بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 از مجموع 16

موضوع: .:::: آرايه هاي ادبي ::::.

  1. #11
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    غزل

    غزل در لغت به معني عشقبازي و حديث عشق و عاشقي گفتن است، و در اصطلاح شعرا اشعاري است بر يک وزن و قافيه و با مطلع مصرع. تعداد ابيات آن به طور متوسط از پنج تا دوازده بيت و گاهي تا حدود شانزده و بندرت نوزده و بيت است، لکن کمتر از پنج بيت ـ سه چهار بيت ـ را مي توان غزل ناتمام ناميد. تفاوت غزل با تغزل و تشبيب در اين است که:
    اولا، ابيات تغزل بايد همه مربوط به يک موضوع و مطلب (داراي وحدت موضوع) باشد، در حالي که غزل چنين نيست بلکه تنوع معاني و مفاهيم در غزل شرط است.
    ثانيا، غزل شعري است مستقل، ولي تغزل، ابياتي است که در آغاز قصيده براي جلب توجه و آماده سازي ذهن خواننده و شنوده به مضمون اصلي قصيده مي آيد.
    ثالثا غزل تنها، در مضامين عشق و عاشقي و مغازله و باين شور و حال و عواطف تند و احساسات سرکش عاشقانه سروده نمي شود، بلکه ممکن است متضمن مضامين اخلاقي و دقايق حکمت و معرفت و عرفان و جز آن باشد، در صورتي که مضمون تغزل، گاهي عاشقانه و گايه وصف طبيعت است.

  2. #12
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مثنوي (دوگانه)


    اشعاري بر يک وزن اما هر بيت آن داراي قافيه مستقل است، يعني دو مصراع هر بيت ه هم قافيه است. چون هر بيت آن مستلزم دو قافيه يا هر دو مصراع ابيات مقفاست، به آن مثنوي گفته اند.
    تعداد ابيات مثنوي محدود نيست و به همين دليل از آن براي به نظم در آوردن تواريخ، قصص و افسانه هاي طولاني استفاده مي شود.

  3. #13
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دو بيتي


    شعري است در دو بيت که با رباعي در قافيه بندي يکي است، اما در وزن با آن فرق دارد، به عبارت ديگر شعري است با مطلع مصرع ولي از حيث وزن، محدوديت رباعي را ندارد.
    معروفترين دوبيت هاي فارسي از باباطاهر عريان به لهجه لري است و تمام اشعاري را که به لهجه هاي محلي سروده شده باشد، ادباي قديم فهلويات (پهلويات) مي گويند.
    دو بيتي هايي که به نام باباطاهر در فارسي مشهور شده اند به لهجه اصلي لري نيست بلکه آنها را به صورت فارسي در آورده يا به فارسي نزديک کرده اند.

  4. #14
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مسمط


    مسمط نوعي از قصيده يا اشعاري است هم وزن، مرکب از بخشهاي کوچک که همه در وزن و عدد مصراعها يکي و در قوافي مختلف باشند، به اين ترتيب:
    مثلا در ابتدا پنج مصراع بر يک وزن و قافيه بگويند و در آخر، يک مصراع بياورند که در وزن با مصراعهاي قبل يکي و در قافيه مختلف باشد.
    از مجموع آن شش مصراع يک بخش تشکيل مي شود که آن را به اصطلاح شعرا، يک لخت با يک رشته از مسمط گويند. و در رشته دوم باز پنج مصراع بر يک قافيه بگويند که با رشته اول در وزن يکي و در قافيه مخالف باشد، اما مصراع ششم را بر همان وزن و قافيه بياورند که در آخر لخت اول بود. از مجموع اين شش مصراع نيز يک بخش تشکيل مي شود که آن را لخت دوم يا رشته دوم مسمط مي خوانند و همچنان تا آخر مسمط که بايد چند يا چندين بار، آن عمل را تکرار کرده باشند.
    هر رشته اي مشتمل است بر شش مصراع که پنج مصراع اولش با يکديگر هم قافيه اند، اما مصراع آخرش با پنج مصراع اول آن لخت هم قافيه نيست، بلکه با مصراع آخر ساير رشته ها هم قافيه است.
    آنچه از باب مثال گفتيم مسمط شش مصراعي است که آن را مسمط مسدس نيز مي گويند و مسمطات منوچهري هم که نمونه آن را نقل مي کنيم از همان نوع است، اما ممکن است عدد مصراعهاي هر لخت کمتر يا بيشتر از شش مصراع باشد، پس به شماره مصراعها مثلا آن را مسمط مثلث (يعني سه مصراعي) و مربع (چهار مصراعي) و مخمس (پنج مصراعي) مي خوانند اما بيشتر از هفت مصراعي چندان معمول نيست و کمتر از سه مصراع اصلا مسمط نباشد.
    و نيز ممکن است که در لخت اول استثنائا همه چند مصراع را مقفا ساخته و اختلاف قوافي را از لخت دوم شروع کرده باشند. نظير بعض مسمطات قاآني که نمونه آن را ذکر خواهيم کرد. در هر صورت مصراع آخر رشته هاي مسمط را مصراع قافيه و بند مسمط و بند تسميط مي نامند.
    ابتکار مسمط از منوچهري دامغاني (متوفي 432 هجري قمري) شاعر دربار محمود و مسعود غزنوي است

  5. #15
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ترجيع بند و ترکيب بند

    آن است که از چند قسمت اشعار مختلف تشکيل شده باشد، همه در وزن يکي و در قوافي مختلف، به اين شرح: چند بيت بر يک وزن و قافيه بگويند و در پايان آ يک بيت مقفا بياورند که با ابيات پيش در وزن متحد و در قافيه مخالف باشد، و همچنان اين عمل را چند بار تکرار کنند به طوري که در فواصل همه بخشها بيتي منفرد آمده باشد. پس هر گاه يک بيت را در فواصل عينا تکرار کرده باشند، آن نوع شعر را ترجيع بند و بيت فاصله را ترجيع بند يا بند گردان گويند و اگر ادبيات فواصل با يکديگر فرق داشته باشد آن نوع شعر را ترکيب بند و بيت فاصله را بند ترکيب خوانند بخشهاي مختلف را در هر دو نوع ترجيع و ترکيب، خانه و بند مي گويند.
    نخستين ترجيع بند سراي ايران ظاهرا فرخي سيستاني و بهترين نمونه هاي ترجيع بند از سعدي و هاتف اصفهاني است.
    در ترکيب بند نيز شاعران بسياري طبع آزمايي کرده اند، اما استوارترين و موثرترين و مشهور ترين ترکيب بندها در ادب فارسي، ترکيب بند جمال الدين محمد بن عبد الرزاق اصفهاني است در ستايش رسول خدا و پيامبر گرامي اسلام و ترکيب بند محتشم کاشاني است درباره واقعه جانگداز کربلا.
    نوعي ديگر ترکيب بند هست که تعداد ابيات و خانه هاي آن کمتر است و به عدد مصراعهاي هر خانه، آن را نامگذاري مي کنند.
    مثلا اگر هر خانه داراي چهار مصراع باشد آن را مربع يا مربع ترکيب مي نامند و اگر در پنج مصراع باشد، مخمس يا مخمس و اگر شش مصراعي باشد، مسدس يا مسدس ترکيب مي گويند

  6. #16
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تضمين


    اصطلاعات مربع و مخمس و مسدس در مورد تضمين نيز به کار مي رود، بدين معني که شعري منتخب از شاعري مثلا سعدي، حافظ و ... انتخاب مي کنند و با سرودن مصراعهايي هم وزن و هم قافيه با مصراعهاي اول شعر انتخابي، آن را به صورت مسمطي چهار مصراعي يا پنج مصراعي يا شش مصراعي در مي آورند. اين نوع تضمين، چندان سابقه اي در شعر فارسي ندارد.
    نوعي ديگر از تضمين که معمول شاعران از ديرباز بوده است، آن است که شاعر، يک مصراع يا يک يا دو بيت از شاعري ديگر را بر سبيل تمثيل يا براي موکد کردن سخن خويش به عاريت و امانت در سروده خود بياورد. اگر آن شعر و گوينده هر دو مشهور بودند، ذکر نام شاعر ضرورت ندارد، در غير اين صورت گوينده شعر را نام مي برند تا شاعر دوم به تهمت سرقت ادبي و انتحال متهم نشود.
    رشيد وطواط مصراع عنصري را اين طور تضمين کرده است:
    نموده تيغ تو آثار فتح و گفته فلک: چنين نمايد شمشير خسروان آثار
    و سعدي، بيتي از فردوسي را
    چنين گفت فردوسي پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد
    ميازار موري که دانه کش است که جان دارد و جان شيرين خوش است

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •