درسي از تاريخ
در زمان پادشاهي قباد ، چون قباد مبلغي تنخواه به پادشاه هياطله مقروض بود و قادر به پرداخت آن نبود از آناستاسيوس امپراتور روم تقاضا كرد مبلغي به او وام دهد.
آناستاسيوس در اين خصوص با دوستان خود مشورت نمود ، ولي هيچيك پرداخت اين وام را تصويب نكردند و گفتند صلاح نيست پول ما وسيله برقراري دوستي و رابطه نزديك دشمنان ما با هياطله بشود، بلكه بر عكس بهتر است كه هر قدر ممكن باشد در ميان آنان نفاق بياندازيم و از اختلاف ايشان فايده ببريم . به همين جهت قباد مصمم به جنگ با روميها گرديد و بطور ناگهاني به شهر «آمد» واقع در ميان رودان (بين النهرين) حمله برد و با آنكه فصل زمستان و هوا بغايت سرد بود به محاصره شهر پرداخت ، اما مردم شهر به شدت به مقاومت مي پرداختند و حاضر به تسليم نبودند، چون شهر از استحكامات بسيار عالي برخوردار بود، و با آنكه قباد چندين نوع منجنيق براي انهدام دژ شهر بكار مي برد، اما ديوارهاي دژ بقدري سخت و مستحكم بود، كه با وجود حمله هاي مكرر هنوز قسمتي از آن نيز خراب نگرديده بود.
پس چون قباد از انهدام حصارها مايوس گشت ناگزير تصميم به بازگشت گرفت ، در اين موقع اهالي شهر لشكريان ايران را از بالاي حصارها مورد تمسخر قرار مي دادند و به آنها مي خنديدند،حتي برخي از زنان روسپي شهر جامه هاي خود را از تن بدر كرده و به رقص و پايكوبي پرداختند .موبدان كه ناظر اين اعمال شرم انگيز بودند نزد پادشاه رفتند و او را از بازگشت منصرف ساختند و گفتند چون اهالي شهر برخلاف دستورات خداوند به اعمال شرم آور پرداخته اند، در نتيجه خداوند پيروزي را به اردوگاه ايران هديه خواهد نمود.چند روز پس از اين واقعه دهانه نقبي كهن كه به داخل دژ راه داشت كشف شد و به اين ترتيب ايرانيان به دژ راه يافتند و آنجا را تسخير نمودند.
گرد آورنده : جمشيد انوشيرواني
منبع: جنگ هاي ايران و روم تاليف پروكوپيوس نويسنده قرن 5 روم
مترجم : محمد سعيدي