روايات كتب اربعه از نگاه اخباريون و اصوليون
ميان اصوليون و اخباريون درباره ميزان صحت روايات اربعه اختلاف است .
اخباريون بر صحت و قطعيت روايات كتب اربعه پاى فشردند، در حالى كه اصوليون معتقد به صحت و قطعيت روايات آنها هستند. در ميان اخباريون محمد امين استرآبادى كه بنيان گزار اين گرايش فكرى در سده هاى اخير به شمار مى رود، با گشودن فصلى در كتاب الفوائد المدنيه دوازده دليل بر صحت روايات كتب اربعه آورده است .(203) فيض كاشانى نيز در مقدمه ((وافى )) از صحت روايات آنها دفاع كرده است .(204) و مرحوم شيخ حر عاملى در فائده نهم از فوائد طرح شده در پايان كتاب ((وسائل الشيعه )) بيست و دو وجه براى اثبات مدعاى خود ذكر كرده است .(205)
هم چنين محدث بحرانى در مقدمه كتاب فقهى ((الحدائق الناضرة )) نه دليل براى اين مدعا ارائه كرده است .(206)
اهم دلايل اخباريون بر صحت روايات كتب اربعه بدين شرح است :
1. ما مى دانيم كه بسيارى از اصحاب و راويان ائمه (عليه السلام )، از جمله اصحاب اجماع بسش از سيصد سال براى بر گرفتن احكام و ثبت رواياتى كه از آنان مى شنيدند و نيز عرضه مكتوبات خود بر ائمه (عليه السلام ) عمر صرف كردند، اين كار تا زمان صاحبان كتب اربعه استمرار يافت .
در حقيقت كتب اربعه بر يك ميراث روايى مكتوب و برگرفته از روايات ثبت شده از مجالس ائمه (عليه السلام ) متكى است .(207)
2. صاحبان كتب اربعه در مقدمه كتاب هايشان از صحت روايات كتاب خود دفاع كرده اند.
كلينى كتابش را براى رهايى از حيرت و سرگردانى در فهم دين تنظيم كرد. پيداست كه با ارائه روايات صحيح چنين كارى ميسر است .
مرحوم صدوق به صحت روايات كتاب من لايحضر و مطابقت آنها با فتاواى خود تصريح كرده و شيخ طوسى نيز بخاطر چنين باورى حتى رواياتى كه ظاهرا داراى سند ضعيفى هستند را آورده است .(208)
3. از تتبع كتب رجال و احوال پيشينيان به دست مى آيد كه اصول و كتب مورد اعتماد در زمان صاحبان كتب اربعه وجود داشته و آنان كتاب هاى خود را با استفاده از اين اصول و كتب مورد اعتماد در زمان صاحبان كتب اربعه وجود داشته و آنان كتاب هاى خود را با استفاده از اين اصول فراهم ساختند... و اگر آنان در جوامع خود رواياتى را از اين اصول ذكر مى كردند كه جاى شك و ترديد داشت ، آنها را با علامت هايى مشخص مى كردند و الا راهنماى به حق به شمار نمى آمدند، چنان كه شيخ طوسى در كتاب ((عده )) و نيز آغاز ((استبصار)) گفته است : هر حديثى كه بدان عمل مى شود بر گرفته از اصولى است كه بر صحت نقل آن اجماع وجود دارد.(209) در برابر اصوليون به رغم اذعان به جايگاه بلند كتب اربعه و اعتبار آنها به عنوان مهم ترين و محكم ترين منابع روايى شيعه ، قطعيت تمام روايات اين كتاب را نمى پذيرد و دلايل ارائه شده را كافى نمى دانند.
آنان معتقداند تكيه داشتن كتب اربعه بر نگاشته هاى روايى به معناى اتقان و استوارى كتب اربعه است ، به صحت تمام روايات آنها؛ زيرا نمى توان با قاطعيت تمام روايات اصول اربعماءة كه تكيه گاه كتب اربعه است را صحيح دانست . گواه مدعا حضور راويان كذاب ، جعال و حتى ملحد در ميان اصحاب ائمه است كه گاه روايات جعلى را در نگاشته هاى خود، يا مكتوبات ديگران ثبت مى كردند.
امام صادق (عليه السلام ) در اين زمينه فرموده است : ((خداوند مغيرة بن سعيد را لعنت كند... او بر پدرم دروغ مى بست )).(210)
و در جاى ديگر امام (عليه السلام ) فرمود: ((مغيرة بن سعيد از روى عمد بر پدرم دروغ مى بست و كتب اصحاب پدرم را مى گرفت و ياران او خود را در ميان ياران پدرم پنهان مى كردند و كتب اصحاب پدرم را گرفته به دست مغيره مى رساندند و او مطالب كفر آميز و الحادى را در لابلاى روايات جاى مى داد و آنها را به پدرم مستند مى كرد، آنگاه كتاب ها را به صاحبانش بر مى گرداند تا ميان شيعه پخش كنند)).(211)
و ائمه برخى از همين راويان دروغين را مورد لعن و نفرين قرار داده اند.(212)
در مورد گواهى صاحبان كتب اربعه بايد گفت كه اولا: اين گواهى تنها به صراحت از سوى شيخ صدوق ارائه شده است . ثانيا: با فرض پذيرش چنين ادعايى نا آنان را از ارائه عامدانه و آگاهانه روايات غير صحيح پيراسته مى دانيم ، اما اين سخن به معناى عدم راهيافت روايات ضعيف از روى سهو و اشتباه نيست .
به عبارت ديگر اذعان به صحت روايات از نگاه آنان مبتنى بر اجتهاد آنان است و اين اجتهاد اگر براى خود آنان حجت باشد، براى ما حجت نيست .(213)
گذشته از ناتمام بودن دلائل اخباريون ، وجود شمار قابل توجهى از راويان ضعيف و حتى جاعل حديث در سلسله اسناد روايات كتب اربعه و نيز وجود رواياتى كه مخالف معيارهايى ؛ هم چون قرآن ، يا سنت معتبر، يا عقل صحيح ، يا تاريخ ، يا علم و... است و عدم پذيرش بخشى از روايات از سوى صاحبان كتب اربعه ؛ اختلاف متنى روايات و... بهترين گواه براى قطعى نبودن روايات كتب اربعه است .(214)
دوره چهارم : دوره تكميل و تنظيم جوامع حديثى شيعه
اهم منابع حديثى در دوره تكميل
1. بحار الاءنوار الجامعة لدرر اءخبار الاءئمة الاءطهار (عليه السلام )، علامه محمد باقر مجلسى (م 215)
محمد باقر بن محمد تقى مجلسى معروف به علامه مجلسى از محدثان بزرگ و پركار شيعه در سده يازدهم است . او در سال 1037 هجرى در اصفهان چشم به جهان گشود و در سال 1111 در 73 سالگى از دنيا رفت .
علامه مجلسى در دوران حيات خود افزون بر انجام كارهاى علمى و تاءليف ده ها اثر تحقيقى و تدريس ، امامت جمعه و جماعات ، پاسخ به مسائل شرعى ،(215) به عنوان مؤ ثرترين عالم شيعى در مسائل اجتماعى عصر خود در دوران صفويه ظاهر شده و با استفاده از مقام شيخ الاسلامى و مفتى حكومت صفوى بودن براى انتشار تشيع ، تحكيم عقايد شيعى و پيراستن آراء باطل عوام ، كوشش فراوان و قابل تقديرى انجام داد.(216) بخاطر چنين تاثير گذارى گسترده و شگرف ، برخى گفته اند كه اگر بگوييم شيعه ؛ يعنى افكار و آراء مجلسى سخنى از روى گزافه نخواهد بود.(217)
علامه مجلسى از محضر اساتيد نامى ؛ هم چون پدرش محمد تقى مجلسى اول (م 1070)، آقا حسين محقق خوانسارى (م 1098)، ملا صالح مازندرانى (م 1086)، ملا محسن فيض كاشانى (م 1091)، سيد نور الدين عاملى (م 1061) و... دانش آموخت . و خود علامه نيز شاگردان نامورى ؛ هم چون سيد نعمة الله جزائرى ، ميرزا عبدالله تبريزى اصفهانى ، مير محمد حسين خاتون آبادى و... را تربيت كرد.(218)
علامه مجلسى در ميان عالمان و محدثان شيعه به پركارى و كثرت تاءليف اشتهار دارد، به گونه اى كه براى ايشان 160 عنوان كتاب بر شمرده شده ، كه 86 عنوان كتاب فارسى و بقيه عربى است . از ميان كتاب هاى مهم و ماندگار علامه مجلسى افزون بر بحار الاءنوار مى توان به كتاب هاى مرآة العقول فى شرح اءخبار آل الرسول - كه شرحى مبسوط و جامع از اصول و فروع و روضه كافى است - حيات القلوب ، عين الحياة ، زادالمعاد و... اشاره كرد.(219)
بحار الاءنوار جامع ترين و گسترده ترين كتاب روايى است كه تاريخ تشيع به خود ديده است . و همان گونه كه از نام آن پيداست مرحوم علامه مجلسى درياهايى از نور فراهم آورده كه در آن روايات درربار ائمه (عليه السلام ) گرد آمده است . بدون ترديد بحار الاءنوار يك دائرة المعارف جامع شيعه ، بلكه اسلام است ، كه هيچ محققى در عرصه هاى مختلف شيعه پژوهى ، يا اسلام پژوهى نمى تواند از مراجعه به آن بى نياز باشد. اين كتاب از روز تدوين تا كنون مورد اقبال عالمان و محافل علمى قرار گرفته و مورد ستايش بسيارى از بزرگان قرار گرفته است .
محدث نورى معتقد است : تا كنون كتاب جامعى بسان آن فراهم نشده است .(220)
با توجه به گستردگى كتاب و حجم انبوه روايات ، علامه مجلسى تدوين بحار الاءنوار را به صورت گروهى دنبال كرد، بدين ترتيب كه از شمارى از شاگردان خود را براى گردآورى و تنظيم روايات كمك گرفت . كسانى كه علامه مجلسى را در اين كار بزرگ يارى رساندند عبارتند از:
1. آمنه خاتون ، خواهر علامه ؛
2. امير محمد صالح خاتون آبادى ؛
3. ميرزا عبدالله افندى ؛
4. مولى عبدالله بحرينى ؛
5. سيد نعمة الله جزائرى .(221)
علامه مجلسى در مجموع از 400 كتاب شيعى و 85 كتاب اهل سنت و در مجموع از 485 كتاب به عنوان منبع خود نام برده است .
اما بررسى ها در لابلاى بحار نشان مى دهد كه علامه از 629 منبع بهره جسته است ، هر چند ممكن است با فحص كامل شمار اين منابع از اين رقم نيز بالاتر رود.(222)
ويژگى ها و امتيازات بحار الاءنوار
1. جامعيت ، بحار الاءنوار جامع ترين كتاب روايى است كه حجم گسترده اى از روايات در تمام عرصه هاى دين شناسى ؛ اعم از عقايد، اخلاق و احكام را منعكس ساخته است . استفاده از بيش از 600 منبع روايى شيعى و سنى افزون بر كتب اربعه شيعه ، نشان گر ميزان جامعيت اين كتاب است . به نظر مى رسد چنين كتاب جامعى نه تنها در ميان شيعه ، بلكه در ميان صدها كتاب روايى اهل سنت نيز يافت نمى شود.
2. شرح و تبيين روايات ، به رغم آن كه بيشتر جامع هاى روايى تنها به ذكر روايات بسنده مى كنند، اما در بحار الاءنوار افزون بر انعكاس روايات ، مباحث مهم گسترده و راهگشايى در زمينه شرح و تبيين روايات آمده است ، كه افزون بر ابهام زدايى از مفاهيم روايات و ارائه گسترده آموزه هاى روايى ما را با شيوه تعامل روايات و مبانى فهم حديث آشنا مى سازد.
3. ذكر اسناد، به رغم آن كه در بحار در صدر هر روايتى نام منبع ذكر شده و مراجعه به آن منابع كه روايات را با سند ذكر كرده براى پژوهشگران ميسر بوده است ، با اين حال علامه در سر تا سر بحار، روايات را با سند ذكر كرده است ، كه اين كار راه را براى بررسى هاى سندى هموارتر مى سازد.
4. انعكاس نظرگاه هاى عالمان و صاحب نظران ، از شيوه هاى مورد توجه علامه مجلسى كه در بيشتر كتابهاى او مشهود است ، انعكاس گسترده ديدگاه هاى صاحب نظران شيعى و سنى در زمينه هاى مختلف و بررسى اين ديدگاه هاست ، كه گاه صفحاتى از كتاب را نقل اقوال آنان تشكيل مى دهد. از اين جهت بحار به عنوان منبعى مهم براى باز شناخت ديدگاه عالمان قابل بهره بردارى است .