سلام:لطفا بدون هر گونه تعصب جنسيتي پاسخ دهيد
بله مي توانند
خير نمي توانند
هم مي توانند و هم نمي توانند
نظر ندارم در اين مورد
سلام:لطفا بدون هر گونه تعصب جنسيتي پاسخ دهيد
شما شروع كن ايشالا ما ادامه ميديم
O` Freedom !.... I hate oppression , I hate imprisonment , I hate the chains , I hate prisons , I hate Regimes (oppressors) , I hate orders and I hate whoever and anything that imprisons you ....
همیشه به یاد داشته باشید هیچ چیز غیر ممکن نیست !
فقط کمی تلاش لازم است !
و در جواب سوالتون باید بگم همه زن ها نمیتونن !
اين مسلم كه همه نمي تونن . چه زن و چه مرد.
منتظر جواب بقيه هستم تا پاسخ اصلي را بگويم
موفق و مويد باشيد
O` Freedom !.... I hate oppression , I hate imprisonment , I hate the chains , I hate prisons , I hate Regimes (oppressors) , I hate orders and I hate whoever and anything that imprisons you ....
با سلام تاپيك هم موضوع با نظر سنجي ايجاد شد.
باتشكر فراوان از كاربر عزيز دوستي
دوستان نظر خودشوت رو توي نظرسنجي و تاپيك مطرح كنند.
روزگار خوش
فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی
دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور
http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)
به ادرس زیر مراجعه کنید
نمونه سوالات رایگان پیام نور
خوب نظر من
هم مي توانند و هم نمي توانند
چون به شخصا نميشه مطالقا گفت مي تونند يا نمي تونند.
بستگي به خود شخص و سعي و تلاشش داره/
روزگار خوش
فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی
دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور
http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)
به ادرس زیر مراجعه کنید
نمونه سوالات رایگان پیام نور
زنان:مديران موفق يا مشاوران مجرب
نتايج بررسيهاي مركز جهاني زنان در بخش اقتصاد ؛زنان;مديران موفق يا مشاوران مجرب
هنري هاگينز در يكي از سكانسهاي فيلم «بانوي زيباي من» ميگويد: «چرا زنها نميتوانند مثل مردها باشند؟» و شايد سالها بعد اين سوال به گونهاي ديگر مطرح شود. در حال حاضر در كشورهاي پيشرفته، زنان با موفقيت بيشتري مدارج تحصيلي را نسبت به مردان طي ميكنند و درست در همين جاست كه فاصلههاي آماري در نمودارهاي مربوط به اشتغال كمتر و كمتر ميشود.
براساس گزارش سازمانهاي مالياتي در آمريكا در سال 1950، تنها يك سوم زنان در سن اشتغال قرار داشتند و بهطور رسمي به خاطر شغلي كه داشتند ماليات پرداخت ميكردند، اما در تازهترين گزارشها دوسوم زنان به خاطر كسب درآمد و شغلي كه دارند موظف به پرداخت ماليات هستند.
از دههء 50 به اين سو، رفتهرفته مردان 12 درصد از سهمشان را در بازار كار از دست دادند و تنها 77 درصد از بازار كار را در اختيار داشتند و به اين ترتيب حضور زنان در بازار اشتغال شرايط بهتري پيدا كرد هر چند كه رقم اشتغال زنان در كشورهاي پيشرفتهاي همچون ايتاليا، ژاپن و فرانسه هنوز كمتر از 40 درصد از كل جامعه است، اما زنان آمريكايي از اين مرز عبور كردهاند.
افزايش فضاي اشتغال براي زنان در كشورهاي پيشرفته با تحولي عظيم در نوع مشاغلي كه اغلب زنان به دست ميآوردند روبهرو شد. در سه دههء اخير، مشاغل صنعتي كه به طور سنتي كارهاي مردانه قلمداد ميشد، در اختيار زنان نيز قرار گرفت و حضور مردان در مشاغل خدماتي نيز افزايش پيدا كرد، همچنين تقاضا براي كارهاي دستي و طاقتفرسا كاهش يافت در نتيجه شرايط برابري براي كار زنان، به اين ترتيب تا حدي فراهم شد. امروزه در كشورهاي پيشرفته شرايط با سرعت بالاتري در حال برابري است. در اغلب اين كشورها، زنان حضور پررنگتري در مجامع كاري و خدماتي را تجربه ميكنند. از سوي ديگر در كشورهاي پيشرفتهء جنوبشرقي آسيا، در ازاي هر 100 نفر نيروي كار مرد، 83 زن شاغل وجود دارد كه اين نرخ، حتي از ميانگين اشتغال زنان در كشورهاي عضو سازمان توسعهء همكاريهاي اقتصادي (DECD) نيز بيشتر است. در سالهاي اخير زنان كشورهاي آسيايي سهم بسزايي در موفقيت صنايع صادرات داشتند بهطوري كه بين 60 تا 80 درصد مشاغل بخشهاي صادراتي اين كشورها به ويژه بخش نساجي و پوشاك در كارگاههاي كوچك توسط زنان اداره ميشود البته بايد دانست كه حضور زنان در اقتصاد جهاني، صرفاً به حضور آنها در محيط كار و سهم آنها از كل نيروي كار كشورها محدود نميشود چرا كه بسياري از آنها دست به درآمدزايي در خانه ميزنند، بيآنكه نامي از آنها در آمار و ارقام رسمي به ميان بيايد. زنان علاوه بر درآمدزاييهاي اين چنيني در كنار كارهاي بيمزد ديگر كه در خانه به عنوان وظيفه براي آنها تعريف شده مشغول هستند. با اين وجود زماني كه به درصد اشتغال رسمي زنان اضافه ميشود، از ساعات كار غيررسمي و بدون مزد آنها در خانواده كاسته ميشود. با توجه به اينكه كاهش ساعات كار در خانه ميتواند به افزايش بهرهوري كليت اقتصاد جامعه كمك كند و شواهد كافي براي اين اتفاق، اضافه شدن هر روزه به تعداد كارخانههاي ماشينهاي ظرفشويي و لباسشويي يا اشتغالزايي هر چه بيشتر براي پرستار بچه، مهد كودك و خدمتكاران است كه همگي نشان از اين دارد كه حضور زنان در بخش اقتصاد تا چه حد جدي است. با اين همه، هنوز هم حتي در اقتصاد كشورهاي توسعهيافته، سهم زنان از توليد ناخالص داخلي (GDP) كمتر از 40 درصد است، اما اين آمارها كه هرگز نميتوانند نشان از ميزان حقيقي كار زنان باشند، مخصوصا در كشورهاي جهان سوم به مشاغل كوچك در خانه و كارهاي بيمزد توجهي ندارند.
افزايش اشتغال زنان، يكي از عوامل اصلي رشد جهاني اقتصاد، در سه دههء اخير است. رشد توليد ناخالص داخلي، وابسته به سه منبع اصلي است: نيروي كار بيشتر، استفاده از سرمايهء بيشتر در ازاي هر كارگر و افزايش كارايي نيروي كار و سرمايه با كمك تكنولوژي نوين. نتايج بررسيها نشان ميدهد كه حضور بيشتر زنان در عرصهء كار نه تنها باعث رشد بيشتر و سريعتر GDP شده، بلكه رشد و شكوفايي هر چه بيشتر بهرهوري نيروي كار و سرمايه را نيز به همراه دارد. همه اين نتايج و تحولات، در نهايت سبب شد كه كارشناسان اعلام كنند طي 15 سال اخير، تاثير اشتغال رو به رشد زنان در كشورهاي پيشرفته، بيش از تاثير رشد اقتصاد چين بر اقتصاد جهاني، طي سه دههء اخير بوده است. از سوي ديگر قدرت روزافزون زنان در بازارهاي جهاني، نه فقط به عنوان كارگر، بلكه به عنوان خريدار، مدير و سرمايهگذار رشد روزافزوني داشته است. زنان از سالها پيش به طور سنتي بخش عمدهء خريد خانه را به عهده داشتند، اما امروزه آنها پول بيشتري براي مصرف دارند كه اغلب دستمزد خودشان است. آنها قادرند اين پول را هر كجا كه لازم ميدانند صرف كنند. آمارها نشان ميدهند كه بيش از 80 درصد از تصميمهاي مربوط به خريدهاي مصرفي خانواده توسط زنان گرفته ميشود.
كتي ماتسوي، مشاور ارشد «گلدمن ساكس» در توكيو، معتقد است زنان نقش عمدهاي در رونق اقتصادي ژاپن طي سه دههء اخير داشتهاند. او به پژوهشي استناد ميكند كه براساس نتايج آن، 115 شركت بزرگ ژاپني، صرفا به واسطهء قدرت خريد زنان و تغيير روش زندگي زنان در ژاپن، به درآمدزايي بالايي دست يافتهاند. برخي از اين كارخانهها در حوزهء خدماتدهي به زنان صرفا توليد ميكنند. با اين وجود، سهم زنان از كل نيروي كار، داراي سقف مشخصي است و اين حد در آمريكا از سالها پيش معين است. در نتيجه زنان در بسياري از كشورها ترجيح ميدهند بهجاي كشمكش و رقابت با مردان براي عبور از اين سقف بر كيفيت و بهرهوري كاري كه به عهده دارند، بيفزايند. نتايج تحقيقات موسسهء wic نشان ميدهد، دختران نمرات بهتري در مقايسه با پسران همكلاسي خود كسب ميكنند. حتي در اغلب كشورهاي پيشرفته، نزديك به نيمي از فارغالتحصيلان دانشگاهها دختران هستند. در مقابل 100 فارغالتحصيل پسر، 140 دختر از دانشگاههاي آمريكا مدرك تحصيلي دريافت ميكنند. دختران سوئدي نيز شرايط مشابهي دارند، وقتي 100 پسر از دانشگاههاي اين كشور فارغالتحصيل ميشوند، در مقابل 150 دختر فارغالتحصيل شدهاند، اما در ژاپن از اين نظر زنان هنوز شرايط خوبي ندارند، در اين كشور نسبت فارغالتحصيلان دختر به پسر، 90 به 100 است. در نتايج اين پژوهش آمده است كه با توجه به رشد رو به بالاي اين نمودار در سالهاي آتي تعداد زنان تحصيلكرده در اين كشورها در پستهايي همچون وزارت و نمايندگي پارلمان و مديريت سازمانها و شركتها افزايش چشمگيري خواهد داشت. در حال حاضر تعداد پزشكان و وكلاي زن در انگليس نسبت به مردان دو درصد بيشتر است،هر چند كه از لحاظ درآمد و شهرت هنوز زنان در اين نمودار از مردان پيشي نگرفتهاند.
با اين حال استفاده صحيح از تواناييزنان، بحثي صرفاً اقتصادي يا اجتماعي نيست، با تكيه بر نتايج اين تحقيقات، هنوز هم سهم زنان از حضور در اعضاي هيات مديرهء شركتهاي بزرگ در كشورهاي پيشرفته بهطور ميانگين هفت درصد است، اين رقم در آمريكا 15 درصد و در ژاپن تنها يك درصد است. در حال حاضر شركتهاي آمريكايي كه تعداد زنان در هيات مديره آنها از مردها بيشتر است، از درآمد بيشتري در مقايسه با شركتهاي «مردسالار» برخوردارند. از نتايج بررسيها اينطور برميآيد كه كارآيي تيمهاي مديريتي متشكل از زنان و مردان از بازدهي بالاتري نسبت به تيمهاي تكجنسيتي، برخوردار است.زنان طي سه دههء اخير نشان دادهاند كه سرمايهگذاران بهتر و در عين حال استفادهكنندگان بهتري از سرمايه هستند. بررسي موسسه مالي لوك در سال 2003 نشان داد كه زنان در كسب درآمد از مردان پيشي گرفتهاند. به نظر ميرسد دليل اصلي اين موفقيت ناشي از اين نكته است كه زنان از هدر رفتن سرمايهشان ميهراسند. آنها پيش از تصميمگيري با مشاوران مختلفي صحبت ميكنند و جنبههاي مختلف كار را ميسنجند، زيرا كه دوست ندارند صندلي مديريتي كه به دست آوردهاند را براثر شكست از دست بدهند، حال آنكه مردان به اولين ايده اكتفا و عمل ميكنند.
«كتي ماتسوي» معتقد است كه اگر ژاپن بتواند سهم زنان در بازار كار را به سطح ايدهآلي همچون دانمارك و آمريكا برساند، ميتواند ظرف 20 سال آينده تا سه درصد به نرخ رشد اقتصادي سالانهاش بيفزايد. در حال حاضر، كمتر از 40 درصد زنان ايتاليايي و 55 درصد زنان آلماني و فرانسوي كار ميكنند و اين آمار تا حدي نگرانكننده است. با اين همه، نرخ مشاركت زنان در بخش اقتصادي در ميانگين سني 25 تا 29 سال در كشورهاي اروپايي در حد آمريكاست. در كشورهاي فقير عدم استفادهء بهينه از توانايي زنان باعث كندي و تاخير در رشد اقتصاد شده است. پژوهشي كه در سال 2004 از سوي مجمع جهاني اقتصاد صورت گرفت، نشان ميدهد كه يك همگرايي آشكار و قوي بين برابريهاي جنسي و توليد ناخالص داخلي (GDP) وجود دارد و فقدان برابريهاي جنسي، سبب كندي رشد بلندمدت بهويژه در كشورهاي در حال توسعه ميشود. حضور زنان در عرصههاي اجتماعي طي اين سالها در كشورهاي در حال توسعه ثابت كرده است كه جامعه با كودكان تعليم ديدهتري روبهرو ميشود و حتي تا حدي از خط فقر نيز فاصله ميگيرد.
O` Freedom !.... I hate oppression , I hate imprisonment , I hate the chains , I hate prisons , I hate Regimes (oppressors) , I hate orders and I hate whoever and anything that imprisons you ....
اصلا زن و مرد یعنی چی؟
جنسیت مهم نیست.
هر انسانی به هر چه بخواهد می رسد.اگر بخواهند می تونن.![]()
بله!
چرا نمیشه؟
همین رایس دومین یا سومین مدیر موفق جهان شناخته شده بود!
خب اونم زن بوده دیگه!
ولی بستگی به استعداد داره و استعداد هم زن و مرد نداره
به نظر منم بستگی به استعداد داره
ولیییییییییییییییییی
جنس مذکر و مونث دارای یک سری استعدادهای منحصر به فرد هستن که مختص خود جنس هست .
ریسک پذیریه جنس مذکر نسبت به مونث بیشتره ولی جنس مونث محتاط تر عمل می کنه . این چیزیه که در ذات جنس وجود داره و طی شرایط خاص کم یا زیاد میشه . البته مقدار این روحیه در افراد مختلف متفاوته یعنی شاید یک زن روحیه ریسک پذیریه بالاتری نسبت به مرد دیگری داشته باشه .
روحیات دیگری هم هست که در مدیریت تاثیر داره مثل قاطع بودن ، تصمیم درست گرفتن ، تحلیل داده ها ، مستقل بودن ، مدیریت شرایط بحرانی و ...
این توانایی ها در افراد مختلف به دور از جنسیت مقدار های متفاوتی وجود دارند
زن یک موجود متکی به جنس مذکر است ، یعنی در شرایط مختلف دوست داره که مردی در کنارش باشه و کمکش کنه ، شاید بشه گفت بخاطر توان جسمیه زن هم باشه . چون گونه مونث طی هزاران سال به دلیل ضعف جسمانی نسبت به مذکر ، به این وضوع پی برده که باید یه محافظ و حامی داشته باشه و به عنوان یک اصل در نسل های بعدی پذیرفته شده . در صدهای اخیر به دلیل قانون گرایی شرایط برای جنس مونث بهتر شد و دیگر نیازی به قدرت و توان جسمی نشد، به همین دلیل مکتبی به نام فمنیسم ایجاد شد تا زن را از اسارت جنس مذکر ( در فرهنگ غرب ) آزاد کنه .
ولی به این معنا نیست که جنس مذکر نیازی به جنس مونث نداره .
در مجموع جنس مخالف کامل کننده و تعدیل کننده روحیات جنس دیگری هست .
مدیر خوب تا کامل نباشه و درست فکر نکنه موفق نخواهد شد .
با تشکر از وقت شریفتان
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد