-
پریقلیطوس یا پارقلیطا
«پارقلیطا» كلمهاى است سریانى از اصل یونانى «پریقلیطوس» كه به معنى بسیار ستوده و پسندیده است و ترجمه عربى آن محمد یا احمد مىباشد. ولى در انجیلهایى كه بعد از اسلام نگارش یافته «پارقلیطا» را مشتق از كلمه «پاراقلیطوس» دانستهاند كه به معناى «تسلى دهنده» مىباشد. (46) محمود بن الشریف مىنویسد: ان الاربعة الذین كتبوا الاناجیل قد اتفقوا على ان عیسى (ع) قال للحواریون حین رفع الى السماء: انا ذاهب الى ابى و ابیكم و الهى و الهكم و ابشركم بنبى یأتى من بعدى اسمه الپارقلیط و هذا الاسم هو باللسان الیونانى و تفسیره بالعربیة محمد (ص) قال الله فى كتاب العزیز: و مبشرا برسول یأتى من بعدى اسمه احمد (47) . یعنى، به اتفاق همه كسانى كه انجیلهاى چهارگانه را نوشتهاند، حضرت عیسى (ع) موقعى كه به آسمان مىرفت به حواریون گفت: من به سوى پدر و خدایم و پدر شما و خدایتان مىروم و شما را به پیغمبرى بشارت مىدهم كه بعد از من مىآید كه نام او «پارقلیط» است و این اسمى است یونانى و معنى آن به عربى محمد (ص) مىباشد (و این اشاره به همان گفته قرآن مجید است كه از قول عیساى مسیح) گوید: بشارت مىدهم شما را به پیامبر بعد از خودم كه نام او احمد است.
در انجیلهاى فارسى كنونى نیز كلمه «پارقلیطا» را از «پارقلیطوس» گرفته و به معنى «تسلى دهنده» بكار بردهاند: در فصل 14 انجیل یوحنا آمده است: «اگر مرا دوست دارید احكام مرا نگاه دارید و من از پدر سؤال مىكنم، و «تسلى دهنده»«پارقلیطا» دیگر به شما عطا خواهد كرد تا همیشه با شما بماند... این سخنان را به شما گفتم وقتى با شما بودم لیكن «تسلى دهنده» یعنى روح القدس كه پدر او را به اسم من مىفرستد او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد، و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد.» (48)
«و من به شما راست مىگویم كه رفتن من براى شما مفید است زیرا اگر نروم «تسلى دهنده» نزد شما نخواهد آمد.» (49)
«لیكن چون «تسلى دهنده» كه او را از جانب پدر نزد شما مىفرستم آید یعنى روح راستى كه از پدر صادر مىگردد، او بر من شهادت خواهد داد» (50)
گرچه مفسرین انجیل پافشارى كردهاند كه بگویند مقصود از «پارقلیطا»«روح القدس» است ولى با اندك تأمل و تحلیل در آیات گذشته و علامات و امتیازاتى كه براى شخص مورد بشارت ذكر كردهاند روشن و مبرهن مىشود كه تطبیق «پارقلیطا» ى موعود با «روح القدس» از جهاتى چند غیر قابل قبول و امكانناپذیر است.
زیرا آیات گذشته بشارت از ظهور كسى پس از حضرت عیسى (ع) مىدهد كه:
1 ـ آمدنش مشروط و منوط به رفتن مسیح بوده و شخصیت عظیم روحانى او به اندازهاى از مسیح برتر و والاتر است كه رفتن عیسى (ع) به منظور ظهور و تابش آن خورشید فروزان براى بشریت بسى سودمند و مفید بوده است.
2 ـ او «پارقلیطا» ى دیگرى است كه براى همیشه و تا انقراض (51) جهان شخصیت و آیینش بر بشریت حكومت كند.
3 ـ وى درباره مسیح شهادت داده او را تصدیق خواهد كرد. (52)
4 ـ «پارقلیطا» آیین مسیح را تكمیل و ناگفتههاى او را بیان خواهد كرد و آن حضرت را جلال و شكوه خواهد بخشید و...
بنابراین، اگر بنا باشد كه پارقلیطاى موعود «روح القدس» باشد از لحاظ آنكه حضرت مسیح آمدن او را مشروط به رفتن خود كرده و بودنش را در عصر خود ممتنع دانسته است، نبوت آن بزرگ مرد آسمانى محال خواهد بود. زیرا كه «روح القدس» حامل وحى و واسطه بین حضرت اقدس الهى و انبیاى خداست كه در طول بعثت پیغمبران اولى العزم با آنان مصاحبت و ملازمت داشته است و نیز چون رفتن خویش را به منظور آمدن وى مفید خوانده و در نتیجه پارقلیطا را بزرگتر از خود معرفى كرده است. اگر بنا باشد كه پارقلیطا «روح القدس» باشد لازم آید كه فرشته حامل وحى كه در حكم نامهرسان انبیاى الهى است مقام و منزلتش از آنان فراتر و برتر باشد . از مجموع آنچه پیرامون بشارات و آیات گذشته نگارش یافت براى محققان روشن مىشود كه فرد مورد بشارت پیغمبرى است پس از حضرت مسیح كه از وى بزرگتر و تكمیل كننده شریعت و تصدیق كننده شخص او و كتاب اوست كه داراى ریاست و زعامت روحانى ابدى بشریت بوده و موجب جلال و عظمت مسیح گردد. یعنى ساحت قدس آن حضرت را از شوائب نقص و گناه مبرا سازد. (53)
به هر حال، وقتى علما و دانشمندان مسیحى بخواهند با تغییر این كلمات متون صحیحه اناجیل را مخفى داشته و بدین وسیله بشارت ظهور پیامبر اسلام را نادیده انگارند، قرآن مجید متكفل بیان آنها خواهد بود: «یا اهل الكتاب قد جائكم رسولنا یبین لكم كثیرا مما كنتم تخفون من الكتاب و یعفو عن كثیر. قد جائكم من الله نور و كتاب مبین. یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الى النور باذنه و یهدیهم الى صراط مستقیم» . (54) اى اهل كتاب! فرستاده ما (محمد (ص)) به سوى شما آمد و بسیارى از حقایق آسمانى را كه شما كتمان كردید روشن مىسازد و از بسیارى (كه فعلا مورد نیاز نیست) صرف نظر مىكند . به راستى از طرف خدا نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمده است. خداوند به بركت آن، پیروان رضایت خود را به راههاى سلامت هدایت مىكند و به اذن خویش از تاریكیها به سوى روشنایى مىبرد و آنها را براه راست رهبرى مىكند.
پىنوشتها:
.1 بقره/ .135
.2 آل عمران/ .77
.3 چنان كه قرآن مجید در سوره «صف» آیه 6 ضمن تأیید توراة حضرت موسى (ع) توسط عیساى مسیح (ع) مبعوث شدن حضرت محمد (ص) را نیز به امت خود بشارت داده مىگوید: «و اذ قال عیسى بن مریم یا بنى اسرائیل انى رسول الله الیكم مصدقا لما بین یدى من التوراة و مبشرا برسول یأتى من بعدى اسمه احمد...»
.4 بحار الانوار، ج 16، باب 12، ص 402، دار الكتب الاسلامیة، چاپ جدید، آخوندى، تهران .
.5 اعراف/ .157
.6 صف/ .6
.7 فلیسین شاله، تاریخ كوچك ادیان بزرگ، ترجمه دكتر محبى، دیماه 46، تهران، ص .273
.8 امروز دانشمندان، اناجیل: متى، مرقس و لوقا را تحت عنوان اناجیل، جامع به هم ملحق كرده و نشان مىدهند كه این سه انجیل روابط بسیار نزدیك با یكدیگر دارند و در مقابل آنها انجیل «یوحنا» قرار دارد. (تاریخ ادیان، دكتر محبى، ص 406) .
.9 انجیل متى، باب پنجم، آیه .18
.10 فلیسین شاله، تاریخ كوچك ادیان بزرگ، دكتر محبى، دى ماه 46، ص .407
.11 سفر پیدایش، باب .12
12 و .13 سفر پیدایش، بابهاى 13 و 15، دار السلطنة لندن، 1895 ـ م.
.14 حاج بابا قزوینى یزدى، دانشمندى بزرگ از دانشمندان یهود یزد، در اواخر سده دوازده هجرى بشمار مىرفته كه در اثر بحث و كنجكاوى بسیار در ادیان مختلفه و ارشادات پدر بزرگوارش محمد اسماعیل جدید الاسلام كه او نیز از بزرگان و دانشمندان یهود آن سامان بوده است، به شرف اسلام مشرف و در راه اثبات حقانیت این دین آسمانى با یهودیان به مباحثه و جدل مىپرداخت.
.15 سفر پیدایش، باب 16 ـ دار السلطنة لندن، 1895 ـ م.
.16 محضر الشهود فى رد الیهود، كتابخانه وزیرى یزد، چاپ نجف اشرف، ص .20
.17 سفر تثنیه، باب 18، دار السلطنه لندن، 1895 ـ م.
.18 عنكبوت/ .47
.19 بقره/ .146
.20 محمود بن الشریف، الادیان فى القرآن، دار المعارف بمصر، قاهره، ص .298
.21 میرخواند، روضة الصفا، ج 2، انتشارات خیام، ص .193
.23 محمود بن الشریف، الادیان فى القرآن، دار المعارف بمصر، قاهره، 1119 ـ م، ص .229
.24 همان مأخذ، ص .311
.25 غلامحسین مصاحب، دائرة المعارف فارسى، ذیل كلمه «بحیرا» ، ج اول، لغتنامه دهخدا، ذیل كلمه «بحیرا» .
.26 دایرة المعارف مصاحب مىنویسد: ابواسحاق كعب بن ماتع 32 یا 34 ه ـ یكى از یهودیان «یمن» بود كه در خلافت ابوبكر یا عمر خطاب اسلام آورد و منبع بسیارى از اطلاعات مسلمین در باب داستانهاى بنى اسرائیل بشمار مىرود. هنگامى كه به مدینه آمد كتاب و سنت را از صحابه آموخت و ایشان نیز اخبار اقوام پیشین را از وى آموختند. عنوان او را به صورت «كعب الحبر» نیز ضبط كردهاند. و «حبر» كه جمع آن «احبار» است كلمهاى است عبرى كه به معنى روحانى یهودى مىباشد.
.27 فاران شامل كوههاى سهگانه: ابوقبیس، قیعقان و حرا است كه به نام جبال بنىهاشم موسومند و مكه معظمه در میان آنها قرار گرفته است. قاموس كتاب مقدس مىنویسد: فاران دشتى است وسیع و مرتفع كه به صحراى اطراف خود سرازیر شود و داراى بعضى از كوههاى آهكى است... هاجر هنگامى كه از نزد ابراهیم رانده شد در این دشت ساكن گردید... فاران یكى از اسماء مكه است كه در توراة مذكور است و گویند نام یكى از كوههاى مكه است.
.28 محمد بن عبدالكریم شهرستانى، الملل و النحل، ج 2، ص 18، عربى، قاهره.
.29 ابن حزم اندلسى، الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، ج اول، ص 88، قاهره، مصر.
.30 سفر پیدایش، باب 21، دار السلطنه لندن، 1895 ـ م.
.31 ابراهیم/ .37
.32 تین/3 ـ .1
.33 محمد فى التوراة و الانجیل و القرآن، ابراهیم خلیل، احمد، ص 30 مكتبة الوعى العربى .
.34 دعاى سمات.
.35 انجیل یوحنا، باب .16
.36 سفر تثنیه، باب .18
.37 نجم/5 ـ .3
.38 انجیل متى، باب 21 ـ دار السلطنة لندن، 1895 ـ م.
.39 محمد فى التوراة و الانجیل و القرآن، ص 48، نقل از صحیح مسلم، كتاب الفضائل.
.40 نساء/ .41
.41 «مسیا» كلمه آرامى و به معنى رسول است و كلمه «مسیح» به معنى ممسوح یعنى روغن مالیده شده، متبرك آفریده شده، رجال، نیمه روى ساده، پادشاه یهود و یا هر پادشاه دیگر، عنوان پیامبران و رسولان، منجى و نجات دهنده موعود به ملت یهود، مرد بسیار سفر كننده و بالاخره به قول علامه دهخدا به پنجاه و شش معنى آمده است كه معروفترین آنها لقب حضرت عیسى بن مریم (ع) مىباشد، و آنچه مورد نظر ماست همین معنى آخر است كه شاید داراى بعضى از صفات یاد شده نیز بوده است.
.42 انجیل برنابا، فصل 42، سردار كابلى، تهران، چاپخانه حیدرى.
.43 انجیل برنابا، فصل 163، حیدر قلیخان قزلباش (سردار كابلى)، تهران، چاپخانه حیدرى، مهرماه .1345
.44 محمد صادق فخر الاسلام یكى از علماى محقق و متتبع مسیحى ارومیه بوده است كه پس از تأمل و بررسى عمیق به آیین اسلام مشرف گشته و كتبى چند در رد یهود و نصارا نگاشته كه از جمله آنها كتاب «انیس الاعلام» است كه از بهترین كتب ردیه مىباشد.
.45 انیس الاعلام، چاپ قدیم، ص 195، ج دوم، بشارت .25
.46 انیس الاعلام فخر الاسلام، جلد اول، ص 13، چاپ جدید، انتشارات مرتضوى.
.47 الادیان فى القرآن، ص 313، نقل از مخطوطه «تحفة اللبیب فى الرد على اهل الصلیب» ، ص .42
.48 این عبارات اشاره به آیات شریفه قرآنى است كه مىگوید: «و نزلنا علیك الكتاب تبیانا لكل شىء» و یا «ما فرطنا فى الكتاب من شىء» و یا «لا رطب و لا یابس الا فى كتاب مبین» (سورههاى: نحل/89 ـ انعام/38 و 59).
.49 انجیل یوحنا، باب 16، دار السلطنة لندن، 1895 ـ م.
.50 انجیل یوحنا، باب 14، آیه .16
.51 اشاره به گفته رسول اكرم است كه فرمودند: «انه لا نبى بعدى و لا سنة بعد سنتى فمن ادعى ذلك فدعواه و بدعته فى النار» . و یا «حلال محمد حلال الى یوم القیمة و حرام محمد حرام الى یوم القیامة» (وسائل الشیعة، ج 18، ص 555، چاپ جدید ـ بحار الانوار، ج 22، ص 531، چاپ جدید دار المكتبة الاسلامیة، تهران) .
.52 یوحنا، باب 15، آیه 26، اشاره به این آیه شریفه قرآنى است: «مصدقا لما بین یدى من التوراة و الانجیل.» تصدیق كردن و شهادت پارقلیطا (محمد (ص)) درباره مسیح (ع) دلیل بر این است كه وى روح القدس نیست زیرا حواریین نیازمند به شهادت روح القدس براى تصدیق عیسى (ع) نبودند.
.53 دكتر محمد صادقى، بشارات عهدین، تهران، محرم 87 ه ـ ، ص .223
.54 مائده/16 ـ .15
منبع: مجله مشكوة، شماره 22
نویسنده: غلامرضا دشتى رحمت آبادى
پایگاه اطلاع رسانی موعود
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن