-
صهیونیسم یک جنبش قومیگرا و سیاسی است که خواستار بازگشت همهٴ یهودیان به سرزمین مادری آنها میباشد. این سرزمین همان اسرائیل بعلاوه فلسطین کنونی است که قوم یهود از ۳۲۰۰ سال پیش تا سال ۲۰۰ میلادی (که امپراتوری روم آنها را پراکنده ساخت) به همراه اقوام دیگری در آن ساکن بودهاند. صهیونیسم ملی گرایی یهودیان پراکنده در سرتاسر جهان را تحت شعاع قرار میدهد و آنها را ترغیب به مهاجرت به اسرائیل مینماید. به همین علت در ابتدا یهودیان با هر عقیدهای، چه چپ، چه راست، چه مذهبی و چه سکولار به این جنبش پیوستند. پس از مدتی که اختلافات عقیدتی در آنان بروز کرد صهیونیسم به شاخههای دیگری مانند «صهیونیسم مذهبی»، «صهیونیسم سوسیال»، و «صهیونیسم تجدیدنظر طلب» تقسیم شد. با این حال تمام این شاخهها در عقیدهٴ پایه یعنی بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهودی مشترکند(منبع) خود کلمهٴ «صهیونیسم» مشتق شده از «صهیون» (به عبری: ציון)، نام دیگر اورشلیم (که در تورات نیز به آن اشاره شده) میباشد. ناتان برنبام برای اولین بار این کلمه را به معنای «ملی گرایی یهودی» در ژورنال «خود-رستگاری» به کار برد. صهیونیسم در ابتدا از مایههای مذهبی یهودیان برای اجتماع آنان در اسرائیل وام میگرفت، با این حال صهیونیسم مدرن، بیشتر جنبشی سکولار است که بنا به ادعای خودشان در پاسخ به یهودستیزیهای قرن ۱۹ در اروپا فعالیت میکند. از زمان پایه ریزی کشور اسرائیل، کلمهٴ «صهیونیسم» عموماً به معنای پشتیبانی کردن اسرائیل به عنوان کشوری برای ملت یهود به کار میرود.
سال ۱۹۷۴ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت آراء، مصوبهای را به تصویب رساند که در آن صهیونیسم به عنوان شکلی از اشکال نژادپرستی معرفی شده بود. این مصوبه در پی شرط گذاری اسرائیل به حذف آن، برای شرکت در کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۱، توسط سازمان ملل ملغی اعلام گردید.
برقراری جنبش صهیونیسم
پیش زمینهٴ تاریخی
از سال ۷۰ میلادی و پس از شکست یهودیان در شورش بزرگ و تخریب اورشلیم توسط امپراتوری روم، و همچنین شکست دیگر در شورش بارکخبا در سال ۱۳۵ میلادی که به پراکنده شدن یهودیان در دیگر نقاط امپراتوری منجر شد، بازگشت یهودیان به سرزمین مادری همواره دغدغهٴ یهودیان سراسر دنیا بودهاست. به علت نتایج مصیبت بار این شورشها، چنین جنبشهای مردمی که برای بازپس گیری حاکمیت ملی و بر اساس تاثرات دینی به وجود آمده بودند، پس از قرنها امیدهای بر باد رفته که از یک «مسیحا»ی دروغین به مسیحای دیگری ختم میشد، به جنبشهایی تبدیل شدند که در آنها توکل به مشیت الهی، با این فرض که خواست خدا بر این است که این سرزمین در نهایت به قوم برگزیده یهود برسد، جایگزین عناصر انسانی «رستگاری توسط مسیح» شدهاست. با وجود اینکه قومیگرایی یهودی در دوران باستان بیشتر جنبهٴ مذهبی داشتهاست، با این حال مطرح شدن دوبارهٴ بازگشت به سرزمین مادری در بین یهودیان را باید مدیون برپایی ایدئولوژیکی و سیاسی صهیونیسم دانست. با این حال یهودیان حتی بعد از شورش «بارکخبا» نیز در اقلیتهای کوچکی به طور مستمر در سرزمین اسرائیل و فلسطین کنونی زندگی میکردهاند و برای این حضور مدارک تاریخی زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، تلمود اورشلیم در قرنهای پس از این شورش تالیف شدهاست. ابداع کنندهٴ «علامات مصوتهای عبری» نیز در قرن پنجم، در یکی از اجتماعات یهودی فلسطین زندگی میکردهاست و الی آخر. پراکندگی آرام و تدریجی حضور یهودیان در فلسطین به علل مختلفی روی داد. از جمله شکست در شورش بارکخبا توسط آدریان (امپراتور وقت روم)، فتح فلسطین در سال ۶۰۰ میلادی توسط اعراب، جنگهای صلیبی در قرن ۱۱ و بعد از آن، و همچنین بی کفایتی امپراتوری عثمانی از قرن ۱۵ به بعد، که به واسطهٴ آن، زمین، به شدت حاصلخیزی خود را از دست داد و اقتصاد به معنای واقعی صفر شد.
صهیونیسم اولیه
پس از رنسانس فرهنگی یهودیان در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی که هاسکالا نامیده میشود، و در پی انقلاب فرانسه و گسترش عقاید لیبرال میان عدهای از یهودیان تازه از سلطه خارج شده، برای اولین بار طبقهای از یهودیان سکولار به وجود آمد که دارای عقاید متداولی چون عقل گرایی، رمانتیسیم و از همه مهم تر ملی گرایی بودند. یهودیانی که یهودیگری را حداقل به معنای سنتی آن کنار گذاشته بودند، هویت جدیدی به عنوان یک ملت و بر اساس مصداق اروپایی آن برای یهودیان تشیکل دادند. الهام بخش آنها در این فعالیت، فعالیتهای ملی دیگر کشورها، از قبیل یگانگی آلمانیها و ایتالیاییها، و همچنین استقلال مجارستان و لهستان بود. آنها از خود میپرسیدند که اگر ایتالیاییها مستحق داشتن سرزمین مادری و میهن هستند، چرا یهودیان نباشند؟ پیش روی جدید در جنبش صهیونیسم در سالهای ۱۸۰۰، با تلاش نمایشنامه نویش، روزنامه نگار و دیپلمات متولد امریکا، مردخای مانوئل نوح در سال ۱۸۲۰ ایجاد شد که در برقراری موطنی در گراند آیلند نیویورک برای یهودیان کوشید.
برخاستن صهیونیسم سیاسی مدرن
تا قبل از سال ۱۸۹۰ نیز یهودیان تلاشهای زیادی در بر قراری منطقهای یهودی نشین در سرزمین فلسطین که در قرن ۱۹ بخشی از امپراطوری عثمانی به شمار میرفت انجام داده بودند. در آن سالها ۵۲۰۰۰۰ نفر در این منطقه (اکثراً مسلمان و مسیحیان عرب) ساکن بودهاند و ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر از این مقدار را نیز یهودیان تشکیل میدادند. قابل ذکر است در زمان شکلگیری اولیه صهیونیسم مدرن نظریههای دیگری برای تشکیل کشور یهودی در کشورهای دیگری همچون آرژانتین نیز شد که در نهایت منتفی گشت.
==> تئودور هرتسل بنیانگذار مکتب صهیونیسم سازمان ملل و نژادپرستی اسرائیل
-
مارکسیسم مکتبی سیاسی و اجتماعی است که به طرفداری از اندیشههای کارل مارکس, فیلسوف و انقلابی آلمانی, میپردازد. فردریش انگلس نیز از شکل دهندگان مهم به اندیشه مارکسیسم بودهاست و تقریبا تمام مارکسیستها با خطوط اندیشه او نیز موافق هستند. اساس مارکسیسم آن طور که در «مانیفست کمونیست» (نوشته مارکس و انگلس) بیان شدهاست بر این باور استوار است که تاریخ جوامع تاکنون تاریخ مبارزه طبقاتی بودهاست و در دنیای حاضر دو طبقه، بورژوازی و پرولتاریا وجود دارند که کشاکش این دو تاریخ را رقم خواهد زد.
میان مارکسیستهای مختلف, برداشتهای بسیار متفاوتی از مارکسیسم و تحلیل مسائل جهان با آن موجود است اما موضوعی که تقریبا همه در آن توافق دارند:«واژگونی نظام سرمایهداری از طریق انقلاب کارگران و لغو مالکیت خصوصی و کار مزدی و ایجاد جامعهای بی طبقه با مردمی آزاد و برابر و در نتیجه، پایان «ازخودبیگانگی» انسان (که کمونیستها معتقدند در جهان سرمایهداری ناگزیر است)» است
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن