کلاهي بر شن هاي ساحل نمي تواند مال فرشته اي باشد وهيچ کس نيز دلفيني را با کلاه نديده است ويا..... من فکر مي کنم مال مردي ست شاعر که دريا را در پنداشته است دري به يک ميهماني خصوصي.
کلاهي بر شن هاي ساحل نمي تواند مال فرشته اي باشد وهيچ کس نيز دلفيني را با کلاه نديده است ويا..... من فکر مي کنم مال مردي ست شاعر که دريا را در پنداشته است دري به يک ميهماني خصوصي.
نا اميد نيستم
از اميد بگويم
آنچه هست
ياس مطلق نيست
عاقبت يک کليد
به قفل زنگار گرفته ما نيز مي خورد