بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 2 از 3 اولیناولین 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 از مجموع 29

موضوع: به رنگ پاییز

  1. #11
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    خوبی !؟
    - خوب نباشم چه کنم !

    یعنی چی !؟
    - بعضی آدم ها محکومند …

    محکوم به چی !؟
    - خوب بودن …

    یعنی چی !؟
    - مثل برگ ها، که محکومند …

    به چی ؟
    - به افتادن …

  2. #12
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    آغوشت برای زردی برگ ها گرم است !

    و چه سردی ...

    می دانمت باد نوازشگر پاییز ...!

  3. #13
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ماه هاست که بهار رفته
    و هنوز هم پاييز است ...
    نه زمستانی در پيش است
    و نه تابستانی در ماورا بوده است !
    تنها ريزش دائمی برگ های ريز و درشت است
    که
    آرام آرام
    جاده ی پيش رويم را می پوشاند ...
    چشمهايم از سوز خيس هستند
    و گوش هايم
    لانه ی ناله ی کلاغ های سرگردان
    و خش خش خشکی برگها هستند !
    بيهودگی
    وجودم را می لرزاند
    و ترديد
    پاهايم را سست می کند !
    و در اين آتشفشان رنگهای تند
    من تنها يک چيز را می دانم:
    ماه هاست که بهار رفته
    و هنوز هم پاييز است ........

  4. #14
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    من منتظر پاییزم ،
    هر کس به پاییز نزدیک تر بود خبری برای من بیاورد
    برگ هایش قول هایی به من داده اند ... !

  5. #15
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    حضور دوباره پاییز

    و من ...

    که در ازدحام خستگی های شهر قدم می زنم !

    هیچکس به استقبال تو

    بر راه نایستاده است ...

    و تو

    چه سخاوتمندانه هر بار تکرار می شوی ...!

  6. #16
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    پشت لرزش پلکهایم


    اشک ، همیشه پنهان است


    مانند سکوت بی اختیار آب


    زیر برگهای پیاده رو بعد از باران ...


    از همین راه اگر می روی


    مواظب پایی که می گذاری ، باش!

  7. #17
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بالاخره بارید،
    آسمان را می گویم دیگر،
    که روزها سر به گریبان بود.
    حالا هی ابرهای سپید پنبه ای می ایند و می روند در خیالش،
    که باز فکرهای دلگیر خاکستری نکند.


  8. #18
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دختري از كنارم رد شد

    عشق آخر مرا نفرين كرد . . .

    مرگ من ، در عشق اول نطفه بست

    معذرت مي خواهم . . .

    گر تو را گرياندم . . .

    مرگ من ، ارزش اشك هايت را نداشت

    از يادها رفتم و ميروم و ميدانم

    كه از چشمي ، اشكي ، برايم نمي بارد . .

  9. #19
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اندوه پرست
    کاش چون پاییز بودم … کاش چون پائیز بودم
    کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
    برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
    آفتاب دیدگانم سرد می شد
    آسمان سینه ام پر درد می شد
    ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد
    اشگ هایم همچو باران
    دامنم را رنگ می زد
    وه … چه زیبا بود اگر پاییز بودم
    وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
    شاعری در چشم من می خواند … شعری آسمانی
    در کنارم قلب عاشق شعله می زد
    در شرار آتش دردی نهانی
    نغمه ی من …
    همچو آوای نسیم پر شکسته
    عطر غم می ریخت بر دل های خسته
    پیش رویم:
    چهره ی تلخ زمستان جوانی .
    پشت سر:
    آشوب تابستان عشقی ناگهانی
    سینه ام:
    منزلگه اندوه و درد و بدگمانی

    فروغ

  10. #20
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مخوان ای کولی پاییز!
    سرود سرد غمگینت
    دراین بغض کبود شام
    خروش خسته اه مرا ماند
    دراین پاییز
    دراین پرپرهزاران باغ
    دراین هنگامه افشاندن پیوندها
    ازبیم تاوان گرانباری
    ترا پروای بیجای کدامین طره بیداست


صفحه 2 از 3 اولیناولین 123 آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •