وجدانهای سیاسی (1905ـ1913)

وخیمترین بحرانها در «مراکش» و «بالکان» پیش آمده بود. ویلیام دوم در حالیکه به سلطه فرانسه در مراکش اعتراض داشت در سال 1905 طنبه فرود آمد و سلطان مراکش را چون پادشاهی مستقل شناخت اما در کنفرانس سال 1906 «الجزیره» توافق نظر حاصل شد که باید در مراکش سیاست آشکاری زیر نظر دولت فرانسه برقرار باشد در سال 1911 دولت آلمان بار دیگر به سلطه فرانسه در مراکش بشدت اعتراز کرد و نیز بر اثر پیدایش بهرانها در بالکان در سالهای 1908، 1912 و 1913 وضع بهرانی گذشته شدت یافت.

در سال 1908 دولت اتریش ـ هنگری با وجود مخالفت روسیه الحاق بوسنی و هرزه گوین را اعلام داشت. در دوم اکتبر سال 1911 ایتالیا ایالت طرابلس ترکیه را اشغال نمود و در جنگهای بالکان در سالهای 1912 و 1913 دولتهای صربستان و مونتگرو و بلغارستان و یونان با هم بر ضد ترکیه وارد جنگ شدند و سپس بر سر غنیمتهای جنگی با یکدیگر به جنگ پرداختند.
علل مستقیم

در 28 ژوئن سال 1914«آرشیدوک فرانسیس فردیناند» ولیعهد اتریش ـ مجارستان در شهر «سارایوو» بدست مرد جوانی از مردم بوسنی بدستور « اتحاد صربستان» یا «انجمن مرگ» که سازمانی بود تروریستی و اوضاع را اشفته می‌ساخت، کشته شد و دولت اتریش ـ هنگری مجال یافت تا بار دیگر وزیر خارجه‌اش «کنت برشتولد» را مامور کند تا ادعای سلطه خویش را بر سرزمین بالکان اظهار دارد. و در 13 ژوئیه سال 1924 اتمام حجتی به دولت صربستان داد و خاطر نشان ساخت که صربستان در امور قضایی و پلیسی خود تسلیم نظر دولت اطریش باشد.

ویلیام دوم قبلاً متعهد شده بود که از دولت اطریش درباره دعاویش هر چه باشد حمایت خواهد نمود. دولت صربستان ظرف 48 ساعت که بوی فرصت داده شده بود پاسخ مسالمت آمیزی مشتمل بر پذیرش بیشتر پیشنهادها ، بجز پیشنهاد همکاری مامورین اطریشی در جلوگیری از تبلیغات ضد اطریشی تسلیم کرد و پیشنهاد کرد که تمام قضیه بدادگاه بین المللی لاهه ارجاع شود اما همزمان خود به حالت آماده باش در آمد ولی با رد آن از طرف اطریش ـ هنگری و حمله آن به صربستان در 23 ژوئیه 1914 جنگ اول رسماً شروع شد.

منابع

جهان در قرن بیستم ، لوئیس اشنایدر