اولين فيلم ناطق ايراني
فيلم دختر لر اولين فيلم ناطق ايراني است که در اوايل سال 1312 هـ.ش. به نويسندگي و بازيگري نقش اول و کارگرداني هنري "عبدالحسين سپنتا" در بمبئي شروع به فيلمبرداري مي شود و پس از اتمام کار، فيلم دختر لر در سال 1313 هـ.ش. در تهران به روي پرده ميرود و از همان روزهاي آغاز نمايش با استقبال چشمگير و بي سابقه اي مواجه مي شود.
ساخت فيلم دختر لر هفت ماه کشيد و بعدها مردم از آن به عنوان جعفر و گلنار ياد کردند و با اين مشخصات به نمايش درآمد:
رژيستور: اردشير ايراني
حکايت و منظره: اردشير ايراني
ضبط صدا: بهرام ايراني
برداشتن فيلم: ادي ايراني، رستم ايراني
اشعار و مذاکرات: ع. سپنتا
آرتيست هاي مهم: روح انگيز: گلنار؛ ع.سپنتا: جعفر؛ هادي شيرازي: قلي خان؛ سهراب پوري: رمضان.
35 ميليمتري، سياه و سفيد؛ صدابرداري سر صحنه به طريق اپتيک؛ سرعت فيلم: 24 کادر در ثانيه؛ طول فيلم: چهارده هزار فوت؛ مدت نمايش: دو ساعت و ده دقيقه.
داستان فيلم:
ماجراي فيلم، حکايت گروهي از راهزنان به سرکردگي "قلي خان" است که گردنه اي در لرستان را که محل عبور کاروانهاست، در اختيار گرفته اند و به هنگام عبور کاروانها به آنها حمله مي کنند و همه اموال کاروانيان را به تاراج ميبرند و در بسياري از موارد با کشت و کشتار، زنان را نيز به اسيري ميگيرند.
"جعفر" يک مفتش دولتي، مأمور سرکوب "قلي خان" مي شود. او ابتدا به قهوه خانه اي نزديک گردنه که معمولاً کاروانها در آن، شب را مي گذرانند وارد ميشود. در آنجا "گلنار" را مي بيند. "گلنار" اسير "قلي خان" است. او ناچار است در قهوه خانه که پاتوق راهزنان نيز هست، براي "رمضان قهوه چي" (يکي از آدمهاي قلي خان) کار کند.
"جعفر" صبح روز بعد با کاروان همراه مي شود. "رمضان" قبلاً زمان حرکت کاروان را به "قلي خان" خبر داده است. قليخان با دار و دسته اش به کاروان حمله ميکند. جعفر برابرشان مقاومت مي کند و در جريان درگيري زخم برميدارد. "گلنار" پس از اطلاع از ماوقع به ياري "جعفر" ميرود، ولي هر دو اسير قليخان مي شوند. جعفر در فرصتي که بدست مي آورد به اتفاق گلنار مي گريزد. قليخان مانع راهش مي شود. درگيري بينشان پديد مي آيد. "جعفر" طي درگيري او را بقتل ميرساند و همراه گلنار خود را به بندري ميرساند و از آنجا با کشتي به بمبئي مي گريزد. سالها بعد جعفر با اطلاع از ترقيات کشور، به همراه گلنار به ايران باز مي گردد.
اکران فيلم دختر لر از 30 آبان ماه سال 1312 در سينما ماياک آغاز مي شود. استقبال بي سابقه است؛ در شرايطي که سينماها اکثراً هفته اي دو فيلم تعويض مي کنند، سي و هفت روز نمايش فيلم در سينما ماياک ادامه مي يابد. از 7 ديماه نمايش فيلم در سينما سپه آغاز مي شود و تا 120 روز ادامه مي يابد.
نمايش دختر لر با توفيق خارق العاده اي به سال بعد مي کشد، از 2 مردادماه سال 1313 به مدت يک ماه در سينما ماياک و از 4 آذرماه تا 24 ديماه همين سال به مدت 50 روز در سينما سپه نمايش داده مي شود. سينما سپه براي بار سوم از تاريخ 30 اسفند ماه سال 1313 تا 27 ارديبهشت ماه سال 1314 به مدت 69 روز ديگر فيلم را نمايش ميدهد.
اولين فيلم صامت ايراني
در ديماه سال 1309 هـ.ش. اولين فيلم ايراني در تهران به نمايش درآمد. اين فيلم صامت که آبي و رابي نام داشت، توسط "اوانس اوگانيانس" نوشته و ساخته شده بود.
"آبي" و "رابي" نمونه هاي ايراني دو کمدين دانمارکي "پات" و "پاتاشون" بودند که نقش آنان را "محمد ضرابي" و "غلامعلي سهرابي" بازي مي کنند. فيلم شکل معمول آثار سينمايي داستاني را ندارد، فاقد قصه معيني است و به سلسله ماجراهاي خنده آوري درباره دو آدم بلند و کوتاه مي پردازد.
"پات و پاتاشون" هاي ايراني به لحاظ عدم امکانات کافي و گاهي نيز بودجه لازمه، قادر به تکرار همان اعمال و شيطنتهاي کمدينهاي دانمارکي نيستند؛ ولي مشابه حرکات و اعمال آنان را در قالب شوخيهاي کوچکي به نمايش ميگذارند. آبي با شيلنگي شروع بنوشيدن آب بمقدار زياد مي کند، ولي شکم رابي بالا مي آيد... رابي زير بوم غلطاني ميرود و دراز مي شود و آبي با پتکي به سرش ميزند و او دوباره کوتاه ولي پهن مي شود.... هوا گرم است و آبي سرش را روي بالش گذاشته است که بخوابد، ولي شدت گرما مانع مي شود و بدين ترتيب سرش را دائماً اين سو و آنسو ميکند و بالاخره بالش پاره شده و پرهاي سفيد بالش در هوا معلق مي شود. در اين زمان رابي وارد اتاق شده و گمان مي کند که برف ميبارد، پس چترش را باز کرده و روي سر خود مي گيرد! و....
اوگانيانس اوج شوخيهايي را که به صورت زنده به جهات مختلف قادر به تصويربرداري نيست با ياري نقاشيهاي مسيو تالبرگ عملي ساخت!
هنرپيشگان فيلم آبي و رابي، به جز ضرابي و سهرابي، احمد دهقان، محمدعلي قطبي، امير ارجمند، ابوالقاسم آشتي، سيرانوش و اوگانيانس بودند. محلهاي فيلمبرداري، باغ چهل فواره، در حوالي باغشاه، باغ پل چوبي در خيابان شاهرضا، خيابان علاءالدوله (فردوسي) و ميدان توپخانه؛ و هزينه فيلمبرداري چهار هزار و سي و پنج تومان گرديد.
طول فيلم آبي و رابي، هزار و چهارصد متر و نوع دوربين فيلمبرداري "گومون" مجهز به لنز 5 / 3 زايس و فاصله کانوني 50 بود که امکان فيلمبرداري حداکثر فاصله اي به اندازه پانزده تا بيست متر را ميسر ميساخت. سرعت فيلم 16 کادر در ثانيه و حرکت آن مي بايست با دست صورت مي گرفت که طبعاً سرعت را کم و زياد مي ساخت. به علاوه فيلمهاي خام موجود فاقد حساسيت کافي بودند و در نتيجه در هواي ابري و محلهاي تاريک وضوح کافي نداشتند.... مقدار فيلم مصرف شده آبي و رابي حدود 2000 متر شد.
آبي و رابي آماده نمايش شد. نخستين نمايش عمومي اولين فيلم بلند ايراني، ساعت 2 بعدازظهر روز جمعه 12 دي ماه در سينما ماياک بود.
آبي و رابي در حريق مدهش سينما ماياک در سال 1311 بکلي از بين رفت. فيلم، اگر چه کلاً بدرنگ و تاريک و گاه نيز بيرنگ بود و موضوع و داستان خاصي نداشت، ولي به لحاظ جنبه هاي کميک و تصاويرش از مناظري آشنا در تهران، مردم کم و بيش از آن استقبال کردند.
اولين فيلمهاي خبري
در سال 1304 هجري شمسي " خان بابا معتضدي " که در فرانسهتحصيل کرده و با خود دوربيني به ايران آورده بود، از مراسم تشکيلمجلس موًسسان و سال بعد از مراسم تاجگذاري " رضا خان " دو فيلم خبري گرفت که اين فيلمها به عنوان نخستين فيلمهاي خبريساخته شده در ايران موجود است
اولين مدرسه سينمايي در ايران
اولين مدرسهً سينمايي را در ايران " اوانس اوگانيانس" تاًسيس کرد. وييک مهاجر ارمني روس بود که پس از اتمام تحصيلا تش در رشتهً سينمادر هنرستان سينمايي مسکو به لحاظ مشکلات خانوادگي و مالي، بعد ازمتارکه با همسرش به همراه دختر نوجوانش در سال 1308 از طريق مشهد وارد تهران شد. اوگانيانس در اوايل مطلقاً قادر به مکالمه فارسينبود و بعدها هم خيلي با اشکال و يا غالباً به زبان ترکي درس مي داد وشاگردان کلاسهايش به سختي پيام و نظراتش را درک مي کردند. اوانسفکر تاًسيس مدرسهً سينمائي و فيلمسازي در ايران را با يکي ديگر از مهاجران روسي به نام " ساکوار ليدزه " صاحب سينما ماياک در ميانگذارد و با تشويق و ياريهاي اوليه وي، کارش را آغاز کرد. نخستيناعلان گشايش مدرسه سينمائي به اين شرح بود : ر آگهي مدرسه آرتيستي سينمامدرسهً آرتيستي سينما واقع در خيابان علاءالدوله از روز 26فروردين مطابق با 15 آوريل به توسط معلمين و معلمه هايمتخصص افتتاح خواهد شد و جهت خواتين کلاس مخصوص دايراست، داوطلبين مي توانند هر روزه از ساعت 3 بعدازظهر تا 8خود را به دفتر مدرسه معرفي نمايند درج اولين آگهي، نتيجهً مورد نظر را به بار نياورد؛ ولي در فاصله کوتاهيپس از درج اعلانهاي بعدي و افتتاح مدرسهً هنرپيشگي در بيستم ارديبهشتماه 1309، ابتدا بالغ بر سيصد نفر در مدرسه نامنويسي کردند و اين هجومبراي دوره اي که سينما هنوز کاملاً عموميت پيدا نکرده بود، هيجان انگيزبود. سرانجام اوانس اوگانيانس در بيستم ارديبهشت ماه 1309 کار مدرسهرا آغاز کرد. کلاسهاي متعددي را که لازمهً اين امر بود از موسيقيو بازيگري، ورزش، فيلمبرداري، ژيمناستيک و رقص و ... ايجاد کرد. هرچند شاگردان بتدريج طي ماه نخست به تحليل رفتند، اما اوگانيانس به تعدادباقيماندهً شاگردانش که فقط هجده نفر بودند، راضي و قانع بود. سرانجامدوازده نفر دورهً نخست مدرسهً آرتيستي سينما را به پايان مي رسانند : رآقاي حسن خان مينوئي - بازيگر رل - امنت و زورمنديآقاي احمد خان دهقان - بازيگر رل - درام تراژدي و سالنآقاي محمد علي خان قطبي - بازيگر رل- درام تراژدي و سالنآقاي امير خان ارجمند - بازيگر رل - توروکآقاي ابوالقاسم خان آشتي - بازيگر رل - درام کمديآقاي محمد خان ضرابي - بازيگر رل - کمديآقاي اسماعيل خان نجات - بازيگر رل - توروکآقاي عباس خان طاهباز - بازيگر رل - درامآقاي کاظم خان سيار - بازيگر رل - درامآقاي منوچهر خان هوشي - بازيگر رل - درامآقاي حسين خان نوري - بازيگر رل - درامآقاي غلامعلي خان سهرابي - بازيگر رل - کمدي
جشنواره بين المللي فيلم فجر - اولين دوره (بهمن 1361) ر هيچ يك از فيلمهاي بلند شايسته حضور در بخش مسابقه نبودند،در نتيجه جشنواره تنها براي فيلمهاي 8 و 16 ميلي متري برگزار شد.