-
مينها و استحكامات
از زمان جنگهاي داخل ايالات متحده ، مينها به عنوان بخشي از استحكامات دفاعي به منظور ايجاد موانعي بر سر راه پيشروي دشمن و نيز دفاع و حمايت از مواضع نيروهاي خودي مورد استفاده قرار گرفتند . اما در جهان توسعه يافته كنوني ، مينها مشكل بزرگي به شمار ميروند ، چرا كه نيروهاي متخاصم در جنگهاي داخلي ، مبادرت به كاشت مين ، در مناطق درگيري ميكنند ، اما پس از پايان نبرد ، پاكسازي مينها به دشواري امكانپذير است در نتيجه شهروندان غيرنظامي دچارتلفات ميشوند . نخستين مينها در خلال جنگ داخلي آمريكا طي سالهاي 1861 تا 1865 به كار گرفته شد ، اما اين مينها ، سلاحهاي ناقصي بودند . در همان جنگ ، از سنگرهاي حفرشده درون زمين ، نيز براي نخستين بار به عنوان جانپناه استفاده شد . پيش از آن طرح و نوع ساخت استحكامات نظامي با گسترش استفاده از باروت ، تغيير كرده بود . مدتها بود كه قلاع نظامي مرتفع ساخته نميشد بلكه به دليل بمبارانها ، براي كاهش ميزان خطرات ، استحكامات به صورت مسطح و استتار شده در شاخ و برگ درختان ساخته ميشد همچنين در استحكامات انبارهاي مهمات و پناهگاه براي سربازان در نظر ميگرفتند .
در پايان جنگ ، آلمانها نخستين مينهاي ضدتانك را ساختند . آنها با اعمال تغييراتي در گلولههاي استاندارد توپ و تجهيز آنها ، موفق شدن مينهايي بسازند كه با عبور تانك از روي آنها منفجر شوند .
در جنگ جهاني دوم ، استحكامات بازدارنده به صورت ديوارهاي بتوني ايجاد شد . به عنوان مثال ، ديوار ساحلي آتلانتيك توسط آلمانها و خط ماژينو به طول 322 كيلومتر توسط فرانسويها احداث گرديد . در هر حال استفاده از تانك و هواپيما ، اين نوع وسيله دفاعي قديمي را منسوخ كرده است .
-
نبرد چريكي و تروريسم
حتي در دوران صلح نيز تروريسم ، در بسياري از شهرها تهديدي جدي محسوب ميشود . گروههاي سياسي و مبارزان مسلح كه تصميم گرفتهاند با نقض قانون به اهداف خود نايل شوند ، دست به ترور مي زنند . آنها اميدوارند كه با ايجاد رعب و وحشت ، دولتها و عموم مردم را ترسانده به پذيرش نظريات خود وادار كنند . تروريسم نبردي انقلابي و جنگ چريكي است كه ضعفاً عليه اقويا به راه مياندازند . بيشتر درگيريها در خلال جنگ انقلابي آمريكا ( 1783-1775 ) را ميتوان نبرد چريكي ناميد . نيروهاي مبارز غالباً دست به حملات غافلگيرانهاي عليه نيروهاي انگليسي ميزدند كه آمادگي برخورد با چنين عملياتي را نداشتند .
در روسيه ، از سال 1917 تا 1921 انقلاب عليه تزار ( امپراتور وقت ) و دولت او ، تبديل به يك جنگ داخلي شد . دو طرف متخاصم ، بلشويكهاي سرخ و بلشويكهاي سفيد ( طرفدار غرب ) بودند . قرن بيستم شاهد گسترش روزافزون جنگهاي چريكي بود ، زيرا كشورهاي اشغال شده توسط آلمان نازي ، مخفيانه به جنگ عليه اشغالگران ادامه داده و در برابر آنها مقاومت ميكردند . به عنوان نمونه ، نهضت مقاومت فرانسه با استفاده از سلاحها و تجهيزاتي كه دولت انگلستان ، شبانه با چتر نجات به آنها ميرساند ، به مبارزه خود ادامه داد . مائوتسه تونگ ، رهبر كمونيستهاي چين را عيله ژاپنيها و نيز عليه مليگرايان چيني قبل و بعد از جنگ جهاني دوم بر عهده داشت . مائو و چهگوارا كه در راستاي اهداف كاسترو در كوبا مي جنگيد ، از مشهورترين نويسندگاني هستند كه در مورد نبردهاي چريكي ، مطالبي به رشته تحرير در آورده اند .
-
تانكها
زماني كه نخستين تانكها در جنگ جهاني اول در ميان دود ، گل و خاك با گامهاي سنگين به سمت سنگرهاي آلماني پيش ميرفتند ، آلمانهاي مبهوت و شگفتزده ، تصور ميكردند كه شاهد هجوم هيولاي وحشتناك از قعر جهنم هستند .
در سالهاي بين دو جنگ جهاني ، طرح تانكها تغيير كرد . طرحهاي جديد شامل ارتباطات راديويي و سيستم فنربندي پيشرفته بود و قبضه اصلي بر فراز يك برج چرخان قرار داشت . جنگ جهاني دوم شاهد پيشرفت تاكتيكهاي جنگي بود ، تاكتيكهايي كه با بهره گيري ازحمايت ، قدرت آتش و تحرك تانكها ، امكان حمله و پيشروي سريع ، دور زدن سپاه دشمن از جناحين ، حمله به دشمن و نيز محاصره دشمن با كاهش قدرت تحرك او را فراهم ميكرد . در خلال جنگ جهاني دوم ، وزن و قدرت آتش تانكها افزايش يافت و در نهايت منجر به ساخت تانك آي- اس- 3 شوروي سابق شد كه 2/44 تن وزن داشت و به يك قبضه 127 ميليمتري مجهز بود .
در سالهاي پس از جنگ ، تغييرات در طرح تانكها شامل پيشرفت در موتورها ، سيستم فنربندي ، زره تانك و سيستم هاي كنترل شليك و سلاح (قبضه) اصلي بود . تانك ام-60 آمريكايي و سنچرين انگليسي در خاورميانه طي عمليات نظامي مورد استفاده قرار گرفتند . تانكهاي تي-54 و تي-55 شوروي سابق در خلال دهههاي 1950 و 1960 توسط بسياري از كشورها به كار گرفته شد .
-
سلاحهاي ضد تانك
شكارچيان تانك بايد همانند شكارچيان قديمي حيوانات وحشي ، اعصابي آرام داشته و بسيار خونسرد باشند . هنگامي كه تانك به سمت آنها حركت ميكند و آنها را به شدت هدف گلوله هاي مسلسل خود قرار ميدهد ، گروه شكارچيان تانك بايد منتظر بمانند تا دشمن در تيررس آنها قرار گرفته و آنگاه به آسيبپذيرترين نقطه تانك مهاجم ، شليك كنند .
در جنگ جهاني اول ، به محض آن كه تانكها در جبهه غرب ظاهر شدند ، تمامي جنگاوران به فكر راههايي براي متوقف كردن يا انهدام اين ماشينهاي جنگي ، با استفاده از سلاحهاي ضدتانك افتادند .
در آن زمان ارتش آلمان يك تفنگ بسيار قدرتمند ضدتانك توليد كرد كه گلولههاي 7/12 ميليمتري شليك ميكرد . اما به هر حال ، بيشتر ارتشها ، به خدمه سلاح هاي صحرايي خود براي از كار انداختن اين تانكهاي اوليه بيشتر اميدوار بودند . تفنگهاي ضد تانك توسط ارتشهاي شوروي و انگلستان ، در سالهاي نخست جنگجهاني دوم مورد استفاده قرار گرفت ، اما زرههاي ضخيمتر و سلاحهاي جديدتر ، به سرع آنها را از رده خارج كرد .
اما موثرترين سلاح ضد تانك كه در دهههاي 1920 و 1930 تكامل يافت ، يك گلوله توپ بسيار سخت و سنگين را با سرعتي زياد شليك ميكرد سلاحهاي اوليه كاليبري بين 1/38 تا 15/57 ميليمتر داشتند .
با گسترش جنگ دوم جهاني سلاحها نيز بزرگتر شدند و آلمانها از توپ ضد هوايي 9/88 ميليمتري ، به عنوان مؤثرترين سلاح ضد تانك استفاده كردند . روسها نيز يك سلاح ضدتاتك بزرگ با كاليبر 6/101 ميليمتر را مورد استفاده قرار دادند .
بيشتر سلاحهاي هدايت شونده مدرن ضدتانك ، با سيم هدايت ميشوند ، زيرا اين سيستم ، روش قابل اعتمادي است كه دشمن نميتواند آن را به آساني از كار بياندازد . با تكامل زرهها طرح كلاهكهاي جنگي نيز تغيير كرد امروزه هركلاهك جنگي شامل دو يا حتي سه گلوله مخروطي شكل است كه پي در پي منفجر ميشوند . در سال 1979 ، سوئد ، موشكي به نام بيل توليد كرد ضربه شديد ناشي از انفجار گلوله مخروطي شكل خود را به سمت زره نازك بالاي تانك ، هدفگيري و منفجر كرد . اين دو طرح كه كلاهكهاي مكمل يكديگر و حمله از بالا ناميده ميشوند ، مسيري را كه فناوري سلاحهاي ضدتانك در قرن بيستو يكم خواهد پيمود ، نشان ميدهند .
-
ارتباطات و مخابرات
در يك بازي پرتحرك مانند مسابقه فوتبال ، اطلاعات ميتواند به مفهوم اختلاف ميان پيروزي يا شكست باشد . در چنين مسابقاتي 2 اطلاع ضروري مورد نياز بازيكنان است : محل استقرار هر يك از بازيكنان و شيوه همكاري با ديگر بازيكنان . در زمان جنگ ، اين نوع اطلاعات به مراتب ضروريتر است ، چرا كه زندگي هزاران سرباز به چنين ارتباطاتي وابسته است . كشتيها ، هواپيماهاي جنگي و بسياري ديگر از واحدهاي نظامي ، موقعيت خود را گزارش ميدهند و اين امر به فرمانده امكان ميدهد تصويري واقعي از صحنه جنگ را مجسم سازد .
براي قرنهاي متمادي ، پيامها يا به صورت شفاهي و يا در قالب يك نامه كتبي ارسال و توسط انسانها يا بر پشت اسبها حمل ميشد . اگر تهاجم يا حملهاي از سوي دشمن صورت ميگرفت ، برجهاي ديدهباني كه بر بلندي تپهها مستقر بودند با افروختن چراغهايي ، نيروهاي خودي را سريعاً خبر ميكردند . پرچمهاي اخطار دهنده كه در كشتيها از آنها استفاده ميشد ، كليد اصلي پيروزي انگليسيها در نبرد ترافالگار در 21 اكتبر سال 1805 بودند . در قرن نوزدهم ، در هندوستان و آفريقاي جنوبي ، دو منطقهاي كه در آسمان آنها هميشه صاف و نور خورشيد دايم برقرار است ، با استفاده از انعكاس نور خورشيد در آينهها و منعكس نمودن نورها به سمت مخاطبين ، موفق به ارسال پيام شدند . به اين ابزار اين كار هيلوگراف يا تلگراف آفتابي ميگفتند .
تلفن از سال 1880 به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت . اين وسيله ارتباطي در جنگ بوئر ( 1902-1899 ) و نيز جنگ روسيه و ژاپن ( 1905-1904 ) به كار گرفته شد . در جنگ جهاني اول ، تلفنهاي صحرايي رو به گسترش نهادند و سيمهاي تلفن براي برقراري ارتباط ميان ستاد فرماندهي و مواضع استقرار آتشبارها ، سريعاً در دل زمين قرار داده شد . نخستين راديوها ،سنگين و دست و پا گير بودند و براي حمل آنها نياز به يك واگن و چندين اسب بود . در سال 1915 ، يك ديدهبان ، از راديويي در داخل يك بالن با هواي گرم كه از فراز تنگه داردانل در تركيه ميگذشت ، استفاده كرد . درسال هاي بين دو جنگ جهاني ، راديوها به اندازهاي كوچك شدند كه در كولهپشتي جاي ميگرفتند .
اگر چه ، حتي اگر پيامي به رمز درآورده شده بود دشمن ميتوانست ، امواج ارسالي از ايستگاه مربوطه را با يك سيگنال قوي ، دچار اختلال كند . يكي از روشها براي كسب اطمينان از امنيت و ممانعت از ايجاد اختلال در پيامها ، انتقال سريع و ناگهاني امواج راديويي بود . پيام كاملاً آماده ميشد و سپس طي چند ثانيه به ايستگاه ديگري ، ارسال ميشد . آنگاه پيام در ايستگاه مقصد بر روي صفحه ارايه ميگردد . در دهه 1980 ، راديوهايي طراحي و ساخته شدند كه به صورت خودكار هر چند لحظه فركانس خود را تغيير ميدادند . چنانچه ايستگاه گيرنده مجهز به تجهيزات مشابه بود ميتوانست فركانس ادامه مكالمه را استخراج كند و به صورت خودكار به آن فركانس برود . در نتيجه عليرغم تغيير دايم فركانس ، مكالمات بدون قطع شدن ، ادامه مييافت . ماهوارهها را ميتوان آخرين تحول در ارتباطات راديويي دانست . ماهوارهها علايم راديويي را دريافت و مجدداً آنها را پخش ميكنند و اين امكان را فراهم ميسازند كه پيامها از نقاط دور دست دركمال اطمينان به فواصل طولاني منتقل شوند .
-
نخستين هواپيماهاي جنگنده
نخستين خلبانان ، غالباً ثروتمنداني ورزشكار ، جسور و بيباك بودند ، بنابراين پندار شليك كردن به يكديگر ، در جنگ از نظر آنها كاملاً ناجوانمردانه بود . هر چند ، طولي نكشيد كه خلبانان به هنگام پرواز نيز ، با خود تفنگ و تپانچه حمل كرده و به قصد كشتن به يكديگر شليك ميكردند نخستين عمليات جنگي واقعي در طول جنگ جهاني اول ، در 5 اكتبر سال 1914 ، به وقوع پيوست ، زماني كه يك هواپيماي فرانسوي با آتش مسلسل خود به يك هواپيماي آلماني حمله كرده و باعث سقوط آن شد .
اختراع دنده خلاص كردن (Interrupter Gear ) توسط آنتوني فوكر هلندي ، به هواپيماهاي آلماني اجازه داد تا از ميان محور ملخ هواپيماي خود در هنگام پرواز به سمت جلو آتش كنند . اين بدان مفهوم بود كه خلبانهاي جنگنده مي توانستند دماغه هواپيماهاي خود را به سوي هواپيماي دشمن هدف بگيرند و آن را با شليك ساقط كنند .
بين سالهاي 1914 و 1918 ، سرعت هواپيماهاي جنگي از 105 ، به 270 كيلومتر در ساعت افزايش يافت . نخستين جنگندهها در ارتفاع 4 كيلومتري پرواز مي كردند اما در پايان جنگ ارتفاع پرواز به بيش از 6 كيلومتر رسيده بود . در جنگ جهاني دوم ، جنگندههاي متفقين ، هواپيماهاي دريايي انگليسي اسپيتفاير و موستانگ ،ساخت آمريكاي شمالي ، از نمونههاي مشهور بودند . جنگندههاي موستانگ كه مجهز به يك تانكر سوخت اضافي بود حداكثر سرعتي برابر 703 كيلومتر درساعت داشت و محدوده پرواز آن ، اين امكان را به خلبانان ميداد كه هواپيماهاي بمبافكن را در مسير اين امكان را به خلبان ميداد كه هواپيماهاي بمبافكن را در مسير برلين و بازگشت از آن ، اسكورت كنند .
از اسپيت فاير انگليسي بين سالهاي 1936 تا 1945 ، 21 مدل ساخته شد كه با تغيير در هر مدل ، جنگندهاي قدرتمندتر و بسيار مسلح تر، روانه بازار ميگرديد . اسپيت فاير مدل ام-آي-ايكس ، كه قدرتش با موتور مرلين رولزرويس به 1660 اسب بخار افزايش يافته بود ، حداكثر سرعتي برابر 657 كيلومتر در ساعت داشت و مجهز به مسلسلهاي 7/7 ميليمتري و يك توپ 32/20 ميليمتري بود .
در برخي از جنگندههاي جنگ جهاني دوم در دهههاي 1950 و 1960 ، به عنوان هواپيمايي براي حمله به اهداف زميني مورد استفاده قرار ميگرفتند . اين هواپيماهاي جنگنده كه امروزه نيز هنوز در حال پرواز هستند ، در اختيار مجموعهداران و مشتاقان صنعت هوانوردي قرار دارند .
-
جتهاي جنگنده
طي دهه 1930 ، هواپيما با قوه محركه جت در داستانهاي تفريحي علمي – تخليي همراه با مرداني كه از كرات ماه و مريخ ، بسيار رايج بود . البته انگليسها و آلمانها پيش از جنگ جهاني دوم ، تحقيقاتي در اين زمينه انجام داده بودند . نخستين جتي كه به پرواز درآمد ، جت آلماني اچ-اي 178 در سال 1939و به دنبال آن گلاستر ميتور انگليسي بود كه در سال 1941 با موتور جت در آسمان ظاهر شد . اين دو هواپيما هرگز در ميدان جنگ با يكديگر روبرو نشدند ، اما داستانهاي علمي – تخيلي در سال 1944 ، رنگ واقعيت به خود گرفت ، زماني كه هواپيماهاي ميتور متعلق به نيروي هوايي انگلستان براي تعقيب و سرنگون كردن بمبهاي پرنده وي-1 آلماني در آسمان
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن