اگر نمايشنامه هاي مذهبي اجرا شده در دوران صفويه را‎ ‎در نظر نگيريم و قدمت طولاني تعزيه را به حساب نياوريم مي توانيم نمايشهاي روي حوضي‏‎ ‎دوره ي قاجاريه را سرآغاز هنر نمايش در شهر قزوين بدانيم. بداهه پردازي، ساده لوحي‎ ‎شخصيت اصلي در كنار مهرباني ، بهره از طنز براي بيان مفاهيم انتقادي ( اگر چه سطحي‎ ) ‎از ويژگي بارز اين نمايشها بود كه شباهت زيادي به اجراهاي مشابه سياه بازي در‎ ‎ساير نقاط كشور داشت‎. ‎
در قزوين اين نمايش هاي شادي بخش، مضحك و سرگرم كننده‎ ‎توسط گروه هاي چند نفره حرفه اي و بر اساس موضوعات برگرفته از قصه ها و طنزهاي‎ ‎متداول، آميخته با رقص و موسيقي سنتي شاد اجرا مي شد. گروه هاي مردانه اين نوع‎ ‎نمايش در مجالس عروسي و جشن به روي حوضي كه با تخته پوشيده شده بود با خلق شخصيت‎ ‎هاي سياه و حاجي، بر شور و شعف مجلس مي افزودند و گروه هاي زنانه تنها در بزم زنان‎ ‎شركت مي جستند و با اجراي نمايش هاي ساده و خنده دار و نواختن تنبك و زدن طشت و‎ ‎پوشيدن لباس مردانه و استفاده ي مختصر و مفيد از لوازم و اسباب بازي موجبات سرگرمي‎ ‎حضار را فراهم مي كردند. بعدها اشخاصي چون "سيد علي گلستاني"، "جلال رقاص" و ... در‎ ‎گروه هاي مردانه و "صغرا كوره" و ... در گروه هاي زنانه از جمله ناميان و شادي آفرينان دوران اوج نمايش هاي خانگي بودند‎.
‎همزمان با اجراهاي خانگي نمايش‎ ‎روحوضي، گروهي از فرهيختگان قزويني متوجه تئاتر به معناي واقعي آن كه در غرب و ساير‎ ‎مراكز ايران مطرح شدند تلاش نمودند با استفاده از آثار غربي به معرفي تئاتر به شكل‎ ‎ديگري بپردازند. نمايشنامه هاي فوق كه از سال 1303 در قزوين به اجرا درمي آمد چون‎ ‎با دكلمه و پيش پرده و بازي هاي كمدي همراه بود باعث انبساط خاطر تماشاگران مي شد و‎ ‎با استقبال فراواني روبرو مي گرديد مشهورترين هنرمندان اين دوره "موسي خان"، "مرتضي‎ ‎خان" ، "عباس خان غياثوند"، "يوسف خان خاكپور" و " محمد حسن افراشته" بودند كه با‎ ‎ياري "مرتضي خان فرهودي"، "سيد هدايت ا... رضوي" "مرتضي رضوي" و "قوامي" انجمن‎ ‎پرورش را تشكيل دادند و با اجراي نماشي به سود دانش آموزان بي بضاعت مي پرداختند‎. ‎
شرايط تاريخي سال هاي 1320 تا 1328 ركودي در تئاتر قزوين به وجود آورد اما در‎ ‎سال هاي پس از جنگ جهاني با همت برخي از فرهنگيان شهر همچون "حاجي كمال الدين‏‎ ‎بكتاشي" نمايش هايي به صحنه رفت كه سعي در تقويت روحيه ملي گرايي مردم داشت‎. ‎نمايشنامه هاي "نادر فرزند شمشير" ، "كاوه ي آهنگر" ، "سربازِ وطن" ، "ابوالقاسم‎ ‎خراساني" و "كورش پسر ماندانا" در اين مرحله به اجرا درآمدند ، كه ويژگي بارز آنها‏‎ ‎عدم بهره از تكنيك قابل قبول در زمينه نور، دكور و لباس بود، ولي چون با زمينه هاي‎ ‎كمدي و همراه با پيش پرده و دكلمه و موسيقي به اجرا در مي آمد مورد استقبال مردم‎ ‎قرار مي گرفت. از جمله بازيگران آن سال ها مي توانيم از "علي فرهودي" ، "اكبر سيد‎ ‎جوادي"، " صادق كارآگاه" ، "بزرگ غفاري" ، "سيروس غياثوند" "هوشنگ غياثوند" نام‎ ‎ببريم‎.
‎نمايش هاي فوق كه عمدتاً به صورت مجموعه (يك نمايش درام، پيش پرده خواني‎ ‎و گاهي اوقات موسيقي ) بود اغلب در سالن ارامنه و سالن سينما ملت فعلي اجرا مي شدند‎ . ‎در سال هاي پس از آن "هوشنگ صفا كيش" و "مصطفي كريمي" با ياري از بازي "ملكه‎ ‎رنجبر" كمر همت به اجراي چند نمايش بستند كه در سالن ارامنه به صحنه رفت و وروديه ي‎ ‎آن همت عالي بود. از هنرمندان دهه ي 30 و 40 كه در تئاترِ قزوين فعاليت داشتند علي‏‎ ‎فرهودي، اكبر سيد جوادي و اصغر سيمياري روانه تهران شدند و در تئاتر هنر و فيلم هاي‎ ‎فارسي به ايفاي نقش پرداختند‎.
‎در همان دهه ها اكثر نمايش ها در دبيرستان هاي‎ ‎مختلف به صحنه مي رفت و برخي از روساي دبيرستان ها ، نظير امير شاهي ، سعد آبادي ،‎ ‎موسوي ، مشفقين و ... بانيان اصلي تئاتر سال هاي 1340 به بعد بودند . از سال 1343‏‎ ‎نيز با همت برخي از هنرمندان با سابقه تر شهر كم كم گروه هاي تئاتري تشكيل شده و هر‎ ‎گروه در مدتي به اجراي نمايش هاي مختلف در سطح شهر پرداختند.
ابراهيم قرباني‎ (‎فرخمنش) كه در سال هاي 1339 نمايش "خشم دريا" نوشته ي: نمايشنامه نويس خوش ذوق‎ ‎قزويني آن سال ها "فرهاد طاهري" را با موفقيت در سالن رهنما اجرا كرده بودند اقدام‎ ‎به تشكيل گروه تئاتري كاسپين نمود و بسياري از هنرمندان سرشناس تئاتر آن سال ها و‎ ‎سال هاي بعد قزوين را گرد خود جمع نمود . از اين نفرات مي توانيم به احمد ميرفخرايي‎ ‎، اكبر عطار، مصطفي كريمي ، هوشنگ صفا كيش ، محمد ساربان ، غلامحسين لطفي ، حسين‎ ‎دركي ، حسن صباحي ، صمد رضايي ، نادر دلاوري ، وازگن بيگلريان، مرتضي حاج محمدي ،‎ ‎عباس خامدا ،‌ محمد آقايي ، عزيز اله ميرابي ، فيروز ناپلئوني و ... اشاره كنيم‎ . ‎اين گروه در سال هاي ياد شده با شهريه مختصر يا پولي كه از طرف موسسات يا ادارات‎ ‎دولتي پرداخت مي شد و با تشويق اشخاص با ذوقي همچون كسري ، دبير پيشاهنگي، اباهاشمي‎ ‎، مرحوم سيد باقر شادمان و دكتر خرسند چراغ تئاتر شهر را روشن نگاه مي داشتند . پس‎ ‎از چندي گروه كاسپين به دو گروه مهم كه وابسطه به جمعيت شير و خورشيد سرخ (هلال‏‎ ‎احمر فعلي ) بود. نمايش هاي "تله"، "رعد و برق"، "مونتسرا" ، "جادوگر شهر زمرد‎" ‎،‎ "‎جدال با مدعي" ، "روياي صادقانه" ، "سياه پوست سرگردان" ، "لبه تيز صندلي" ، "خيمه‎ ‎سبز" ، "ماشين مشتي ممدلي" و ... به صحنه برد، كه از آن ميان "گل زرد" نوشته و كار‎ ‎ابراهيم قرباني "فرخمنش" و "ماشين مشتي مممدلي" نوشته و كار محمد ساربان در‎ ‎تلويزيون آموزشي وقت تهران به نمايش درآمد و با استقبال خوبي مواجه گرديد . از ديگر‎ ‎نمايش هاي موفق آن دوره مي توان به اجراي نمايش "مونتسرا" در سالن علامه محمد‎ ‎قزويني اشاره كرد، كه طي آن مراسم انتخاب بهترين بازيگر نيز صورت گرفت‎ . ‎
گروه‎ ‎تئاتر "پويا" نيز با ياري هرمز هدايت و ايرج شجاعي فر در سال هاي 1347 الي 1348 در‎ ‎طول حياتي كوتاه به اجراي چند نمايش پرداخت كه اجراي نمايشنامه "از پا نيفتاده ها‎" ‎نوشته دكتر غلامحسين ساعدي از موفقيت قابل قبولي برخوردار گرديد‎ . ‎
از سال 1348‏‎ ‎برنامه ريزي هاي جديد مركز هنرهاي نمايشي در تهران باعث تقويت تئاتر شهرستان ها‎ ‎گرديد و از سوي اين مركز كارشناس تحصيل كرده ( در زمينه ي تئاتر) به شهرستان ها‎ ‎اعزام شدند . ذكر اله كاظمي اولين كارشناس اعزامي به قزوين بود كه آمدن او با تشكيل‎ "‎خانه ي فرهنگ" در انتهاي خيابان فردوسي مقارن شد . با آمدن كاظمي روند تئاتر شهر‎ ‎شكل اصولي تري گرفت و در آن به آموزش تكنيك تئاتر توجه گرديد . اجراي نمايشنامه‎ "‎مونا و آنا" نوشته "موريس متر لينگ" توسط "ذكر اله كاظمي" باعث گرديد تا هنرمندان‏‎ ‎تئاتر شهر متوجه عناصر نور،‌ دكور ، بازيگري و ... در يك نمايش شوند. با اين اجرا ،‎ ‎شيوه ي گذشته تئاتر شهر كه همراهي پيش پرده و موسيقي را با يك اجرا باعث شده بود‎ ‎منسوخ گرديد و تماشاگران دريافتند كه با هنگام مراجعه به سالن هاي نمايش تنها بايد‎ ‎به ديدن تئاتر بيايند . دوران حضور سه ساله ي ذكر اله كاظمي كه خود از فارغ‎ ‎التحصيلان دوره هاي اول دانشكده هنرهاي دراماتيك بود از تأثيرگذارترين دوران تئاتر‎ ‎قزوين به حساب مي آيد، چرا كه از سويي براي نخستين بار تئاتر به شكل مدون و قانون‎ ‎مندي مطرح مي گرديد و سويي ديگر زمينه اي براي شكل گيري تئاتر انديشمند قزوين فراهم‎ ‎مي گرديد‎ .
‎در اواخر دوره ي حضور ذكر اله كاظمي در قزوين ، نمايشنامه ي "بهترين‎ ‎باباي دنيا" نوشته ي: "غلامحسين ساعدي" توسط "سيروس غياثوند" به صحنه رفت كه‎ "‎ابراهيم قرباني" (فرخمنش) و "فيروز ناپلئوني" در آن بازي كرده بودند . اين اجراي‎ ‎يكي از موفق ترين اجراهاي آن سال هاست در كنار اجراهاي موفق "مردي كه مرده بود و‎ ‎خود نمي دانست" نوشته ي: "پرويز سياح" و به كارگرداني: "غلامحسين لطفي" و "از پا‎ ‎نيفتاده ها" نوشته ي: "غلامحسين ساعدي" و به كارگرداني: "هرمز هدايت" و مديريت‎ "‎جواد شجاعي" فر باعث گرديد تا علاقه مندان به تئاتر شهر با نويسندگان مطرح ايراني‎ ‎نيز آشنا گردند .
از سال هاي 1350 و 1351 به بعد با ورود "رضا محمدي" دومين كارشناس‎ ‎اعزامي از تهران دوره اي براي تئاتر قزوين آغاز گرديد كه بعدها برخي آن را دوران‎ ‎طلايي تئاتر قزوين ناميدند. رضا محمدي كه در تئاتر به دنبال دقايق انساني است و در‎ ‎هر لحظه ي تئاتر به دنبال معنايي است كه انسان ها را مهربان تر كند و آنها را به هم‎ ‎نزديك سازد در مدت كوتاه حضور خود در قزوين ( دوسال ) شيوه تدريس غير مستقيم را پيش‎ ‎گرفت و هنرجويان خود را با مفاهيم عميق تر هنر آشنا ساخت . در دوره حضور رضا محمدي‏‎ ‎باب گفتگو پيرامون ديدگاه هاي مختلف تئاتر (برشت ، استانيسلاوسكي، ميرهولد) آغاز‎ ‎شد‎.
‎در زمان حضور رضا محمدي نمايشنامه هاي مطرحي همچون "بهترين باباي دنيا‎" ‎نوشته ي: ساعدي ، "صيادان" نوشته ي: "اكبر رادي"، "افعي طلايي " نوشته ي: نصيريان ،‎ "‎حالت چطوره مش رحيم" نوشته ي: ابراهيم مكي ، "در حضور باد" نوشته ي: بهرام‏‎ ‎بيضايي، "استثناء و قاعده" ، "آنكه گفت آري ، آنكه گفت نه" نوشته ي: برتولد برشت و‎ ... ‎به صحنه رفت و همين امر باعث شد تا هنرمنداني همچون عباس جوان مرد، فخري خوروش‎ ‎، پرويز پورحسيني ، اكبر رادي، محمد دولت آبادي ، جهت ديدن تئاتر به قزوين بيايند‎ . ‎ناگفته نماند كه محمود دولت آبادي نويسنده ي:‌سرشناس كشور به هنگام اجراي نمايش‎ "‎سفر" كه بر اساس داستاني از خود او توسط رضا محمدي به صحنه رفته بود به قزوين آمد‎ ‎و اجراي "سفر" را موفق دانست . از جمله افرادي كه در اين دو سال همراه با رضا محمدي‎ ‎تئاتر قزوين را رونق بخشيدند مي توانيم به: (ابراهيم فرخمنش محمد ساربان، غلامحسين‎ ‎لطفي، رضا فيض نوروزي، حسين محمد آقايي، صمد رضايي، فرهاد غياثوند، علي غياثوند،‎ ‎علي اصغر بماني، دمرتضي ميثمي، علي ميلاني، رضا كلجي، محمد حوروش، ضيا دينوري،‏‎ ‎مصطفي هنرور، رضا نجفي، علي طاهري و محمود آريا فر) اشاره كنيم كه از اين ميان‏‎ ‎برخي نيز همچون: محمد ساربان ، غلامحسين لطفي و رضا فياض نوروزي و علي ميلاني در‎ ‎سال هاي اخير از جمله بازيگران مطرح سينما و تئاتر كشور درآمده اند‎ .
‎از نمايش‎ ‎هاي اجراي شده در دوره ي رضا محمدي نمايشنامه ي: "در حضور باد" براي تلويزيون ملي‎ ‎ضبط گرديد و مدت 13 شب نيز در تالار مولوي تهران به صحنه رفت . همچنين نمايش "سفر‎" ‎نيز به مدت يك ماه و نيم در خانه ي نمايش تهران براي علاقه مندان اجرا گرديد‎.
‎پس از رضا محمدي مسووليت تئاتر قزوين به نعمت اله اسد الهي سپرده شد كه در‎ ‎زمينه نمايشنامه نويسي نيز تجربياتي نيز داشت . حضور اسدالهي تا سپردن كار به علي‎ ‎شجاعيان طول كشيد و نعمت اله اسدالهي توانست بار ديگر به تئاتر قزوين جان تازه اي‎ ‎بدهد‎ .
‎اسدالهي با تجربياتي كه از زمان حضورش در مركز تئاتر سنندج اندوخته بود‎ ‎توانست اجراهاي نسبتاً موفقي را به صحنه ببرد و چند نمايش را روانه جشنواره هاي‎ ‎مختلف بنمايد . از اين اجراها مي توانيم به: قصه غصه ليلا ، بال ، پايان آغاز‎ (‎نوشته ي شون اوكيسي)‌ استريپ تيز (نوشته ي اسلاوميرمروژك) ، مسافران ( نوشته ي‎ ‎اكبر رادي) ، فرمان ( نوشته ي بهرام بيضايي)‌ ، تونل ، سالگرد و خرس ( از نوشته‎ ‎هاي: چخوف ) ، جن گير ، خود كشي ( نوشته: چخوف ) ، خونه و ... به كارگرداني نعمت‎ ‎اله اسدالهي ، ويلون ساز كرمونا نوشته ي:‌ فرانسوا زكوپه به كارگرداني: مرحوم‏‎ (‎سيروس امير غياثوند) ، سگ هاي گله نوشته و وكار: يوسف كاشفي ، سيزيف و مرگ و قدرت‎ ‎به كارگرداني: ابراهيم فرخمنش ؛ صيادان ، معدنچيان، استثناء و قاعده به كارگرداني‎: ‎مرتضي ميثمي ، طلوع و خانه ي باراني به كارگرداني سيد حسن اورازاني، خيانت به‎ ‎كارگرداني: لسان اسلامي و ... اشاره كرد . كه در اين ميان "قصه ي غصه ي ليلا" از 30‏‎ ‎مهر 1353 در شهرستان هاي زنجان، ميانه، سراب، اردبيل ، آستارا ، بندر پهلوي و رشت‎ ‎به صحنه رفت و توانست در جشنواره ي رشت موفق به دريافت جوايزي گردد . ناگفته نماند‎ ‎كه از سال 1356 مرتضي ميثمي اقدام به تشكل گروه تئاتري "پيمان" نمود كه اعضاي آن‎ ‎عبارت بودند از : علي ميلاني ، مجتبي ميثمي ، فضل اله باقرزاده ، ناصر ايزدفر ،‎ ‎مسعود آريا فر ، غلامرضا شهيدي ، مصطفي ميثمي ، علي طاهري ، مسعود وحيدي ، محمد‎ ‎فريد ، مرتضي ميلاني ، مجيد جوادي ، جعفر كريمي‎ .
‎از سال 1358 مسووليت مركز‏‎ ‎تئاتر قزوين به محمد ساربان سپرده شد كه پيش از آن در مراكز تئاتر يزد و رشت به‎ ‎عنوان كارشناس ، تجربه اندوخته بود . ساربان كه در دوره هاي مختلف هنر تئاتر قزوين‎ ‎حضور فعالي داشت و خود فارغ التحصيل دانشكده ي هنرهاي دراماتيك بود، با تكيه بر روش‏‎ ‎و ديدگاههاي رضا محمدي سعي نمود تا بار ديگر جريان پويايي را در تئاتر شهر به وجود‎ ‎بياورد. حضور ساربان تا سال 1363 به طول انجاميد و طي آن سال ها آثاري همچون استثنا‎ ‎و قاعده نوشته ي: "برشت" ، پروار بندان و چوب به دست هاي ورزيل نوشته ي: "ساعدي" به‎ ‎كارگرداني محمد ساربان ، خود كشي و مضرات دخانيات هر دو از نوشته هاي: چخوف ،‏‎ ‎امپرياليسم آخرين نفسهايش را مي كشد ، ايستگاه برزخ به كارگرداني فرخمنش و ... به‎ ‎صحنه رفت . در اين سال ها افرادي همچون محمد رضا حاجيان ، محمد كاظمي ، فروغ حبيب‎ ‎وند ، سوسن بازرگاني ، ابراهيم خراساني ، محمد شاه محمدي ، علي محمدي ، عباس ربيعي‎ ‎، علي اكبر فرخي ، حسن اورازاني ، هادي پايدار ، حسن صابوني ، بصير رئوف ، محمد رضا‎ ‎صفدري ، جمشيد آقايي ، سيد علي اصغر سيدي و ... به بازي در نمايش هاي مختلف‎ ‎پرداختند‎ .
‎در سال هاي پس از 1364 افراد مختلفي به عنوان متولي ، جريان تئاتر‎ ‎شهر را به دست گرفتند ، مدتي ابراهيم فرخمنش و پس از او نادر ميرزايي ، علي طاهري ،‎ ‎احمد ميرفخرايي و ... هر يك در جريان تئاتر شهر حضور يافتند . در نهايت نيز با‎ ‎تشكيل انجمن نمايش جريان تئاتر شهر داراي پايگاهي نسبتاً مشخص گرديد‎ .
‎از نظر‎ ‎اجراي صحنه اي نيز در سال هاي پس از انقلاب تئاتر شهر دچار فراز و نشيب متفاوتي شد‎ ‎و هيچگاه تئاتر هنري پيوسته نگشت و بينندگان ، تئاتر را به شكلي ناپيوسته و هر از‎ ‎چندي در صحنه ديدند . اما با تمام اينها در سال هاي مختلف هر از گاهي اثري به صحنه‎ ‎رفت. از نمونه ي اين آثار مي توانيم "اسب" به كارگرداني: علي طاهري ( معماي ماهيار‎ ‎معمار ، مظلوم پنجم ، قائد ، خود نامي براي آن بگذاريد ) به كارگرداني: ابراهيم‎ ‎فرخمنش ، "گوران" به كارگرداني : علي ملازينل ، "عروس" به كارگرداني: محمد شاه محمد‎ ‎پور ، "دلدار" به كارگرداني: ولي اله شالي ، "حالا چي ميشه" به كارگرداني: نادر‎ ‎ميرزايي ، "زيادي" به كارگرداني: احمد ميرفخرايي ، "آميزقلمدون" به كارگرداني: حسن‎ ‎اورازاني،" حكايت لوطي ها و دلقك ها" به كارگرداني: سيد قاسم قوامي ،" سرخ معركه‎" ‎به كارگرداني: محسن طارمي ، "دلقك ها" به كارگرداني: سياوش نجفي و "جزيره" به‏‎ ‎كارگرداني : ناصر ايزدفر را نام ببريم‎ .
‎در كنار اين آثار از سال 1363 به بعد‎ ‎گروهي از نوجوانان علاقه مند تئاتر بر گرد نادر ميرزايي جمع شدند و جرياني را به‎ ‎وجود آوردند كه آغاز گر تئاتر كودك و نوجوان در اين شهر بود . اين گروه با اجراي‎ ‎نمايش هاي خارهاي رنگين ، پسرك خواب آلود و خانه اي براي او‏‎ ‎به نويسندگي و‎ ‎كارگرداني نادر ميرزايي موقعيت خويش را تثبيت نمودند . از اين گروه برخي نفرات‎ ‎همچون سيد قاسم قوامي ، وحيد مبشري، مسعود خواجه وند ، عباس ميرزا علي محمدي ،‎ ‎سعيدي نيا و ... تئاتر را ادامه داده و در حال حاضر از نيروهاي جوان تئاتر قزوين به‏‎ ‎شمار مي آيند . از كارهاي موفقي كه در زمينه كودك و نوجوان در سالهاي پس از انقلاب‎ ‎در قزوين به صحنه رفته است مي توانيم به غير از كارهاي نادر ميرزايي به حكايت ديو و‎ ‎پري ، "براي شهلا - براي فردا" ، نوشته و كار: سيد قاسم قوامي ، "بچه تابستان"‏‎ ‎نوشته زنده ياد: حسن حامد و به كارگرداني وحيد مبشري ، قاصد پاييز: نوشته و كار‎ ‎مريم موسوي و ... اشاره كنيم‎ .
براي تهيه اين تاريخچه در كنار بهره ازحافظه برخي از هنرمندان تئاتر قزوين، مهمترين بهره از كتاب قزوين در گذر گاه هنرنوشته ي: محمد باقر آصف زاده و ياد و نامي از پيشينيان تئاتر نوشته ي: محمد ساربانبرده ايم كه بدين وسيله از اين دو بزرگ و همه ي هنرمنداني كه ما را در تهيه ي اينتاريخچه مختصر ياري نموده اند سپاسگزاري مي كنيم.