مشاعره

[sunyboy]

تا چند طلب کنم وفای تو که نیست

تا کی گیرم کسی به جای تو که نیست

گفتی که ترا جان و جهان جز من نیست

ای جان جهان به خاک‌پای تو که نیست

[memol]

تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو

[میخک]

وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به

[saeed.d]

هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد

[saeed.d]

دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند
گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

[haji]

دهقان پیر رفته و جا مانده است از او
تنها مترسکش به دل دشت های عور
تنها، همیشه تنها، بر چوب پای خشک
حیران به روز خیره و حیران به شام کور

[sunyboy]

رفت آنکه چشم راحت خوش می‌غنود ما را

سیم خیال تو بس با قمر چکار مرا

[میخک]

الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

[Fahime.M]

اتش عشق به چشمت یکدم
جلوه ای کرد و سرابی گردید

تا مرا واله و بی سامان دید
نقش افتاده بر ابی گردید

[saeed.d]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا