چند داستان کوتاه رو براتون گذاشتم امیدوارم هم خوشتان بیاد و هم تکرانی نباشه
باتشکر
پيرمرد و صندوق صدقات
پيرمرد خسته کنار صندوق صدقه ايستاد.
دست برد و از جيب کوچک جليقهاش سکهاي بيرون آورد.
در حين انداختن سکه متوجه نوشته روي صندوق شد: صدقه عمر را زياد ميکند، منصرف شد!!!