-
در نبردى كه رخ داد, خوارج شكست خوردند و چهار صد تن از آن ها كه در ميدان جنگ مجروح شده بودند, به دست هم قبيلگان (عشيره) خود افتادند.(124) پس از آن, على(ع) مى خواست به مقابله با معاويه برخيزد, اما اشعث و ديگر رهبران قبايل اصرار داشتند به ((مصر[ ((كوفه] باز گردند. آن چه كه به اين عده اهميت مى داد, ابقاى اقتدارشان به عنوان رهبران قبيله اى كوفه بود.
بررسى نام قبايل خوارج, بيانگر آن است كه تقريبا همه آن ها از مهاجران مركز و شمال شرق عربستان هستند. بيشتر اين ها از قبايل بكر و تميم مى باشند كه اقامتگاه شان متصل يا نزديك به عراق بود. آن ها از ((نخستين مهاجران)) مى باشند كه همچون ساير ((نخستين مهاجران)) نقاط دور, بيشترشان روابط نزديكى با ((مصر)) [ كوفه] نداشتند, اما در عوض, به شيوه اى كنترل ناشده, به درون سرزمين هاى فتح شده حركت كردند و تا اين مرحله كوشش هاى جدى براى كنترل آن ها تجربه نشده بود. از نمونه هاى فراوان موجود, در اين جا تنها از مورد برادران تميمى, هلال و المستورد فرزندان علفه, ياد مى شود. هلال گروهى از ربابى ها را در نبرد بويب, همچنين نبرد قادسيه رهبرى كرد, و المستورد گروهى از ربابى ها را احتمالا در قادسيه رهبرى نمود. (125) در منابع, بيش از اين در مورد آن ها تا زمان نبرد نهروان ياد نشده است .در اين نبرد المستورد از جمله خوارج بود و فراركرد.(126) به زودى پس از اين, شورش هلال با دويست مرد در ماسبذان, سرآغاز رشته شورش هايى بود كه پس از نهروان روى داد. اين شورش ها شباهت نزديكى با يكديگر در تعداد نفرات و ناحيه وقوع داشتند. هلال توسط رهبر شيعى تميمى, معقل بن قيس الرياحى كشته شد.(127) المستورد در سن چهل ـ پنجاه سالگى شورش ديگرى از خوارج را رهبرى كرد.
با توجه به آن چه آمد, كوشش هاى على(ع) جهت تشكيل ائتلاف سياسى كه هم دربرگيرنده سازمان قبيله اى(128) به عنوان واقعيت مسلم آن زمان, و هم درصدد بنيان اصل ((شرف)) با معيار سابقه اسلامى باشد, شكست خورد. آن چه او ارائه كرد, مفهومى مساوات طلبانه تر از يك نظم اسلامى(129) بود, اما فشار از ناحيه شام بسيار زياد بود و افراطيون كوفه; اشعث از سويى و خوارج از سوى ديگر, بيش از آن از هم جدا بودند كه بتوان راه حلى پايدار[ با تكيه بر ائتلاف آن ها] بنياد كرد. زمانى كه معاويه كوفه را به دست آورد, تمايل و نيازى به انجام مصالحه در آن جا نداشت. او بر اساس نظام قبيله اى([ (130امور را] بنياد كرد و از هر كس كه مى توانست رتبه و مقامى به عنوان رهبر قبيله داشته باشد, استفاده برد. گاه گاهى ستايش زبانى از شإن و عظمت سابقه اسلامى به عمل مىآمد, اما امتيازات ملازم با آن فراموش شده بود.
صوافى سواد كه از آن در مدت حكومت على(ع) آگاهى, نداريم, به فرمان معاويه به تملك حكومت درآمد.(131) از وجود نظام مواجبى كه عمر بنياد نهاده و از سوى على(ع) تعديل شده بود, آگاهى در دست نيست. اما محتمل است كه اصل مساوات به آن حد توسعه داده نشده بود كه مواجب ((نخستين مهاجران)) را در بر گيرد.(132)
به هر روى, در حكومت معاويه, ميزان مواجب كاملا به صلاح ديد او بستگى داشت. در زمان او ((اشراف القبايل)) در رإس[ امور] كوفه قرار گرفتند. اشراف برآمده از طرح عمر, پيش از سايرين جهت تسلط بر((مصر[ ((كوفه] جنگيدند, اما به طور فزاينده اى مجبور به انجام عمليات تدافعى خارج از آن جا شدند. از سوى ديگر, دوستداران نظم طرح شده از سوى على(ع), در پى جهان عدالت خواه ايدهآلى بودند كه عارى از دو دسته اشراف مذكور باشد.
پى نوشت ها:
*.. استاديار دانشگاه يزد
1. Martin Hinds, "kufan political Alignments and Their Background in the mid - seventh century A.D", International Journal of Middle East studies, 4 (october 1971), pp. 346 - 367 .
2. Martin Hinds, "The early history of Islamic schism in Iraq ", (.(رساله دورهئ دكترا, لندن ,1969م)
3. كتاب شناسى تعدادى از منابع كه در اين مقاله مورد استفاده قرار گرفته اند:
ابن اعثم, ((الفتوح)), (2 ج), نسخه خطى استانبول, شماره ;2956 بلاذرى, ((انساب الاشراف)), 2 جلد, نسخه خطى سليمانيه, شماره 598 و ;597 بلاذرى, فتوح البلدان, ويرايش: ام. جى. دگويج, (ليدن, بى نا, 1866م.); ابن سعد, الطبقات الكبير, ويرايش: اى. ساچو و ديگران, 8 جلد, (ليدن, بى نا, 17 ـ 1905); خليفه بن خياط, تاريخ, ويرايش: ا. د. العمرى, (نجف, 1386 ق. / 1967م.) جلد ;1 طبرى, تاريخ الرسل و الملوك, ويرايش: ام. جى دگويج و ديگران, سه دوره (ليدن, 1901 ـ 1879م.); منقرى, وقعه الصفين. ويرايش: ا. م. هارون (قاهره, بى نا, 1382 ق. / 3 ـ 1962).
4. ابن منظور, لسان العرب, (قاهره, بى نا, 7 ـ 1300 ق), ج 3, ص 74, اين مفهوم توسط الكثاير روشن تر بيان شده: ((ابا مروان لست بخارجى ـ و ليس قديم مجدك بانتحال)).
5. Reactionary.
6. Revolutionary.
7. Disorganized.
8. اصفهانى, الاغانى, (قاهره, بى نا, 1285 ق), ج17, ص 106, به نقل از:
(رساله دوره دكترا, دانشگاه لندن, 1955), ص Early Shi'ism in Iraq".16" W. W. Pajkowski,
9 . تاريخ طبرى, ج 2, صفحات 613 به بعد; إنساب الاشراف, ج 5, صفحات 224 به بعد; الفتوح, ج 1, ورق 226ب به بعد, ج 2, ورق 1ب به بعد.
10. Early - comers.
11. New comer.
12. تاريخ طبرى, ج 2, ص ;626 الفتوح, ج 2, ورق 3 ب. بايد توجه داشت كه بلاذرى به سكك الامرإ[ راه اميران] در كوفه قديم اشاره مى كند, ر.ك: إنساب الاشراف, ج 5, ص 225.
13. جبانه نقطه مركزى استقرار قبيله و ظاهرا محل چاه آب بود. هر قبيله در پيرامون جبانه زمينى داشت كه توسط سازمان تخطيط يا قدرت حاكم تثبيت و تسهيم شده بود و در آن تنها يك قبيله يا تلفيقى از دو بخش يك قبيله مستقر بودند. ر.ك: هشام جعيط, كوفه پيدايش هر اسلامى, ترجمه ابوالحسن سروقدمقدم, (مشهد, بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى, 1372ش) ص 146. مترجم.
14. Old.
15. إنساب الاشراف, ص 6 ـ ;235 الفتوح, ج 1, ورق 236 الف, ج 2, ورق 15 الف.
16. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2617 و 2327 و 2225.
17. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2496 و 13 ـ ;2412 فتوح البلدان, ص ;449 الطبقات الكبير, ج 3, ص 15 ـ ;213 يعقوبى, تاريخ يعقوبى, ويرايش: م.ت. هوتسما (ليدن, 1883م.) ج 2, ص ;175 و ر.ك:
(بن, 1970مb (.زaرtرn von' umar Ibn al - HatزG.R puin, Der Diwa. و نقدى از اين اثر در; (1971مXXXIV (. وBSOAS .
18. عراف, در لغت نامه دهخدا واژه عريف به معناى دانا و شناسنده آمده, كسى كه قيم و كارگزار كارهاى قوم, و در اين امر مشهور باشد. مترجم.
19. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;2418 فتوح البلدان, ص 384 و 453 براى يك نمونه از توزيع مازاد; ابن سلام, الاموال, (قاهره, 1353ق.) شماره هاى 151 و ;153 و ر.ك:
.(كمبريج, 1950م.), ص 21 ـ Conversion and the polltax in early Islam, 20 C. Dennett, . 20. تاريخ طبرى, ج 1, ص 9 ـ 2467, 2 ـ ;2371 هم چنين ر.ك: فتوح البلدان, ص 3 ـ ;272 الاموال, شماره ;694 ابويوسف, كتاب الخراج (قاهره, 1352ق). ص ;32 مقايسه كنيد با دنتDennett) ), ص 26.
21. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;2752 فتوح البلدان, ص ;452 الطبقات الكبير, ج 3, ص 214.
22. براى نمونه به پيمان زندورد در (21 ق. / 642 م). ر.ك: خليفه بن خياط, تاريخ, ج 1, ص 122.
23. الطبقات الكبير, ج 6, ص 3 ـ 1.
24. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2356 و 2236 و ;2222 فتوح البلدان, ص 6 ـ ;255 خليفه بن خياط, تاريخ, ج 1, ص 101.
25. ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1, ص 2488 به بعد.
26. همان. ص ;2360 فتوح البلدان, ص 275.
27. اختطاط يا خطبندى به معناى تقسيم زمين و توزيع آن ميان قبايل حاضر در كوفه, آغاز مرحله بناى شهر محسوب مى شود. به روايتى اين مرحله با ((تمصير)) (مصر) كوفه كه مفهوم ايجاد بنا و برپايى فضاهاى شهرى چون مسجد, قصر و... را مى رساند همراه بود. دراين باره, سيف بن عمر مراحل تخطيط و تمصير در كوفه را چنين گزارش مى كند: در مرحله نخست استقرار در كوفه كه حدود ده ماه به درازا كشيد, زمينه اوليه ايجاد شهر فراهم شد. در اين مرحله كلبه هايى از نى ساخته شد و طرح شهر تفاوت زيادى با اردوگاه نظامى معمول نداشت. در مرحله دوم, تمايل زيادى به ايجاد ساختمان هاى محكم و برپايى يك شهر واقعى بروز كرد (تمصير). ر.ك: هاشم جعيط, كوفه پيدايش شهر اسلامى, ص 104 ـ 103. لويى ماسينيون با تكيه بر روايت بلاذرى, مرحله تخطيط و تمصير را كاملا از هم جدا مى داند. بر اساس نظر وى, از زمان استقرار در كوفه در سال 17 هجرى تا 5 سال پس از آن, چيزى جز كلبه هاى نئى ساده و موقت بر پا نشده بود. از زمان فرمانروايى ((مغيره)) و از حدود سال 23 هجرى بناهاى محكمى از گل خشك (لبن) ساخته شد. از سال 50 از آجر پخته در ساخت و ساز شهر استفاده شد. ر.ك: همان, ص 97. در ادامه اين مقاله از منطقه ((مصر)) كوفه به كرات ياد مى شود كه بخش قديمى و مركزى شهر بود و بناهاى اصلى شهر چون مسجد و قصر در آن جا قرار داشت. اين بخش محل سكونت ((نخستين مهاجران)) و به تدريج ((اشراف قبايل)) شد. مترجم.
28. الطبقات الكبير, ج 6. ص 4.
29. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2616.
30. Old - guard.
31. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2633.
32. همان, ص 2805.
33. همان, ص 2633.
34. همان, ص 2222.
35. همان, ص 1 ـ 2490.
36 . Allotment.
* 37. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2335 و 2222.
38. براى نمونه ر.ك: همان, ص 2327.
39. همان, ص 2617.
40. فتوح البلدان, ص 305 و ;303 تاريخ طبرى, ج 1, ص 2645.
41. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2484. 42. Policy of Islamic leadership. 43. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2677.
44. همان, ص 2842. ابوسمال در نبرد قادسيه حاضر بود. ر.ك: انساب الاشراف, ج 2, ص ;737
45.ص 513, ج 2 (ليدن, 1966مWerkdes Hisam ibn Muhammad al - kalbi, ( Guest house. W. caskel, Gamharat an - nasab: das genealogische .45 . 46. تاريخ طبرى, ج 1, ص 1 ـ 2840.
47. به ويژه ر.ك: به گزارش وليد كه به كوفيان هشدار مى دهد: ((الايقيم الحدود دون السلطان فان نقييد المخطى و موديب المصب)), ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1, ص 6 ـ ;2845 انساب الاشراف, ج 5, ص 32 ـ 31.
48. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2845.
49. إنساب الاشراف, ج 5, ص 31 ـ 30. (انما إنت خازن لنا).
50. Surplus.
51. إنساب الاشراف, ج 5, ص 36.
52. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2849 و هم چنين صفحات, 2850 و 2840 و 2813.
53. همان, ص 2805.
54. فتوح البلدان, ص ;319 خليفه بن خياط, تاريخ, ص 2 ـ 131.
55. در آذربايجان طى اين مدت ر.ك: فتوح البلدان, ص 8 ـ 197 و 325 به بعد; تاريخ طبرى, ج 1, ص 5 ـ 2334 و 226 به بعد و 9 ـ 2805 و ج 2, ص ;977 خليفه بن خياط, تاريخ, ص 132 و 135 و 9 ـ ;138
(ليدن و لندن, 1960م.) ج 1, ص of Islam, "Arminiya", (M. canard), .636 ncyclopeadia .
56. براى نام ها ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1, ص ;2852 إنساب الاشراف, ص 32, به ويژه توجه كنيد به يزيدبن قيس ارحبى و مالك اشتر نخعى.
57. Legal standards of the Time
58 . Earlier.
59. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2848.
60. همان, ص 6 ـ 2825 (و إما الفتوح فل اول من وليها).
61. فتوح البلدان, ص 322.
62. همان, ص 9 ـ 328.
63. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2668.
64. همان, ص 2927.
65. الهمدانى, الاكليل, ج 10, ويرايش: محب الدين الخطيب (قاهره, 1368ق.) ص 41 به بعد و 115.
66. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2 ـ 2891. ذكر شده است كه بعضى از آن ها به زودى پس از اين در كوفه و ربذه, نزديك مدينه, بوده اند. ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1, ص 7 ـ 2896.
67. فتوح البلدان, ص 178.
68 Organization.
69. همان, ص 4 ـ ;183 تاريخ طبرى, ج 1, ص 2867.
70. ابوعبدالله محمدبن يحيى بن ابى بكر الاشعرى المالقى, التمهيد و البيان فى مقتل الشهيد عثمان, ويرايش: م.ى.
زيد (بيروت, 1964), ص ;61 مقايسه كنيد با تاريخ طبرى, ج 1, ص 2927.
71. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2651.
72. الاكليل, ج 10, ص 3 ـ 172.
73. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2928 (وخلت الكوفه من الروسا الى منزوع إو مفتون).
74. همان, ص 2852.
75. همان, ص ;2853 إنساب الاشراف, ج 5, ص 40.
76. تاريخ طبرى, ج 1 ,ص 9 ـ 2907 و ;2921 التمهيد و البيان..., ص 55 به بعد; ابن اثير, الكامل فى التاريخ, ويرايش: سى. جى. تومبرگ (ليدن, 76 ـ 1851م.), ج 3, ص 8 ـ ;107 إنساب الاشراف, ج 5, ص ;41 الفتوح, ج 1, اوراق 7 الف به بعد; الاغانى, ج 6, ص 30 ـ 29.
77. إنساب الاشراف, ج 5, ص ;41 الفتوح, ج 1, ورق 10 الف.
78. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;2928 إنساب الاشراف, ج 5 ,ص 45 ـ ;44 الفتوح, ج 1, ورق 13 الف.
79. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2095 و 2182 و 2294 و 2295 و 2749.
80. الطبقات الكبير, ج 7, ص 89 و ;94 الاموال, شماره هاى 2 ـ ;641 فتوح البلدان, ص 456 و 373.
81. تاريخ طبرى, ج 1, ص 2913 ـ 2920.
82. همان, ص 2929 و ;2934 الاغانى, ج 6, ص ;31 ص. ا. العلى, التنظيمات الاقتصاديه و الاجتماعيه فى البصره فى القرن الاول الهجرى, (بيروت, 1969م.), ص 8 ـ 167.
83. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;2929 إنساب الاشراف, ج 5, ص 6 ـ ;45 الفتوح, ج 1, اوراق 13 ب و 14 الف.
84. توجه كنيد براى نمونه سعيد بود كه ((اول من وضع العشور على الجسور و القناطير)), ر.ك: مقدسى, البدإ و التاريخ, ويرايش: كلمات هورات, (پاريس 1919 ـ 1899م.) ج 5, ص 201.
85. تاريخ طبرى, ج 1, ص 5 ـ 2854.
86. ارحبى از اعراب همدان بود, ر.ك: تاريخ طبرى, ج 3, ص ;2487 الطبقات الكبير, ج 6, ص ;172 كسكل, پيشين, ج 2, ص 47 و 7 ـ 66.
87. إنساب الاشراف, ج 5, ص 6 ـ ;45 الفتوح, ج 1, اوراق 13 ب و 14 الف.
88. ((به درستى كه همت شان بر فتنه است و[ چشم شان] بر اموال اهل ذمه)).
89. تاريخ طبرى, ج 1 ,ص 2936.
90. ر.ك: يادداشت شماره 27.
91. تاريخ طبرى, ج 1, ص 3155.
92. إنساب الاشراف, (2 جلدى) ج 1, ص 363, ;351 وقعه الصفين, ص 7.
93. همان, ص 3 و ;5 الفتوح, ج 1, ورق 44 ب; الطبقات الكبير, ج 6, ص 6.
94. مدرك و شاهد درباره نخعى و ديگر مهاجران جديد توسط ابن اعثم گردآورى شده, از جمله زمانى كه او; الف) نام تعدادى از رهبران يمنى را كه وفادارىشان را به على(ع) در زمان اقامت وى در مدينه اعلام مى دارند, ثبت مى كند (ج 1, اوراق 24 الف), ب) در گزارش هاى بعدى تعدادى از چنين اسامى رادر فهرست كشته شدگان پيرو على(ع) در نبرد نهروان مىآورد (ج 1, ورق 155ب) به ويژه نام هاى قبايل ارحبى, همدانى, بجلى, كندى و نخعى قابل توجه هستند, و اخبار و سوابقى كه على(ع) به اشتر جهت خوش آمدگويى بر رهبران اين قبايل مى فرستد.
95. تاريخ طبرى, ج 1 ص 2 ـ ;3261 وقعه الصفين, ص ;154 إنساب الاشراف, (2 جلدى). ج 1 ,ص ;371 الفتوح, ج 1, ورق 76 ب. توجه كنيد كه هم چنين ارجاع مى دهد به شريح بن هانى المذحجى, الفتوح, ج 1, ورق 94 ب, و به اشتر به عنوان اشتر مذحجى, وقعه الصفين, ص 14, و به عنوان اخو مذحجى, طبرى, ج 1, ص 3394.
96. وقعه الصفين, ص ;12 الفتوح, ج 1, ورق 45 الف; إنساب الاشراف, (2 جلدى), ج 1, ص 333.
97. إنساب الاشراف, (2 جلدى), ج 1, ص ;370 وقعه الصفين, ص ;205 خليفه بن خياط, تاريخ, ص 177.
98. ر.ك: به يادداشت شماره 94, در بالا, اشاراتى به كندىها كه در صفين حضور دارند شده است كه مشخص مى كند پيروان حجر شامل مهاجران جديد بودند. ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1, ص 8 ـ ;3307 وقعه الصفين, ص 268 و 7 ـ 276 و 6 ـ ;285 كسكل, پيشين, ج 1, ص 34 ـ 233.
99. تاريخ طبرى, ج 1, ص 80 ـ 3279.
100. الفتوح, ج 1, ورق 51 ب; تاريخ طبرى, ج 1, ص 3250.
101. تاريخ طبرى, ج 1, ص 3367 و ;3350 إنساب الاشراف, (2 جلدى) ج 1, ص 387.
102. نهج البلاغه, ابن ابى الحديد (قاهره, 1329ق. / 1911م.) ج 1, ص 180 (المدائنى); الجاحظ, رساله فى الحكمين و تصويب إميرالمومنين على بن ابى طالب فى فعله, ويرايش: س. پيلت; المشرق, (دوره 52, 1958م.) ص 30 ـ ;429 درباره خزائن مالى على(ع) ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1 ,ص ;213 الاموال, شماره ;649 الفتوح, ج 1, ورق 159 الف.
103. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;3330 وقعه الصفين, ص 90 ـ ;489 الفتوح, ج 1, ورق 126 ب.
104. آن ها بيست هزار تن معرفى شده اند. ارجاعات يادداشت شماره 103 را نگاه, و مقايسه كنيد با; وقعه الصفين, ص 188.
105. الفتوح, ج 1, ورق 65 ب; وقعه الصفين, ص ;115 الكامل, ج 3, ص 230. هم چنين ر.ك: به تجهيز 1200 مرد توسط عدىبن حاتم در ناحيه مدائن, وقعه الصفين, ص 143.
106. وقعه الصفين, ص 6 ـ ;205 خليفه بن خياط, تاريخ, ص 177.
107. تاريخ طبرى, ج 1, ص 3289 و ;3283 وقعه الصفين, ص 208, 3 ـ ;232 إنساب الاشراف, (2 جلدى), ج 1, ص 373.
108. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;3304 وقعه الصفين, ص 263.
109. وقعه الصفين, ص 475, مقايسه كنيد با تاريخ طبرى, ج 1, ص 3327.
110. وقعه الصفين, ص 118.
111. براى نمونه ر.ك: تاريخ طبرى, ج 1, ص 3243 و 3298 و 3292 و ;3273 وقعه الصفين, ص 6 ـ 354 و 248 و 246 و 196.
112. مهم ترين سندى كه حكم بر اين اظهار نظر مى كند, گزارشى از اقتدار نهايى ثقيف بن سلام در وقعه الصفين, ص 517 است در آن جا اين گروه, بعدا آن چه را كه انتظار داشتند, روى دهد شرح داده اند, از جمله ((فى يسمى (به اين معنا كه از على(ع) بايد نام برده شود:) امير (ويراستار با قرائت امير[ تنها] آن را بى معنا ساخته است) المومنين كل حفى يقره الكتاب الله منزلتهى).
113. تقريبا صورت يكسانى از سند در آثار زير ارائه شده است: تاريخ طبرى, ج 1, ص 7 ـ ;3336 إنساب الاشراف, ج 1 ,ص ;382 الفتوح, ج 1, اوراق 131 ب و 132 الف; وقعه الصفين, ص 11 ـ 509. متن ديگرى كه توسط المنقرى و در صفحات 504 به بعد ارائه شده, بايد متنى نادرست محسوب شود, زيرا اين نويسنده اميدوار بوده است در آينده نزديك به تفصيل در آن باره بحث كند.
114. ر.ك: وقعه الصفين, ص 516 و 515 و مقايسه كنيد:
rigita", in Annali, Istituto universitario orientale di Napoli, n.s vol. v(1953), pp. 88زwiya la secessione kha زAli - Mu'a,L. Veccia vaglicri, "Traduzione di passi riguardenti il conflitto .92
115. من از پروفسور ر.ب. سرژنتR.B. Serjeant) ) سپاس گزارم كه نظرم را به كاربرد پيش از اسلام عبارت ((حلف جامع غير مفرق)) جلب كرد. براى نمونه ر.ك: ابن حبيب, المنمق فى إحبار قريش, (حيدرآباد, 1384ق. / 1964م.) ص 90.
116. تاريخ طبرى, ج 1 ,ص ;3339 وقعه الصفين, ص 13 ـ ;512 إنساب الاشراف, ج 1, ص 384 ـ ;382 الفتوح, ورق 132 الف.
117. تاريخ طبرى, ج 1, ص 3349.
118. تاريخ طبرى, ج 1, ص 62 ـ ;3361 إنساب الاشراف, ج 1, ص 399 و 392 و 389.
119 System of political control. 120. تاريخ طبرى, ج 1, ص 67 ـ ;3365 إنساب الاشراف, ج 1, ص 94 ـ 391.
121. تاريخ طبرى, ج 1, ص ;3377 إنساب الاشراف, ج 1, ص 396.
122 . Option.
123. تاريخ طبرى, ج 1, ص 3384 و ج 2, ص ;17 إنساب الاشراف, ج 1, ص 398.
124. تاريخ طبرى, ج 1 ,ص 2336 و 2245 و 2188.
125. خليفه بن خياط, تاريخ, ص 81 ـ 180.
126. إنساب الاشراف, ج 1, ص 30 ـ ;429 الكامل, ج 3, ص 14 ـ 313.
127. تاريخ يعقوبى, ج 2, ص 227 و 59 ـ 258.
128. Clan organization.
129. Islamic order.
130 . Clan system.
131. الجاحظ, العثمانيه, به كوشش: ا.م. هارون, (قاهره, 1955م), ص ;218 الفتوح, ج 1, ورق 159 الف.
132. ابن عبدالله الحكم, فتوح مصر و إخبارها, به كوشش: سى. سى. تورىTorrey) C.C. ) (ينوهاون, 1922م), ص 101.
منابع:
ـ ابن ابى الحديد, شرح نهج البلاغه (قاهره, بى نا, 1911م / 1329).
ـ ابن اثير, الكامل فى التاريخ. ويرايش: سى. جى. تومبرگ, ج 3, (ليدن, بى نا, 76 ـ 1851م).
ـ ابن اعثم, الفتوح, 2 ج, نسخه خطى استانبول, شماره 2956.
ـ ابن حبيب, المنمق فى إخبار قريش, (حيدرآباد, بى نا, 1384 / 1964م).
ـ ابن سعد, الطبقات الكبير, ويرايش: اى. ساچو و ديگران, 8 ج, (ليدن, بى نا, 17 ـ 1905م).
ـ ابن سلام, الاموال, (قاهره, بى نا, 1353ق).
ـ ابن عبدالله الحكم, فتوح مصر و إخبارها, به كوشش: سى. سى. تورىC.Torrey) . C ), (نيوهاون, بى نا, 1922م).
ـ ابن منظور, لسان العرب, ج 3, (قاهره, بى نا, 1285ق).
ـ ابوعبدالله محمدبن يحيى بن ابى بكر الاشعرى المالقى, التمهيد و البيان فى مقتل الشهيد عثمان, ويرايش: م. ى. زيد, (بيروت, بى نا, 1964).
ـ ابويوسف, الخراج, (قاهره, بى نا, 1352ق).
ـ اصفهانى, الاغانى, ج 17, (قاهره, بى نا, 1285ق).
ـ بلاذرى, إنساب الاشراف. ويرايش: اسى. دى. اف. گويتين, (اورشليم, بى نا, 1936).
ـ ــــــــــ , فتوح البلدان, ويرايش: ام. جى. دگويج, ج 5, (ليدن, بى نا, 1866).
ـ الجاحظ, العثمانيه, به كوشش: ا.م. هارون, (قاهره, بى نا, 1955).
ـ ــــــــــ , رساله فى الحكمين و تصويب إميرالمومنين على بن إبى طالب فى فعله, ويرايش: س. ييلت, (المشرق, بى نا, 1958).
ـ خليفه بن خياط, تاريخ, ويرايش: ا.د. العمرى, (نجف, بى نا, 1386 / 1967).
ـ طبرى, تاريخ الرسل و الملوك, ويرايش: ام. جى دگويج و ديگران, (ليدن, بى نا, 1901 ـ 1879).
ـ العلى, التنظيمات الاقتصاديه و الاجتماعيه فى البصره فى القرن الاول الهجرى, (بيروت, بى نا, 1969).
ـ المقدسى, المبدإ و التاريخ, ويرايش: كلمان هورات, ج 5, (پاريس, بى نا, 1919 ـ 1899).
ـ المنقرى, وقعه الصفين, ويرايش: ا.م. هارون, (قاهره, بى نا, 1382 ق / 3 ـ 1962).
ـ الهمدانى, الاكليل, ويرايش: محب الدين الخطيب, ج 10, (قاهره, بى نا, 1368).
ـ يعقوبى, تاريخ, ويرايش: م.ت. هوتسما, ج 2 , (ليدن, بى نا, 1883).
.ليدن و لندن, 1960, چاپ جديدCanard, M. "Arminiya", Encjclopedia of Eslam, art. .
.. كمبريج, Dennett, D.C. Conversion and the polltax in early Islam" .1950 -
m ibn muhammad al - kalbi..زCaskel, W. Gamharat an - nasab: das geneal. gische werk des Hisa -
ليدن, 1966, ج 2.
.رسالهئ دورهئ دكترا, دانشگاه لندن Martin. The early history of Islam schism in Iraq. .1969 -
b. زn von' umar lbn al - Hattaزpuin, G. R. Der Diwa - *.بن, 1970.
Pajkowski, W.W. Early shi'ism in Iraq. - *.رسالهئ دكترا, دانشگاه لندن, 1955, ص 16.
rigita", in Annali, Istituto universitario Orienta le di Napoli, n.s. vol. v (1953), pp.زwiya la sece ssione khaزAli - mua,Vaglicri, l. Veccia. "Traduzione di passi riguardenti il conflitto .92 - 8
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن