-
The Making of Friends
Life is sweet because of the
friends we have made
And the things which in common
we share
We want to live on not because
of ourselves
But because of the ones who
would care.
It's living and doing for
somebody else
On that all of life's splendor
depends
And the joy of it all when we
count it all up
Is found in the making of friends.
_ Edgar A. Guest
(خلق دوستی)
زندگی به خلق دوستی ها
و تقسیم مواهب آن با دیگران
شیرین است
ما خواهان تداوم زندگی هستیم
نه بخاطر خود
بلکه بخاطر آنهائیکه در غم دیگرانند
حیات و تلاششان
وقف دیگران است.
تمامی عظمت زندگی گروگان چنان آنی است.
و تمامی شادمانی آن را در نهایت
در خلق دوستی ها خواهیم یافت.
ادگار . ا . گوست
من همچنان بی امضاء
-
Do not wish to be anything
but what you are
and try to be that perfectly.
_ St. Francis De Sales
آرزومند آن مباش که
چیزی غیر از آنچه هستی باشی
و بکوش
در کمال آنچه هستی باشی.
سنت فرانسیس دی سلز
من همچنان بی امضاء
-
... I'm doing what I should
have done years ago which
is finding out who I am and
what I want. I want to have a
choice. And when I make
decisions through choice
not duty it has to be better
for me and for the people
who love me and the people
I love.
_ Louise Fletcher
... کاری را آغاز کرده ام
که سالها انجامش را به فراموشی سپرده بودم.
کاری که حاصلش
کشف آن است که
من کیستم؟
و در طلب چیستم؟
می خواهم انتخاب کنم.
و آنگاه که تصمیم خود را نه بر پایه وظیفه
که بر مبنای اختیار بگیرم
به یقین
برای خود
برای مردمی که دوستم دارند و
برای مردمی که به آنها عشق می ورزم
تصمیمی پر ثمرتر خواهد بود.
لوئیز فلچر
من همچنان بی امضاء
-
I was taught at early age
that you make your own happiness
your own unhappiness
My philosophy is that
what you put out
comes back to you.
I firmly believe that.
_ Cheryl Ladd
در جوانی آموختم
که خود معمار زندگی خویش
خالق شادکامی
و موجد تلخکامی خویشتنم.
فلسفه من آنست که:
همان بدروی که کشته ای
اکنون
عمیقا بر این باورم.
چریل لاد
من همچنان بی امضاء
-
I swear by the quiet silence of your paper house, I know your dreams are as beautiful as my fancies believable. You've got the mystic believe of love from my silence. I've got the final point of belief from your silence. Maybe it's not possible to feel that the words we say about the paper world we've made are hearable. But we can start to paint the gray branches of the paper trees green. I know painting, you know painting too. So why don't you start? When I was a child, I didn't have any water color. I used to go to little garden near stream and cut all the color flowers and paint. If we search the paper garden near paper house for a short time, there have to be flowers to paint our believes the red color of love.
به سکوت آرام خانه کاغذی ات قسم که می دانم رویاهای تو به زیبایی خیالات من باورکردنی است. تو از سکوت من به باور عرفانی عشق رسیده ای. من از سکوت تو به نقطه نهایی ایمان رسیده ام. شاید نتوان درک کرد که گفته های ما از آن دنیای کاغذی که ساخته ایم، شنیدنی است. ولی می شود دست به کار شد و رنگ سبز به شاخه های خاکستری درختهای کاغذی کشید. من که نقاشی کردن می دانم. تو هم که نقاشی کردن می دانی. پس چرا دست به کار نمی شوی؟ وقتی بچه بودم، برایم آبرنگ نمی خریدند. می رفتم سراغ باغچه کنار رودخانه هر چه گلهای رنگی بود می چیدم و نقاشی می کردم. اگر کمی در باغ کاغذی کنار خانه کاغذی مان جستجو کنیم حتماً گلهای کاغذی دارد که رنگ قرمز عشق به باورهایمان بکشیم.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن