یکی از متغیّرهای مهم در اقتصاد کلان سطح عمومی یا متوسط وزنی قیمت‌ها است؛ که کاربرد‌های فراوانی دارد. در واقع چون در اقتصاد کلان با تعداد بسیار زیادی از کالاها و خدمات مواجه هستیم، ناچاریم با یک عدد، وضعیت همه قیمت‌ها را بیان نماییم.
شاخص قیمت، معیاری است که براساس آن، ارزش ثابت از ارزش جاری تمیز داده می‌شود. اصولا شاخص، کمیّتی است که به‌عنوان نماینده کمیّت‌های همگن متعدد به‌کار می‌رود و می‌تواند جهت و میزان تغییر کمیّت‌های مورد نظر را در طول زمان نشان دهد.
عدد شاخص، رقمی است که تغییر نسبی قیمت‌های کالای مصرفی یا خدمات مشابه را در یک دوره و هر دوره دیگر، به‌عنوان دوره مبنا نشان می‌دهد. معمولا دوره مبنا را به رقم صد ارائه می‌دهند.

کاربردها
شاخص قیمتها کاربردهای فراوانی دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1. محاسبه روند قیمت‌ها؛ به‌عنوان یک متغیّر کلان اقتصادی، نشان‌دهنده چگونگی تغییرات سطح عمومی قیمت‌ها است و به‌صورت کمّی، وضعیت قیمت‌ها را در سال‌های مختلف باهم مقایسه می‌کند. این مورد امروزه از نظر هر جامعه‌ای اهمیت خاصی دارد. این کاربرد برای محاسبه یک مقطع زمانی در ایران مناسب است.
2. تبدیل متغیّرهای کلان به واقعی؛ استفاده از شاخص قیمت می‌تواند متغیرهای کلان اقتصادی (مانند تولیدهای اسمی) را به متغیرهای واقعی تبدیل کند. بدین صورت که متغیّرهای اسمی را به شاخص قیمت تقسیم کرده و متغیر واقعی را به‌دست می‌آوریم.
3. محاسبه نرخ تورّم؛ فرمول شاخص قیمت در یک سال مورد نظر برابر است با نسبت هزینه کل خرید یک دسته کالا در آن سال به هزینه همان دسته کالا

در سال پایه است.


راه‌های به‌دست آوردن سطح قیمت‌ها
ظاهرا ساده‌ترین راه این است که میانگین ساده همه قیمت‌ها را به‌دست آوریم. اما این روش دچار اشکالاتی است:
· اول اینکه در میانگین‌های فوق، همه کالاها وزن یکسانی دارند و حال آن‌که مقدار مصرف برنج در خانوارها بسیار بیشتر از خاویار است و باید وزن بزرگتری به‌خود بگیرد.
· دوم این که واحدهای اندازه‌گیری کالاها با‌هم همگن نیستند؛ یعنی برخی کالاها را به وزن، برخی را به‌صورت عددی و بعضی دیگر را با لیتر اندازه‌گیری می‌کنند. در این‌صورت، باید کاری کرد که کالاها، میانگین واحد پولی نداشته باشند.

روش‌های شاخص قیمت
روش لاسپیرز(Laspeyers)؛ در این روش بایستی ارزش سبد مصرفی سال پایه به‌قیمت جاری، بر ارزش سبد مصرفی سال پایه تقسیم و سپس در عدد 100 ضرب شود. در این حالت تغییر قیمتها نسبت به سال پایه بررسی می‌شود؛ یعنی:

که Lt نماینده شاخص قیمت در سال t و P و Q نشان‌دهنده مقدار و قیمت کالاهاست. نشانه‌‌های پایینی(اندیس‌ها) نوع کالا و نشانه‌های بالایی دوره زمانی را نشان می‌دهند. مثلا P01 نشان‌دهنده قیمت کالای اول در سال پایه(صفر) و n نشان‌دهنده تعداد کل کالاهایی است که در محاسبه شاخص لاسپیرز مورد استفاده قرار می‌گیرد.


روش پاشه (Paashe)؛ در این روش گفته می‌شود، که ارزش سبد مصرفی سال جاری به ‌قیمت سال جاری تقسیم بر ارزش سبد مصرفی سال جاری به قیمت سال پایه و سپس در عدد 100 ضرب شود. در این‌جا مقادیر، مساوی با

مقدارهای سال جاری است و فقط قیمت‌ها تغییر می‌کند.
مقایسه دو فرمول لاسپیرز و پاشه، تفاوت بین دو روش محاسبه را مشخص می‌کند. در هر دو روش، قیمت‌های سال مورد نظر در صورت کسر و قیمت‌های سال پایه در مخرج کسر منظور می‌شود. در روش لاسپیرز، مقادیر تولید سال پایه به‌صورت ضریب؛ اما در روش پاشه برای مقادیر صورت و مخرج، مقادیر سال مورد نظر به‌کار می‌رود.
از طرف دیگر، شاخص لاسپیرز از نظر محاسباتی این حسن را دارد؛ که اگر فقط قیمت‌های هرسال جمع‌آوری شود، می‌توان مقدار شاخص را محاسبه کرد؛ در حالی‌که برای شاخص پاشه باید هر سال هم قیمت و هم مقدار تولید (تعارض با بالا) و مصرف کالاها را جمع‌آوری کرد.
به‌صورت نظری شاخص لاسپیرز افزایش قیمتها را بیشتر از حد و شاخص پاشه افزایش قیمتها را کمتر از حد نشان می‌دهند. دلیل آن این است که در شاخص لاسپیرز سبد کالاها یا مقدار کالاهای سال پایه، به‌عنوان وزن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
روش فیشر؛ در این روش بر خلاف دو روش قبل که کمیّت‌ها در سال‌های پایه و جاری در نظر گرفته می‌شد، میانگین هندسی شاخص‌های لاسپیرز و پاشه را محاسبه می‌کند. فرمول ریاضی روش فیشر به‌صورت زیر است:

شاخص قیمت‌های رایج
شاخص کل بهای عمده‌فروشی؛ نشان‌دهنده تغییرات قیمت کالاها در سطح تولیدکنندگان و فروشندگان عمده است؛‌‌‌ که از طریق جمع‌آوری اطلاعات قیمت عمده‌فروشی از کارخانه‌ها، عاملان فروش عمده و قیمت کالاهای وارداتی در مرز کشور، محاسبه می‌شود.

شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی؛ معیار سطح عمومی قیمت‌های خرده‌فروشی است؛ یعنی تغییرات قیمت تعداد ثابت و معیّنی از کالاها و خدماتی که توسط خانوارهای شهری مصرف می‌شود. شاخص بهای کالای مصرفی و نشان‌دهنده سطح زندگی خانوارها در کالاها و خدمات مصرفی در یک دوره مالی است. درصد تغییرات سالانه این شاخص نرخ تورم را نشان می‌دهد.

شاخص قیمت تولیدکننده؛ معیار سنجشی است از میانگین وزن مواد و کالاهای معیّن که در تولید، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شاخص، به‌علت پوشش کالاها، شامل مواد خام و کالاهای نیمه‌ساخته است.