1- گداي خردسال 2- گداي نوجوان 3- گداي جوان 4- گداي سالخورده 5- گداي نر 6- گداي ماده 7- گداي واقعي و بي چيز 8- گداي دروغين وميليونر 9- گداي سالم و سر حال 10- گداي عليل و از کار افتاده کور و کچل و چلاق وشل 11- گداي تحصيل کرده 12- گداي بي سواد و عامي 13- گداي پر رو و سمج 14- گدايخجالتي 15- گداي قانع 16- گداي پر توقع 17- گداي ايراني 18- گداي خارجي 19- گداي دورگه 20- گداي مسافر 21- گداي نسخه به دست 22-گداي از قلم افتاده
بله گداها (ماشاءا… هزار ماشاءا…) از تنوع خوبيبرخوردارند! فلذا درود مي فرستيم به روان پاک بزرگاني که زحمت کشيده؛ اين همه گداتوليد و تکثير کرده اند و سر بار جامعه نموده اند؛ دستشان درد نکند خيلي از اينلطفشان ممنون هستيم !
در اينجا با چند تن از آنها که به حرفه شريف وپر زحمت گدايي اشتغال دارند به گفتمان مي نشينيم و علت گدايي کردن آنها و اينکهاساساً چرا شغل گدايي برگزيده اند را از محضر نازنينشان جويا مي شويم.
- سلام گدا جان؛ ممکنه بفرماييد چرا گدايي ميکنيد؟
- بله عرض کنم من براي پسرم زن گرفتم؛ هزينه سنگين ازدواج او منو به گداييانداخت؛ مضافا که پسرم کار پيدا نکرد؛ حالا بايد زندگي خانواده خودم و اونو ادارهکنم. خب ديگه…! ابوالفضل يارت؛ بده در راه خدا!
--
- ببخشيد جناب گداي بعدي؛ ميشه بگيدجنابعالي چرا تکدي گري را انتخاب کرده ايد؟
- راستش من وضع ماليم خوب بود پسر ودخترم دانشجوي دانشگاه آزاد شدند و در نتيجه من به گدايي افتادم! دست خودم نبود!! به قول شاعر گفتني: «کار من دست خودم نيست! ديگه آروم نمي گيرم!»
--
- گداي عزيز شما بفرماييد: گدايي چرا؟
- عرضکنم: من زنم از بس با چشم و هم چشمي، هر چه ديگرون خريدند اونم بايد مي خريد؛ حال وروزم اين شد که مي بيني. مجبور شدم گدايي پيشه کنم!
--
- شما گداي ارجمند چرا گدايي؟
- عرض کنم: من تويپياده رو حالم بد شد نشستم کنار ديوار تا نفسي تازه کنم؛ چند دقيقه اي خوابم برد. بيدار که شدم ديدم خدا بده برکت!! مردم کلي پول برام ريخته ومي ريزند؛ فهميدم چهکاري راحت تر و بهتر از اين! استارت زدم و گدايي را از اونجا شروع کردم. واقعا ميصرفه از کارم راضيم!
--
- گدا جان چرا گدايي مي کني؟
- من راستش وضعماليم بد نبود؛ اما از بس چپ و راست برام مهمان مي اومد مهمانهاي نازنين زحمتکشيدند و آخر منو به گدايي انداختند! دستشون درد نکنه !
--
- خب گداي نمي دونم چندمي؛ ممکنه بفرماييد شما چراگدايي مي کنيد؟
- بله؛ راستش من رفتم براي يک نيازمند پول جمع کنم تا بلکه مشکلشحل شود، بعد ديدم گدايي شغل راحت و پر درآمديه؛ ديگه ادامه اش دادم. حيفم آمد ولشکنم! بسيار خوب! خب موفق باشي !
--
- و شما اي حضرت والا چرا گدايي مي کنيد؟
- حقيقت اينکه من همسرم عمرش داد به شما ومن بدبخت از هزينه کفن و دفن، مراسم ختم،خريد قبر، سنگ قبر و پذيرايي از مهمان ها ورشکست شدم مجبور شدم گدايي کنم!
--
- ببخشيد گدا خانم؛ چرا گدايي را انتخابکرده ايد؟
- چون گدايي اگه ننگ نباشه، گنجه!
--
- گداي چندمي؛ خسته نباشيد! بزرگوار … چرا گدايي مي کني؟
- راستش من زن بيمارم يک ماه توي بيمارستان بستري بود، هزينهسنگين دارو، دکتر و بيمارستانش منو به گدايي انداخت.
--
- شما چرا گدايي مي کنيد؟
- دلم مي خواد! خيليهم خوشم مياد؛ به کسي هم مربوط نيست!
--
- گدا جان چرا گدايي مي کنيد؟
- براي اينکه يهوقت خداي ناکرده محتاج خلق خدا نشم! عمرا خوش ندارم منت کسي سرم باشه! بدين لطفاًدر را ه خدا؛ الهي خير ببيني! الهي…
خب با آرزوي موفقيت براي گداياننازنين،![]()