خاطرات
مادر شهید:
اینکه پسرم در راه هدفش، که همان راه خدا بود به شهادت رسید، خوشحال می باشم. او از سن کودکی دارای رفتار و اخلاق خوبی بود و وقتی هم که بزرگ شده بود، جوان خیلی پاک و مهربانی بود و هنگامی که پدرش از دنیا رفت، برایم شوهر و فرزند و یار و غمخوار شد و خیلی کمکم می کرد که فقدان پدرش را زیاد حس نکنم. او به ما می گفت: ما باید همان راهی را که شهدا پیموده اند طی نماییم، اگر خودمان را پیرو امام حسین می دانیم.
او هیچ گاه نمازش ترک نمی شد و در شناساندن اسلام واقعی به ما و دیگران سخت فعالیت می کرد.

او چون که می خواست به اسلام و به این مردم خدمت بیشتری کرده باشد، وارد سپاه شد. او سپاه را جایی برای خودسازی و آماده شدن برای رسیدن به لقاالله می دانست و در این هدف مقدسش پیروز شد.
درباره چگونگی شهادت ایشان توضیح دهید.
بنا به گفته همرزمانش اول غسل شهادت کرد و ساعت 11 صبح جهت اعزام به ماموریت هنگامی که می خواست سوار ماشین شود، ماشین مورد اصابت آرپی جی هفت قرار گرفت و خودش را سریع جهت سنگر گرفتن به بیرون پرت کرد که مزدوران و خائنین به اسلام و این امت مسلمان به او امان ندادند و خون سرخش زمین مریوان را گلگون کرد.

پیام من این است که خانواده های شهدا ناراحت نباشند و بدانند که انشاالله با نثار خون این جوانان پاک و با ایمان، اسلام در سراسر دنیا پیروز خواهد شد. و از خدا می خواهم که نگهدار امام خمینی باشد و انشاالله که سایه امام از سر ما کم نشود و همیشه سالم و سلامت باشند.