... و به آساني نوشيدن آب ، كشور پهناور برزيل متعلق به پرتغال شد!!!
كابرال
پدرو آلوارز كابرال دريانورد پرتغالي كه آرزويش ثروتمند شدن خود و توانمند ساختن وطنش پرتغال بود 23 آوريل سال 1500 ميلادي به سرزميني در قاره آمريكا رسيد كه چون داراي جنگلهاي درخت برزيل (چوب سرخ) بود نامش را برزيل گذارد و پس از يك توقف هشت روزه، اول ماه مه آنجا را ملك شخصي پادشاه پرتغال اعلام داشت و با نصب يك پرچم پرتغال و يك صليب چوبي كه همانجا ساخته شده بود آن سرزمين پهناور و مسكون را به همين آساني متصاحب شد. كابرال قصد سفر به قاره آمريكا را نداشت كه كريستف كلمب از جانب اسپانيا هشت سال پيش از آن (سال 1492) به آنجا رسيده بود، اما در ميان اقيانوس اطلس جنوبي راه را گم كرده و به برزيل رسيده بود که پس از اعلام تملك آن به نام پادشاه پرتغال! عازم ماموريت اصلي شد كه رسيدن به هند و جزاير ادويه (اندونزي) بود.
كابرال و همراهانش هنگام ورود به برزيل با انبوه بوميان رو به رو شدند كه در كلبه هاي بزرگ زندگي مي كردند و در گهواره (هموك) مي خوابيدند و براي شكار از تير و كمان استفاده مي كردند. بوميان برزيل مردماني صلح طلب بودند و در صدد وارد ساختن آزار به تازه واردين برنيامدند.
كابرال چند مجرم را كه از زندان پرتغال با خود آورده بود و نگران مرگ آنان نبود در برزيل باقي گذارد و يكي از كشتي هايش را روانه پرتغال ساخت تا خبر اين كشف را به پادشاه برسانند و از آنجا عازم هند شد.
وي ازجانب پادشاه پرتغال ماموريت داشت كه در سر راه خود به هند كه قبلا وسكو دوگاما و همراهان پرتغالي او رفته بودند پاسگاه ميان راه تاسيس كند و نظامي بگمارد. در اجراي اين ماموريت، کابرال با خود 1200 مرد مسلح و 13 كشتي برده بود.
پادشاه پرتغال با اين كه «دياز» را که قبلا به جنوب آفريقا رفته بود با كابرال همراه كرده بود؛ با توجه به تجربه وسكو دوگاما، به او توصيه كرده بود بيش از دريا نوردان قبلي در جهت جنوب در اقيانوس اطلس پيش برود و سپس از آنجا به سوي اقيانوس هند حركت كند تا گرفتار توفانهاي مجاور دماغه اميد نيك نشود. «دياز» 12 سال پيش از آن به عنوان نخستين اروپايي به دماغه اميد نيك در منتهي اليه قاره آفريقا رسيده بود و راه ورود به اقيانوس هند را پيدا كرده بود. وسكو دوگاما در23 ماه مه 1498پس از طي همين مسير خود را به هند رسانده بود.
ميان راه كشتي هاي كابرال دچار توفان و قطعات يخهاي سرگردان شدند و چهار كشتي و بسياري از مردان او از جمله «دياز» از دست رفتند. با وجود اين، كابرال به ماموريت خود ادامه داد و از مناطق مورد نظر ديدن كرد.
اين سفر ها مقدمه برتري اروپا (غرب) بر ساير نقاط شده است كه هنوز ادامه دارد. عامل اين برتري از همان زمان اسلحه پيشرفته بود كه هنوز هم به قوت خود باقي است. اروپاييان با استفاده از سفر نامه ماركوپولو از چگونگي ساخت باروت و قطب نما كه در چين معمول بود آگاه شدند؛ توپ و تفنگ ساختند و قادر به عبور از درياهاي عميق و دور دست شدند و ... و از آن زمان تا به امروز كوششان بر اين است كه كشوري ديگر داراي اسلحه پيشرفته نشود كه كليد آقايي كردن و يا خارج شدن از مرحله آقا داشتن است.