مفاهيم: توليد ناخالص ملي چيست؟
اقتصادملی- همشهري آنلاين- دکتر علی صباغیان:
واژه «توليد ناخالص ملي» يكي از پركاربردترين واژه هاي عرصه سياستگذاري عمومي است. معناي اين واژه عبارت است از مجموع ارزش پولي كالاها و خدمات نهايي توليد شده در يك سال مشخص با استفاده از عوامل توليدي كه متعلق به شهروندان يك كشور مي باشد.
منظور از كالاها و خدمات نهايي نيز آن دسته از كالاها يا خدماتي است كه به مصرف كننده نهايي فروخته مي شود يا به هر طريق ديگر به دست او مي رسد.
محاسبه كالاها و خدمات نهايي در ارزيابي توليد ناخالص ملي به منظور پرهيز از دوبار محاسبه شدن برخي كالاها يا خدمات در كل توليد ناخالص ملي است. به عنوان مثال ارزش فولادي كه به شركت خودروسازي فروخته مي شود به طور جداگانه در مجموع توليد ناخالص ملي محاسبه نمي شود چرا كه ارزش آن هنگام فروش خودرو در قيمت نهايي آن محاسبه مي گردد.
واژه توليد ناخالص ملي هم از لحاظ نظري و هم از لحاظ عملي با واژه "توليد ناخالص داخلي" ارتباط نزديك دارد. البته اين دو واژه با يكديگر تفاوت هايي دارند. اختلاف آنها از آنجا ناشي مي شود كه در هر زمان تعدادي از شركت هايي كه در مالكيت خارجي هاست در داخل يك كشور به توليد كالا و خدمات مشغولند و در طرف مقابل شركت هايي كه در مالكيت اتباع آن كشور هستند و يا شهروندان آن كشور در ساير كشورها به توليد كالا و خدمات مي پردازند.
بر اين اساس توليد ناخالص ملي عبارت است از ارزش پولي مجموع كالاها و خدمات نهايي توليد شده در داخل يك كشور در يك سال مشخص (توليد ناخالص داخلي) منهاي ارزش پولي كالا و خدمات توليد شده در داخل توسط خارجي ها به اضافه ارزش پولي كالا و خدمات توليد شده توسط شهروندان آن كشور در ساير كشورهاي خارجي. بنابراين، اگر شهروندان يك كشور از سرمايه گذاري خود در خارج درآمد بيشتري از آنچه خارجي ها از سرمايه گذاري هاي خود در آن كشور به دست مي آورند، كسب كنند، توليد ناخالص ملي آنها بيشتر از توليد ناخالص داخلي خواهد بود.
در طرف مقابل اگر شهروندان اين كشور از سرمايه گذاري هاي خارجي خود درآمد كمتري از آنچه خارجي ها از سرمايه گذاري در كشور آنها به دست مي آورند، كسب كنند، توليد ناخالص ملي آن كشور از توليد ناخالص داخلي آن كمتر خواهد بود. همچنين از تقسيم رقم توليد ناخالص ملي بر تعداد جمعيت كشور توليد ملي سرانه به دست مي آيد.
محاسبه توليد ناخالص ملي كشورها كه يك كار پر زحمت است از جهات مختلف همچون تسهيل سياستگذاري اقتصادي توسط دولت، كمك به برنامه ريزي تصميم گيران بخش خصوصي، آزمون نظريه هاي اقتصادي و نيز مقايسه بين المللي كشورها از اهميت زيادي برخوردار است. به عنوان مثال اگر سياستگذاران دولتي افزايش رشد اقتصادي و رفاه مادي را از طريق اعمال سياست هاي پولي و مالي جزو اهداف سياست هاي اقتصاد ملي قرار دهند آنها به شيوه منطقي براي قيمت گذاري به منظور ارزيابي عملكرد اقتصاد براي تسريع يا كاهش سرعت آن نيازمند هستند كه اين همان شاخص توليد ناخالص ملي است.
به علاوه سياستگذاران بخش خصوصي نيز براي انجام سرمايه گذاري هاي جديد در كارخانجات و تجهيزات يا توليد محصولات جديد از اطلاعات كلان ناشي از محاسبه توليد ناخالص داخلي به منظور پيش بيني سطوح تقاضاي احتمالي براي محصولاتشان و نيز روندهاي آتي در هزينه هاي مختلف توليد سود مي جويند. همچنين ثبت تاريخي آمارهاي ملي اطلاعات لازم براي اقتصاد دانان به منظور آزمون و اصلاح نظرياتشان درباره عملكرد واقعي اقتصاد ملي و نيز از اين طريق بهبود درك سياستگذاران از پيامدهاي سياست هايشان فراهم مي كند.
اگرچه شاخص هاي توليد ناخالص ملي و توليد ناخالص داخلي از جامع ترين شيوه ها براي ارزيابي كل توليد در اقتصاد ملي است اما اين شاخص ها (به ويژه موقعي كه تبديل به سرانه مي شوند) حتي از لحاظ نظري شيوه خوبي براي نشان دادن رفاه كلي اقتصادي نيست. اين شاخص ها در بهترين وضعيت تنها ابزاري براي نشان دادن سطوح كنوني نرخ فعاليت هاي توليدي است، در حالي كه رفاه كلي اجتماعي يك مفهوم گسترده تر از رفاه اقتصادي است كه به طور دقيق نمي توان آن را با توليد ناخالص ملي يا توليد ناخالص داخلي ارزيابي كرد.
براي محاسبه توليد ناخالص ملي و توليد ناخالص داخلي يك كشور سه شيوه مختلف وجود دارد. اول محاسبه به روش هزينه است كه در آن توليد ناخالص ملي عبارت است از مجموع ارزش پولي هزينه هايي كه براي خريد كالاها و خدمات نهايي توسط خانوارها (مصرف)، شركت ها (سرمايه گذاري)، دولت (خريدهاي دولتي) و ساير كشورها (خالص صادرات) مي پردازند. دوم محاسبه به روش درآمد است كه توليد ناخالص ملي از مجموع ارزش پولي درآمدهاي مختلفي- شامل حقوق و دستمزد، سود، اجاره- كه مردم از توليد همان كالاها و خدمات نهايي به دست مي آورند.
سوم محاسبه به شيوه بازده است كه در آن توليد ناخالص ملي ارزش پولي مجموع كالاها و خدمات نهايي است كه توسط توليد كنندگان مختلف توليد مي شود؛ منهاي هزينه پرداختي آنها براي مواد اوليه و نيز كسر كردن استهلاك و انجام تعديل هاي لازم. اگرچه در هر سه شيوه رقم توليد ناخالص داخلي بايد يكسان باشد اما در عمل ممكن است تفاوت هايي وجود داشته باشد.
مفاهیم: توليد ناخالص داخلي چیست؟
اقتصادجهان- همشهري آنلاين:
تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاسهای اندازه اقتصاد است كه ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور در یک بازه زمانی معین را با توجه به واحد پول جاری اندازهگیری میكند. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند.
روشهای مختلفی برای محاسبه تولید ناخالص ملی وجود دارد. محاسبه مجموع ارزش افزوده، محاسبه با نگرش مصرف و محاسبه با نگرش درآمد، سه روش متداول انجام این کار هستند.
محاسبه با نگرش مصرف به این شکل است: تولید ناخالص داخلی= مصرف خصوصی + سرمایهگذاری + مصارف دولتی + (صادرات - محدود)
تا سال ۱۹۸۰ در ایالات متحده از کلمه تولید ناخالص ملی استفاده میشد. هرچند توليد ناخالص ملي GNP و تولید ناخالص داخلی GDP تفاوتهای جزئی دارند.
در محاسبه تولید ناخالص ملی درآمد افراد خارج از کشور که به کشور باز فرستاده میشود با تولید ناخالص ملی جمع میشود و درآمد افراد خارجی مقیم آن کشور که درآمد خود را به خارج میفرستند از آن کاسته میشود.