براي مسافرت مجاني استفاده كرد. اين موضوع لو رفت، اما قبل از آن‌كه دست پليس به او برسد، به شهر جورجيا فرار كرد و با هويت جعلي تازه‌اي، به عنوان يك دكتر در يك آپارتمان ساكن شد. از قضا در همسايگي فرانك يك دكتر واقعي زندگي مي‌كرد و به فرانك پيشنهاد داد تا در بيمارستان شهر مشغول به كار شود و فرانك اين پيشنهاد را پذيرفت و 11ماه به عنوان متخصص جراحي اطفال در آن بيمارستان به درمان بيماران پرداخت! پس از آن به شهر لوئيزيانا رفت و با جعل مدرك حقوق از دانشگاه هاروارد به عنوان دادستان در دادگاه محلي لوئيزيانا استخدام شد. او پس از چندماه توسط يكي از فارغ‌التحصيلان واقعي هاروارد شناخته شد، اما قبل از آن‌كه دستگير شود، از آنجا به ايالت يوتا گريخت و با جعل مدرك دانشگاه كلمبيا، در دانشگاه بريگام در رشته جامعه‌شناسي شروع به تدريس كرد!
    او سرانجام در سال 1969 در فرانسه دستگير شد و زماني كه پليس فرانسه اين موضوع را اعلام كرد، 26 كشور خواستار محاكمه او در كشورشان شدند! فرانك به آمريكا منتقل شد و در آنجا به 12 سال زندان محكوم شد، ولي پس از گذراندن پنج سال آزاد شد.
    فرانك آباگ‌نيل هم‌اكنون به‌عنوان كارشناس خبره جعل اسناد و چك با پليس آمريكا همكاري مي‌كند و با تأسيس شركت آباگ‌نيل و شركا به بانك‌ها نيز مشاوره مي‌دهد!

    4- حسين.ك
    كلاهبردار وطني، مردي كه كاخ دادگستري را فروخت، حدود 70 سال پيش در شهريار متولد شد. ح.ك مردي بي‌سواد ولي باهوش بود و بي‌ترديد اگر تحصيلات مناسبي داشت، به يكي از بزرگان ادب و علم كشور بدل مي‌شد. اما او از جواني به راهي غير از آن كشيده شد. حسين.ك با كلاهبرداري‌هاي كوچك روزگار مي‌گذراند، اما اين كارها براي مردي با هوش او كارهايي كوچك محسوب مي‌شدند. تا اين‌كه يك روز طعمه بزرگ‌ترين كلاهبرداري خود را در جلوي در سفارت انگليس شكار كرد؛ دو توريست آمريكايي (و طبعاً احمق!) كه به دنبال خريد يك هتل در ايران بودند. ح.ك آنها را به دفترش كه در خيابان گيشا بود دعوت كرد و در آنجا به آنها پيشنهاد خريد يك ساختمان بزرگ و مجلل را به قيمت بسيار مناسب داد. اين ساختمان، كاخ دادگستري بود كه در خيابان خيام قرار داشت و هنوز هم به عنوان ساختمان دادگستري از آن استفاده مي‌شود. قرار بازديد از كاخ براي فرداي آن روز گذاشته شد و ح.ك همان روز عصر به آنجا رفت و با تطميع اتاقدار وزير وقت دادگستري، دفتر كار وزير را براي مدت يك‌ساعت اجاره كرد. فرداي آن روز قبل از آمدن مشتري‌ها، 200 جفت دمپايي پلاستيكي تهيه كرد و جلوي در اتاق‌هاي كاخ كه يك ساختمان اداري محسوب مي‌شد و در آن ساعت خالي بود، گذاشت. به اتاق وزير رفت و منتظر شكارهايش شد. آمريكايي‌ها سروقت آمدند و ح.ك به عنوان صاحب آن عمارت، تمام ساختمان را به آنها نشان داد و وقتي مشتري‌ها درخواست ديدن داخل اتاق‌ها را داشتند،‌ به بهانه بودن مسافران و با نشان دادن دمپايي‌ها، آنها را منصرف مي‌كرد. مشتريان ساختمان را پسنديدند و به پول رايج آن زمان 500 هزار تومان به ح.ك پرداخت كردند و خوشحال از اين معامله پرسود، براي تحويل ساختمان 10 روز ديگر مراجعه كردند. اما همان‌جا بود كه فهميدند چه كلاه بزرگي بر سرشان رفته است. ح.ك همان روز معامله، به مصر فرار كرد و بعد از چند ماه زندگي در آنجا، به ايران بازگشت. اما در ايران بازداشت و به زندان محكوم شد و چند سال بعد از وقوع انقلاب اسلامي فوت كرد.
    ح.ك يك كلاهبردار ذاتي بود،‌حتي در زندان! او تلويزيون زندان را به يكي از زندانيان به قيمت 100 تومان فروخت و وقتي آن زنداني بعد از آزادي تلويزيون را زير بغل زد و مي‌خواست آن را با خود ببرد، فهميده بود كه چه كلاهي بر سرش رفته و مضحكه بقيه شده است!

  5. #205
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    فهرست زيباترين شهرهاي جهان
    نشريه آمريکايي فوربس فهرست ده شهر زيباي جهان را منتشرکرد. شهر لندن در فهرست زيباترين شهرهاي جهان مکان نخست را به خود اختصاص داده است .به گفته کارشناسان هيچ شهري از نظر فضاي جهان وطني با پايتخت انگلستان قابل مقايسه نيست.

    به گزارش واحد مرکزي خبر، نشريه فوربس به نقل از کارشناسان با اشاره به اين که يک سوم ساکنان لندن در خارج از اين شهر متولد شده اند مي افزايد، ساکنان لندن سبک فرهنگي، مد و غذاهاي ويژه و خاص خود را دارند که اين مشخصه اصلي زيباترين شهر دنياست.

    دراين فهرست شهر پاريس ، پايتخت فرانسه به علت حال و هواي رويايي،معماري و سبک کلاسيک شهر سازي ،تمايل ساکنان آن به مد و ذوق و سليقه آنها مکان دوم را به خود اختصاص داده است.

    مکان سوم به سيدني استراليا اختصاص يافته که يکي از زيباترين شهرهاي جهان است.

    شهرهاي مادريد، بارسلون، کانبرا، نيويورک، رم، برلين و آمستردام به ترتيب در رده هاي چهارم تا دهم فهرست زيباترين شهرهاي جهان جا گرفته اند.

  6. #206
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نيويورک مودب ترين شهر دنيا!!!
    نيويورک، زوريخ و تورونتو، «مودب» ترين شهرهاي دنيا
    گزارش «ريدرز دايجست» از رفتار شهروندان 35 شهر بزرگ جهان
    آنچه مي خوانيد ترجمه و خلاصه شده گزارشي است که در آن، هفته نامه «ريدرز دايجست» به بررسي 35 شهر مهم جهان از نظر شاخص هاي رفتاري شهروندان آنها پرداخته است. اگرچه تهران، در ميان اين 35 شهر نيست، اما شايد با مطالعه اين گزارش، حداقل شهروندان تهراني بتوانند جايگاه اين شهر را در ميان شهرهاي «مودب» دنيا حدس بزنند.
    ريدز دايجست، با سابقه اي 80 ساله و تيراژي 100 ميليوني، در 48 کشور جهان به 19 زبان مختلف منتشر مي شود.
    در يک صبح سرد زمستاني، زني وارد يکي از رستوران هاي معروف شهر نيويورک مي شود. دقيقا جلوي او، پوشه پر از مدارک مردي از دستش مي افتد. زن مکث مي کند، خم مي شود و در جمع کردن کاغذها از روي زمين به او کمک مي کند.
    شش ساختمان آن طرف تر، مردي وارد فروشگاهي مي شود، اما قبل از ورودش، خيلي مودبانه در فروشگاه را براي شخص پشت سرش باز نگه مي دارد.
    فروشنده يک مغازه شلوغ، از خانمي به خاطر خريدش تشکر مي کند و به او مي گويد: «خوش باشيد!» خانم خريدار هم لبخند پهني به او مي زند و طوري «روز خوبي داشته باشيد» مي گويد که انگار با تمام وجود همين آرزو را دارد.
    «لين تراس» در پرفروش ترين کتاب بين المللي اش با عنوان «به سخن ديگر» در زمينه مرگ اخلاقيات ادعا کرده که امروزه، تعارفات رايجي مانند گفتن «معذرت مي خواهم» عملا از بين رفته است. حتما خيلي ها با اين حرف موافقند. همچنين با توجه به يکي از آخرين تحقيقات در اين زمينه، 70 درصد از بزرگسالان ايالت متحده مي گويند در حال حاضر مردم گستاخ تر از 20 سال پيش شده اند.
    آيا اين ادعا صحت دارد؟ «ريدرز دايجست» تصميم گرفته اين حقيقت را کشف کند که آيا ادب و نزاکت کاملا از بين رفته است يا نه. اين مجله، خبرنگاران خود را به 35 کشور جهان- که اين مجله را منتشر مي کنند- فرستاده است؛ از اوکلند پايتخت نيوزيلند تا زاگرب پايتخت کرواسي. در ايالات متحده، نيويورک به عنوان شاخص در نظر گرفته شد.
    روال کار در نيويورک هم مانند شهرهاي ديگر بود: دو خبرنگار- يک خانم و يک آقا- سطح شهر را پوشش دادند و در خيابان هاي شلوغي که فروشگاه هاي خرده فروشي شان هم پر رونق بود، ساکن شدند.
    آن ها سه آزمايش انجام دادند: «آزمون در» (آيا کسي پيدا مي شود که در را براي آن ها باز کند؟)، «آزمون ريختن پوشه مدارک» (آيا کسي به آن ها کمک مي کند کاغذهايي که به طور اتفاقي بر زمين ريخته، جمع کنند؟) و «آزمون فروشنده ها» (فروشنده مغازه از خريد آن ها تشکر مي کند؟). براي محکم کاري نيز، آزمايش هاي نيويورک که در رستوران «استارباکس» برقرار بود و در حال حاضر شهرت فراواني کسب کرده، هر 60 آزمايش (20 مورد از هر نوع) انجام گرفت.
    براي اين کار، خبرنگاران با تمام اين موارد برخورد داشتند: مردان و زنان از نژادها، سنين، حرفه ها و سطوح درآمدي مختلف. آن ها يکي از زنان هنرپيشه، يک دانش آموز دبيرستاني، يک تحليل گر اقتصادي و دو نفر از ماموران پليس نيويورک را ملاقات کردند.
    در آخر نيز، چهار نفر از هر پنج نفري که اين خبرنگاران با آن ها مواجه شدند، در آزمون ادب و نزاکت مجله ريدرزدايجست شرکت کردند و نيويورک را به مودب ترين شهر در جهان تبديل کردند
    تلاش مشتاقانه
    با اين که 90 درصد نيويورکي ها از «آزمون در» سربلند بيرون آمدند، فقط 55 درصدشان «آزمون ريختن پوشه مدارک» را گذراندند. آيا مردم وقتي براي کمک به ديگران به زحمت مي افتند يا نياز به تلاش بيشتري دارند، مشتاق کمک کردن به يکديگر نيستند؟ خبرنگاران متوجه شدند که هميشه هم اين طور نيست. مثلا زنان باردار معمولا براي جمع کردن کاغذهاي ديگران از روي زمين خم نمي شوند. اما خانمي به نام ليز که به سختي دو فنجان قهوه را در دست دارد، دسته کليد و کيف پولش نيز در سيني قهوه هاست، با اين حال خم مي شود و سعي مي کند کاغذهايي را که روي سنگفرش خيابان ريخته، جمع کند. وقتي از او دليل کمک کردنش را مي پرسند، او حقيقت امر را مي گويد: «خب، من آنجا حضور داشتم!»
    بخشي از کار
    19 نفر از 20 فروشنده اي که در معرض «آزمون فروشنده ها» قرار گرفتند، موفق عمل کردند. راجر بنجامين، مدير رستوران استارباکس منهتن، تصديق کرده است که اين شعبه، چگونگي رعايت ادب و نزاکت را به کارمندان خود آموزش مي دهد. يکي از خدمه اين رستوران نيز مي گويد: «بايد به مردم احترام گذاشت و راهي را براي رفتار با آن ها در پيش گرفت که آن ها براي مراجعه هاي بعدي به فروشگاه ما راغب باشند.»
    کارمند يکي ديگر از رستوران ها علاوه بر اين که معتقد است رعايت ادب و نزاکت جزئي از کار اوست، مي گويد: بايد احترام بگذاري تا احترام ببيني.
    جوانمردي، هنوز نمرده!
    در اين تحقيق روي هم رفته، مردان بيشتر مشتاق کمک به ديگران بودند، به خصوص وقتي پوشه کاغذهاي کسي روي زمين مي ريخت. در 63 درصد از اين موارد، مردان پيشنهاد کمک دادند و اين مقدار در ميان زنان 43 درصد بود. البته، مردان نسبت به کسي که به او کمک مي کردند، کاملا دموکراتيک عمل نمي کردند. همه آن ها، در رستوران را براي خانم خبرنگار ريدرزدايجست باز کردند و بيشتر مايل بودند که کاغذهايي خانم خبرنگار را از روي زمين جمع کنند تا اين که بخواهند براي آقاي خبرنگار کاري انجام دهند.
    پيت مولر 27 ساله، متصدي رسيدگي به حساب مشتري ها در بروکلين مي گويد: «من در را براي هر کسي که پشت سرم باشد، باز مي کنم» و با لبخند اضافه مي کند که: «اما قطعا نسبت به خانم ها هوشيارترم!»
    مادرها بهتر مي دانند
    تقريبا، معمول ترين علتي که مردم براي رها کردن کار خود و کمک به ديگران ذکر کرده اند، تربيت است. خانم جواني که در يک روز سرد و بوراني بروکلين، با وجود اين که با چترش درگير است، در را براي نفر پشت سرش باز نگه مي دارد، مي گويد: «من اين طور بزرگ شده ام».
    کريستين دوبويز، 49 ساله، در حال رفتن به باشگاه ورزشي است که براي جمع کردن کاغذهاي کسي از روي زمين، توقف مي کند. او نيز حرف هاي نفر قبل را تکرار مي کند: «وقتي جوان تر بوديم، اين رفتارها را به ما آموزش داده اند.»
    تعداد کمي از مردم، مثل فردريک مارتين 29 ساله، تاثير مادرشان را در اين امر دخيل مي دانند: «مادرم من را اين طور بار آورده است؛ آدابي بي غل و غش!»
    دور و بر چه خبر است ...
    کريستين روسي، که در يک صبح زود براي جمع کردن مدارک از روي زمين، حاضر به کمک شده، معتقد است يکي ديگر از دلايلي که مردم مشتاقند مودب باشند، اين است که: «آدم ها دوست دارند کاري را انجام دهند که در شرايطي مشابه، خودشان از مردم توقع دارند.»
    دنيش کلينمن، پزشک و نويسنده 57 ساله، تمام انگيزه اش براي کمک کردن را در يک کلمه خلاصه مي کند: «همدلي». او در توضيح احساسش مي گويد: «همين اتفاق براي من هم افتاده، و من از کسي که 10 تا 15 ثانيه از وقت ارزشمندش را براي کمک به من صرف کرد، قدرداني کردم.»
    معذرت! معذرت!
    خبرنگاران در آزمون هاي زيادي شرکت کردند. در يک مورد، وقتي يکي از خبرنگاران به همراه خانمي مشغول انجام «آزمون در» بود، حدود 10-12 نفر از آدم هاي بي توجه کاغذهاي خبرنگار ديگري را که روي زمين ريخته بود، بي توجه لگد کردند و رفتند. در موردي ديگر، فردي به خاطر دست و پا چلفتي گري خبرنگار ريدرزدايجست، اظهارنظر بدي مي کند: «حتما زيادي ...خورده!» و پوزخند مي زند.
    وقتي دسته ديگري از کاغذها جلوي پاي خانم ديگري مي ريزد، او با دقت از کنار آن ها مي گذرد و سعي مي کند پايش را روي آن ها نگذارد. وقتي بعدا خبرنگار با او صحبت مي کند، مي گويد: «قطعا من يکي از مودب ترين آدم ها هستم؛ من هميشه سعي مي کنم در عبور خانم هاي بزرگسال از خيابان، کمک کنم و ... اما وقتي کاغذهاي شما روي زمين ريخت، با چنين عکس العملي از من مواجه شديد!»
    خوشبختانه اين گونه موارد انگشت شمار بودند و همه گير نبود! همين برخوردها باعث شد نيويورکي ها به عنوان شهرونداني با نزاکت معرفي شوند و عنوان مودب ترين شهر جهان را به خود اختصاص داده است.
    به عقيده مديران مجله ريدرزدايجست، اين تحقيق، چندان علمي نيست اما براي شناسايي سطح اخلاقيات در گوشه و کنار جهان، قابل قبول است. همچنين انجام چنين کارهاي نشان مي دهد در دنيايي که آدم ها با بي رحمي يکديگر را هل مي دهند تا زودتر به مقصد برسند، مي توانند اين کار را با يک لبخند و تشکر انجام دهند. اگر آن ها مي توانند در نيويورک خوب باشند، در هرجاي ديگري هم مي توانند.
    دنياي ادب و نزاکت: رتبه بندي35 شهر
    از بين 35 شهر بزرگ جهان، مودب ترين و بي ادب ترين شهرهاي دنيا که در «آزمون ادب» ريدرزدايجست شرکت کردند، درج شده است. اعداد و رقم هاي زير، ميزان افرادي را که از آزمون ها سربلند بيرون آمده اند، نشان مي دهد. در مواردي که چند شهر امتياز يکساني کسب کرده اند، اسامي آن ها به ترتيب حروف الفبا نوشته شده است
    شهر
    کشور
    امتياز
    نيويورک
    ايالات متحده
    80
    زوريخ
    سوئيس
    77
    تورنتو
    کانادا
    70
    برلين
    آلمان
    68
    زاگرب
    کرواسي
    68
    سائوپائولو
    برزيل
    68
    اوکلند
    نيوزيلند
    67
    مکزيکوسيتي
    مکزيکو
    67
    ورشو
    لهستان
    67
    استکهلم
    سوئد
    63
    بوداپست
    هونگاري
    60
    پراگو
    جمهوري چک
    60
    مادريد
    اسپانيا
    60
    وين
    اتريش
    60
    بوئنوس آيرس
    آرژانتين
    57
    پاريس
    فرانسه
    57
    ژوهانس بورگ
    آفريقاي جنوبي
    57
    لندن
    انگلستان
    57
    ليسبون
    پرتغال
    57
    آمستردام
    هلند
    52
    هلسينکي
    فنلاند
    48
    مانيلا
    فيليپين
    48
    ميلان
    ايتاليا
    47
    سيدني
    استراليا
    47
    بانگکوک
    تايلند
    45
    ليوبليانا
    اسلوني
    45
    هنگ کنگ
    چين
    45
    تايپه
    تايوان
    43
    جاکارتا
    اندونزي
    43
    موسکو
    روسيه
    42
    سنگاپور
    سنگاپور
    42
    سئول
    کره جنوبي
    40
    کوالالامپور
    مالزي
    37
    بخارست
    روماني
    35
    بمبئي
    هند
    32

  7. #207
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    شغل و تخصص پر درآمد دنياي امروز
    10 شغل و تخصص پر درآمد دنياي امروز
    (با حداقل تحصيلات)

    ليستي كه درينجا مي بينيد مربوط به امريكاي امروز است اما واقعيت اينست كه در هر كشوري هم صدق مي كند:
    top 10 jobs .. ده شغل برتر ، كه صاحبكاران را محتاج شما مي كنند، و نه بر عكس، ازين قرارند:

    ?- computer software engineer برنامه نويسي كامپيوتر: اداره آمار امريكا اعلام كرده كه اين شغل تا پايان سال 2014 ( يعني تا هفت سال آينده) در صدر مشاغل پر درآمد و دايما در حال پيشرفت قرار خواهد داشت.

    ?- paralegal ( پارا ليگال) يعني دستيار حقوقي - صاحبكاران دايما در حال كاهش هزينه هاي بيزينس هستند و يكي ازينها جايگزيني وكيل بيزينس با مشاوران يا دستياران حقوقي (با مدرك تحصيلي پايينتر از وكيل ولي با تقريبا همان سرويس و شغل) است. بسياري از موسسه هاي آموزشي يا كالجهاي فوق ديپلم چنين مدركي ميدهند و يا مثلا اگر فعلا يك ليسانس دانشگاهي داريد ميتوانيد با گذراندن چند درس تخصصي اضافي ، پاراليگال بشويد.

    ?- accountant - حسابدار - نيازي به توضيح بيشتر نيست كه افراد، بيزينس ها، بانكها، شركتهاي بيمه و حتي دولتها به اين تخصص هميشه نياز دارند.

    ?- occupational therapist ( تراپيست ها) ..يعني كسانيكه كمك فكري و فيزيكي مي كنند به كارمندان و كارگران و ساير مردم عادي براي بهتر و سالمتر زندگي و كار كردن و يا بهبود وضعيت فكري و فيزيكي و سلامتي آنها.. .. . هر چند كه براي دريافت بالاترين حقوق در چنين تخصصي بايد مدرك مستر master' (فوق ليسانس) داشته باشيد اما جالبه بدانيد كه در امريكا بيش از 13.5 ميليون نفر درين شغل مشغول بكارند و كلا مشاغل و تخصصهايي كه در رابطه با پرستاري و سلامتي و دارو و درمان و نگهداري از بيماران يا سالمندان است جزو پر درآمدترين و پر تقاضا ترين و پيشروترين مشاغل امريك هستند و هيچ متخصصي درين حوزه بيكار نيست. شما حتي با دو سال تحصيل فوق ديپلم هم مي توانيد در گوشه اي از اين تخصص بكار مشغول شويد و حتي نياز به ليسانس دانشگاهي هم نداريد.

    ?- post-secondary teachers ( دبير دبيرستانها و موسسات آموزشي و استاد دانشگاه و كالج) ... در ليست 50 شغل برتر در امريكا كه تلويزيون cnn تهيه كرده بود اين تخصص در رتبه دوم است و براي كسب درآمد بيشتر البته نياز به مدرك فوق ليسانس داريد و بويژه براي تدريس در رشته هاي بيزينس، پزشكي، و كامپيوتر هميشه تقاضا برايتان فراوان است.

    ?- actuary ( شناسايي ، مديريت، و كنترل ريسك در بيزينس ها ) .. اين تخصص هم بويژه براي كار در شركتهاي بيمه، يا در هر بيزينسي، تا سال 2014 ميلادي همچنان پر درآمد خواهد بود. براي چنين تخصصي شما نياز به مدركي در حد ليسانس امور مالي ( با گرايش كامپيوتري و تخصص در رياضيات و برآورد ريسك ) داريد. بيزينسها هميشه براي پيش بيني ريسك در مثلا سرمايه گذاري يا تصميمات مهم شان نياز به متخصصاني براي عرضه راه حلهاي عملي و مدرن دارند.

    ?- medical assistant ( دستيار پزشك)... كه در بسياري رشته هاي پزشكي ، آنهم فقط با يكي دو سال تحصيل بعد از ديپلم دبيرستاني، ميسر ميشود و نيازي به دانشگاه رفتن نيست.

    ?- lawyer (وكالت) ... اگر به پرستيژ و اينجور چيزها مي انديشيد بويژه در بيزينس، محيط زيست، ماليات محلي و بين المللي، پزشكي، و ثبت اختراعات و علايم تجاري ( patent law ) ...

    ?- home health aide ( نگهداري از بيماران يا سالمندان در خانه)... با افزايش تعداد سالمندان، و اينكه فرزندان براي نگهداري از والدين فرصت يا علاقه اي ندارند ، چنين تخصصي در حال افزايش است و صرفا با مثلا چند ماه يا يكسال تحصيل ميتوان به چنين شغلي پرداخت.

    ??- computer systems analyst ( كامپيوتريزه كردن بيزينس ها و تشكيلات) .. كه با مدارك فوق ديپلم به بالا ( و يا حتي بدون مدرك و صرفا با خودآموزي) هميشه برايش تقاضا هست. .....

  8. #208
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اسامي مودب ترين و بي ادب ترين شهرهاي دنيا
    رنا: مجله پرتيراژ «ريدرز دايجست» به بررسي 35 شهر مهم جهان با شاخص هاي منحصر به فرد خود پرداخته است.

    شاخص هاي اين تحقيق حول چند مورد بوده است. محققان نخست پشت سر ديگران وارد جائي شدند تا ببينند اين افراد در را پشت سر خود مي بندند يا نه. دومين شاخص اين تحقيق خريد از 20 مغازه يک شهر بوده است تا ببينند رفتار فروشندگان با مشتري ها چگونه است. سومين شاخص نيز، انداختن عمدي يک پوشه در 20 محله شلوغ شهر بوده تا ببينند چند نفر آن را برداشته يا لگد مي کنند.

    بر اساس اين تحقيق که در شماره اخير «ريدرز دايجست» منتشر شده است؛ به ترتيب شهرهاي نيويورک، زوريخ و تورنتو مودب ترين شهرهاي جهان معرفي شدند. بمبئي (هندوستان)، بخارست (پايتخت روماني) و کوالالامپور (پايتخت مالزي) نيز از جمله بي ادب ترين شهرها معرفي شدند. سئول، سنگاپور و مسکو نيز در رتبه هاي بعدي شهرهاي بي ادب جهان جاي گرفتند.

    بنا بر گزارش اين نشريه؛ پايتخت هاي کشورهاي آلمان، برزيل، کرواسي، نيوزلند، لهستان، مکزيک، سوئد، مجارستان و اسپانيا به ترتيب رتبه هاي چهارم تا دوازدهم شهر هاي مودب را به خود اختصاص دادند

  9. #209
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    معتبرترین و معروف ترین دانشگاه های جهان ....
    دانشگاه شانگهای چین به رسم هر سال فهرست رده بندی سالیانه بهترین دانشگاه های جهان را منتشر کرد. مانند هر سال دانشگاه هاروارد در ایالت ماساچوست آمریکا با فاصله زیادی از سایر دانشگاه ها در صدر این رده بندی است.




    دانشگاه هاروارد در ایالت ماساچوست در سال 1636 میلادی تاسیس شد و قدیمی ترین دانشگاه ایالات متحده محسوب می شود. در طول تاریخ آن 9 رئیس جمهور آمریکا فارغ التحصیل هاروارد بوده و 40 برنده جوایز مختلف نوبل به این دانشگاه تعلق داشته اند.





    دانشگاه استنفورد در سیلیکن ولی ایالت کالیفرنیا مانند سال گذشته در مکان دوم بهترین دانشگاه های جهان قرار دارد. دانشگاه استنفورد در اواخر قرن نوزدهم میلادی تاسیس شد.
    این دانشگاه از زمان تاسیس یک قطب اصلی تحقیقات محسوب می شود.






    دانشگاه برکلی کالیفرنیا سومین دانشگاه برتر جهان است. این دانشگاه در سال 1868 میلادی تاسیس شد.دانشگاه برکلی دارای 35 هزار دانشجو است.






    دانشگاه کمبریج بریتانیا چهارمین دانشگاه برتر جهان محسوب می شود. این دانشگاه در قرن سیزدهم میلادی تاسیس شد و یکی از قدیمی ترین دانشگاه های اروپا است.






    ماساچوستز انستیتوت آف تکنولوژی یا MIT در نزدیکی شهر بوستن واقع شده و در سال 1861 تاسیس شد. این دانشگاه پنجمین دانشگاه برتر جهان است.





    کالیفرنیا اینستیتوت آف تکنولوژی یا کال تک ششمین دانشگاه برتر جهان در نزدیکی شهر لس آنجلس قرار دارد.این دانشگاه در اواخر قرن نوزدهم میلادی تاسیس شده است.






    دانشگاه کلمبیا هفتمین دانشگاه برتر جهان در شهر نیویورک واقع شده است. این دانشگاه که در سال 1754 میلادی تاسیس شد ابتدا کینگز کالج نام داشت و پنجمین دانشگاه قدیمی ایالات متحده محسوب می شود.





    تصویر ترکیبی از ساختمان های قدیمی و جدید دانشگاه پرینستون هشتمین دانشگاه برتر جهان. این دانشگاه در سال 1746 در شهر پرینستون در ایالت نیو جرسی تاسیس شد. جان اف کندی ، رئیس جمهور فقید آمریکا از مشهورترین دانشجویان آن و آلبرت انشتین ، مشهورترین استاد این دانشگاه محسوب می شوند.





    دانشگاه شیکاگو در منطقه هاید پارک شهر شیکاگو در سال 1890 توسط جان دی راکفلر تاسیس شد.این دانشگاه نهمین دانشگاه برتر جهان است.






    دانشگاه آکسفورد بریتانیا دهمین دانشگاه برتر جهان است. این دانشگاه در اواخر قرن یازدهم میلادی تاسیس شد.

  10. #210
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    میلائو مرتفع ترین پل جهان


    This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 718x480 and weights 58KB.برای دیدن عکس در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی 718x480 پیکسل میباشد

    میلائو گفتگوی بین طبیعت و ساخته دست بشر است.
    "نورمن فاستر"


    شاید روزگاری فرانسوی ها گمان نمی کردند که بتوانند بنایی بلند تر از برج ایفل بسازند.اما در آستانه سال 2005 میلادی پلی بر روی دره و رودخانه تارن ( واقع در جنوب فرانسه ) افتتاح شد که ارتفاع یکی از پایه های آن (که بلند ترین پایه پل نیز می باشد )343 متر، یعنی کمی بیشتر (19 متر) از ارتفاع برج ایفل است.این پل که میلائو نام دارد در حال حاضر بلندترین و مرتفع ترین پل جهان است ( و شاید هم تا سالهای متمادی پس از این تاریخ).
    در سال ۱۹۹۳
    میلادی در یک مناقصه شرکت کنندههای زیادی از جمله هفت مشاور معماری و هشت مشاور سازه با سوابق راه و پل حضورداشتند که شرکت foster&partners (فاستر و همکاران) برنده اولیه مناقصه شد.معمار و طراح این پل یک مهندس بریتانیایی بنام نورمن فوستر و مجری طرح شرکت مهندسی ایفاژ (شرکت سازنده برج ایفل) می باشند .طرحبرنده فاستر شامل یک پل بتنی با هفت دکل بتنی بود که بلندترین آن ۲۴۵ متر ارتفاعداشت.در سال ۱۹۹۵ دومین مشورت با حضور دوازده مشاور انجام پذیرفت و پس از یک سال درنهم جولای ۱۹۹۶ هیئتی متشکل از مدیران منطقه تصمیم به ارجاع کار به مشاور فاستر وهمکاران گرفتند.انتخاب پیمانکار ، هماهنگی ها ، تخصیص اعتبار و شروع پروژه تا هشتم اکتبر ۲۰۰۱ طول کشید

    ارتفاع این پل از کف دره تارن به 270 متر می رسد و حدود 50/2 کیلومتر طول دارد و برای ساخت آن بیش از 36000 تن فولاد بکار رفته و همچنین طول اجزاء نوارنگهدارنده آن (کابلهای حمایت کننده) حدود 1000 کیلومتر است.
    به طور متوسط روزانه 28000 دستگاه خودرو از روی پل تردد می کنند که در نوع خود رقم قابل توجهی محسوب می گردد.دو هدف عمده از ساخت این پل یکی کاهش بار ترافیک منطقه (بخصوص در فصل تعطیلات تابستان) و دیگری گشایش یک راه ارتباطی آسان میان شمال اروپا و جنوب آن (بویژه کشورهای فرانسه و اسپانیا) می باشد.لازم به توضیح است که تا پیش از سال 2005 که این پل توسط ژاک شیراک (رئیس جمهور وقت فرانسه)افتتاح شد، مقام بلندترین پل جهان از آن پل گلدن گیت سانفرانسیسکو بود(پلی که بر روی خلیج سانفرانسیسکو واقع در کالیفرنیایی آمریکا احداث شده است).


    این شاهکار مهندسی با


    ۲۴۶۰ متر طول که از برجایفل هم بلندتر است(۲۴۵ متر ارتفاع) با گامهای بلند دره زیبای تارن در مرکز فرانسهرا پشت سر می گذارد.



    این پل برای خلاصی شهر زیبای میلائو (Millau)
    مخصوصا در تابستانها از دست ترافیک تزانزیت مسیر اصلی (A75) ساخته شدهاست.میلائو منطقه و شهر کوچکی در جنوب فرانسه واقع در بین اتصال دو رودخانه تارن ودوربی است.میلائو یکی از بزرگترین مراکز گردشگری و ورزشی در مرکز و جنوب فرانسهاست.این شهر ۳۱۰۰۰ نفری با ۱۶۹ کیلومتر مربع وسعت با ارتفاع ۵۵۰ متر از سطح دریا برسر راه اصلی (A75) بین شمال فرانسه و سواحل مدیترانه در گلوگاه Noforios واقع شدهاست.
    در قرون وسطی شهر یک پل قدیمی داشت با ۱۷
    دهانه که از روی رودخانه تارن عبور می کرد.اگر این پل تاکنون به جای می ماند بی شکیکی از بناهای یادبود گذشته بود.اما به دلیل عدم نگهداری خوب از پل در قرن ۱۸میلادی یکی از دهانه های پل خراب شده و پس ار آن بیشتر پل ویران شد و فقط یکی ازدهانه ها باقی ماند.این مسیر یکی از راههای اصلی جنوب به شمال فرانسه از دورهرنسانس تا به حال است.



    شهر میلائو در گذشته به دلیل دستکشها و پوستینهای پشمی اش در فرانسه شهرت داشت.اما در حال حاضر به دلیل وجود بلندترین پل بتنی جهان در این منطقه در دنیا شهرت دارد
    برای اطلاعات بیشتر به این صفحه هم میتونید برید:
    http://memar.110mb.com/millau%20brid...lau-bridge.htm












برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •