دیده ی سیر است مرا، جان دلیر است مرا
زهره ی شیر است مرا، زُهره تابنده شدم.
دیده ی سیر است مرا، جان دلیر است مرا
زهره ی شیر است مرا، زُهره تابنده شدم.
IU
PNU
http://najvayemehrbani.blogfa.com/
میطلبم رضای تو هستی من فدای تو
تا سر زلف خم به خم شانه به شانه میکنی
يكي از عقل مي لافد يكي طامات مي بافد
بيا كين داوري ها را به پيش داور اندازيم
خدایا !
مرا تنها مگذار
که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای
از جنس خاک محتاج شود
مثل آسمون که امیدش چند تا ستاره ست
دیدن برق نگاهت واسه من عمر دوباره ست
تا بدینجا بهر دینار آمدم
چون رسیدم مست دیدار آمدم
IU
PNU
http://najvayemehrbani.blogfa.com/
میسوزم ازفراقت روی ازجفابگردان
هجران بلای ماشدیارب بلا بگردان
عشق یعنی اشک توبه درقنوت
خواندنش بانام غفارالذنوب
عشق یعنی چشم هاهم دررکوع
شرمگین ازنام ستارالعیوب
عشق یعنی سرسجودودل سجود
ذکریارب یارب ازعمق وجود
نبود رنگ دو عالم که نقش الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه براین بام برآیید
IU
PNU
http://najvayemehrbani.blogfa.com/
دیدی اخر دم مردانه بجز لاف نبود
بکش از مردم نامرد که حقت اینست