«بگو: آیااین شمایید كه واقعاً به آن كسی كه زمین را در دو هنگام آفرید، كفر میورزید و برای او همتایانی قرارمیدهید؟ این است پروردگار جهانیان. و در زمین از فراز آن [ لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد. و مواد خوراكی آن را در چهار روز اندازهگیری كرد [كه] برای خواهندگان، درست و متناسب با نیازهایشان است. سپس آهنگ [ آفرینش ] آسمان كرد و آن دودی بود.»
قرآن در آیه 11 (مورد بحث ما) آسمانها و مسأله دود را مطرح میسازد. اگر مقصود قرآن آن است كه تمام جهان از گاز خلق شده است چرا خلقت زمین را قبل از آسمانها مطرح كرده است و حتی با «ثم» (فصلت /11) عطف كرده كه ترتیب را میرساند در حالی كه زمین جزئی از آسمانها و بصورت طبیعی باید پس از خلقت آسمانها را در عرض آنها خلق شود.
پاسخ: «دكترموریس بوكای» با توجه به این پرسش نكتهای علمی را مطرح كرده است كه در قرآن كریم، در سوره نازعات 27 - 31 مسأله خلقت آسمانها و زمین به صورتی دیگر مطرح شده است.
«ءَأنتم أشد خلقاً ام السماء بنیها رفع سمكها فسّواها و اغطش لیلها و اخرج ضحیها و الارض بعد ذلك دحیها اخرج منها ماءها و مرعیها »
«آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانی كه [ او ] آن را بر پا كرده است؟ سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معین] درست كرد و شبش را تیره و روزش را آشكار گردانید و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد، آبش و چراگاهش را از آن بیرون آورد.»
در این آیات آفرینش آسمانها قبل از زمین ذكر شده است و با كلمه «بعدذلك» آمده است. ایشان مینویسد: «دانش، تداخل دو رویداد تكوین یك ستاره (مانند خورشید) و سیارهاش یا یكی از سیاراتش (مانند زمین) را مبرهن میسازد. آیا همین اختلاط در نص قرآن (همانطور كه دیده شد) ذكر نشده است؟»1
8. عبد الرزاق نوفل نیز با طرح دو آیه 30 سوره انبیاء و 11 سوره فصلت مسأله ابتداء خلقت را مطرح میكند، كه آسمانها و زمین ابتداء یك قطعه واحد بود و سپس جدا شد.
و سپس نظریههای علمی را مطرح میكند كه میگویند: جهان در ابتداء از مادهای داغ و سخت تشكیل شده بود. كه مناسبترین لغت برای آن همان كلمه «دخان» است. كه در قرآن به كار رفته است.2 و این مطلب را از اخبار علمی قرآن میداند كه قرنها بعد علوم جدید به آن پی بردند.
9. احمد محمد سلیمان نیز با طرح آیه 30 سوره انبیاء مینویسد:
«اینكه قرآن میفرماید آسمان و زمین قطعه واحدی بود و سپس از هم جدا شد همان نظریه علمی جدید در مورد منظومه شمسی است كه میگوید. جهان یك قطعهای آتشین رها شده در فضابود و سپس تحت تأثیر جاذبه شیء عظیم از اجرام سماوی دیگر قرار گرفت و تكه تكه شد و به صورت حلزونی در آمد. و سپس این اجزاء كوچك كمكم سیارات را به وجود آورد.»
سپس این آیات را نشانه علم غیب پیامبر اكرم(ص) میداند و از آنها به عنوان اسرار علمی قرآن یاد میكند.3
10. سید هبة الدین شهرستانی معتقد است كه مقصود از كلمه سماء و دخان در آیه « ثم استوی الی السماء و هی دخان».4 همان جوّ زمین (اتمسفر) است كه آن را با نام «كره بخار» اطراف زمین میخواند.
ایشان در ابتداء معانی كلمه «سماء» را بر میشمارد. و آن را در عرف و لغت به معنای (شیء علوی) «هر چه بالا زمین» است میداند. كه شارع نیز در استعمال الفاظ و اسامی تابع عرف بوده است و سپس میگوید در مقالات دینی لفظ سماء به یكی از سه معنا میآید:
اول: عین هوای عالی و فضای خالی.
دوم: جسم عظیم كروی محیط بر زمین ما (كه اكثر موارد استعمال در شرع ناظر به این معناست).
سوم: عین كرات علوی و اراضی سیاره.
آنگاه میگوید: «وقتی كه اطلاق لفظ «سماء» بر هر موجود علوی جایز و شایع شد چرا جایز نباشد كه آسمان زمین ما عبارت باشد از كره بخاری كه محیط بر هوای زمین ما است.»
سپس ایشان ده دسته دلیل شرعی (آیات و روایات) میآورد تا ثابت كند كه مقصود از آسمان همین كره بخار است. دسته دوم از دلایل ایشان همین آیه 11 سوره فصلت و روایاتی است كه میفرماید آسمانها از دود آفریده شده است. و دود (دخان) را در آیه «ثم استوی الی السماء و هی دخان»5 به معنای همان بخار مصطلح میداند و در پایان نتیجه میگیرد كه:
«آنچه از مجموع اخبار مسطوره استفاده میكنیم مقصود از دود همان بخار است منتها آنكه چون بخار و دود هر دو از یك منشاء هستند و یا چون در عرف و در بدو نظر شبیه همند اسم دخان بر بخار اطلاق شده است.
[ پس] نتیجه همانا كلیه اخبار مزبوره ناطق است بر اینكه تمامی آسمانهای هفتگانه كه محیط بر زمینهای هفتگانه است از بخار آفریده شده است.»6
11. برخی صاحبنظران معاصر نیز با طرح آیه 30 سوره انبیاء مینویسند كه این آیه خبر میدهد كه آسمانها چیز واحدی بود و سپس جدا شد و این یكی از معجزات قرآن است كه علم جدید آن را تأیید میكند.7
و نیز با طرح آیات 9 - 11 سوره فصلت آن را دلیل بر پیدایش خلق از «دخان» میداند.8
12. محمد كامل عبد الصمد نیز آیات 11 - 12 سوره فصلت را دلیل اعجاز علمی قرآن میداند. كه خبر داده است آسمانها در ابتدا «دخان» بود.9
13. سلیم الجابی نیز با طرح نظریه انفجار بزرگ و پس از بررسی لغوی و تفسیری آیه 30 سوره انبیاء به این نتیجه میرسد كه آیه فوق و نظریه انفجار بزرگ با هم منطبق هستند و حتی خطاب آیه « أو لم یرَ الذین كفروا...» به كفار بصورت عام و اروپائیان بصورت خاص است كه وحی الهی 14 قرن قبل یك نظریه جدید آنها را بیان كرده است.10
بررسی:
در اینجا تذكر چند نكته لازم است:
1. سخنان مرحوم سید هبة الدین شهرستانی از چند جهت قابل نقد است:
اول: ایشان كلمه «سماء» را به سه معناآورده است در حالی كه اشاره كردیم كه این لغت در موارد و مصادیق بیشتری در قرآن استعمال شده است.
دوم: ایشان كلمه «سماء» در آیه فصلت/ 11 را به معنای جوّ زمین معنا كردهاند در حالی كه از سیاق آیات 9 - 12 سوره فصلت بر میآید كه مقصود از «سماء» آسمانها و كرات غیر زمین است چرا كه در ابتداء خلقت زمین را مطرح میكند. «خلق الارض فی یومین»11 و سپس خلقت آسمان را در حالی كه دود است مطرح میكند «ثم استوی الی السماء و هی دخان»12 و آنگاه در آیه بعد توضیح میدهد كه هفت آسمان خلق گشت13 كه یكی از آنها آسمان دنیا بود كه ستارگان را در آن قرار داد. «فقضهنَّ سبع سموات فی یومین و اوحی فی كل سماء امرها و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظاً». پس مقصود از سماء (بر طبق ظاهر آیات) جوّ زمین نیست.
سوم: ایشان كلمه «دخان» را كه به معنای «دود» است به معنای «كره بخار اطراف زمین» معنا میكند كه در آیه (فصلت/ 11) هیچ قرینهای نداریم تا از معنای لغوی (آنچه به دنبال شعله آتش بر میخیزد)14 دست برداریم. و یك معنای مجازی (بخار) را بر آیه تحمیل كنیم و صرف شباهت عرفی كفایت نمیكند.
البته ممكن است در روایات كلمه دخان بر بخار اطلاق شده باشد (همانگونه كه ایشان روایات متعددی آوردهاند) ولی اولاً این روایات از لحاظ سندی جای بحث دارد چرا كه از تفاسیری همچون «تفسیر قمی» نقل شده است. و ثانیاً ممكن است مراد از بخار آب و دود در این موارد همان ذرات بنیادین تشكیل دهنده اشیاء (مثل هیدروژن - اكسیژن و...) باشد. كه برای تقریب به ذهن با تعابیری همچون بخار آب آورده شده است.
2. ظاهر آیات قرآن در مورد آغاز خلقت كه از «دخان» شروع شده است. با نظریه مشهور خلقت جهان یعنی نظریه مهبانگ تا حدود زیادی همخوانی دارد و در نقاطی با هم مشترك است.
یعنی از ظاهر قرآن و علم بر میآید كه جهان در ابتداء از گازهای داغ تشكیل شده است امّا آیات قرآن در مورد عناصر دیگر نظریه مهبانگ (مثل انفجار اولیه) مطلب صریحی ندارد.
3. با توجه به تعدد نظریهها در مورد آغاز خلقت و عدم اثبات قطعی آنها، در حال حاضر نمیتوان هیچكدام را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد.
4. اگر روزی نظریه مهبانگ به صورت قطعی اثبات شود این مطلب اعجاز علمی قرآن را اثبات میكند. چرا كه نوعی راز گوئی علمی قرآن كریم است.
امّا این مطلب به صورت كنونی آن، بیش از یك هماهنگی شگفتانگیز ظاهر قرآن و علم نیست.
1 . مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص 188 - 201.
2 . ر.ك: عبد الرزاق نوفل، القرآن و العلم الحدیث، ص 162 - 163، بیروت، 1404 ق، دارالكتاب العربى.
3 . احمد محمد سلیمان، القرآن و العلم، ص 53 - 54 با تلخیص، دار االعوده، بیروت، الطبعة الخامسة 1981 م.
4 . فصلت/ 11.
5 . فصلت/ 11.
6 . سید هبة الدین شهرستانى، اسلام و هیئت، ص 131 - 145 - با تلخیص، مطبعة الغرى فى النجف، 1356 ق.
7 . ر.ك: محمد سامى محمد على، الاعجاز العلمى فى القرآن الكریم، دار المحبة، دمشق، بى تا.
8 . همان، ص 34.
9 . ر.ك: محمد كامل عبد الصمد، الاعجاز العلمى فى الاسلام (القرآن الكریم)، ص 47.
10 . ر.ك: سلیم الجابى، النظریة القرآنیة الكونیه حول خلق العالم، ص 106 - 111.
11 . فصلت/ 9.
12 . فصلت/ 11.
13 . در مورد آسمانهاى هفتگانه و مقصود قرآن از آنها به صورت جداگانه بحث كردهایم.
14 . ر.ك: مفردات راغب، ماده دخن.
منبع :
http://www.porsojoo.com/fa/node/2438