-
مكتب اسلام علم مديريت را صرفا در چارچوب فن و حرفة عملي محصور نميكند ، بلكه به مسائل رواني و اخلاقي در محيط كار و فعاليت بيشتر اهميت ميدهد ، وقتي سلامت يك نظام و تشكيلات را رهين حاكميت همان اصول و مباني ميداند .
از آنجا كه هدف نهائي در نظام اسلامي ، تحكيم ارزشهاي الهي و تعميم عدالت در جامعه است ، بر دولتمردان و مسؤلان نظام فرض است كه زمينهها و قابليتهاي لازم را در ابعاد مختلف بوجود آورند و عوامل منفي و بازدارنده را شناسائي و در صدد محو و نابودي آن برآيند .
اگر قالبهاي ساختهشدة فرهنگ غرب و ساير بيگانگان از جهات مختلف سياسي ، اقتصادي و اداري شكسته نشود و از نو بر مبناي اصول و مباني خواست اسلام پي ريزي نگردند ، ريشههاي بجا مانده از نظام طاغوت مجددا جوانه ميزنند و عنقريبا ، دستتاوردهاي انقلاب و ارزشهاي متعالي اسلام را محو و بي اثر خواهند ساخت .
بديهي است كه در هر حركت بنيادي ، تحول نمادها و سيستمهاي دولتي در اولويت قرار دارند ، چون اگر دولت صالح باشد مردم نيز صالح خواهند شد و بلعكس اگر دولت فاسد باشد ميتواند مردم را فاسد و ناصالح بار آورد ، حتي نقش دولت در تربيت مردم از نقش خانواده هم بالاتر است . حضرت علي (ع) در اين رابطه ميفرمايند « الناس بزمانهم اشبه منهم بآبائهم » شباهت مردم به حكومت حاكم بيشتر از شباهت مردم به پدران خويش است .
به لحاظ اهميت نقش زمامداران در اصلاح امور است كه اسلام تاكيد دارد حكومت بايد در دست انبياء و ائمه معصومين (ع) و فقهاء جامع الشرايط باشد چون انبيا و اولياي خدا افرادي صالح و متقي و از هوي و هوس و مقاصد مادي بدور ميباشند ، مآلا از هركس به زمام داري شايسته ترند .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
با توجه به تعريف كلي مديريت كه به طور مختصر آن را ذكر كرديم و خلاصهاي از مديريت غربي را توضيح داديم به تعريف مديريت اسلامي ميپردازيم :
مديريت به طور مطلق يعني حسن تدبير در امور جهت نيل به اهداف تعيين شده . اما هدفها بر اساس نوع مكاتب متفاوت ميباشند مثلا در محافل شرقي و غربي هدف از مديريت استفاده كامل از نيروهاي انساني و مادي جهت دستيابي به سرمايه و منافع بيشتر ميباشد . اما در اسلام هدف بر مبناي معيارهاي مادي طرحريزي نشدهاست بلكه هدف در اسلام منتهي شدن همة امور به خداوند متعال است ( الي الله المصير ) و منظور از ايجاد نظم كامل و فراهم نمودن زمينه رشد و حركت انسان ، به خاطر تامين همان هدف است .
( به برالاهر يفصل الايات لعلكم بلقاء ربكم توقنون ) .
او عالم را با نظامي محكم و آيات قدرت را با دلائلي مفاصل و منظم ساخت باشد كه شما بندگان به هدف اصلي خود كه معرفت خدا و وصول به عالم بقاست پي ببريد . (سوره رعد – آيه 2 )
بنابر اين مديريت اسلامي عبارتند از : ايجاد هماهنگي در اجزاء يك نظام و فراهم نمودن زمينة رشد مطابق قرآن و سنت و سيوة معصومين (ع) جهت سير انسانها بسوي الله .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
با توجه به تعريف مدريت اسلامي به تعريف برخي از اجزاء آن ميپردازيم .
تعريف نظام : نظام عبارت از اجزائي كه بمنظور تامين هدف مشترك با يكديگر ارتباط و منطقي و هماهنگ بر قرار ميكنند مانند نظام اجتماعي و نظام تربيتي و نظام آفرينش .
تعريف مدير : كسي است كه مسئوليت هماهنگي و تنظيم ارتباط اجزاء يك تشكيلات با نظام را بعهده دارد . بنابر اين مدير بعنوان يك محور عمل ميكند و همة اجزاء حول آن در مدار معين بهحركت در ميآيند .
در اين رابطه مولا علي (ع) ميفرمايد :
و مكان القيم بالاهر مكان النظام من الخرز ، بجمعه و يفمه فازا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم يجتمع بحذا فيده ابداء .
مكان زمام دار در مملكت مانند رشتة مهرهاست كه آنرا گرد آورده به هم پيوند مينمايند ، پس اگر رشته بگسلد مهرهها از هم جدا شده پراكنده گردد ، و هرگز همة آنها گرد نخواهد آمد . ( خطبه 146 – نهج البلاغه )
و همچنين در خطبة شقشقيه ميفرمايد :
انه ليعلم ان محلي هنما محل القطب من الرحي ينحدر عني السيل و لا يرقي الي الطير .
يعني( ابوبكر ) ميدانست من براي خلافت مانند قطب و سط آسيا هستم ، علوم و معارف از سرچشمه فيض من مانند سيل سرازسر ميشود ، هيچ پرواز كنندهاي در فضاي علم دانش به اوج من نميرسد .
با توجه به اين روايت حضرت علي (ع) به اين نتيجه ميرسيم كه همانطور كه گردش آسياب به ميخ وسط آن بستگي دارد ، گردش چرخ يك اجتماع نيز به مدير خوب وابستهاست نشبيه بسيار جالب حضرت علي (ع) نهتنها اهميت نقش مدير را آشكار ميكند بلكه ظرافت كار يك مدير را نيز با بداهد روشن مينمايد .
اصولا اگر ميخ وسط آسياب محكم نباشد و قدرت تحمل نيروي چرخشي آسياب سنگين را نداشتهباشد ، اخلال در گردش ايجاد ميشود و نهايتا از مدار خود خارج ميگردد . بديهي است كه اگر يك مدير نتواند چون استوانهاي محكم همة جريبانات حوزة مسئوليت را حول محور مديريت خود به حركت درآورد كنترل كار از دست او خارج شده و هرج و مرج و نابساماني دامنگير يك نظام ميگردد .
اين بهترين و جامع ترين تعريفي است كه از مدير تاكنون شدهاست . البته اين بيان را مولا در شان خويش فرمودند، و منظور آن است كه از نظر علم و كمال و حزم و دور انديشي و توان در ادارة كشور كسي به پاي علي (ع) نميرسد . طبيعي است يك چنين انساني مدير كامل است و ميتواند به عنوان محور و قطب در جامعه عمل كند و اين بايد ملاكي باشد براي ما در گزينش مديران و مسئولان .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
تاريخ مديريت :
علم مديريت به معني اعم خود يك پديده نوظهور در قرن حاضر نيست و متوليان آن نيز مكاتب شرق و غرب نميباشند ، بلكه علم مديريت همانند ساير علوم تجربي اصالتي قرآني دارد و از خانوادة الفاضي چون تدبير و تدبر و مدبر است كه در قرآن به كرار آمدهاند و مناسبت دارد كه در اينجا به تعدادي از آن آيات اشاره كنيم :
و من يدبر الامر فسيقولون الله ،
و كيست كه فرمانش عالم آفرينش را منظم ميدارد ؟ گويند قادر بر اين امور تنها خداست . ( سورة يونس-آيه31 )
ثم استوي علي العرش يدبر الامر ،
بس بر عرش توجه كامل فرمود و او آفرينش را نيكو ترتيب داد . (يونس – 3 )
يدبر الامر من السماء الي الارض ،
او عالم را ( بنظام احسن و اكمل ) از آسمان تا زمين تدبير ميكند . ( سجده – 5 )
حتي تدبير كنندگان امور از نظر خداي متعال به حدي اهميت دارند كه به نام آنان سوگند ياد ميكند
فالمد برات امرا ،
پس سوگند به تدبير كنندگان امور ( سورة النازعات – آية 5 )
بطوريكه ملاحظه ميشود مديريت ريشه در قرآن دارد و اول مدير عالم خداي قادر متعال است ، كه نظام تكوين را به نحو احسن اداره ميكند ، و ذرهاي نقص و كاستي در آن راه ندارد . زيرا اگر عنايت ذات اقدس او اندكي از تدبير عالم برداشته شود نظام آفرينش دگرگون و متلاشي ميگردد و همچنين نظام تشريح را با واسطة رسولان مبعوث از طرف خود اداره ميكند .
يا ايماالنبي انا ارسالناك شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعبا الي الله باذنه سراجا منيرا . ( سورة احزاب – آيات 46 و 45 )
اي رسول ( گرامي ) ما تورا به رسالت فرستاديم تا بر نيك و بد خلق گواه باشي و خوبان را به رحمت الهي مژده دهي و بدان را از عذاب خدا بترساني ، و به اذن حق را بسوي خدا دعوت كني و چراغ فروزان عالم باشي .
پس در مديريت اسلامي آنچه كه محور است حق است ، و رسوا اكرم (ص) نيز راهنما و دعوت كننده بسوي حق است ، و زندگي او سرمشق و الگوئي براي پيروان حق است . هر حق جوئي براي فراهم كردن شرايط و زمينة سيرالي الحق راهي جز تاسي از سنت و سيوة پيامبر (ص) و معصومين (ع) ندارد و در غير اينصورت وصول به لقاء حق ميسر نخواهد شده پس رسول اكرم (ص) در مسير حق مطلق العنان نيست بلكه هادي و رهبر است ، و شيوة زندگي او دستورالعملي است براي رهروان طريق حق كه با رعايت آن در سلك حق جويان قرار ميگيرند .
پس نتيجه ميگيريم مديريتي در جامعه سالم و پا بر جاست كه مدير آن قائم به حق باشد و اصلاح امور جامعه را بر مبناي دستورات الهي انجام دهد . و اگر متكي بر خود يا پول و زور و تدبير ديگران باشد ، قطعا در تامين مصالح جامعه بيتوفيق است و آشوب و ظلم و ارعاب از لوازم اوليه چنين مديريتي است .
اما در نظام اسلامي همگان بر محور حق عمل ميكنند ، لذا تعميق و توسعة دارية مديريت اسلامي مدير جامعه را بت نميسازد تا دست به خود سري و زورگوئي بزند و همچنين بنيان اجتماع را ضعيف نميكند تا چتر سلطة هيئت حاكمه گستردهتر شود ، بلكه از ويژگيهاي مديريت اسلامي اين است كه هر اندازه توسعه پيدا كند ، از يك طرف بر نظم و امنيت و رشد فردي و اجتماعي مردم ميافزايد ، و از سوئي عظمت و درجه اعتبار پيشوائي و امامت را در جامعه بالا ميبرد ، و فرد خاص را بزرگ و قوي نميكند .
در اين زمينه مولا علي (ع) بسيار جالب فرمودهاست :
والامامه نظاما للامه و الطاعه تعظيما للامامه ( حكمت – 244 )
(خداوند امامت و پيشوائي را براي نظم و آرامش ( كارهاي ) مردم و طاعت و پيروي از امام را براي بزرگ كردن امامت واجب گردانيد )
اساسا تبعيت هماهنگ و نسجم مردم از زمامداران باعث تقويت همه جانبة مالي و توسعة قلمرو حاكميت آنان ميگرداند و حكمرانان براي حفظ موقعيت خود عوامل قدرت در جامعه را به استخدام خود در ميآورند اين عمل نهايتا از آنان بتي قدرتمند ميسازد و رفته رفته خصلتهاي زورمندانه و متكبرانه از آنان بروز ميكند حسن زياده خواهي در حاكمان خود كامه سبب ميشود كه بيش از پيش مردم را بدوشند و از سوئي حسن سيطوه جويي در آنان موجب ميگردد كه براي حفظ و مهار قدرت دست به زور و ارعاب و ديگر اعمال مستبدانه بزنند و اگر كسي مخالف آنان باشد بيرحمانه نابودش ميسازند .
جامعهاي كه نظام حاكم بر آن اينگونه باشد هرگز روي آرامش و سعادت را به خود نخواهد ديد زيرا يك روز در حال ساختن قدرت و روز ديگر در حال شكستن قدرت هستند نه نظامي د رچنين جامعهاي موجود است نه مديريت در آن مفهومي دارد .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
اما در اسلام مديريت از خصوصيات ويژهاي برخوردار است ، رشد جامعه در ابعاد مادي و معنوي خود نه تنها موجب تمركز قدرت در فرد حاكم نميشود بلكه بر شاخ و برگ درخت امامت و ولايت افزودهتر ميگردد و مردم در ساية تنعم آن از آرامش و ثبات بيشتري بهرهمند ميگردند .
وقتي پيامبر (ص) و امامان (ع) از خود قدرتي ندارند بلكه امانتدار قدرت ولايت و پيشوايي الهي هستند و در جايي مقتضي آنرا اعمال ميكنند و اين عاملي است كه راه تمركز قدرت و زور را در فرد بستهاست .
حقي كه خداي متعال بر حاكم اسلامي واجب ساختهاست اين است كه حقوق همه را ادا كند و به ارزش انساني آنها احترام بگذارند و راه رسيدن به كمال را براي همگان هموار سازد ، و از مردم بعنوان وسيلهاي جهت كسب منافع و قدرت بيشتر خود استفاده نكند .
حال كه فلسفة مديريت و مشخصات آن اينچنين است در قاموس هيچ مكتبي جز اسلام قابل تعريف نيست ، و لباس مديريت برازندة هيچ اندامي جز تربيت يافتگان مكتب اسلام نخواهد بود . چون در مديريت قدرت شرط لازم است ، و مهار آن شرطي لازمتر ، اگر قدرت در فرد متمركز گردد هر قدر هم خود ساخته باشد ، او را به طغيان وا ميدارد و حتي اگر به شوراي زمام دارانسپردهشود طغيانگران بهجاي يكنفر چندين نفر خواهد شد ،و اگر قدرت را از مديريت منها كنيم مفهوم خود را از دست خواهد داد .
اما در اسلام قدرت در اختيار فرد نيست بلكه در ظرف ولايت و اما انباشته ميشود و بطور غير مستقيم در خود ملت ذخيرهميگردد .
تا اينجا دريافتيم كه علم مديريت به معني اعم خود فرزند بلافصل قرآن و اسلام است و پيامبران و امامان مجري او امر مدير اعظم عالم يعني خداي متعال هستند و پيامبر (ص) بر مبناي دستورات الهي به تشكيل حكومت اسلامي اقدام نمود ، و بر اساس مقتضيات زمان شيوههاي مناسبي را اتخاذ ميفرمود و در همه ابعاد سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي و … جامعه شخصا نظارت داشت و دستورات لازم را با الهام از قرآن ارايه مينمود ، گرچه اصل مشورت بنا به دستورات خداوند در همه زمينه از نظر دور نميداشت ولي هيچ گاه از چهارچوب حكم خدا تجاوز نميكند . اما گستردگي حكومت و سيستمههاي اداري به پيچيدگي قرن حاضر نبودهاست تا پيامبر (ص) بتواند براي تمامي امور از احكام كلي قرآن قانون معين كند و حال اين وظيفة مراجع تقليد و وليفقيه است كه با توجه به پيشامدها و شرايط موجود در جامعه احكامي مناسب با شريعت اسلام از قرآن معين كنند و در اختيار مردم جامعه قرار گيرد .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
با توجه به تعريف مختصري كه از مديريت بخصوص مديريت اسلامي داشتيم اكنون با اجزاء و حالتهايي كه بايد يك سازمان موفق از ديدگاه اسلام و قرآن داشتهباشد ميپردازيم .
1. سازماندهي : ساختار هر سازماني بر اساس نوع و وظيفه و عوامل تشكيل دهندة آن با ديگري متفاوت است ، ولي در مجموع داراي ويژگيهاي مشتركي ميباشد كه عبارتند از : هدفداري ، سلسله مراتب قدرت ، انعطاف پذيري ، برنامه ريزي و تقسيم كار .
2. هدفداري : از ويژگيهاي هر سازماني هدف دار بودن آن است ، هرچه هدف مقدستر باشد به طبع آن سازمان نيز با ارزشتر خواهد بود ، و همچنين هرچه جذابيت و كشش هدف بيشتر باشد رشد سريع سازمان راسبب ميشود .
مولاي متقيان علي (ع) نيز هدف از حكومت و ادارة امور را اجراء حق ميدانند و بس .
ب: سلسله مراتب قدرت يك سازمان جهت اجراي دقيق برنامه هاي خود بايد از قدرت اجرايي لازم برخوردار باشد و اصولاً قدرت اجرائي در همه ردهها بطور يكسان و هر كس به تناسب مسئوليتش قدرت دارد .
د:انعطاف پذيري : كارشناسان مسائل اداري اعتقاد دارند كه هر اندازه انعطاف پذيري سازماني بيشتر باشد رشد آن به مراتب بيشتر خواهد بود .
ج:برنامه ريزي : برنامه ريزي در سازمان جايگاه خود را دارد ، و بايد در آن افرادي باشند كه كاملاً هدف سازمان را شناخته و با برنامه ريزي دقيق و حساب شده را رسيدن به هدف را تسهيل بخشند .
هـ:تقسيم كار : به دنبال برنامه ريزي تقسيم كار نيز نقش مهمي در سازمان دارد ، هر اندازه برنامه ريزي خوب و ايده آل باشد امااگر در اجراي آن دقت كافي بعمل نيايد منشاء اثر و فائده نخواهد بود . تقسيم كار اصولاً به منظور اجراي صحيح و دقيق طرح ها برنامه هاي يك سازمان صورت مي گيرد و معيار در تقسيم كار عمدتاً بر مبناي تعهد و مسئوليت ، تخصص ، توان اجرايي و علاقمندي مي باشد .
2-آداب برخورد با ارباب رجوع : برخورد كاركنان و كارگزاران در نظام اسلامي با مردم در هر پست و مسئوليتي كه باشند تابع شرايط خاصي است كه همگان موظف هستند آنرا رعايت كنند ، و آن شرايط در اينجا تحت عنوان آداب ارباب رجوع مطرح مي شود كه مشتمل بر : 1-گشاده رويي 2-حوصله و تاني 3-پيگيري مورد خواسته شد 4-به زبان مردم سخن گفتن
5-جلب رضايت مراجعين مي باشد .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
حال تك تك اين موارد را به طور خلاصه بررسي مي كنيم .
1-گشاده رويي : اگر شخصي جهت كار به اداره اي رجوع مي كند شرط اول اين است كه كاركنان و مسئولان با روي گشاده با او برخورد كنند ، و حتي در سلام دادن از مراجعين سبقت بگيرند . و با چهره اي بشاش با آنان احوالپرسي كنند ، و جهت احترام از جاي خويش برخيزند و هر كاري را در آن لحظه رها نمايند.
اساساً اينگونه برخورد ، مراجعين را سخت تحت تاثير قرار داده و حتي اگر كارشان بلاجواب بماند از اينكه مورد عنايت و احترام شايان توجه مسئولان قرار گرفته اندبا خوشحالي و رضايت كامل از آن اداره خارج مي شوند .
امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) نقل مي كند ؛
من سرمومناً فقد سرني و من سرني فقدسرالله . (كافي - ج3)
هر كس مومني را خوشحال كند پس براستي مرا خوشحال ساخته و هر كس مرا خوشحال سازد براستي خدا را خوشحال كرده است و دقيقاً عكس اين موضوع هم صادق است يعني اگر مسئولان چهره اي گره خورده و عبوس با ارباب رجوع برخورد كنند و با بي احترامي و جواب سر بالا دادنخاطر مراجعين را رنجور سازند بطور قطع اسباب نارضايتي خدا و رسولش را فراهم مي آورند .
اسلام و تعليمات ارزنده او را صرفاً نبايد بر روي اوراق دفتر نوشت و يا صرفاً شعار داد ، بلكه بايد در همه جا و در همه شرايط آنرا عملاً پيادده نمود و بسيار ناپسند است كه در و ديوار اداره را از شعارهاي اسلامي پر كنيم واي اعمال و رفتارمان خلاف ادعا را ثابت كند .
دستورات موكد پيشوايان دين در مورد خوشرويي و مدارا كردن با مردم بخاطر اين است كه مردم برخورد غيراسلامي مسئولان را به حساب اسلامن مي گذارند و نسبت بهم آن بي علاقه مي شوند . از طرفي با عمل بهتر مي شود مردم را بسوي اسلام دعوت كرد .
امام صادق (ع) فرمودند :
كونوا دعاه الناس بغير السنتهم .
مردم را به غير زبانتان بسوي حق دعوت كنيد .
و همچنين حضرت علي (ع) خطاب به محمد بن ابي بكر فرمودند :
فاحفش لهم جناحك و الن لهم جانبك و ابسط لهم وجهك .
براي رعيت بالت را بخوابان (با همگان فروتن باش) و پهلويت را بر ايشان هموار دار (كاري كن كه همه كس از رفتارت سود برند) و با آنان گشاده رو باش (نامه - 27 نهج البلاغه)
2-حوصله و تاني : يكي ديگر از ويژگي هاي كاركنان و مسئولان در برخورد با مردم حوصلهو تاني است و آن بدين معناست كه بايد به حرفهاي مراجعين دقيقاً گوش كرد و با اشاراتي كه حاكي از ميل و رغبت باشد آنان را وادار نمود تا تمام حرفهاي خود را بزنند بعد از آن با ملايمت جواب مناسب و سنجيده به مراجعين داده شود .
علي بن الحسين (ع) فرمود :
انه ليعجبني الرجل ان يدركه حمله عند عضبد .
من خوشم مي آيد از مردمي كه هنگام غضب بردباريش او را دريابد .
3-پيگيري مورد خواسته شده ك كارنان و مسئولان در نظام جمهوري اسلامي بايد بدانند كه تامين نياز مردم از بالاترين عبادات است و در سخن ائمه معصومين (ع) بر آن تاكيد فراوان شده است ، اگر مسئولان به اهميت و ثواب بي حد تامين حاجت مردم واقف باشند نه تنها از زيادي مراجعين خسته مي شوند بلكه بخاطر اجر معنوي بسياري كه بر آن مترتب است انتظار ارباب رجوع را مي كشند تا از اين رهگذر بر سنگيني توشه آخرت خود بيافزايند .
امام صادق (ع) مي فرمايند :
لان امشي في حاجه اخ مسلم احب الي من ان اعتق الف نسخه و احمل في سبيل الله علي الف فرس مسوجه ملجمه .
گام برداشتنم براي برآوردن حاجت برادر مسلمانم نزد من محبوبتر است از اينكه هزار بنده آزاد كنم و هزار اسب زين و لجام كرده در راه خدا برم . (يعني به جهاد بفرستم)(كافبي - جلد 3) .
در اين باره روايتي ديگر است كه به نقل آن مي پردازيم . تااهميت موضوع فوق را بهتر درك كنيم .
مردي براي حل مشكل خود به امام حسين (ع) مراجعه نموده و امام براي حل مشكل براه افتاد و در ميان راه به امام حسين (ع) برخورد كرد در حاليكه مشغول اداي نماز بود ، امام حسن (ع) از آن مرد پرسيد چرا از حسين (ع) كمك نخواستي ؟ او در پاسخ عرضه داشت چون امام حسين (ع) مشغول نماز بود بخدمت او نرفتم . امام حسن (ع) فرمود : برآوردن حاجت تو براي او از يك ماه اعتكاف بهتر بوده است .(كافي جلد 3)
4-به زبان مردم سخن گفتن : در برخورد با مراجعين به گونه اي بايد سخن گفت كه براي آنان قابل فهم و درك باشد و مسئولان و كاركنان بايد از بكار بردن الفاظ غليظ و انشائي خودداري كنند ، و بايد با زباني ساده و روشن بنحوي سخن بگويند كه منظور آنان را مراجعين كاملآً درك كنند . حتي در زمانيكه مراجعه كننده با تندخويي و ساير صفات نكوهيده با مسولان صحبت كرد نبايد مقابله به مثل كنيم بلكه بايد با خوبي و آرامي پاسخ دهيم تا او هم متوجه اشتباه خود شود .
در اين رابطه حضرت علي (ع) به مالك اشتر مي فرمايد :
ثم احتمل الثرقي منهم و العي و نح عنهم الضيع و الانف يبسط الله عليك بذالك اكناف رحمه موجب لك ثواب طاعه . (نامه - 53)
آنگاه از آنان خشونت و ناتواني در سخت را تحمل كند و كم حوصلگي و بي اعتنائي را واگذار تا خدا بدين وسيله جوانب رحمتش را بر تو بگستراند و پاداش اطلاعتش را بر تو لازم نمايد .
امام باقر (ع) فرمود : قولوا للناس حسناً ، (وسائل- جلد 8 - ص143)
با مردم نيكو سخن بگوييد .
5-جلب رضايت مراجعين : مسئولان و كاركنان كه بخشي از تامين نياز مردم را در نظام جمهوري اسلامي بعهده دارند . بدون هيچ منتي بايد در رفع حوائج آنان بكوشند و شخصيت و اعتبار اجتماعي كسي را بخاطر تامين خواسته جزئي وي به بازي نگيرند . در همه حال خود را خدمتگذار مردم دانسته و از توقعات و انتظارات بيجا جداً اجتناب نمايند ، و با صداقت نشاندادن در انجام وظيفه اين اطمينان را در ارباب رجوع بوجود آورند كه مسئولين پيوسته در صدد انجام كار مردم هستند .
علاوه بر اين كه مسئولان بايد در كمال صداقت در پيگيري خواسته هاي مراجعين مجدانه تلاش كنند ، بلكه از مراجعين ذيربط نيز مساعدت جسته تا حق آنان بخوبي داده شود ، و اگر حاجتي از حگد توان اداره خارج است بايد ارباب رجوع را به اداره مربوطه راهنمايي و از آنان عذرخواهي نيز به عمل آورد . حضرت علي (ع) به مالك اشتر مي فرمايد :
واعط ما اعطيت هنياً واضع في اجمال و اعذار .
و آنچه به آنها ميدهي بر آنان گوارا ساز و اگر ندادي مهرباني و عذرخواهي كن (نامه 53 - نهج البلاغه)
براستي در مورد رفتار اداري مسئولان مولاي متقيان علي (ع) چه سفارش زيبا و جالبي دارند ، اگر روح تعاليم عاليه اسلام در رفتار كاركنان و مسئولان نظام اسلامي حاكم شود . بسياري از مشكلات دولت با كمترين هزينه برطرف مي گردد و از جهتي مردم نسبت به ادارات و سازمانهاي دولتي خوش بين و علاقمند مي گردند .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
آيين نظارت و بازرسي :
از لوازم مديريت اسلامي آئين و نظارت بازرسي است . يعني كليه كاركنان و مسئولان كارشان بايد مورد ارزيابي قرار گرفتهتا نقاط ضعف و قوت آنان مشخص شودو نيز اقدامات لازم جهت رفع نقطه ضعفها بعمل آيد و همچنين در اين اثنا چهره هاي مخلص و خدمتگذار از عناصر مختلف و كارشكن مشخص شود .
در اين رابطه حضرت علي به مالك اشتر مي فرمايد :
ثم ان للوالي خاصه و بطانه فيهم استنثار و تطاول وقله انصاف في معامله ، فامسم ماده اولئك بقطع اساب تلك الاقوال .
سپس دولت را ياران و نزديكان است كه به تبعيض و ظلم و سوء استفاده و كمي انصاف در معاشرت آلوده اند ، لذا بايد ريشه اينگونه اعمال را براندازي بدانگونه كه علل آن را از ميان برداري (نامه 53 نهج البلاغه)
شيوه نظارت و بازرسي بر عملكرد كارگزاران و مسئولان به سه صورت ممكن است .
الف-اول دولت از طريق مردم مي تواند بر شيوه كار مسئولينت در همه ردهها كه به نوعي با مردم سروكار دارند مطلع شود ، و قضاوت عمومي ملاك خوبي براي ارزشيابي عملكرد و ميزان كارآيي متصديان امور است .
ب-يكي از راههاي نظارت بر حسن اجراي وظايف ، مباشرت مستقيم مسئولان مافوق به امور حوزه مسئوليت مربوطه است و حتي توجه به مسائل ريز سازمان از جمله تدبير و لياقتهاي مدير به حساب مي آيد .
6-سومين راه نظارت و بازرسي شيوه اي است كه امروزه در دنيا متداول شده و آن تشكيل دايره نظارت و رسيدگي به شكايات مردم عليه آنان است . در اسلام نيز بر اين شيوه با شرايطي تاكيد شده است .
حضرت علي (ع) به مالك اشتر مي فرمايد :
ففرغ لاولئك ثقتك من اهل الخشيه و التواضع فليرفع اليك امور هم ، ثم اعمل فيهم بالاغدار الي الله برم تلقاه زمان هولاء من بين الرعيه اجوج الي الانصاف من غيرهم . وگل فاعذر الي الله ف تاديه حفه اليه .
و براي رسيدگي به كارشان (مردم) افراد مطئمن و خداترس و متواضع را بكار بگمار و بايد اوضاع آنان بتو گزارش شود و تو به انگونه كه نزد خدا در قيامت معذور باشي با آنان عمل كن و افراد ملت از همه بيشتر به عدل و انصاف نياز دارند . پس بايد حق همه را طبق فرمان خدا ادا كني (نامه 53 - نهج البلاغه) .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
عدالت اداري :
در رابطه با عدالت اداري همين بس كه حضرت علي (ع) به عمربن خطاب فرمود : سه چيز را اگر حفظ نمايي و عمل به آنها كني بي نياز مي كند ترا از كارهاي ديگر ترك كني آن سه چيز را هيچ عملي از اعمال ترا فايده نخواهد بخشد . عمر عرض كرد كدامند آنها ؟ حضرت فرمود :
اقامه الحدودعلي القريب و البعيد و الحكم بكتاب الله في الرضا و السخط و القسم بالعدل بين الاحمر و الاسود ، فقال له عمر لعمري لقد اوجزت و ابلغت .
1-جاري كردن حد خدا بر كسيكه نزديك و خويشاوند تو است و بر كسيكه نسبتي با تو ندارد و دور است .
2-حكومت مطابق كتاب خدا در حال خشنودي و غضب .
3-تقسيم بيت المال از روي عدالت بين سرخ پوست و سياهپوست .
عرض كرد يا علي مختصر و نيكو فرمودي (بحار - ج 15 - ص 212) .
و بالاخره آخرين موض.وعي كه در رابطه با مديريت اسلامي مي خواهم توضيح دهد ملاكها در گزينش است . خوبي يابدي هر اداره به افراد آن بستگي دارد . اگر در گزارش آنان ملاكها و معيارهاي اسلامي رعايت شوند طبعاً گام اصلي در جهت اسلامي كردن نظام اداري برداشته خواهد شد . اينك ملاكهاي كلي در گزينش را يادآور مي شويم :
1-ايمان و تقوا : در گزينش افراد بر حسب نوع مسئوليت بايد تقوا و ايمان آنان ملاك قرار گيرد زيرا ايمان به خدا و تسليم در برابر اوامر او آنچنان تعهد و الزامي در انسان ايجاد مي كند كه كوچكترين عمل خلاف را احتراز مي كند و براي او مسئوليت در برابر خدا از هرگونه قانون و مقام مافوق رجحان دارد .
امام علي (ع) در اين باره به همام مي فرمايد :
عظم الخالق في انفسهم و صغر مادونه عي اعينهم .
تنها خدا در چشم آنان بزرگك است و غير او را كوچك و ناچيز مي انگارند.
2-مشورت : مشورت در هر كاري لازم است ، مخصوصاً در گزينش بخاط حساسيت موضوع هرگز نبايد نظر و سليقه هاي شخصي ملاك قرار گيرد .
3-صلاحيت اخلاقي : اصولاً جايگاه ارزشي هر كسي را در اجتماع اخلاق او معين مي كند ، و يا به عبارت ديگر معرف هر انساني در اجتماع اخلاق اوست . بديهي است درگزينش اداري نيز صفات و افعال اخلاقي انسان نقش دارند ، بعضي از صفات در محيط كار ضورريتر هستند كه هنگام گزينش بايد لحاظ شوند ، مثل تواضع ، حسن خلق ، گشاده رويي ، مردم داري ، صدقت ، صحه صدر و امانتداري .
حضرت علي (ع) در مورد اهميت اخلاق به مالك اشتر مي فرمايد :
و اسرارك باجمعهم لوجوه صالح الاخلاق ممن لاتبطره الكرامه فيجتري و بها عليك في خلاف لك بعضره ملا .
اسرارت را به كساني بسپار كه در جهات اخلاقي از همه صالحترند ، آنانكه پست و مقام سرمست و مغرورشان نسازد ، و حضور ديگران به تو گستاخي و جسارت نكنند (نامه 53 - نهج البلاغه)
4-اصالت خانوادگي : با توجه به اهميت صلاحيت اخلاقي افراد ، نقش خانواده نيز در باروري خصال نيك و سجاياي اخلاقي روش مي گردد .
حسن الاخلاق برهانت كرم الاعراق
(سجاياي اخلاقي ، دليل پاكي وراثت و فضيلت ريشه دار خانوادگي است)(غرر الحكم ص 379)
5-حسن شهرت : در گزينش افراد قضاوت مردم مي تواند ملاك خوبي باشد ، زيرا خوبي و بدي افراد از چشم مردم پوشيد نمي ماند ، وقتي مردم شخصي را بخاطر صفات خويش مس تايند و در همه جا از او به نيكي ياد ميكنند به گواهي و تصديق آنان مي توان اطمينان كرد .
6-اعتقاد به ولايت فقيه : از ويژگي هاي عمده كارگزاران و مسئولان اسلامي اين است كه به ولايت فقيه جامع الشرايط اعتقاد داشته و حاكميت او را بعنوان پايه اصلي نظام تلقي كنند ، و دينداري و حركتهاي خداپسندانه را تنها در سايه ولايت فقيه محقق بدانند .
7-سوابق انقلابي : يكي از ملاكهاي مهم ديگري كه در گزينش افراد نبايد فراموش شود سوابق انقلابي آنان است ، آنهائيكه در كوران حوادث انقلاب دل به آتش زده و از جان و مال خود براي پيروزي انقلاب مايه گذاشتند و سختيها و دشواريها را در هر شرايطي صبورانه تحمل كردند و همچنين بعد از پيروزي انقلاب در سنگر نهادهاي انقلابي و جبهه ها و در تمام صحنه هاي مبارزه عليه توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي ايستادگي كرده و مي كنند ، صالحترين افراد براي احراز مسئوليتهاي حساس و كليدي كشور به حساب مي آيند .
با توجه به مطالبي كه در ارتباط با مديريت اسلامي خوانديم باشد روزيكه كليه عوامل و موضوعها در كشور عزيزمان اجرا شود و كشوري با مديريت قوي در سايه پيامهاي قرآن و ائمه و فرمانهاي خداوند متعال داشته باشيم و حق كل مظلومين را به جا آوريم و فساد مديريتي از دستگاههاي دولتي ما رخت بر كند به اميد آن روز .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
شرايط و ويژگي هاي مدير از ديدگاه اسلام
اكثر پژوهشگران و نويسندگان معتقدند ،جهان بينيها ،اعتقادات ،بينشها و نگرشهاي حاكم بر يك جامعه هستند كه معيارها و ملاكهاي شايستگي وموفقيت افراد را تعيين مي كنند ،مكتب حيات بخش اسلام نيز كه در جز جزء زندگي اجتماعي ،سياسي و اداري افراد نظر و حضور داشته ،داشتن ويژگي هايي را براي موفقيت مدير لازم و ضروري مي داند كه برخي از ويژگي هاي عمده آن اشاره مي كنيم :
1- ايمان به هدف و علاقه مندي به كار
اولين ويژگي و معيار براي موفقيت يك مدير بطور طبيعي ايمان به هدف و يا علاقه مندي به كار و يا باور باطني به آنچه كه به عنوان وظيفه مي نگرد هست يكي از دانشمندان در تبيين اين ويژگي مي نويسد.
«كشش دروني و علاقه باطني به هر كاري كه انسان انجام آن را به عهده مي گيرد از عوامل بزرگ موفقيت اوست ،زيرا عشق و علاقه به كار (هدف ) مانع از آن مي شود كه غبار خستگي بر روان انسان بنشيند ،نه تنها احساس خستگي نمي كند بلكه دوري از كار در او ايجاد خستگي مي كند ،عشق و علاقه به كار ،روح ابتكار و نوآوري را در انسان زند مي سازد و در پرتو كشش دروني مشكلات برطرف مي شود در حالي كهع كار از روي بي ميلي (ترديد ) و بي رغبتي نه تنها پيش نمي رود بلكه درجا هم مي زند».
وقتي هدف ،روشن و قابل دسترسي و واقع بينانه باشد علاقه به نيل آن چند برابر مي شود و مديري كه هدف و وظيفه براي او قابل درك و قابل دسترسي و روشن باشد شديدا به تحقق آن علاقه مند و براي پيشبرد آن نهايت تلاش را خواهد نمود.
پيامبر (ص) به عنوان شايسته ترين فردي كه اقدام به تشكيل حكومت از طريق ايجاد سيستم مديريت اسلامي نمود داراي چنين ويژگي بودند كه از عوامل عمده موفقيت او محسوب مي شود و بر اين اساس خداوند دربارزه او مي فرمايند:«پيامبر به آنچه (فرمانها و دستورهاي خداوند) از سوي خداوند بر او نازل شده ايمان و باور قلبي داشتند.
ايمان و علاقه رسول خدا به ماموريت و وظيفه اش از تمام تلاشها م كوششها و از تمام زواياي زندگانيش پيدا بود ايستادگي پيامبر در جنگ احد نمونه بارز اين ويژگي است كه خداوند خطاب به او مي فرمايند :
«ما انزلنا عليك القران لتشقي »
«ما قرآن را (فرمان و ماموريتها) بر تو نازل نكرديم كه اينگونه خود را به زحمت افكني »
همين ايمان عميق به هدف بود كه به دعوت او جاذبه خاصي داده بود.
انبيا و فرستادگان خداوند ،مديران عمومي جامعه خويش بودند كه از طريق هدايت افراد كار و ماموريت خود را شروع نمودند و در سخت ترين شرايط بدون امكانات كافي موفقيتهاي بزرگي به دست آوردند بنابر اين نخستين و مهمترين ويژگي براي موفقيت مدير ايمان به هدف و علاقه مندي به كار مي باشد.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن