بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: زندگینامه محمود شاهرخي

  1. #1
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    Star زندگینامه محمود شاهرخي


    همشهري آنلاين:

    شاعران- همشهري آنلاين:
    محمود شاهرخي در سال 1306، در بم از توابع استان كرمان به دنيا آمد
    محمود شاهرخي متخلص به «جذبه»، بسياري از شعرهاي خود را با موضوعات عرفاني، انقلابي و دفاع مقدس سروده است.
    وي از سوي پدر، منتسب به عارف خدابين، ميرزا حسين ملقب به رونق‌علي كرماني است و دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي را در بم گذراند و تحصيلات متوسطه را در كرمان و يزد به پايان برد.
    پس از آن در مدرسه معصوميه كرمان، كه خاص طلاب علوم ديني است به فرا گرفتن مقدمات زبان عربي پرداخت.
    شاهرخي در همان زمان با مردي وارسته و عارفي روشن ضمير از اهالي يزد كه براي وعظ و خطابه به بم امده بود آشنا و شيفته معنويت و صفاي وي شد و سر انجام در معيت آن بزرگوار، به يزد رفت و در خانه او ساكن شد و در مدرسه خان يزد به ادامه تحصيل پرداخت.
    عاقبت آن پير، جذبه را به دامادي خود برگزيد. نام آن عارف شيفته، سيد محمد و تخلصش مجذوب بود و محمود شاهرخي به واسطه ارادت مفرط به آن بزرگوار، تخلص جذبه را براي خود برگزيد.
    جذبه پس از آن براي مدتي در يزد به تحصيل اشتغال داشت و سپس به نجف رفت و در مدرسه كبراي آخوند خراساني اقامت گزيد و به تحصيل ادامه داد.
    شاهرخي پس از چندي به علت ضعف مزاج و هواي نامساعد نجف، به بيماري ريه مبتلا شد و ناگزير به ايران مراجعت كرد و در فيضيه قم به تحصيل پرداخت، سپس به علت تشديد بيماري به تهران آمد و در يكي از آسايشگاه‏ها بستري شد.
    وي پس از بهبود و سلامتي، درگير امور معيشتي شد و به همين علت از كسوت طلبگي بيرون آمد و در بخش خصوصي به فعاليت پرداخت.
    جذبه پس از پيروزي انقلاب، همكاري خود را با صداي جمهوري اسلامي آغاز كرد و به نوشتن مقالات و برنامه‏هايي با عناوين «تا به خلوتگاه خورشيد»، «تا به سرمنزل عنقا»، «سيري به پاي دل» و «نواي ني» در زمينه ادب و عرفان پرداخت.
    شعرهاي«شاهرخي» پس از پيروزي انقلاب به صورت پراكنده در بيشتر مطبوعات كشور، جُنگ‏هاي ادبي و مجموعه شعرهاي مختلف گردآوري شده، انتشار يافته است.
    او از زمره شاعراني بود كه پس از آغاز جنگ تحميلي، بسياري از شعرهاي خود را در موضوع دفاع مقدس، شهادت، ايثار و حماسه سازي‏هاي رزمندگان سرود و در شب‏هاي شعر دفاع و مقاومت و همايش‏هاي سراسري شعر دفاع مقدس حضور گسترده داشت.
    وي در طول فعاليت خود، با بسياري از مراكز ادبي و فرهنگي از جمله حوزه هنري، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، شوراي عالي شعر مركز موسيقي صدا و سيما، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي تهران همكاري داشته و عضو شوراي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود.
    جذبه بيشتر قالب‏هاي كلاسيك را در سرودن تجربه كرد.
    محمود شاهرخي سرانجام در سال 1388 پس از 2 روز حالت كما، در سن 82 سالگي در بيمارستان عرفان تهران درگذشت.
    بخشي از آثار محمود شاهرخي:
    • در غبار كاروان، مجموعه شعر
    • داغ شقايق‏ها، مجموعه شعر، گزينه شعر جنگ، حوزه هنري، دفتر ادبيات مقاومت، 1373
    • تجلي عشق، مثنوي، كنگره بزگداشت سرداران شهيد سپاه، 1376
    • گزيده ادبيات معاصر، مجموعه شعر، شماره 21، انتشارات نيستان، 1378
    • گلبانگ عاشقانه، ترجمه مشارق انوار القلوب و مفاتح اسرار الغيوب، تاليف ابوزيد عبدالرحمن‏بن محمد انصاري قيرواني، با مقدمه هلموت ريتر، مترجم، محمود شاهرخي، انتشارات دريا، زمستان 1380
    • ده‏ها مجموعه شعر گردآوري شده در موضوعات انقلاب، امام ‹ره›، دفاع مقدس و ائمه معصومين كه با همكاري مشفق كاشاني فراهم آمده است

    شاعران- همشهري آنلاين:
    محمود شاهرخي در سال 1306، در بم از توابع استان كرمان به دنيا آمد
    محمود شاهرخي متخلص به «جذبه»، بسياري از شعرهاي خود را با موضوعات عرفاني، انقلابي و دفاع مقدس سروده است.
    وي از سوي پدر، منتسب به عارف خدابين، ميرزا حسين ملقب به رونق‌علي كرماني است و دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي را در بم گذراند و تحصيلات متوسطه را در كرمان و يزد به پايان برد.
    پس از آن در مدرسه معصوميه كرمان، كه خاص طلاب علوم ديني است به فرا گرفتن مقدمات زبان عربي پرداخت.
    شاهرخي در همان زمان با مردي وارسته و عارفي روشن ضمير از اهالي يزد كه براي وعظ و خطابه به بم امده بود آشنا و شيفته معنويت و صفاي وي شد و سر انجام در معيت آن بزرگوار، به يزد رفت و در خانه او ساكن شد و در مدرسه خان يزد به ادامه تحصيل پرداخت.
    عاقبت آن پير، جذبه را به دامادي خود برگزيد. نام آن عارف شيفته، سيد محمد و تخلصش مجذوب بود و محمود شاهرخي به واسطه ارادت مفرط به آن بزرگوار، تخلص جذبه را براي خود برگزيد.
    جذبه پس از آن براي مدتي در يزد به تحصيل اشتغال داشت و سپس به نجف رفت و در مدرسه كبراي آخوند خراساني اقامت گزيد و به تحصيل ادامه داد.
    شاهرخي پس از چندي به علت ضعف مزاج و هواي نامساعد نجف، به بيماري ريه مبتلا شد و ناگزير به ايران مراجعت كرد و در فيضيه قم به تحصيل پرداخت، سپس به علت تشديد بيماري به تهران آمد و در يكي از آسايشگاه‏ها بستري شد.
    وي پس از بهبود و سلامتي، درگير امور معيشتي شد و به همين علت از كسوت طلبگي بيرون آمد و در بخش خصوصي به فعاليت پرداخت.
    جذبه پس از پيروزي انقلاب، همكاري خود را با صداي جمهوري اسلامي آغاز كرد و به نوشتن مقالات و برنامه‏هايي با عناوين «تا به خلوتگاه خورشيد»، «تا به سرمنزل عنقا»، «سيري به پاي دل» و «نواي ني» در زمينه ادب و عرفان پرداخت.
    شعرهاي«شاهرخي» پس از پيروزي انقلاب به صورت پراكنده در بيشتر مطبوعات كشور، جُنگ‏هاي ادبي و مجموعه شعرهاي مختلف گردآوري شده، انتشار يافته است.
    او از زمره شاعراني بود كه پس از آغاز جنگ تحميلي، بسياري از شعرهاي خود را در موضوع دفاع مقدس، شهادت، ايثار و حماسه سازي‏هاي رزمندگان سرود و در شب‏هاي شعر دفاع و مقاومت و همايش‏هاي سراسري شعر دفاع مقدس حضور گسترده داشت.
    وي در طول فعاليت خود، با بسياري از مراكز ادبي و فرهنگي از جمله حوزه هنري، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، شوراي عالي شعر مركز موسيقي صدا و سيما، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي تهران همكاري داشته و عضو شوراي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود.
    جذبه بيشتر قالب‏هاي كلاسيك را در سرودن تجربه كرد.
    محمود شاهرخي سرانجام در سال 1388 پس از 2 روز حالت كما، در سن 82 سالگي در بيمارستان عرفان تهران درگذشت.
    بخشي از آثار محمود شاهرخي:
    • در غبار كاروان، مجموعه شعر
    • داغ شقايق‏ها، مجموعه شعر، گزينه شعر جنگ، حوزه هنري، دفتر ادبيات مقاومت، 1373
    • تجلي عشق، مثنوي، كنگره بزگداشت سرداران شهيد سپاه، 1376
    • گزيده ادبيات معاصر، مجموعه شعر، شماره 21، انتشارات نيستان، 1378
    • گلبانگ عاشقانه، ترجمه مشارق انوار القلوب و مفاتح اسرار الغيوب، تاليف ابوزيد عبدالرحمن‏بن محمد انصاري قيرواني، با مقدمه هلموت ريتر، مترجم، محمود شاهرخي، انتشارات دريا، زمستان 1380
    • ده‏ها مجموعه شعر گردآوري شده در موضوعات انقلاب، امام ‹ره›، دفاع مقدس و ائمه معصومين كه با همكاري مشفق كاشاني فراهم آمده است



    محمود شاهرخي در سال 1306، در بم از توابع استان كرمان به دنيا آمد
    محمود شاهرخي متخلص به «جذبه»، بسياري از شعرهاي خود را با موضوعات عرفاني، انقلابي و دفاع مقدس سروده است.
    وي از سوي پدر، منتسب به عارف خدابين، ميرزا حسين ملقب به رونق‌علي كرماني است و دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي را در بم گذراند و تحصيلات متوسطه را در كرمان و يزد به پايان برد.
    پس از آن در مدرسه معصوميه كرمان، كه خاص طلاب علوم ديني است به فرا گرفتن مقدمات زبان عربي پرداخت.
    شاهرخي در همان زمان با مردي وارسته و عارفي روشن ضمير از اهالي يزد كه براي وعظ و خطابه به بم امده بود آشنا و شيفته معنويت و صفاي وي شد و سر انجام در معيت آن بزرگوار، به يزد رفت و در خانه او ساكن شد و در مدرسه خان يزد به ادامه تحصيل پرداخت.
    عاقبت آن پير، جذبه را به دامادي خود برگزيد. نام آن عارف شيفته، سيد محمد و تخلصش مجذوب بود و محمود شاهرخي به واسطه ارادت مفرط به آن بزرگوار، تخلص جذبه را براي خود برگزيد.
    جذبه پس از آن براي مدتي در يزد به تحصيل اشتغال داشت و سپس به نجف رفت و در مدرسه كبراي آخوند خراساني اقامت گزيد و به تحصيل ادامه داد.
    شاهرخي پس از چندي به علت ضعف مزاج و هواي نامساعد نجف، به بيماري ريه مبتلا شد و ناگزير به ايران مراجعت كرد و در فيضيه قم به تحصيل پرداخت، سپس به علت تشديد بيماري به تهران آمد و در يكي از آسايشگاه‏ها بستري شد.
    وي پس از بهبود و سلامتي، درگير امور معيشتي شد و به همين علت از كسوت طلبگي بيرون آمد و در بخش خصوصي به فعاليت پرداخت.
    جذبه پس از پيروزي انقلاب، همكاري خود را با صداي جمهوري اسلامي آغاز كرد و به نوشتن مقالات و برنامه‏هايي با عناوين «تا به خلوتگاه خورشيد»، «تا به سرمنزل عنقا»، «سيري به پاي دل» و «نواي ني» در زمينه ادب و عرفان پرداخت.
    شعرهاي«شاهرخي» پس از پيروزي انقلاب به صورت پراكنده در بيشتر مطبوعات كشور، جُنگ‏هاي ادبي و مجموعه شعرهاي مختلف گردآوري شده، انتشار يافته است.
    او از زمره شاعراني بود كه پس از آغاز جنگ تحميلي، بسياري از شعرهاي خود را در موضوع دفاع مقدس، شهادت، ايثار و حماسه سازي‏هاي رزمندگان سرود و در شب‏هاي شعر دفاع و مقاومت و همايش‏هاي سراسري شعر دفاع مقدس حضور گسترده داشت.
    وي در طول فعاليت خود، با بسياري از مراكز ادبي و فرهنگي از جمله حوزه هنري، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، شوراي عالي شعر مركز موسيقي صدا و سيما، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي تهران همكاري داشته و عضو شوراي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود.
    جذبه بيشتر قالب‏هاي كلاسيك را در سرودن تجربه كرد.
    محمود شاهرخي سرانجام در سال 1388 پس از 2 روز حالت كما، در سن 82 سالگي در بيمارستان عرفان تهران درگذشت.
    بخشي از آثار محمود شاهرخي:
    • در غبار كاروان، مجموعه شعر
    • داغ شقايق‏ها، مجموعه شعر، گزينه شعر جنگ، حوزه هنري، دفتر ادبيات مقاومت، 1373
    • تجلي عشق، مثنوي، كنگره بزگداشت سرداران شهيد سپاه، 1376
    • گزيده ادبيات معاصر، مجموعه شعر، شماره 21، انتشارات نيستان، 1378
    • گلبانگ عاشقانه، ترجمه مشارق انوار القلوب و مفاتح اسرار الغيوب، تاليف ابوزيد عبدالرحمن‏بن محمد انصاري قيرواني، با مقدمه هلموت ريتر، مترجم، محمود شاهرخي، انتشارات دريا، زمستان 1380
    • ده‏ها مجموعه شعر گردآوري شده در موضوعات انقلاب، امام ‹ره›، دفاع مقدس و ائمه معصومين كه با همكاري مشفق كاشاني فراهم آمده است

  2. #2
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چراغ هدايت

    به خون دركشيدند اگر پيكرت را
    و بر نيزه افراخت دشمن سرت را
    ندادند اگر قطره اي از فراتت
    و كشتند سقاي نام آورت را
    كجا شد روا كام خصم زبونت
    كه سازد نهان جلوه گوهرت را
    تو آن آفتابي كه ابر شقاوت
    نسازد نهان چهره انورت را
    سليمان تويي اي شهيد فضيلت
    ربود اهرمن ار چه انگشترت را
    به روي ستمكار زد داغ باطل
    اگر خصم دون طعنه زد خواهرت را
    تو پاينده اي اي چراغ هدايت
    نباشد خزان باغ گل پرورت را


    بُرشي كوتاه از مثنوي خلوتگاه عشق

    پس به تن آراست شمشير و سلاح
    پا نهاد اندر ركاب ذولجناح
    آستين بر زد، كمر را تنگ بست
    كوه آسا بر فراز زين نشست
    همچو تندر بركشيد از دل خروش
    كز نهيب اش شد ز سر ها عقل و هوش
    خصم دون چون بانگ تكبيرش شنيد
    گفت اينك رستخيز آمد پديد
    بر تكاور اندكي بفشرد ران
    كرد سست آن باد پيمارا عنان
    باره ي او در دم از جا بر جهيد
    با جلادت تيغ را بيرون كشيد
    ذوالفقار آن مظهر قهر خدا
    گشت چون برق از نيام آن دم جدا
    برق تيغش ديده ها را خيره كرد
    گرد اسبش روي گردون تيره كرد

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •