-
آسیب شناسی بورس تهران
رییـس سـازمــان بورس اوراق بهادار در همایش «بحرانهای مالی، فرصتها و چالشها» در رابطه با اثر بحرانهای مالی دنیا بر بورس ایران گفتهاند که بورس ایران از بحرانهای مالی دنیا تاثیر نگرفته است، زیرا:
1- پیچیدگیهای بازار سهام ایران کم است.
2-نظارت بیشتری براین بازار صورت میگیرد.
3-تنوع شرکتها و صنایع زیاد و سایر واسطههای مالی از حضور کمتری در این بازار برخوردارند. به طوری که غالب شرکتهای بورسی تولیدی هستند که در این میان شرکت مخابرات 13 تا 15درصد بورس ایران را در اختیار دارد.
4- ضریب قیمت به درآمد بازار سهام (p/e ) در ایران 5 مرتبه است، درحالی که این نسبت در آمریکا 20 و در دیگر کشورها 15مرتبه میباشد.
ابتدا ببینیم که در این چند ماه که بحران مالی آثار خود را برروی بورسهای غربی گذاشته است، چه میزان در کاهش شاخصهای مهم تاثیر داشته و بورس تهران در مقایسه با آنها چه وضعیتی پیدا کرده است. از اوایل سپتامبر 2008 تا اوایل نوامبر 2008، یعنی در مدت سه ماه شاخصهای داوجونز، نزدک و استاندارد اندپورز همگی از آمریکا، اف.تی.اس.ای انگلیس، داکس آلمان و کاک فرانسه به ترتیب حدود 18، 25، 23، 19، 22 و 19 درصد کاهش داشته است و در مقابل بورس تهران در همین مدت 20درصد کاهش را تجربه کرده است که ملاحظه میشود تفاوت معنیداری بین کاهش شاخص بورسهای کشورهای غربی با بورس تهران وجود نداشته است. به عبارت دیگر دراثر وزیدن نسیم ملایمی از توفان سهمگین بحران مالی جهانی، بورس تهران، به همان میزان آسیب دیده است که بورسهای غربی. اما غیر از استدلال اول رییس سازمان مبنی بر کم بودن پیچیدگی بازار سرمایه ایران نسبت به سایر بازارهای سرمایه بقیه استدلالها با واقعیت منطبق نیست.
در مورد استدلال اول نیز باید کوچک بودن، کم عمق بودن و دولتی بودن بورس تهران را نیز اضافه کرد، زیرا بورس تهران حتی در مقایسه با بورس محلی دبی بسیار کوچک و در مقایسه با بورسهای معتبر بسیار کمعمق است؛ یعنی نسبت سهام قابل معامله به کل سهام به طور متوسط چیزی در حدود 10درصد و نسبت حجم معاملات به ارزش جاری سهم رقمیحدود 15درصد است؛ درحالیکه این نسبتها در بورسهای معتبر نزدیک به 100درصد میباشد.
در مورد مساله نظارت بیشتر در بورس تهران نیز باید گفت این نظارت و سختگیری درباره شرکتهای خصوصی خیلی اعمال میشود و به همین دلیل طی 2 سال گذشته تقریبا هیچ شرکت خصوصی در بورس پذیرفته نشده است، ولی نظارت بر شرکتهای دولتی که بیش از 80درصد بورس را تشکیل میدهند، در بعضی موارد از حداقلهای مورد عمل بورسهای دنیا کمتر است. برای مثال همین شرکت مخابرات که به گفته رییس سازمان 13 تا 15درصد از ارزش بورس را به خود اختصاص داده است، در زمان ورود به بورس نه صورتهای مالی حسابرسی شده خود را ارائه داد و نه تکلیف مطالبات مردم (ودایع) را که قراربود به سهام تبدیل شود، روشن کرد و نه سرمایهاش مشخص شد و نه تکلیف مالیات تجدید ارزیابی داراییهایش روشن گردید و غمانگیزتر آنکه گزارش قیمت گذاری سهام آن به عنوان یک سند محرمانه تلقی و در اختیار بازار قرارداده نشد. علاوه بر آن به قرار اطلاع سیستمهای کنترل داخلی این شرکت مورد تایید سازمان حسابرسی قرارنگرفته است و نهایتا سود هرسهم این شرکت اخیرا 7/16 ریال، یعنی یک درصد قیمت تابلوی آن (100= p/e ) اعلام شده است. حال باید پرسید این چگونه نظارتی است که چنین پیامدهایی را به دنبال دارد؟ سومین دلیل رییس سازمان به تنوع شرکتها و صنایع در بورس تهران معطوف شده است، هرچند که خود ایشان با اشاره به سهم 13 تا 15درصدی شرکت مخابرات در ارزش کل سهام بورس آن را نقض کردهاند. برای پی بردن به وابستگی بورس تهران به سهام چند شرکت کافی است اشاره شود که تقریبا 50درصد ارزش سهام شرکت متعلق به 6 شرکت فولاد مبارکه، ملی مس، چادرملو، گل گهر، پالایش اصفهان و مخابرات است و 50درصد کاهش شاخص بورس (و متقابلا افزایش شاخص در ماههای قبل از آن ) مربوط به 4 شرکت فلزات اساسی میباشد و این درحالی است که به دلیل انحصاری و دولتی بودن این صنایع هنوز قیمت فروش تولیدات آنها در داخل در مقایسه با بازارهای جهانی بیشتر است.
شاید استدلال آخر رییس سازمان، جالبتر باشد، زیرا مقایسه p/e بین کشوری با تورم 22درصد با کشورهایی با تورم 2درصد با هیچ منطقی سازگار نیست. اگر ادعای سازمان بورس و اوراق بهادار در مورد نسبت قیمت به عایدی (p/e) را بپذیریم و همان عدد 5 را به جای 6 تا 7 مرتبه واقعی قبول کنیم، بازهم این عدد نشان دهنده سود 20درصدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس خواهد بود که تورم دررفته آن منهای 2درصد میگردد، در حالیکه p/e ا20 در بورسهای آمریکا نشانگر سود تورم در رفته مثبت 3درصد و p/e ا15 در بورسهای اروپا نماینده سود تورم دررفته مثبت 5/4 درصد میباشد. حال چگونه است که پایین بودن p/e در بورس تهران دلیلی بر آسیبناپذیری این بورس در مقایسه با بورسهای کشورهای پیشرفته صنعتی تلقی میشود؟ و نکته دیگر اینکه برخلاف نظر رییس سازمان، سهم شرکتهای واسطهگری مالی در بورس تهران در مقایسه با شرکتهای فعال در این بورس بیشتر از کشورهایی نظیر آلمان و آمریکا میباشد.
با توجه به مراتب فوق از مسوولان سازمان بورس که همگی به طور منطقی باید دارای صلاحیت لازم برای تصدی این نهاد مهم مالی کشور بوده باشند، انتظار میرود که واقعیتها را بدون ملاحظات سیاسی و اداری به نحو شفافی ارائه دهند. حقیقت آن است که واقعیت بورس تهران به واقعیت بخش واقعی صنعت مرتبط است و متاسفانه باید گفت که بخش واقعی اقتصاد ایران حال و روز خوشی ندارد. قیمت تابلو سهام تمامی11 شرکت سرمایه گذاری در بورس تهران که همگی زیر قیمت اسمی (بین 400 تا 1000ریال) میباشد، خود نشانهای از این واقعیت تلخ است.
من همچنان بی امضاء
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن