-
نوشته هاي روي سكه ها :
نوشته هاي روي سكه هاي ساساني به خط پهلوي ساساني (فارسي ميانه) است . و در بعضي نوشته هاي رمزي مورد استفاده قرار گرفته است . بر روي سكه هموراه نام و لقب پادشاه ضرب مي گرديد . اما بعد از پادشاهي بهرام چهارم نوشته هاي پشت سكه تغيير كرده و محل ضرب سكه و به دست دادن سال پادشاهي است . البته سكه هايي مع در موارد خاص ضرب مي شدند نوشته هاي ويژه اي داشتند . نوع نوشته ها تا روزگار بهرام گور (پنجم) يكسان است .
« مزدا پرست ، خدايگان ، شاهنشاه ايران كه از نسل يزدان است » از پادشاهي هرمز يكم تا پادشاهي شاهپور سوم گهگاه عبارت «وانيران» نيز وارد آن عبارات مي شود .
پشت سكه عموماً شكل آتشداني است كه در وسط دو نفر قرار گرفته است . پشت سكه هاي شاهان معلي فارسي در زمان سلوكي ها و اوايل پارتها نيز شكل آتشداني بوده است .
در روي سكه هاي ساساني ، نام شهرهايي كه سكه در آنجا زده شده با علامت اقتصادي مشخص گرديده است . مثلاً « ست » علامت شهر استخر ـ رام : علامت شهر رامهرمز ـ دا : داراب گرد و غيره . سكه هاي ساساني در زمان خسرو اول به حد اعلاي بزرگي رسيده بود .
-
سكه خانه ها :
از همان آغاز حكومت ساساني ، حكومت مركزي در كار سكه زني نظارت دقيقي مي كرده است . در آنجا حكومت ساساني سه سكه خانه بيشتر نبوده است . ولي در زمان شاپور دوم و با سفرهاي جنگي او سكه خانه هاي جنگ نيز بوجود آمدند . كه يكي از آنها در افغانستان كنوني بود . ساسانيان هنگامي كه به قدرت رسيدند همة سكه هاي نواحي نيمه مستقل را كه از دورة اشكاني مانده بود از گردش خارج كردند . اما با فتح موقتي سرزمين كوشان در زمان شاهپور دوم و جانشينان او ناگزير شدند كه با پول بيگانه خود را سازش دهند و آن را بپذيرند .
-
شرح سكه هاي اردشير اول :
« نوع اول : اردشير از روبرو تصوير شده ، اطراف كلاه او « مرواريد » دوزي است و هلال و ستاره اي بر آن ديده مي شود . نوع دوم : نيمرخ راست اردشير با كلاه معروف اشكاني تصوير شده است . در انتهاي كلاه دو رديف مرواريد دوزي ديده مي شود . كه فاصلة ميان آن دو رديف نيز مرواريد دوزي است ، موي سر در زير پوشش كلاه كه آن نيز مرواريد دوزي است پنهان شده است ؛ از كلاه نواري بنام « نوار اشهره وند » آويخته است ، گرد تصوير چنبري نقطه چين ضرب شده است » .
-
شاهپور اول :
« تصوير نيم رخ شاپور با افسر شهرياري كنگره دار كه گوئي بر بالاي آن نصب شده است . از گوي و انتهاي افسر شهرياري رو به بالا ديده مي شود » پشت سكه : « آتشگاه كه پايه آن ستوني است بلند ، بر پايه ، آتشدان نهاده شده است . مجموعة آتشگاه از چند قطعه راست گوشه تشكيل شده است در دو سوي آتشگاه دو تصوير با افسر كنگره دارد ديده مي شود كه از كمرشان شمشيري آويخته است و نيزه اي بدست دارند » .
-
خصوصيات كلي سكه هاي ساساني :
مسكوكات ساسانيان از طلا ، نقره ، مس و برنج است . سكه هاي طلاي ساساني در زمان شاپور اول و دوم موافقتي با سكه هاي طلاي رومي داشتند . ولي بعدها وزن سكه هاي طلا مختلف شد . سكه هاي نقرة ساساني همان درخم است ، ولي از تحقيقات محققين چنين ب مي آيد كه در آن زمان درخم استعمال نمي شد . سكة نقره را زوز يا زوزون مي گفتند يا كرشه هم گفته مي شد . سكة نقره نزديك به يك متقال وزن داشت . به احتمال فراوان پول مسي را معا مي گفتند (معا يك لغت سامي است ) . بعضي از سكه هاي ساساني داراي خط آرامي است . ولي اكثريت با خط و زبان پهلوي ساساني نوشته مي شدند .
لوكونين عقيده دارد كه ساسانيان سكه هاي خود را بر روي سه فلز طلا ، نقره و برنز ضرب مي كردند . يكي از ويژگيهاي سكه هاي ساساني تصويرهاي يكسان بر رويه و پشت سكه ها بود كه در آنها تصوير نيم تنة شاهنشاه در سمت راست نقش مي شد . گاه در سكه هاي ساساني نقش شاه و جانشين او يا تصوير سه گانة شاهنشاه بانوي بانوان و جانشين شاه نقش مي گيرد .
بايد دانست كه سكه هاي پهلوي ساساني براي فهم تاريخ ساسانيان داراي اهميت زيادي است . بزرگترين مجموعة سكه هاي ساساني در موزة بريتانياست . چون تاج هر يك از شاهان ساساني شكل خاصي است . مي توان سكه هاي آنها را تشخيص داد . مثل : اردشير كه ابتدا مرواريد نشان بود ولي شكل آن تغيير كرده و به صورت گويي كه شايد علامت كرة زمين يا خورشيد باشد درآمد . تاج شاهپور اول كنگره دار بود و شباهت به تاجهاي سلاطين هخامنشي داشته است ، و نيز بر روي آن گويي نصب شده و مرصح به جواهر بوده است . تاج شاهپور دوم نيز كنگره دار بوده كه گويي منسوجي بر فراز آن است ، و از اطراف داراي نوارهاي مواج است . شكل اين تاج از شاپور اول تقليد شده و تفاوتي كه با آن دارد از حيث قوسهاي كوچكي است كه بر فراز لبة تحتاني تاج ديده مي شود .
لازم به ذكر است زماني كه ايرانيان در زمان شاهپور دوم و جانشينانش بر سرزمين كوشان غلبه كردند ، لقب « گوشانشاهان » يا « شاه بزرگ » كوشانيان داشتند . اين موارد از سكه هايي كه در زمان شاهپور دوم بدست آمده است ، مشخص مي شود .
-
سخن آخر :
بحث سكه و سكه شناسي بحث بسيار گسترده اي است كه بدون شك شناسايي اين سكه ها ، با توجه به اينكه از منابع مهم و اصلي به شمار مي روند ، مي تواند به سير پيدايش تمدنها و چگونگي سقوط آنها ، نوع آداب و رسوم و بسياري مسائل ديگر را بر ما روشن سازد . با شناسايي سكه ها مي توان ، نقاط كور و تاريك بحثهايي تاريخي و جاهايي كه اسناد آنها موجود نيست را روشن كرد و به حقايق موردنظر دست رسي پيدا نمود . اگر باستان شناسان و متخصصان كشورمان با حفاري در جاهايي كه نياز به حفاري دارد بتوانند با پيدا كردن سكه هايي كه هنوز در زير خاك قرار دارند همت گمارند ، مي توانند كمك فراواني به تاريخ اين كشور و جهان نموده و عظمت ايران را در گذشته بيش از پيش نمايان كنند . جاي جاي اين كشور كهن سال آثار گذشتگان ما وجود دارد . كه روزگاري در جهان حرف اول را مي زدند و اكنون فقط آثار آن باقي است . ما نيز به داشتن چنين اجدادي افتخار مي كنيم و با سعي و تلاش و فرهنگ سازي سعي در حفظ آثار قديمي اين كشور و جلوگيري از به تاراج رفتن اين سرمايه ملي خواهيم كرد ، و اين مهم جز با همياري تمامي ايران دوستان ميسر نخواهد بود.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن