بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 از مجموع 16

موضوع: ناپلئون بناپارت

  1. #11
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اختناق شدید


    حکومت سخت گیر ناپلئون با کفایت تر از حکومت قبلی فرانسه بود، اما در بسیاری از موارد حکومت ناپلئون، پلیسی بود. روزنامه ها به شدت سانسور شده و آنچه را که دولت می خواست مردم بدانند در روزنامه ها می نوشتند و کسانی که مخالف حکومت بودند، به زندان می افتادند و بسیاری به قتل می رسیدند. جاسوس های زیادی وجود داشتند و مردم ترغیب می شدند که دوستان و همسایگانی که مخالف دولت بودند، را معرفی کنند.

  2. #12
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نبرد ترافالگار

    امپراتور فرانسه، ناپلئون (1821- 1769م) تصمیم گرفت که به انگلستان حمله کند، اما نیروی دریایی انگلستان بر دریاها مسلط بود. در 12 اکتبر 1805، نیروی دریایی انگلستان به فرماندهی هوراشیو نلسون (1805- 1758)، طی نبرد «ترافالگار» واقع در نزدیکی ساحل اسپانیا، ناوگان اسپانیا و فرانسه را منهدم کرد. در این جنگ، نلسون کشته شد، اما نیروهای انگلیسی، 20 کشتی دشمن را غرق کردند، بدون اینکه حتی یک کشتی انگلیسی آسیب ببیند

  3. #13
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    واترلو

    در سال 1815، ناپلئون، از تبعیدگاه خود در جزیره الب، فرار می کند و به قصد تسخیر مجدد قدرت، به فرانسه باز می گردد. در 18 ژوئن، ارتش پروس و انگلستان، به ترتیب، به فرماندهی بلوخر و دوک ولینگتون در واترلو، واقع در بلژیک، با نیروهای فرانسوی روبرو می شوند. بعد از جنگ شدید که در حدود چهل و شش هزار نفر کشته می شوند، ناپلئون برای آخرین بار شکست می خورد. .وی که برای دومین بار مجبور به ترک قدرت شده بود، به جزیره سنت هلن در اقیانوس اطلس تبعید می شود.

  4. #14
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دوک ولینگتون

    آرتور ولسلی (1852- 1769) اولین دوک خاندان ولینگتون بود ویکی از سیاستمداران و نظامیان معروف انگلستان به حساب می آمد و به دوک یا شاهزاده آهنی شهرت داشت. او فرماندهی سپاهی را در منطقه پنی سولار اسپانیا به عهده داشت و با کمک فلید مارشال بلوشر توانست نیروهای فرانسوی را در نبرد واترلو شکست دهد، اما او گفت: « این خطرناکترین موقعیتی بود که تا کنون در آن بودم»
    حقایق ثبت شده


    بسیاری از کارشناسان معتقدند که ناپلئون به طور اتفاقی و غیر عمد مسموم شده است. آزمایشهای انجام شده بر روی رنگ کاغذ دیواری اطاق او در سنت هلن نشان می دهد که کاغذ دیواری حاوی مرگ موش بوده و در هوای مرطوب این ماده سمی خطرناک وارد هوا شده و او را مسموم کرده است. او، قبل از مرگ در پنجم مه سال 1821، برای بیماری معده و کبد تحت مداوا قرار گرفته و این دو علامتهای مسمومیت ناشی از مرگ موش هستند.

  5. #15
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ناپلئون و اروپای متحد

    ناپلئون
    باورکردنش کمی سخت است اما روزگاری ناپلئون عقیده داشت که اروپا باید متحد باشد، او یک مرد عادی نبود که با فرمانروایی بر کشور خود خشنود شود. به همین دلیل فرمانروایی فرانسه تنها قسمت کوچکی از آرزوهای او بود و همواره در خیال خود حکومت بر بخش بزرگتری از اروپا را می پروراند و جالب آن است که تاحدی هم به آروزهای خود رسید. در این رابطه در قسمتی از کتاب سرگذشت تمدن می خوانیم :

    او جنگ ها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذاشت تا اینکه در سال 1811 تمام قاره اروپا و بخشی از روسیه باختر و اتریش تقریبا" زیر سلطه او بودند. وی می گفت : "اگر قدرت عظیم سرنوشت مرا چنان پیش می راند که دیکتاتور سراسر جهان شوم چگونه من می توانستم ازاین رویداد جلوگیری کنم؟ ... من هنوز رسالت خود را به انجام نرساندم و خود بر آنم که هر چه را آغاز کرده ام به پایان برسانم. ما به یک قانون نامه، یک دادگاه و یک پول رایج و یکنواخت برای سراسر اروپا نیاز داریم و در سراسر این قاره باید مقیاس وزن و اندازه همگانی شود".

    "در همه خطه اروپا قانون یکسانی باید به کار بسته شود. من همه این ملت ها را به هم خواهم آمیخت ... این تنها چیزی است که مرا خشنود می کند".

    او معتقد بود که دولتهای اروپایی نباید پرقدرت باشند بلکه باید با قدرت کم زیر نظر یک دولت مقتدر تشکیل یک امپراطوری اروپایی را دهند. او سعی داشت تا با تشکیل یک دولت مقتدر و متحد در اروپا یک سازمان و حقوق یگانه را به سراسر اروپا حاکم کند. به همین دلیل سعی داشت قوانین حاکم بر فرانسه را بر تمامی کشورهایی که به زیر سلطه خود در می آورد حاکم کند.

  6. #16
    MIN@MAN آواتار ها
    • 4,997

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ناپلئون
    او با استفاده از حکایت برای تجسم بخشیدن به تمامی یک فضای تاریخی می*تواند روانشناسی همگانیی را که شخص ناپلئون و نظام سیاسی او در فرانسه و ایتالیا به وجود آورده است توصیف کند.





    ناپلئون [Napoleon]. هنری بیل (1)، معروف به استاندال (2) (1783-1842)، نویسنده فرانسوی دو رساله درباره ناپلئون برجای نهاده است که یکی در 1817-1818 و دیگری در 1836-1837 نوشته شده است. رساله اول که به قول خود استاندال در پاسخ به کتاب مادام دو استال (3) به نام ملاحظاتی درباره وقایع مهم انقلاب فرانسه (4) (ژوئیه 1817) نوشته شده است، طرح*گونه*ای است که در آن استاندال، در عین قدرشناسی از امپراتور، می*کوشد تا بی*طرفی و بی*غرضی خود را نشان دهد. به عکس، رساله دوم حاکی از رشد اسطوره ناپلئونی در روح استاندال است: «من با نوشتن نخستین جمله زندگی ناپلئون نوعی تأثر مذهبی در خود احساس می*کنم.» این رساله دوم در 1876، تحت عنوان زندگی ناپلئون(5) در مؤسسه نشر کلمان و لوی (6) انتشار یافت. هردو رساله، یعنی رساله 1817-1818 و رساله 1836-1837، به طور کامل در مجموعه کلیات آثار (7) استاندال (به سرپرستی هـ.شامپیون (8))، در 1929،*با عنوان کلی ناپلئون منتشر شد. جلد اول تحت عنوان زندگی ناپلئون شامل رساله 1817-1818 است، و جلد دوم، تحت عنوان خاطراتی درباره ناپلئون (9)، مشتمل بر رساله 1836-1837. همچنین می*توان به طبع همین دو رساله، ویراسته هانری مارتینو (10) (1930)، در دوجلد، با عنوان ناپلئون اشاره کرد. رساله اول، که مخصوصاً به علت اوضاع و احوال سیاسی ناتمام مانده است، تقریباً به تمامی از منابع انگلیسی گرفته شده است. استاندال وقایع عمده زندگی ناپلئون را تا زمان بازگشت او از جزیره الب (11) گزارش می*کند. در کتاب صفحات اندکی می*توان یافت که به راستی اصیل باشد؛ استاندال بر مطالب برگرفته از منابع تنها چند حکایت از خود می*افزاید. رساله دوم با روحی کاملاً متفاوت پرورده شده است: استاندال با احساسات شورانگیزی به توصیف ناپلئون بازمی*گردد، شاید به سبب آنکه در او بخشی از گذشته خود را می*بیند. مقدمه خاطراتی درباره ناپلئن با لحنی پرشور که تا اندازه*ای نزد استاندال شگفت*آور است، نوشته شده است. طرح او به هنگام شروع کار بسیار بلندپروازانه است؛ می*خواهد دست به کار تحقیقاتی دقیق و عمیق بزند. ولی بعد هدف او محدودتر می*شود، به این معنی که تنها به تعقیب گام به گام شرح زندگی ناپلئون در یادنامه سنت هلن اکتفا می*کند، و «گزارش معقولی» از وقایع به سبکی ساده مانند گزارش خاطره*نویسان قرن هفدهم به دست می*دهد. منابع اصلی او گذشته از خود ناپلئون، عبارتند از ژومینی (12)، نویسنده سوییسی شرح زندگانی ناپلئون و تیر (13). استاندال در این رساله نیز، همچنان که در رساله اول، ولی با ستایش بیشتر خاطرات شخصی خود را بر مأخوذات خود از منابع می*افزاید، مانند فصل مربوط به میلان در 1796 و تصویرهایی که از سرداران ناپلئون به دست می*دهد. ولی سرانجام، استاندال نمی*تواند چنانکه باید ازعهده کار برآید و ناگزیر گزارش خود را در 1797 متوقف می*کند. از این*رو، از کار او چند طرح نیم*پرداخته، که ناتوانی استاندال در یکدست کردن و منظم کردن خصلت ناپیوستگی آنها را تشدید کرده، بر جای مانده است. با این همه، این اثر استاندال، چنان که هست، دلچسب است، زیرا تحول اندیشه او را درباره ناپلئون به خوبی نشان می*دهد. او در اقتباسی که از منابع می*کند روشی اصیل به کار می*برد: با استفاده از حکایت برای تجسم بخشیدن به تمامی یک فضای تاریخی می*تواند روانشناسی همگانیی را که شخص ناپلئون و نظام سیاسی او در فرانسه و ایتالیا به وجود آورده است توصیف کند. ملاقات میان ناپلئون و استاندال در این صفحات وجه کاملی از رمانتیسم فرانسه را بازمی*نماید.

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •