-
خورشید یشت
به خشنودی خورشید جاودانه ی شکوهمند تیز اسب
می ستایم خورشید شکوهمند تیز اسب را
آنگاه که خورشید می افکند پرتو های رخشانش را
آنگاه که خورشید می درخشد
برخواهند خواست صد ها و هزاران ایزد مینوی
تا از فراز آسمان گرد آورند آن پرتو ها را و فرو آورند آن فَر ها را
بپراکنند آن پرتوها را به زمین مزدا آفریده
برای افزایش جهان راستی
برای افزایش همه ی هستی راستی
آنگاه که بر آید خورشید
پاک شود این زمین مزدا آفریده
پاک شود این آب های روان
پاک شود این آب های چشمه ساران
پاک شود آب دریاها
پاک شود آب آّبگیرها
پاک شود آفرینش راستی
آفرینشی که از آن سِپندمینو است
اگر نیاید خورشید
بیایند دیوان
ویران سازند هر آنچه در هفت کشور است ...
بستایید خورشید جاودانه ی شکوهمند تیز اسب را
برای ایستادگی بر تاریکی
برای ایستادگی بر سیاهی دیو آفریده
برای ایستادگی در برابر دزدان و راهزنان
برای ایستادگی در برابر جادوان ...
ستاینده ی اهورا مزداست ، چنین کسی
ستاینده ی اَ مشا سپندان
ستاینده ی روان خویش
ستاینده ی همه ی ایزدان
اوست ستاینده ی خورشید جاودانه ی شکوهمند تیز اسب
می ستاییم مهر را ، دارنده ی دشت های پهناور را
آن دارنده ی هزار گوش و ده هزار چشم را
می ستاییم گُرزِ مِهر ، دارنده ی دشت های پهناور را
آن خوب نواخته شده بر سر دیوان را
می ستاییم دوستی را
آن بهترین دوستی میان ماه و خورشید را
درود به خورشید جاودانه ی شکوهمند تیز اسب
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن