-
مرد رمال: زوج جوان طلاق گیرند و خودش داماد شود
این رمال داماد خانواده را نیز هیپنوتیزم کرده بود و سعی داشت با جدایی این زوج جوان؛ خود پای سفره عقد بنشیند.وقتی مرد جوان کارت ویزیت حجامت را در دست یکی از دوستانش دید خود را برای درمان سنتی به آنجا رساند
مرد رمال میخواست زوج جوان طلاق گیرند و خودش داماد شود
این رمال داماد خانواده را نیز هیپنوتیزم کرده بود و سعی داشت با جدایی این زوج جوان؛ خود پای سفره عقد بنشیند.وقتی مرد جوان کارت ویزیت...
حمله روح ناشناس به عروس بیمار
مردی میگوید یک دعانوس با هیپنوتیزم دخترش، کالبد وی را به تسخیر روح ناشناسی درآورده و میلیونها تومان به جیب زده است.
این رمال داماد خانواده را نیز هیپنوتیزم کرده بود و سعی داشت با جدایی این زوج جوان؛ خود پای سفره عقد بنشیند.وقتی مرد جوان کارت ویزیت حجامت را در دست یکی از دوستانش دید خود را برای درمان سنتی به آنجا رساند. مراحل درمان سنتی مرحله به مرحله در حال اجرا بود که مرد جوان به تسخیر ادعاهای رمال 44 ساله درآمد.این مرد گفت: نیروی ماورای طبیعی دارد و میتواند بیماریها را با هیپنوتیزم درمان کند.رمال 44 ساله که به مرد جوان نفوذ کرده بود با ادعاهای واهی توانست مجوز دیدارهای بعدی را بگیرد. مشتری جوان که خام حرفهای دعانویس شده بود همسرش را نیز برای درمان بیماریاش به خانه وی برد. راز کلاهبرداریهای این مرد دعانویس زمانی فاش شد که پدر عروس ادعاهای عجیبی را پیش بازپرس موسوی از شعبه 5 دادسرای هاشمی مطرح کرد.این مرد با ناراحتی به بازپرس پرونده گفت: وقتی دامادم از مرد رمالی شنید که میتواند بیماران را شفا دهد همسرش را نزد وی برد تا بیماری لاعلاج دخترم درمان شود. داماد و دخترم تسخیر ادعاهای وی شده بودند و این مرد با هیپنوتیزم و رفتارهای مرموز نقشه کلاهبرداریهایش را به اجرا درآورد. این دعانویس که محمدرضا نام دارد با گرفتن میلیونها تومان روح ناشناسی را به کالبد دخترم فرستاد تا بیماریاش درمان شود اما حال روحی و جسمی وی بدتر شد و حرکاتش غیرعادی به نظر میرسید و صداهای ناهنجاری داشت گویی کسی در روح و جسم دخترم نفوذ کرده، وی دیگر خودش نبود صدایش دورگه شده بود و همه را به وحشت میانداخت. چندین بار به گفته مرد رمال گوسفند قربانی کردیم و گوشتش را در آدرسی که داده بود رها کردیم اما هر روز اوضاع بدتر میشد. دعاهای مختلف نوشته میشد و آنها را در جاهای مختلف خانه چال میکردیم. زندگی بدی داشتیم دخترم همانند بیماران روانی رفتار میکرد و باید برای هر تجویز مرد دعانویس پولهای میلیونی به حسابش واریز میکردیم. روح مردگانمان را احضار میکرد و از آنان میخواست روحی که جسم دخترم را تسخیر کرده بیرون بکشند اما هیچ تاثیری در رفتارهای عجیب دخترم نداشت. تا اینکه شنیدم این رمال دامادم را نیز هیپنوتیزم کرده تا سند جدایی خود و دخترم را امضا کند. نمیدانستم چه باید بکنم زندگیشان را از هم پاشیده میدیدم شنیده بودم مرد رمال هر دو را با دارو و دعا اغفال کرده و با گرفتن امضای جدایی از دامادم تصمیم دارد با دخترم ازدواج کند. وی افزود: وقتی از آشنایان شنیدم که زنی در زنجان میتواند به کالبد دخترم نفوذ کند و روح ناشناس را تسخیر کند به زنجان رفتیم. دخترم که تسخیر روح پلیدی شده بود با تلاش زن رمال 3 روز بعد خوب شد. هنگام بازگشت سراغ مرد رمال رفتم ولی وي هیچ اثری از خود بر جای نگذاشته و پا به فرار گذاشته بود. با توجه به احتمال فرار مرد رمال به خارج از ایران بویژه ترکیه، بازپرس موسوی دستور ممنوع الخروجی وی را داد تا با دستگیری محمدرضا، پرده از کلاهبرداریهای سیاه وی برداشته شود.
من همچنان بی امضاء
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن