هی با توام
که بی خبر دلو سپردی به سفر
منو گذاشتی با خودم
به یه نشونی دربه در
من با توام..رفتی کجا.؟؟؟
آهای غریبه آشنا
چه ساده از من تو بریدی
بستی دل و به جاده ....
هی با توام
که بی خبر دلو سپردی به سفر
منو گذاشتی با خودم
به یه نشونی دربه در
من با توام..رفتی کجا.؟؟؟
آهای غریبه آشنا
چه ساده از من تو بریدی
بستی دل و به جاده ....
من تمنا کردم که با تو باشم و تو گفتی هرگز.!!!
پاسخی سرد و درشت و مرا حسرت این هرگز کشت.!!!!!!!!!!!!!!
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این..
شگفت ترین نوع خویشتن داریست
رفتی و با رفتنت یک قلب شیشه ای ترک برداشت
و باران چه معصومانه میگریست..!!
بخواب ای افتاب بی غروبمشب تنهایی دل ها دراز است
دعایت میکنم هر شب همین وقت
که درهای دعا تا صبح باز است
میاد اون روز که نباشم دیگه دیونه ی تو
تو نخواستی بمونم عاشق و دلداده ی تو
نذر کردم اگه برگشتی دوباره توی خونه ی دلم
مثل عاشقا بیای بشی حل مشکلم
اولین باری که
صدای قدم هایت را دوست نداشتم
وقتی بود
که می رفتی
نبودن هیچ کس سخت نیست
فراموش کردن یک بودن سخت است
کلاغی در ذهنم
پاره سنگی در دستم
از خودم می ترسم
شاید سالها بعد در گذر جادها بی تفاوت از کنار هم بگذریم
و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.!!!!