… ولا یمکن الفرار من حکومتک . . . ( خدایا ، از حکومت تو به کجا فرار کنم ، نمیتوان فرار کرد. ) ( قسمتی از دعای کمیل )
نه میتوان از خدا فرار کرد نه او کسی را اخراج میکند ، این ما هستیم که همیشه سر خودمان زیر برف میکنیم و . . .
دقیقا مثل مشکلات دانشگاهمون. نمیتوانیم آنرا رها کنیم و نه تلاشی جهت رفع آن مشکلات میکنیم. بعد، فقط کلمات قصار میگوییم از همه شکایت میکنیم که چنین است و چنان. نه عزیزان با ید تلاش کرد،تلاش.
ارتباط با خدا هم اینگونه است. در این دنیا طوری زندگی کنیم که نخواهیم بگوییم خدایا رفوزه شدم ، اخراجم کن و . . .
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشمیا علی